confirmed
۲٬۲۰۰
ویرایش
بدون خلاصۀ ویرایش |
بدون خلاصۀ ویرایش |
||
خط ۴: | خط ۴: | ||
در این عقیده عدّه کمی از اهلسنت با ما موافقاند و عدّه بیشتری مخالف و همیشه آن را به رخ ما میکشند و ایراد میکنند، درحالیکه نهتنها جای ایراد نیست، بلکه نقطه قوّتی است برای حلّ بسیاری از مشکلات اجتماعی. | در این عقیده عدّه کمی از اهلسنت با ما موافقاند و عدّه بیشتری مخالف و همیشه آن را به رخ ما میکشند و ایراد میکنند، درحالیکه نهتنها جای ایراد نیست، بلکه نقطه قوّتی است برای حلّ بسیاری از مشکلات اجتماعی. | ||
==شرح این مطلب در چند مبحث== | ==شرح این مطلب در چند مبحث== | ||
===ضرورتها و نیازها=== | ===1- ضرورتها و نیازها=== | ||
بسیاری از مردم - بهویژه جوانان - به ازدواج دائم دسترسی ندارند، زیرا ازدواج دائم به طور معمول نیاز به مقدّمات و هزینهها و قبول مسئولیتهای مختلفی دارد که آمادگی آن برای گروهی حاصل نیست، بهعنوانمثال: | بسیاری از مردم - بهویژه جوانان - به ازدواج دائم دسترسی ندارند، زیرا ازدواج دائم به طور معمول نیاز به مقدّمات و هزینهها و قبول مسئولیتهای مختلفی دارد که آمادگی آن برای گروهی حاصل نیست، بهعنوانمثال: | ||
خط ۲۶: | خط ۲۶: | ||
بنابراین نتیجه میگیریم آنها که اصرار بر مخالفت با ازدواج موقّت دارند، دانسته یا ندانسته جاده را برای فحشا صاف میکنند، مگر این که نوع مشابه آن، یعنی نکاح مسیار را پیشنهاد کنند و به همین جهت در روایات اهلبیت (علیهمالسلام) آمده که «اگر با ازدواج موقّت اسلامی مخالفت نکرده بودند، هیچکس به زنا آلوده نمیشد». امام صادق( علیهالسلام) میفرماید:« لو لا ما نهی عنها عمر ما زنی إلّا شقی»<ref>( وسائلالشیعه، جلد 14، صفحه 440، حدیث 24).</ref> در کتاب اهلسنت نیز این حدیث به طور گسترده آمده است. قال علی( علیهالسلام):« لو لا ان عمر نهی عن المتعه ما زنی الّا شقی»<ref>( تفسیر طبری، جلد 5، صفحه 119؛ تفسیر در المنثور، جلد 2، صفحه 140 و تفسیر قرطبی، جلد 5، صفحه 130)</ref>.<br> | بنابراین نتیجه میگیریم آنها که اصرار بر مخالفت با ازدواج موقّت دارند، دانسته یا ندانسته جاده را برای فحشا صاف میکنند، مگر این که نوع مشابه آن، یعنی نکاح مسیار را پیشنهاد کنند و به همین جهت در روایات اهلبیت (علیهمالسلام) آمده که «اگر با ازدواج موقّت اسلامی مخالفت نکرده بودند، هیچکس به زنا آلوده نمیشد». امام صادق( علیهالسلام) میفرماید:« لو لا ما نهی عنها عمر ما زنی إلّا شقی»<ref>( وسائلالشیعه، جلد 14، صفحه 440، حدیث 24).</ref> در کتاب اهلسنت نیز این حدیث به طور گسترده آمده است. قال علی( علیهالسلام):« لو لا ان عمر نهی عن المتعه ما زنی الّا شقی»<ref>( تفسیر طبری، جلد 5، صفحه 119؛ تفسیر در المنثور، جلد 2، صفحه 140 و تفسیر قرطبی، جلد 5، صفحه 130)</ref>.<br> | ||
همچنین آنها که با سوءاستفاده از «ازدواج موقّت» که برای ضرورتها و نیازهای واقعی محرومان تشریع شده، چهره آن را در نظرها زشت نشان داده و آن را وسیله هوسرانی خود ساختند، آنها نیز جاده را برای آلودگی جامعه اسلامی به زنا صاف کردند و در گناه آلودگان شریک هستند، چرا که عملاً مانع استفاده صحیح از ازدواج موقّت شدند.<br> | همچنین آنها که با سوءاستفاده از «ازدواج موقّت» که برای ضرورتها و نیازهای واقعی محرومان تشریع شده، چهره آن را در نظرها زشت نشان داده و آن را وسیله هوسرانی خود ساختند، آنها نیز جاده را برای آلودگی جامعه اسلامی به زنا صاف کردند و در گناه آلودگان شریک هستند، چرا که عملاً مانع استفاده صحیح از ازدواج موقّت شدند.<br> | ||
