۸۷٬۷۷۵
ویرایش
بدون خلاصۀ ویرایش |
جز (جایگزینی متن - 'ي' به 'ی') |
||
خط ۴: | خط ۴: | ||
==گفتار برخی از شخصیتهای وهابی در زمینه منع استغاثه از مخلوق== | ==گفتار برخی از شخصیتهای وهابی در زمینه منع استغاثه از مخلوق== | ||
از جمله مبانی اعتقادی جریانهای تکفیری منع استغاثه به مخلوق اعم از پیامبران و دیگران در دوران حیات یا بعد از ان می باشد. البته استغاثه ممنوع در جائی است که فردی که مورد استغاثه قرار گرفته قادر به انجام ان کار نباشد ..پیامبر اکرم چنین استغاثه ای را از غیر خداوند نهی فرمود: إنَّهُ لَا یُسْتَغَاثُ بِی وَإِنَّمَا یُسْتَغَاثُ بِاَللَّهِ <ref>مجموعه | از جمله مبانی اعتقادی جریانهای تکفیری منع استغاثه به مخلوق اعم از پیامبران و دیگران در دوران حیات یا بعد از ان می باشد. البته استغاثه ممنوع در جائی است که فردی که مورد استغاثه قرار گرفته قادر به انجام ان کار نباشد ..پیامبر اکرم چنین استغاثه ای را از غیر خداوند نهی فرمود: إنَّهُ لَا یُسْتَغَاثُ بِی وَإِنَّمَا یُسْتَغَاثُ بِاَللَّهِ <ref>مجموعه الفتاوی ج 1ص 304</ref> | ||
خط ۱۴: | خط ۱۴: | ||
هرکس انسانی را بخواند، چه زنده باشد و چه مرده، یا بهصورت استغاثه باشد یا غیر آن، به شرکی دچار شده که بدون توبه، از آن خلاصی نمییابد. هرکس پیامبر- یا انسان صالحی را بدین صورت بخواند: «ای آقای من، کمکم کن! به دادم برس! به من روزی بده! من در اختیار تو هستم!» همۀ اینها شرک است و شخص را باید از این کارها توبه داد و اگر توبه نکند، باید کشته شود .<ref>قحطانی؟، سعید بن علی، نور الهدى و ظلمات الضلال، ص280</ref> | هرکس انسانی را بخواند، چه زنده باشد و چه مرده، یا بهصورت استغاثه باشد یا غیر آن، به شرکی دچار شده که بدون توبه، از آن خلاصی نمییابد. هرکس پیامبر- یا انسان صالحی را بدین صورت بخواند: «ای آقای من، کمکم کن! به دادم برس! به من روزی بده! من در اختیار تو هستم!» همۀ اینها شرک است و شخص را باید از این کارها توبه داد و اگر توبه نکند، باید کشته شود .<ref>قحطانی؟، سعید بن علی، نور الهدى و ظلمات الضلال، ص280</ref> | ||
محمد بن عبدالوهاب می گوید : از انجا که استغاثه نظیر انابه و استعانه عبادت است و عبادات نیز توقیفی است از اینرونمی توان غیر خداوند را درآن شریک نمود .چنانکه از قران نیز استفاده می شود که استغاثه بغیر خداوند مشروع نیست:اذتستغیثون ربکم <ref> | محمد بن عبدالوهاب می گوید : از انجا که استغاثه نظیر انابه و استعانه عبادت است و عبادات نیز توقیفی است از اینرونمی توان غیر خداوند را درآن شریک نمود .چنانکه از قران نیز استفاده می شود که استغاثه بغیر خداوند مشروع نیست:اذتستغیثون ربکم <ref>الشیخ محمدبن عبدالوهاب ص 65- 67</ref> . | ||
ابن تیمیه می گوید: استغاثه به پیامبر در اموری که لائق به منصب ان بزرگوار است مشروع بوده اما استغاثه به ان حضرت در اموری که لائق منصب او نیست انسان را درجرگه کفار قرار خواهد داد. انگاه دعای موسی علیه السلام را نقل می کند که اینچنین با خداوند مناجات می کرد : " اللَّهُمَّ لَک الْحَمْدُ وَإِلَیْک الْمُشْتَکَى وَأَنْتَ الْمُسْتَعَانُ وَبِک الْمُسْتَغَاثُ وَعَلَیْک التکلان وَلَا حَوْلَ وَلَا قُوَّةَ إلَّا بِک " <ref>مجموعه | ابن تیمیه می گوید: استغاثه به پیامبر در اموری که لائق به منصب ان بزرگوار است مشروع بوده اما استغاثه به ان حضرت در اموری که لائق منصب او نیست انسان را درجرگه کفار قرار خواهد داد. انگاه دعای موسی علیه السلام را نقل می کند که اینچنین با خداوند مناجات می کرد : " اللَّهُمَّ لَک الْحَمْدُ وَإِلَیْک الْمُشْتَکَى وَأَنْتَ الْمُسْتَعَانُ وَبِک الْمُسْتَغَاثُ وَعَلَیْک التکلان وَلَا حَوْلَ وَلَا قُوَّةَ إلَّا بِک " <ref>مجموعه الفتاوی ج 1ص 112-113</ref> | ||
