۸۷٬۹۳۹
ویرایش
جز (جایگزینی متن - 'رده:عالمان شیعه' به 'رده: عالمان رده: عالمان شیعه') |
جز (جایگزینی متن - 'ي' به 'ی') |
||
خط ۳۶: | خط ۳۶: | ||
=تحصیلات= | =تحصیلات= | ||
سید کاظم حسینى حائرى تحصیلات خود را از پنج سالگى در محضر مادر فاضل خود آغاز کرد. او خواندن و نوشتن و قرائت [[قرآن]]، دعا، زیارت، برخى از رسالههاى عملیه و تعدادى از کتابهاى حدیث مانند«عین الحیاة»[[علامه مجلسى]] را از مادر خود فرا گرفت. سپس در محضر پدر دانشمندش علوم عربى، مکاسب [[ | سید کاظم حسینى حائرى تحصیلات خود را از پنج سالگى در محضر مادر فاضل خود آغاز کرد. او خواندن و نوشتن و قرائت [[قرآن]]، دعا، زیارت، برخى از رسالههاى عملیه و تعدادى از کتابهاى حدیث مانند«عین الحیاة»[[علامه مجلسى]] را از مادر خود فرا گرفت. سپس در محضر پدر دانشمندش علوم عربى، مکاسب [[شیخ انصارى|شیخ انصارى]] و کفایه [[آخوند خراسانى]] را آموخت. پدرش شیوۀ خاصى در درس دادن به او داشت. او از فرزندش مىخواست تا هر درسى را خود مطالعه نماید و در جلسه درس ارائه دهد و او اشکالاتش را بر طرف مىساخت. <br> | ||
آیتالله حائرى از محضر درس برخى دیگر از اساتید دوره سطح حوزه علمیه [[نجف اشرف]] نیز بهره برد.وى در هفده سالگى پس از اتمام دوره سطح در درس خارج فقه و اصول [[آیتالله | آیتالله حائرى از محضر درس برخى دیگر از اساتید دوره سطح حوزه علمیه [[نجف اشرف]] نیز بهره برد.وى در هفده سالگى پس از اتمام دوره سطح در درس خارج فقه و اصول [[آیتالله سید محمد شاهرودى|آیتالله سید محمد شاهرودى]] شرکت کرد.و چندین دوره خارج اصول و کتابهاى متعدد فقهى را از محضر ایشان فرا گرفت.وى بسیار مورد علاقه آیتاللّه شاهرودى استاد خود بود به حدى که آیتالله شاهرودى جواب برخى از استفتائات خود را به ایشان واگذار مىکرد.<br> | ||
=هجرت به قم= | =هجرت به قم= | ||
سید کاظم حائرى در سال 1394 هجرى قمرى بر اثر فشارهاى دولت [[عراق]] مجبور به ترک وطن و مهاجرت به [[ | سید کاظم حائرى در سال 1394 هجرى قمرى بر اثر فشارهاى دولت [[عراق]] مجبور به ترک وطن و مهاجرت به [[ایران|ایران]] شد.او به شهر [[قم]] آمد و در [[حوزه علمیه قم|حوزه علمیه قم]] شروع به درس و بحث و ادامه راه استاد شهید خود نمود. | ||
وى با مجالس درس پر رونق خود جمع فراوانى از فضلاى حوزه را به دور خود جمع نمود و آنان را با افکار عالى خود و شهید [[ | وى با مجالس درس پر رونق خود جمع فراوانى از فضلاى حوزه را به دور خود جمع نمود و آنان را با افکار عالى خود و شهید [[سید محمدباقرصدر|سید محمدباقرصدر]] آشنا نمود.یکى از خدمات بزرگى که ایشان در این | ||