بههرحال، اسلام که یک آیین الهی مطابق با فطرت آدمی است و تمام نیازهای واقعی انسانها را پیشبینی کرده، ممکن نیست مسئله ازدواج موقّت را در برنامههای احکام خود نگنجانده باشد و همان گونه که بعداً خواهد آمد، ازدواج موقّت، هم در متون قرآن مجید آمده و اخبار نبوی و عمل گروهی از صحابه نیز بر آن بوده است، منتها جمعی مدّعی نسخ این حکم اسلامی هستند که خواهیم دید دلیل قانعکنندهای بر نسخ آن ندارند. | بههرحال، اسلام که یک آیین الهی مطابق با فطرت آدمی است و تمام نیازهای واقعی انسانها را پیشبینی کرده، ممکن نیست مسئله ازدواج موقّت را در برنامههای احکام خود نگنجانده باشد و همان گونه که بعداً خواهد آمد، ازدواج موقّت، هم در متون قرآن مجید آمده و اخبار نبوی و عمل گروهی از صحابه نیز بر آن بوده است، منتها جمعی مدّعی نسخ این حکم اسلامی هستند که خواهیم دید دلیل قانعکنندهای بر نسخ آن ندارند. | ||
==ازدواج موقّت چیست؟== | ==ازدواج موقّت چیست؟== | ||
بعضی از ناآگاهان چنان ترسیم زشتی از ازدواج موقّت کرده و میکنند که آن را چیزی مرادف «رسمیت بخشیدن به فحشا و اباحیگری و آزادی جنسی» میشمرند!!<br> | بعضی از ناآگاهان چنان ترسیم زشتی از ازدواج موقّت کرده و میکنند که آن را چیزی مرادف «رسمیت بخشیدن به فحشا و اباحیگری و آزادی جنسی» میشمرند!!<br> | ||
اگر این گروه همه از عوام بودند مشکلی نبود، ولی متأسّفانه بعضی از کسانی که در سلک علمای دینی برادران اهلسنت هستند نیز، چنین نسبتهایی روا میدارند، بهیقین تعصّبهای شدید مذهبی به آنها اجازه مطالعه کتب طرفداران ازدواج موقّت را نداده است و شاید بعضی حتّی یک خط از کتب شیعه را در این زمینه مطالعه نکردهاند و این بسیار مایه تأسّف است. | اگر این گروه همه از عوام بودند مشکلی نبود، ولی متأسّفانه بعضی از کسانی که در سلک علمای دینی برادران اهلسنت هستند نیز، چنین نسبتهایی روا میدارند، بهیقین تعصّبهای شدید مذهبی به آنها اجازه مطالعه کتب طرفداران ازدواج موقّت را نداده است و شاید بعضی حتّی یک خط از کتب شیعه را در این زمینه مطالعه نکردهاند و این بسیار مایه تأسّف است. | ||
==شرایط ازدواج موقت== | ==شرایط ازدواج موقت== | ||
شرایط ازدواج موقّت و تفاوت آن را با ازدواج دائم بهروشنی بیان میکنیم، تا بر همگان اتمام حجّت الهی شود:<br> | شرایط ازدواج موقّت و تفاوت آن را با ازدواج دائم بهروشنی بیان میکنیم، تا بر همگان اتمام حجّت الهی شود:<br> | ||
ازدواج موقّت در غالب شرایط و احکام همچون ازدواج دائم است:<br> | ازدواج موقّت در غالب شرایط و احکام همچون ازدواج دائم است:<br> | ||
#زن و شوهر باید با کمال رضایت و اختیار، بدون اجبار یکدیگر را به همسری انتخاب کنند. | #زن و شوهر باید با کمال رضایت و اختیار، بدون اجبار یکدیگر را به همسری انتخاب کنند. | ||
#صیغه عقد با لفظ «نکاح» و «ازدواج» یا لفظ «متعه» باید جاری شود و الفاظ دیگر کارساز نیست. | #صیغه عقد با لفظ «نکاح» و «ازدواج» یا لفظ «متعه» باید جاری شود و الفاظ دیگر کارساز نیست. | ||
