confirmed، مدیران
۳۷٬۲۱۴
ویرایش
بدون خلاصۀ ویرایش |
بدون خلاصۀ ویرایش |
||
خط ۷۶: | خط ۷۶: | ||
علت اینکه به این نام مشهور گردیده این است که پدر او سرپرست و قیّم مدرسه جوزیه بود؛ ازاینرو به «فرزند قیّم مدرسه جوزیه» ملقب شد. <ref>السید، جمال بن محمد، ابن قیم الجوزیة و جهوده فی خدمة السنة النبویة و علومها، ج ۱، ص ۸۴، عمادة البحث العلمی بالجامعة الإسلامیة، مدینه منوره، چاپ اول، ۱۴۲۴ق</ref> | علت اینکه به این نام مشهور گردیده این است که پدر او سرپرست و قیّم مدرسه جوزیه بود؛ ازاینرو به «فرزند قیّم مدرسه جوزیه» ملقب شد. <ref>السید، جمال بن محمد، ابن قیم الجوزیة و جهوده فی خدمة السنة النبویة و علومها، ج ۱، ص ۸۴، عمادة البحث العلمی بالجامعة الإسلامیة، مدینه منوره، چاپ اول، ۱۴۲۴ق</ref> | ||
=ابن قیم جوزی کیست= | |||
وی محمدبن ابیبکر زرعی [[حنبلی]] (م. 751ق. ) است. او معروف به ابن قیم <ref>الوافی بالوفیات، ج2،ص270</ref> و از شاگردان ابن تیمیه بود که با افکار شاذ استادش؛ چه در زمان حیات و چه بعد از فوت او، [[تقلید]] کورکورانه داشت. او گر چه مناظراتی شبیه به استدلال دارد ، لیکن استدلالهای او ، در واقع از آن دست تردیدهایی بود که اظهار میداشت و به عبارت دیگر، او تکرار کنندة همان سخنان جنجالی و منتشر کنندة اقوال شاذّ استاد خویش بود. او در این شبه استدلالهای خود، به دنبال تلطیف سخنان بیپرده و خشن ابن تیمیه بوده تا با ظاهری دلنشین، کسانی را که افکار ضعیفی داشتند، بفریبد . به طور خلاصه، او عمرش را فنای سخنان بیهوده ابن تیمیه کرد وگفتار غیر واقعی وغیر منطقی استاد خویش را، حیلهگرانه، امری دینی و واقعی ارائه میکرد. | |||
به این نظریات توجه کنید: | |||
[[ذهبی]] میگوید: | |||
ابن قیم در [[علم حدیث]] و نیز در بعضی از [[رجال]] [[حدیث]]، بسی رنج برد و به تحصیل [[علم فقه]] هم پرداخت ... مدتی هم به خاطر این که بار سفر بستن برای [[زیارت]] قبر [[ابراهیم خلیل]] را ناروا شمرد، محبوس گردید. <ref>الدرر الکامنه، ج3،ص400 ؛ معجم المؤمنین، ج9، ص106</ref> | |||
[[ابن حجر]] در کتاب الدرر الکامنه مینویسد: | |||
او چنان حبّ ابن تیمیّه را در سینه داشت که چشم بسته، تمام سخنانش را پذیرفت و حتّی به تأیید آن پرداخت. از نمونه تأییدهای وی، تهذیب کتب استادش و نشر افکار او بود ... ابن قیم به همراه استاد خود دستگیر شد و خوار و خفیف گردید و با شلاّق، هر دو را کتک زدند و سپس بر روی شتر، در شهر گردانیدند . وقتی ابن تیمیّه درگذشت ، بارها به سبب فتاوای ابن تیمیه مورد امتحان قرار گرفت. لذا همواره از طرف علمای عصرش نکوهش میشد و آسیب میدید. همچنان که علما هم از دست او بدون آسیب نمیماندند. <ref>الکنی و الالقاب، ص393</ref> | |||
[[ابن کثیر]] میگوید: وی در صدد برآمد تا در مسألة [[طلاق]] فتوی دهد،که در همین جریان، ماجراهایی میان او و سبکی و دیگران رُخ داد. نقل آن وقایع موجب تفصیل میشود. | |||
از ویژگیهای ابن قیّم این بود که وی علاقة زیادی به جمعآوری کتب گوناگون داشت . او آن قدر کتاب جمعآوری کرد که وقتی از دنیا رفت، فرزندانش تا مدتهای مدید، مشغول فروش کتابهای پدر بودند. این غیر از آن کتبی است که [[ورثه]] برای خود کنار گذاشته بودند. گفتنی است، بیشتر این کتابها، از سخنان استاد محبوبش بود. <ref>البدایة و النهایه، ج14، ص2</ref> | |||
ادعاهای انحرافی ابن تیمیه و شاگردش ابن قیم ، در آثار آنان فراوان است مثل [[شرک]] دانستن هر طلب و حرمت [[زیارت قبور]] و ... | |||
=پانویس= | =پانویس= |