۸۷٬۷۸۰
ویرایش
جز (جایگزینی متن - 'ك' به 'ک') |
جز (جایگزینی متن - 'ي' به 'ی') |
||
خط ۵۵: | خط ۵۵: | ||
اصطلاح فاطمیان بیانگر آن است که آنان منسوب به فاطمه زهرا (ع) هستند ولی در وجه این نامگذاری دیدگاههاى مختلفى ابراز شده است: | اصطلاح فاطمیان بیانگر آن است که آنان منسوب به فاطمه زهرا (ع) هستند ولی در وجه این نامگذاری دیدگاههاى مختلفى ابراز شده است: | ||
برخى با قاطعیت نسبت آنان را به فاطمه زهرا (ع) انکار کردهاند، از آن جمله <big>دُخویه</big> است. وى در کتاب خود به نام «یادى از قرامطه بحرین و فاطمیان»، دلایل بسیارى بر این نظریه آورده است؛ یکى از آن دلایل این است که خلفاى عباسى بغداد و اموى قرطبه در دو نوبت، یک بار در سال ٤٠٢ و بار دیگر در سال ٤٤٤، نسب این سلسله را به فاطمیان انکار کردند، و از طرف دیگر در کتابهاى مقدس دروز، صریح آمده که «عبداللّه بن میمون»، جدّ خلفاى فاطمى بوده است.<ref>فرق و مذاهب کلامی، درس دوازدهم، به نقل از | برخى با قاطعیت نسبت آنان را به فاطمه زهرا (ع) انکار کردهاند، از آن جمله <big>دُخویه</big> است. وى در کتاب خود به نام «یادى از قرامطه بحرین و فاطمیان»، دلایل بسیارى بر این نظریه آورده است؛ یکى از آن دلایل این است که خلفاى عباسى بغداد و اموى قرطبه در دو نوبت، یک بار در سال ٤٠٢ و بار دیگر در سال ٤٤٤، نسب این سلسله را به فاطمیان انکار کردند، و از طرف دیگر در کتابهاى مقدس دروز، صریح آمده که «عبداللّه بن میمون»، جدّ خلفاى فاطمى بوده است.<ref>فرق و مذاهب کلامی، درس دوازدهم، به نقل از تاریخ شیعه، ص ٢١٣</ref> | ||
برخى دیگر انتساب آنان را به حضرت فاطمه (ع) درست دانستهاند، چنانکه جرجى زیدان گفته است: | برخى دیگر انتساب آنان را به حضرت فاطمه (ع) درست دانستهاند، چنانکه جرجى زیدان گفته است: | ||
«فرمانروایان فاطمى ابتدا در افریقیه حکومت داشتند و مرکز حکومت آنان مهدیه بود. این فرمانروایان شیعى خود را از فرزندان حسین (ع) فرزند فاطمه (ع) مىدانستند، اما تاریخ نویسان که طرفدار بنى عباس بودند، صحّت نسب آنان را تکذیب مىکردند، ولى ما احتمال قوى مىدهیم که نسب آنان صحیح باشد و تردید و تکذیب عدّهاى از تاریخ نویسان، در نتیجه هواخواهى عباسیان بوده است».<ref>جرجى | «فرمانروایان فاطمى ابتدا در افریقیه حکومت داشتند و مرکز حکومت آنان مهدیه بود. این فرمانروایان شیعى خود را از فرزندان حسین (ع) فرزند فاطمه (ع) مىدانستند، اما تاریخ نویسان که طرفدار بنى عباس بودند، صحّت نسب آنان را تکذیب مىکردند، ولى ما احتمال قوى مىدهیم که نسب آنان صحیح باشد و تردید و تکذیب عدّهاى از تاریخ نویسان، در نتیجه هواخواهى عباسیان بوده است».<ref>جرجى زیدان، تاریخ تمدن اسلامى، ص ٨٤٦</ref> | ||
عدّهاى بر آنند که اظهار نظر قطعى در این باره ممکن نیست، چنانکه س.م. استرن مىگوید: | عدّهاى بر آنند که اظهار نظر قطعى در این باره ممکن نیست، چنانکه س.م. استرن مىگوید: | ||
معروف است که طبق یک سند رسمى فاطمى، خط خلفاى فاطمى از طریق یک سلسله ائمه مستوره به محمد بن اسماعیل بر مىگردد، لیکن وجود چندین گزارش متناقض در این زمینه، مسئله را آشفته ساخته است. مخالفان خلفاى فاطمى، ذرّیه آنها را از محمد بن اسماعیل ندانستهاند، بلکه تأسیس آیین اسماعیلى را به عبداللّه بن میمون قدّاح نسبت دادهاند، و ائمه مستوره و نیز فاطمیان را اعقاب دروغین على (ع) دانستهاند. این نظریه را مىتوان جعل کینهتوزانهاى به حساب آورد. البته با این تصور که در کنار فرقههاى مختلف نهضت اسماعیلى، نبایستى آیین اجداد قدّاحىها را نیز فراموش کرد؛ از این رو با سنجش و ارزیابى این شواهد گوناگون، نمىتوان به واقعیت واحدى رسید، چون اسناد و مدارک قانع کنندهاى در دسترس نیست.