خط ۴۰: | خط ۴۴: | ||
#عدّه عقد دائم سه بار عادت ماهیانه دیدن است که با دیدن مرحله سوّم عدّه تمام میشود، ولی عدّه عقد موقّت دو بار بیشتر نیست. | #عدّه عقد دائم سه بار عادت ماهیانه دیدن است که با دیدن مرحله سوّم عدّه تمام میشود، ولی عدّه عقد موقّت دو بار بیشتر نیست. | ||
#فرزندان متولّد شده از عقد موقّت فرزندانی مشروع هستند و تمام احکام فرزند متولّد از عقد دائم را - بدون استثنا - دارند و از پدر و مادر و برادران و سایر بستگان ارث میبرند و هیچ تفاوتی در سایر حقوق میان این دو گروه از فرزندان نیست. | #فرزندان متولّد شده از عقد موقّت فرزندانی مشروع هستند و تمام احکام فرزند متولّد از عقد دائم را - بدون استثنا - دارند و از پدر و مادر و برادران و سایر بستگان ارث میبرند و هیچ تفاوتی در سایر حقوق میان این دو گروه از فرزندان نیست. | ||
فرزندان عقد موقّت، باید تحت تکفّل پدر و مادر باشند و نفقه و تمام هزینه های آنها - همانند فرزندان عقد دائم - باید پرداخته شود.<br> | فرزندان عقد موقّت، باید تحت تکفّل پدر و مادر باشند و نفقه و تمام هزینه های آنها - همانند فرزندان عقد دائم - باید پرداخته شود.<br> | ||
شاید بعضی از شنیدن این سخنان در شگفتی فرو روند، آنها حق دارند، زیرا ذهنیت نادرست و کاملاً عوامانهای درباره عقد موقّت دارند و شاید آن را یک ازدواج قاچاق و نیمبند و خارج از محدوده قوانین و در یک کلمه شبیه زنا میپندارند درحالیکه ابداً چنین نیست. | |||
***شاید بعضی از شنیدن این سخنان در شگفتی فرو روند، آنها حق دارند، زیرا ذهنیت نادرست و کاملاً عوامانهای درباره عقد موقّت دارند و شاید آن را یک ازدواج قاچاق و نیمبند و خارج از محدوده قوانین و در یک کلمه شبیه زنا میپندارند درحالیکه ابداً چنین نیست. | |||
===تفاوتهای دو نوع عقد از جمله:=== | ===تفاوتهای دو نوع عقد از جمله:=== | ||
خط ۵۴: | خط ۶۰: | ||
همیشه سوءاستفاده از امور مثبت، زبان بدگویان را باز میکند و بهانه به دست بهانهجویان میدهد، تا با استناد به آن بر کارها و برنامههای مثبت بتازند و ضربات خویش را بر آن وارد سازند.<br> | همیشه سوءاستفاده از امور مثبت، زبان بدگویان را باز میکند و بهانه به دست بهانهجویان میدهد، تا با استناد به آن بر کارها و برنامههای مثبت بتازند و ضربات خویش را بر آن وارد سازند.<br> | ||
ازدواج موقّت از مصادیق روشن اینگونه | ازدواج موقّت از مصادیق روشن اینگونه بحثهاست.<br> | ||
با نهایت تأسّف بعضی از هوسبازان، ازدواج موقّت را که در اصل برای گشودن گره ضرورتها و حلّ معضلات مهمّ اجتماعی، تشریع شده ملعبه خود ساخته و چهره آن را در نظر بیخبران دگرگون ساخته و بهانهای به دست مخالفان داده که این حکم حکیمانه را به باد انتقاد بگیرند. | با نهایت تأسّف بعضی از هوسبازان، ازدواج موقّت را که در اصل برای گشودن گره ضرورتها و حلّ معضلات مهمّ اجتماعی، تشریع شده ملعبه خود ساخته و چهره آن را در نظر بیخبران دگرگون ساخته و بهانهای به دست مخالفان داده که این حکم حکیمانه را به باد انتقاد بگیرند. | ||
خط ۱۰۷: | خط ۱۱۳: | ||