دوران به انجام رساندند تأسیس مدرسهاى علمیه به نام «مدرسه علمیه شهید سید محمدباقرصدر» است.وى شبهاى جمعه و شبهاى ماه مبارک رمضان در این مدرسه به تدریس اخلاق و عقاید مىپردازد. | دوران به انجام رساندند تأسیس مدرسهاى علمیه به نام «مدرسه علمیه شهید سید محمدباقرصدر» است.وى شبهاى جمعه و شبهاى ماه مبارک رمضان در این مدرسه به تدریس اخلاق و عقاید مىپردازد. | ||
از دیگر خدماتى که ایشان در این دوران به عمل آوردند تأسیس مرکزى براى اعزام روحانیون مبلغ به مراکز تبلیغى است.<br> | از دیگر خدماتى که ایشان در این دوران به عمل آوردند تأسیس مرکزى براى اعزام روحانیون مبلغ به مراکز تبلیغى است.<br> | ||
=شاگرد مکتب صدر= | =شاگرد مکتب صدر= | ||
آشنایى با شهید سید محمدباقرصدر تحولى عظیم در زندگى علمى آیتاللّه حائرى ایجاد کرد.ایشان خود در این باره مىفرماید: | آشنایى با شهید سید محمدباقرصدر تحولى عظیم در زندگى علمى آیتاللّه حائرى ایجاد کرد.ایشان خود در این باره مىفرماید: | ||
«در همین بین با [[آیتالله | «در همین بین با [[آیتالله شهید سید محمدباقرصدر|آیتالله شهید سید محمدباقرصدر]] آشنا شدم و حدود چهارده سال از محضر آن شهید بزرگوار، فقه و اصول فرا گرفتم. | ||
افزون بر فقه و اصول، در فلسفه و اقتصاد از محضر ایشان بهره بردهام، بدین گونه که دو اثر مهم ایشان را: «اقتصادنا» و «فلسفتنا» را با دقت مطالعه مىکردم و هر کجا شبهه و پرسشى پیش مىآمد، در محضر ایشان مطرح مىکردم و آن بزرگوار مطلب را براى من باز میکردند و به پرسشها، پاسخ مىدادند.همچنین، کتاب «الأسس المنطقیه» را در نزد ایشان خواندهام و در تدوین بخشى از این کتاب با حضرت ایشان همکارى علمى داشتهام.این کتاب، در حساب احتمالات و بیان چگونگى رسیدن احتمالات، به علم است. | افزون بر فقه و اصول، در فلسفه و اقتصاد از محضر ایشان بهره بردهام، بدین گونه که دو اثر مهم ایشان را: «اقتصادنا» و «فلسفتنا» را با دقت مطالعه مىکردم و هر کجا شبهه و پرسشى پیش مىآمد، در محضر ایشان مطرح مىکردم و آن بزرگوار مطلب را براى من باز میکردند و به پرسشها، پاسخ مىدادند.همچنین، کتاب «الأسس المنطقیه» را در نزد ایشان خواندهام و در تدوین بخشى از این کتاب با حضرت ایشان همکارى علمى داشتهام.این کتاب، در حساب احتمالات و بیان چگونگى رسیدن احتمالات، به علم است. | ||
در ابتداى آشنایى من با ایشان، بحث ایشان دربارۀ «ترتب» بود.پس از مدتى شرکت در درس، براى من مشکلاتى پیش آمد که بر آن شدم در درس حاضر نشوم.ایشان، از این جریان آگاه شد و از من خواست به حضور در درس ادامه دهم و فرمود: «اگر پنج سال در این درس حاضر شوى، من اجتهاد تو را تضمین مىکنم». <br> | در ابتداى آشنایى من با ایشان، بحث ایشان دربارۀ «ترتب» بود.پس از مدتى شرکت در درس، براى من مشکلاتى پیش آمد که بر آن شدم در درس حاضر نشوم.ایشان، از این جریان آگاه شد و از من خواست به حضور در درس ادامه دهم و فرمود: «اگر پنج سال در این درس حاضر شوى، من اجتهاد تو را تضمین مىکنم». <br> |