confirmed، مدیران
۳۷٬۲۲۷
ویرایش
بدون خلاصۀ ویرایش |
بدون خلاصۀ ویرایش |
||
خط ۴۴: | خط ۴۴: | ||
به روایت ابن اسحاق: رسول خدا(ص) پس از غزوه بنى مصطلق، [[ماه رمضان]] و شوّال را در [[مدینه]] بود و در ماه ذى قعده به قصد عمره بى آن که جنگى در نظر داشته باشد آهنگ مکه کرد. واقدی تاریخ حرکت رسول خدا(ص) را رمضان سال ششم می داند. <ref> المغازى، ج ۲، ص ۵۷۲</ref> | به روایت ابن اسحاق: رسول خدا(ص) پس از غزوه بنى مصطلق، [[ماه رمضان]] و شوّال را در [[مدینه]] بود و در ماه ذى قعده به قصد عمره بى آن که جنگى در نظر داشته باشد آهنگ مکه کرد. واقدی تاریخ حرکت رسول خدا(ص) را رمضان سال ششم می داند. <ref> المغازى، ج ۲، ص ۵۷۲</ref> | ||
=حرکت به سوی حدیبیه= | |||
رسول خدا (ص) در خواب دیدند که وارد [[خانه کعبه]] شد، و سر خود را تراشید، و کلید خانه را گرفت، و همراه کسان دیگرى که به [[عرفات]] مىرفتند به عرفات رفت و وقوف فرمود. پیامبر (ص) [[اصحاب]] را براى انجام عمره دعوت فرمود، و ایشان هم شتابان آماده خروج شدند. <ref> المغازى/ترجمه،متن،ص:۴۳۳</ref> | |||
آن حضرت دستور داد که تنها با یک شمشیر غلاف شده حرکت کرده و از برداشتن هر نوع سلاح دیگر خوددارى کنند. این بدان دلیل بود که بر همه اعراب و نیز قریش ثابت شود [[رسول خدا (ص)]] تنها قصد انجام عمره داشته و به هیچ روى سر جنگ ندارد. سعد بن عباده و [[عمر بن خطّاب]] از آن حضرت خواستند تا احتیاطاً سلاح بردارند تا اگر دشمن دست به اقدامى زد آماده باشند. عمر به پیامبر (ص) عرض کرد: در حالى که از [[ابوسفیان]] مى ترسیم، آیا صحیح است که آلات و ابزار جنگى با خود برنداریم؟ پیامبر (ص) فرمودند: مهم نیست، و به هر حال من دوست نمى دارم که در حال تشرف براى عمره، با خود اسلحه حمل کنم. <ref>المغازى، ج ۲، ص ۵۷۳؛ إمتاع الاسماع، ج ۱، ص ۲۷۵</ref> | |||
پیامبر (ص)، ابن امّ مکتوم (یا نمیلة بن عبد اللّه لیثى) را در مدینه جانشین خود فرمود، و روز دوشنبه اول [[ماه ذیقعده]] از مدینه بیرون آمدند. آن حضرت در خانه خود [[غسل]] فرمود، از در خانه بر قصواء، ناقه خود سوار شدند، و مسلمانان هم بیرون آمدند. هنگام ظهر در ذى الحلیفه [[نماز]] گزاردند، و دستور فرمودند تا شترها و گاوهاى قربانى را آوردند و بر آنها جل انداختند، و سپس شخصا شانه برخى از آنها را خراش مختصرى دادند که مشخص باشد. | |||
=پانویس= | =پانویس= |