سخنی را که در بالا از جابر بن عبدالله نقل کردیم اشاره به حدیث معروفی است که بسیاری از محدّثان و مفسّران و فقیهان اهلسنت در کتابهای خود از خلیفه دوّم نقل کردهاند. متن حدیث چنین است:<br> | سخنی را که در بالا از جابر بن عبدالله نقل کردیم اشاره به حدیث معروفی است که بسیاری از محدّثان و مفسّران و فقیهان اهلسنت در کتابهای خود از خلیفه دوّم نقل کردهاند. متن حدیث چنین است:<br> | ||
«متعتان کانتا مشروعتین فی عهد رسولالله (صلیالله علیه و آله) و أنا أنهی عنهما متعة الحجّ و متعة النساء؛ دو نوع متعه در عصر رسول خدا (صلیالله علیه و آله) مشروع و جایز بود ولی من از آنها نهی میکنم: حج بهصورت تمتّع و ازدواج موقّت». و در بعضی از طرق حدیث آمده است: «و اعاقب علیهما؛ و مجازات بر آن میکنم».<br> | «متعتان کانتا مشروعتین فی عهد رسولالله (صلیالله علیه و آله) و أنا أنهی عنهما متعة الحجّ و متعة النساء؛ دو نوع متعه در عصر رسول خدا (صلیالله علیه و آله) مشروع و جایز بود ولی من از آنها نهی میکنم: حج بهصورت تمتّع و ازدواج موقّت». | ||
و در بعضی از طرق حدیث آمده است: «و اعاقب علیهما؛ و مجازات بر آن میکنم».<br> | |||
منظور از متعه حج آن است که نخست عمره را بجا آورده و از احرام خارج شوند و بعد از مدّتی کوتاه یا طولانی مجدّداً احرام به حج ببندند. | منظور از متعه حج آن است که نخست عمره را بجا آورده و از احرام خارج شوند و بعد از مدّتی کوتاه یا طولانی مجدّداً احرام به حج ببندند. | ||
خط ۱۲۰: | خط ۱۲۷: | ||
#تفسیر کبیر فخر رازی، جلد 10، صفحه 52. | #تفسیر کبیر فخر رازی، جلد 10، صفحه 52. | ||
=== [نتایج حدیث عمر | ===*** [نتایج حدیث عمر متعتان کانتا مشروعتین فی عهد رسولالله ص ...]=== | ||
این حدیث پرده از روی مسائل متعدّدی بر میدارد: | این حدیث پرده از روی مسائل متعدّدی بر میدارد: | ||
====الف) حلیت متعه در دوران خلیفه اوّل==== | ====الف) حلیت متعه در دوران خلیفه اوّل==== | ||
خط ۱۲۸: | خط ۱۳۵: | ||
آیا کسی جز پیغمبر اکرم (صلیالله علیه و آله) حقّ تصرّف در احکام الهی را دارد؟ آیا کسی میتواند بگوید رسول خدا چنین کرد و من چنین میکنم؟ | آیا کسی جز پیغمبر اکرم (صلیالله علیه و آله) حقّ تصرّف در احکام الهی را دارد؟ آیا کسی میتواند بگوید رسول خدا چنین کرد و من چنین میکنم؟ | ||
آیا اجتهاد مقابل نصّ صریح پیامبر (صلیالله علیه و آله) که برگرفته از کلام خدا است، جایز است؟<br> | آیا اجتهاد مقابل نصّ صریح پیامبر (صلیالله علیه و آله) که برگرفته از کلام خدا است، جایز است؟<br> | ||
حقیقت این است که کنارگذاشتن دستور رسول خدا (صلیالله علیه و آله) با این صراحت واقعاً حیرتانگیز است.<br> | حقیقت این است که کنارگذاشتن دستور رسول خدا (صلیالله علیه و آله) با این صراحت واقعاً حیرتانگیز است.<br> | ||
اضافه بر این اگر راه برای اجتهاد در مقابل نصّ گشوده شود، چه دلیلی دارد که دیگران دست به چنین کاری نزنند؟ آیا اجتهاد مخصوص یک نفر بوده و دیگران مجتهد نیستند؟ این مسئله بسیار مهمّی است، زیرا با گشوده شدن باب اجتهاد در برابر نص، چیزی از احکام الهی مصونیت پیدا نمیکند و هرج و مرج غریبی در احکام جاودانه اسلام پدید میآید و در واقع کلّ احکام اسلام به خطر میافتد. | اضافه بر این اگر راه برای اجتهاد در مقابل نصّ گشوده شود، چه دلیلی دارد که دیگران دست به چنین کاری نزنند؟ آیا اجتهاد مخصوص یک نفر بوده و دیگران مجتهد نیستند؟ این مسئله بسیار مهمّی است، زیرا با گشوده شدن باب اجتهاد در برابر نص، چیزی از احکام الهی مصونیت پیدا نمیکند و هرج و مرج غریبی در احکام جاودانه اسلام پدید میآید و در واقع کلّ احکام اسلام به خطر میافتد. | ||