خط ۲۶: | خط ۲۶: | ||
چنانکه محمدبن عبدالوهاب می گوید : انابه نیز همانند استغاثه و توسل در زمره عبادات بوده و نمی توان غیر خداوند را دران شریک نمود . <ref> | چنانکه محمدبن عبدالوهاب می گوید : انابه نیز همانند استغاثه و توسل در زمره عبادات بوده و نمی توان غیر خداوند را دران شریک نمود . <ref>دیوان النهضه ، محمدبن عبدالوهاب ص 65-67</ref> | ||
دلیل تحلیلی ابن تیمیه و وهابیون در منع انابه و استغاثه بغیر خداوند | دلیل تحلیلی ابن تیمیه و وهابیون در منع انابه و استغاثه بغیر خداوند | ||
خط ۳۳: | خط ۳۳: | ||
تبیین : استغاثه کننده بغیر خداوند از مدعو می خواهد که کار خارق العاده ای که از توانش خارج است را انجام دهد علاوه بر اینکه در انجا که مدعو غایب است و استغاثه کننده او را جهت خواسته اش ندا می کند که این امر مستلزم اگاهی مدعو اگاهی از امور غیب می باشد. نتیجه انکه از انجا که استغاثه مستلزم نسبت دادن دو صفت قدرت بر انجام کارهای خارق العاده و نیز اگاهی از امور غیب بر غیر خداوند می باشد و این نوع امور از منظر مسلمانان شرک می باشد از اینرو عمل استغاثه کننده عملی مشرکانه خواهد بود. <ref>رک به : کتاب کشف الشبهات محمدبن عبدالوهاب ص 14-16 ؛ | تبیین : استغاثه کننده بغیر خداوند از مدعو می خواهد که کار خارق العاده ای که از توانش خارج است را انجام دهد علاوه بر اینکه در انجا که مدعو غایب است و استغاثه کننده او را جهت خواسته اش ندا می کند که این امر مستلزم اگاهی مدعو اگاهی از امور غیب می باشد. نتیجه انکه از انجا که استغاثه مستلزم نسبت دادن دو صفت قدرت بر انجام کارهای خارق العاده و نیز اگاهی از امور غیب بر غیر خداوند می باشد و این نوع امور از منظر مسلمانان شرک می باشد از اینرو عمل استغاثه کننده عملی مشرکانه خواهد بود. <ref>رک به : کتاب کشف الشبهات محمدبن عبدالوهاب ص 14-16 ؛ دیوان النهضه ،محمدبن عبدالوهاب ص 65-67؛</ref> | ||
==نقد دلائل ابن تیمیه و وهابیت در منع استغاثه از غیر خداوند:== | ==نقد دلائل ابن تیمیه و وهابیت در منع استغاثه از غیر خداوند:== | ||
خط ۴۰: | خط ۴۰: | ||
در تفسیر نمونه نیز در نقد اندیشه وهابیت امده است : | در تفسیر نمونه نیز در نقد اندیشه وهابیت امده است : | ||
اگر براستى کسى کار خدا را از غیرخدا بخواهد و او را مستقل در انجام آن بداند مشرک است، ولى اگر از او شفاعتى بخواهد که کار خود او است و خدا به او داده، نه تنها شرک نیست بلکه عین ایمان و توحید است. کلمۀ «مع» در آیۀ{فَلا تَدْعُوا مَعَ الله أَحَداً}نیز گواه بر این مدعاست که نباید کسى را در ردیف خداوند مبدأ تاثیر مستقل دانست. <ref>ناصر مکارم شیرازی، | اگر براستى کسى کار خدا را از غیرخدا بخواهد و او را مستقل در انجام آن بداند مشرک است، ولى اگر از او شفاعتى بخواهد که کار خود او است و خدا به او داده، نه تنها شرک نیست بلکه عین ایمان و توحید است. کلمۀ «مع» در آیۀ{فَلا تَدْعُوا مَعَ الله أَحَداً}نیز گواه بر این مدعاست که نباید کسى را در ردیف خداوند مبدأ تاثیر مستقل دانست. <ref>ناصر مکارم شیرازی، تفسیر نمونه، ج1، ص246</ref> | ||