<ref>نهضت قرامطه، ص ٢٨ و ٢٩، مقاله «قرامطه و | معروف است که طبق یک سند رسمى فاطمى، خط خلفاى فاطمى از طریق یک سلسله ائمه مستوره به محمد بن اسماعیل بر مىگردد، لیکن وجود چندین گزارش متناقض در این زمینه، مسئله را آشفته ساخته است. مخالفان خلفاى فاطمى، ذرّیه آنها را از محمد بن اسماعیل ندانستهاند، بلکه تأسیس آیین اسماعیلى را به عبداللّه بن میمون قدّاح نسبت دادهاند، و ائمه مستوره و نیز فاطمیان را اعقاب دروغین على (ع) دانستهاند. این نظریه را مىتوان جعل کینهتوزانهاى به حساب آورد. البته با این تصور که در کنار فرقههاى مختلف نهضت اسماعیلى، نبایستى آیین اجداد قدّاحىها را نیز فراموش کرد؛ از این رو با سنجش و ارزیابى این شواهد گوناگون، نمىتوان به واقعیت واحدى رسید، چون اسناد و مدارک قانع کنندهاى در دسترس نیست.<ref>نهضت قرامطه، ص ٢٨ و ٢٩، مقاله «قرامطه و اسماعیلیان» از استرن</ref> | ||
گروهى دیگر با تفکیک میان امام مستودع و امام مستقر مشکل را حل کرده و گفتهاند: گر چه مؤسس سلسله فاطمیان؛ یعنى عبیداللّه المهدى، داراى نسب فاطمى نیست، ولى نسب خلفاى فاطمى پس از او حقیقتاً فاطمى است و عبیداللّه همان سعید بن حسین بن عبداللّه بن القداح است و میمون قداح و فرزندان او امامان مستودع بودند و عبیدالله مهدى هم امام مستودع بود و ودیعه امامت را به پسرخواندهاش القائم (دومین خلیفه فاطمى) رساند، و این بدان جهت بود که امامان حقیقى اسماعیلیان در سلمیه شام محصور بودند و از بیم «معتضد عباسى» (٢٧٩ ـ ٢٨٩) پنهان شده بودند؛ از این جهت حسین که امام مستودع بود، ودیعه امامت را به فرزند و حجت خود سعید سپرد، تا او این امانت را به صاحب واقعىاش که القائم بامراللّه فاطمى بود، برساند.<ref>ابراهیم حسن، حسن و طه احمد شرف، عبیدالله المهدی امام الشیعة الاسماعیلیة و مؤسس الدولة الفاطمیة فی بلاد مغرب، ص ٧٧ ـ ١٦٩</ref> | گروهى دیگر با تفکیک میان امام مستودع و امام مستقر مشکل را حل کرده و گفتهاند: گر چه مؤسس سلسله فاطمیان؛ یعنى عبیداللّه المهدى، داراى نسب فاطمى نیست، ولى نسب خلفاى فاطمى پس از او حقیقتاً فاطمى است و عبیداللّه همان سعید بن حسین بن عبداللّه بن القداح است و میمون قداح و فرزندان او امامان مستودع بودند و عبیدالله مهدى هم امام مستودع بود و ودیعه امامت را به پسرخواندهاش القائم (دومین خلیفه فاطمى) رساند، و این بدان جهت بود که امامان حقیقى اسماعیلیان در سلمیه شام محصور بودند و از بیم «معتضد عباسى» (٢٧٩ ـ ٢٨٩) پنهان شده بودند؛ از این جهت حسین که امام مستودع بود، ودیعه امامت را به فرزند و حجت خود سعید سپرد، تا او این امانت را به صاحب واقعىاش که القائم بامراللّه فاطمى بود، برساند.<ref>ابراهیم حسن، حسن و طه احمد شرف، عبیدالله المهدی امام الشیعة الاسماعیلیة و مؤسس الدولة الفاطمیة فی بلاد مغرب، ص ٧٧ ـ ١٦٩</ref> | ||
خط ۱۴۱: | خط ۱۴۱: | ||
مصریان در دوره خلیفه العزیز، پنجمین خلیفه فاطمى، نخستین بار سوگوارى براى امام حسین علیهالسلام را در روز عاشورا تجربه کردند. مقریزى در مورد سوگوارى مصریان براى امام حسین علیهالسلام چنین گزارش مىدهد: ادارههاى دولتى و مغازهها و محلهاى تجارت، سه روز مانده به عاشورا تعطیل مىشد و فقط نانوایىها به فعالیت مىپرداختند. | مصریان در دوره خلیفه العزیز، پنجمین خلیفه فاطمى، نخستین بار سوگوارى براى امام حسین علیهالسلام را در روز عاشورا تجربه کردند. مقریزى در مورد سوگوارى مصریان براى امام حسین علیهالسلام چنین گزارش مىدهد: ادارههاى دولتى و مغازهها و محلهاى تجارت، سه روز مانده به عاشورا تعطیل مىشد و فقط نانوایىها به فعالیت مىپرداختند. | ||
به هر حال، با حضور فاطمیان در مصر، مردم این دیار به مذهب آنها گرویدند و مذهب تشیع در این کشور به صورت رسمى طرفداران و پیروان فراوانى پیدا کرد.<ref> | به هر حال، با حضور فاطمیان در مصر، مردم این دیار به مذهب آنها گرویدند و مذهب تشیع در این کشور به صورت رسمى طرفداران و پیروان فراوانى پیدا کرد.<ref>وضعیت شیعیان مصر در عصر صلاحالدین ایوبی / داوود کاظمپور ... | ||
http://tarikh.nashriyat.ir › node | http://tarikh.nashriyat.ir › node | ||
</ref> | </ref> |