====ج) علت مخالفت عمر==== | ====ج) علت مخالفت عمر==== | ||
خط ۱۳۸: | خط ۱۴۷: | ||
=====رد این دلیل===== | =====رد این دلیل===== | ||
این پندار از پندار اوّل سستتر است، چرا که بهعکس، ممنوع کردن عقد متعه موجب گسترش زنا و بیعفّتی است، زیرا همان گونه که پیشازاین هم اشاره شد، بسیارند جوانانی که قادر بر ازدواج دائم نیستند یا کسانی که از همسران خود دورند و بر سر دوراهی ازدواج موقّت و زنا قرار دارند. بدیهی است جلوگیری از ازدواج موقّتی که با برنامهریزی صحیحی انجام میشود، آنها را در وادی پرگناه و آلوده زنا و بیعفّتی میافکند.<br> | این پندار از پندار اوّل سستتر است، چرا که بهعکس، ممنوع کردن عقد متعه موجب گسترش زنا و بیعفّتی است، زیرا همان گونه که پیشازاین هم اشاره شد، بسیارند جوانانی که قادر بر ازدواج دائم نیستند یا کسانی که از همسران خود دورند و بر سر دوراهی ازدواج موقّت و زنا قرار دارند. بدیهی است جلوگیری از ازدواج موقّتی که با برنامهریزی صحیحی انجام میشود، آنها را در وادی پرگناه و آلوده زنا و بیعفّتی میافکند.<br> | ||
و به همین جهت در حدیث معروفی از علی (علیهالسلام) نقل شده است که «اگر عمر از متعه نهی نکرده بود، هیچ فردی جز بیبند و باران آلوده زنا نمیشد»؛(لَوْ لَا أنّ عُمَر نَهَی النَّاسَ عَنِ الْمُتْعَةِ مَا زَنَی إِلّا شَقِی). <ref>تفسیر کبیر فخر رازی، جلد 10، صفحه 50.</ref> | و به همین جهت در حدیث معروفی از علی (علیهالسلام) نقل شده است که «اگر عمر از متعه نهی نکرده بود، هیچ فردی جز بیبند و باران آلوده زنا نمیشد»؛(لَوْ لَا أنّ عُمَر نَهَی النَّاسَ عَنِ الْمُتْعَةِ مَا زَنَی إِلّا شَقِی). <ref>تفسیر کبیر فخر رازی، جلد 10، صفحه 50.</ref> | ||
====د) غوغای عجیب در مورد «زمان تحریم متعه»==== | ====د) غوغای عجیب در مورد «زمان تحریم متعه»==== | ||
خط ۱۵۸: | خط ۱۶۸: | ||
اینها نمونه روایاتی است که با صراحت عدم نسخ حکم متعه را بیان میکند. در برابر این روایات، روایات دیگری نقل کردهاند که نشان میدهد این حدیث در عصر رسول خدا (صلیالله علیه و آله) نسخ شده، ولی ایکاش این روایات یکصدا و متّفق بودند، معالأسف هر کدام زمانی غیر از دیگری را نقل میکند:<br> | اینها نمونه روایاتی است که با صراحت عدم نسخ حکم متعه را بیان میکند. در برابر این روایات، روایات دیگری نقل کردهاند که نشان میدهد این حدیث در عصر رسول خدا (صلیالله علیه و آله) نسخ شده، ولی ایکاش این روایات یکصدا و متّفق بودند، معالأسف هر کدام زمانی غیر از دیگری را نقل میکند:<br> | ||
#در بعضی از این روایات آمده است که حکم تحریم متعه در روز جنگ خیبر (در سال هفتم هجری) صادر شده است. <ref>درّ المنثور، جلد 2، صفحه 486.</ref><br> | #در بعضی از این روایات آمده است که حکم تحریم متعه در روز جنگ خیبر (در سال هفتم هجری) صادر شده است. <ref>درّ المنثور، جلد 2، صفحه 486.</ref><br> | ||
