confirmed، مدیران
۳۷٬۲۰۱
ویرایش
بدون خلاصۀ ویرایش |
بدون خلاصۀ ویرایش |
||
خط ۱۶۳: | خط ۱۶۳: | ||
# شرح توحید صدوق. <ref> الذریعه، ج ۱۰، ص ۱۹۸</ref> | # شرح توحید صدوق. <ref> الذریعه، ج ۱۰، ص ۱۹۸</ref> | ||
# | # | ||
مناصب و مشاغل | |||
در دوران سلاطین صفویه، مشاغل نامبرده از طرف پادشاهان، به بزرگان، علماء، فقها و مجتهدین رسما واگذار مىشد و هر یک از دانشمندان و علماء که بدین مناصب معین مىشدند، بر طبق قوانین و مقررات جاریه مملکت و دستورات شرع مطهر به وظایف خود قیام مىنمودند. | |||
=منصب شیخ الاسلامى= | |||
محقق سبزوارى پس از این که از محضر علمایى همانند [[مجلسى اول]] (ملا محمدتقى)، شیخ بهائى، [[میرفندرسکى]]، ملا حسنعلى شوشترى و سایر علماء کسب فیض نمود، خود یکى از اعاظم بزرگ وقت شد و تدریس مدرسه ملا عبداللّه شوشترى را به وى تفویض کردند و چنانکه گفته شد، به منصب شیخ الاسلامى منصوب گردید. <ref>مشاهیر و دانشمندان اسلام، ترجمه الکنى والالقاب، مترجم محمدجواد نجفى، چاپ اسلامیه، تهران، ص۱۹۲</ref> | |||
اولاد و اعقاب محقق سبزوارى، پس از آنکه وى به مقام شیخ الاسلامى رسید، به خاندان شیخ الاسلام شهرت یافتند و ظاهرا نیز خود آنان هم این عنوان را مىپسندیدند و برخى از آنها با وجود این که منصب شیخ الاسلامى را نداشتند، باز به همین عنوان شهرت دارند. مانند: میرزا جعفر، فرزند محقق سبزوارى و دیگران و اما شکایت میرزا رحیم خوانسارى نسبت به منصب شیخ الاسلامى و قبول آن از طرف نادر نیز، جهت شکستن قدرت روحانیت شیعه بوده که امامت جمعه و شیخ الاسلامى، یعنى دو منصب با نفوذ در یک خاندان نباشد که قدرت مخالفت با دستگاه را داشته باشد. | |||
از وقتى که گرفتن شناسنامه در ایران رواج یافت، عموم افراد این سلسله، کلمه [[شیخ الاسلام]] را نام خانوادگى خود قرار دادند و این شهرت عنوان قانونى پیدا کرد. برخى دیگر نیز سبزوارى را جهت نام خانوادگى انتخاب کردند. <ref>زندگینامه علامه مجلسى، ج۱، ۲۹۳ و ۲۹۴</ref> | |||
==امامت جمعه و جماعت== | |||
دومین منصب محقق سبزوارى، امامت جمعه اصفهان مىباشد. امامت وضعى و منصب الهى است که شارع مقدس به حکم خداوند از صدر اسلام آن را مقدّر فرموده است. | |||
[[پیغمبر اکرم (ص)]] براى شهرها و نواحى، از طرف خود کسى را که شایستگى امامت داشت، معین مىفرمود که با مردم [[نماز جماعت]] به جاى آوردند و تفاوت نمىکرد در نمازهاى یومیه و نماز جمعه و عیدین. پس از رحلت آن حضرت، [[خلفا]] نیز همین سنت را پیروى کردند. این حالت در زمان خلفاء [[بنى امیه]] و [[بنى عباس]] که سعى داشتند ظاهر [[اسلام]] را رعایت کنند نیز ادامه داشت. سلاطین [[عثمانى]] نیز، براى شهرها [[امام جماعت]] و مؤذن و خطیب معین مىکردند و جهت آنان حقوق و شهریه در نظر مىگرفتند. | |||
در مملکت ایران پس از روى کار آمدن [[سلاطین صفوى]] و رسمیت یافتن مذهب شیعه، در زمان شاه طهماسب به دستور [[محقق کرکى]] که از قائلین به وجوب عینى نماز جمعه بود و خود آن را در [[نجف]] در [[مسجدى]] که امروز به نام «مسجد طریحى» نامیده مىشود، اقامه مىکرد. براى شهرها جهت اقامه نماز جمعه و رسیدگى به امور دینى مردم، کسانى را معین نمود که به نام امام جمعه معروف شد. این منصب یعنى امامت جمعه از این تاریخ از مناصب روحانى دولتى گردید. | |||
=پانویس= | =پانویس= | ||
{{پانویس|4}} | {{پانویس|4}} |