#در بعضی دیگر از روایات میخوانیم: رسول خدا (صلیالله علیه و آله) در عام الفتح (سال فتح مکه، سال 8 هجری) در مکه اجازه متعه داد و بعد از مدّت کوتاهی در همان سال از آن نهی فرمود. <ref>صحیح مسلم، جلد 4، صفحه 133.</ref><br> | #در بعضی دیگر از روایات میخوانیم: رسول خدا (صلیالله علیه و آله) در عام الفتح (سال فتح مکه، سال 8 هجری) در مکه اجازه متعه داد و بعد از مدّت کوتاهی در همان سال از آن نهی فرمود. <ref>صحیح مسلم، جلد 4، صفحه 133.</ref><br> | ||
#در بعضی دیگر آمده است که در غزوه اوطاس (بعد از فتح مکه) در سرزمین هوازن (در نزدیکی مکه) سه روز اجازه داد و سپس نهی کرد. <ref>همان مدرک، صفحه 131.</re | #در بعضی دیگر آمده است که در غزوه اوطاس (بعد از فتح مکه) در سرزمین هوازن (در نزدیکی مکه) سه روز اجازه داد و سپس نهی کرد. <ref>همان مدرک، صفحه 131.</re | ||
f><br> | f><br> | ||
امّا اگر حوصله بررسی اقوال مختلف در این بحث را داشته باشیم مسئله از این هم فراتر میرود، زیرا فقیه معروف اهلسنت «نَووَی» در «شرح صحیح مسلم» شش قول، در مسئله نقل میکند که هر کدام با روایتی هماهنگ است: | امّا اگر حوصله بررسی اقوال مختلف در این بحث را داشته باشیم مسئله از این هم فراتر میرود، زیرا فقیه معروف اهلسنت «نَووَی» در «شرح صحیح مسلم» شش قول، در مسئله نقل میکند که هر کدام با روایتی هماهنگ است: | ||
#متعه در جنگ خیبر حلال و سپس (بعد از چند روز) تحریم شد. | #متعه در جنگ خیبر حلال و سپس (بعد از چند روز) تحریم شد. | ||
#در عمرة القضاء حلال شد، (سپس تحریم شد). | #در عمرة القضاء حلال شد، (سپس تحریم شد). | ||
خط ۱۹۵: | خط ۲۰۸: | ||
فخر رازی باتعصب خاصّی که در اینگونه مسائل دارد، در تفسیر خود میگوید: «ذهب السواد الأعظم من الأمّة إلی أنّها صارت منسوخة و قال السواد منهم أنّها بقیت کما کانت؛ اکثریت امّت قائل به نسخ این حکم هستند ولی گروهی نیز میگویند حکم اباحه متعه همچنان به حال خود باقی است»، <ref>تفسیر کبیر فخر رازی، جلد 10، صفحه 49.</ref> یعنی این یک مسئله اختلافی است.<br> | فخر رازی باتعصب خاصّی که در اینگونه مسائل دارد، در تفسیر خود میگوید: «ذهب السواد الأعظم من الأمّة إلی أنّها صارت منسوخة و قال السواد منهم أنّها بقیت کما کانت؛ اکثریت امّت قائل به نسخ این حکم هستند ولی گروهی نیز میگویند حکم اباحه متعه همچنان به حال خود باقی است»، <ref>تفسیر کبیر فخر رازی، جلد 10، صفحه 49.</ref> یعنی این یک مسئله اختلافی است.<br> | ||
در اینجا بحث ازدواج موقّت را پایان میدهیم و از همگان انتظار داریم که بدون پیشداوریها و نسبتهای ناصواب، بار دیگر این بحث را مورد دقّت قرار دهند و داوری کنند. بهیقین مطمئن | در اینجا بحث ازدواج موقّت را پایان میدهیم و از همگان انتظار داریم که بدون پیشداوریها و نسبتهای ناصواب، بار دیگر این بحث را مورد دقّت قرار دهند و داوری کنند. بهیقین مطمئن میشوند که متعه هنوز هم یک حکم الهی و با حفظ شرایطش، حلّال بسیاری از مشکلات است. | ||
== | ==منبع:== | ||
مکارم شیرازی، ناصر، شیعه پاسخ میگوید، 1جلد، مدرسة الإمام علی بن أبی طالب علیهالسلام - قم - ایران، چاپ: 114 تا 141 | مکارم شیرازی، ناصر، شیعه پاسخ میگوید، 1جلد، مدرسة الإمام علی بن أبی طالب علیهالسلام - قم - ایران، چاپ: 114 تا 141 | ||
<references /> | <references /> |