پرش به محتوا

شرح معالم اصول الدین (کتاب): تفاوت میان نسخه‌ها

بدون خلاصۀ ویرایش
بدون خلاصۀ ویرایش
خط ۲۱: خط ۲۱:


=معرفی اجمالی=
=معرفی اجمالی=
مقدمه تحقیق را نزار حمادی نوشته است. او در این قسمت به ضرورت و اهمیت علم کلام پرداخته و سه مرحله تکامل تاریخی برای آن ذکر کرده است.
مقدمه تحقیق را نزار حمادی نوشته است. او در این قسمت به ضرورت و اهمیت [[علم کلام]] پرداخته و سه مرحله تکامل تاریخی برای آن ذکر کرده است.
تلمسانی در شرح معالم أصول‌الدین میان دقت و درستی نظر و دقت در انتقاد بر برخی آرای کلامی فخر رازی و جواب‌های نیکو به این مسائل، جمع کرده است. طبعا چنین قلمی و بیان چنین محتوایی پس از رسیدن به دوره پختگی یک نویسنده رخ می‌نماید و ابن تلمسانی نیز قاعدتا باید این اثر را در زمان رسیدن به مرحله کمال در تحقیق در مسائل اصول دین (علم کلام) نوشته باشد. شاهد ما بر این ادعا این است که وی کثیرا از آرای استادش تقی‌الدین مقترح در نگارش این اثر بهره برده است. وی همچنین از تحقیقات و اندیشه‌های بکرِ سیف‌الدین آمدی به‌ویژه کتاب او در علم جدل (که به گزارش شاگردش شیخ لبلی، آن را تدریس می‌کرد) نیز در نگارش این کتاب استفاده کرده است.<br>
تلمسانی در شرح معالم أصول‌الدین میان دقت و درستی نظر و دقت در انتقاد بر برخی آرای کلامی فخر رازی و جواب‌های نیکو به این مسائل، جمع کرده است. طبعا چنین قلمی و بیان چنین محتوایی پس از رسیدن به دوره پختگی یک نویسنده رخ می‌نماید و ابن تلمسانی نیز قاعدتا باید این اثر را در زمان رسیدن به مرحله کمال در تحقیق در مسائل اصول دین (علم کلام) نوشته باشد. شاهد ما بر این ادعا این است که وی کثیرا از آرای استادش تقی‌الدین مقترح در نگارش این اثر بهره برده است. وی همچنین از تحقیقات و اندیشه‌های بکرِ [[سیف‌الدین آمدی]] به‌ویژه کتاب او در علم جدل (که به گزارش شاگردش شیخ لبلی، آن را تدریس می‌کرد) نیز در نگارش این کتاب استفاده کرده است.<br>


استفاده امام محمد بن یوسف سنوسی صاحب کتاب‌های مشهور در علم عقاید از این اثر و اعتمادش بر آن در شرح عقاید کبرا و وسطایش (که باعث احیای علم اصول دین در آن زمان شد)، میزان اهمیت شرح ابن تلمسانی را نشان می‌دهد. علاوه بر سنوسی، غالب علمای مغرب اسلامی در علم توحید بر این شرح اعتماد کرده و مطالبشان را با استناد به متن این کتاب، تقویت کرده‌اند. ازاین‌رو اکثر نسخه‌های این اثر به کتابخانه‌های غرب اسلامی منتقل شده است.
استفاده امام [[محمد بن یوسف سنوسی]] صاحب کتاب‌های مشهور در علم عقاید از این اثر و اعتمادش بر آن در شرح عقاید کبرا و وسطایش (که باعث احیای علم اصول دین در آن زمان شد)، میزان اهمیت شرح ابن تلمسانی را نشان می‌دهد. علاوه بر سنوسی، غالب علمای مغرب اسلامی در علم توحید بر این شرح اعتماد کرده و مطالبشان را با استناد به متن این کتاب، تقویت کرده‌اند. ازاین‌رو اکثر نسخه‌های این اثر به کتابخانه‌های غرب اسلامی منتقل شده است.
همان طور که قنوجی در «أبجد العلوم» ذکر کرده، شارحان در نوشتن شرح بر یک اثر از یکی از سه شیوه ذیل استفاده می‌کنند: برخی متن مشروح را به‌صورت کامل ذکر کرده و با عبارات «قوله»، «أقول» اصل عبارت را از شرح آن جدا می‌کنند. برخی فقط مواضعی را که شرح کرده‌اند ذکر می‌کنند. گروه سوم از شیوه مزجی استفاده می‌کنند؛ یعنی عباراتشان را با عبارات اصلی نویسنده ترکیب کرده و با تغییر رنگ متن اصلی و... آن را از شرح جدا می‌نمایند. ابن تلمسانی در نگارش شرحش بر معالم أصول‌الدین، از روش اول استفاده کرده؛ او عبارات فخر رازی را به‌صورت کامل با عنوان «قوله» ذکر کرده و سپس به مقتضای نیاز بحث به شرح و تعلیقه، آن را شرح کرده است.<br>
همان طور که قنوجی در «أبجد العلوم» ذکر کرده، شارحان در نوشتن شرح بر یک اثر از یکی از سه شیوه ذیل استفاده می‌کنند: برخی متن مشروح را به‌صورت کامل ذکر کرده و با عبارات «قوله»، «أقول» اصل عبارت را از شرح آن جدا می‌کنند. برخی فقط مواضعی را که شرح کرده‌اند ذکر می‌کنند. گروه سوم از شیوه مزجی استفاده می‌کنند؛ یعنی عباراتشان را با عبارات اصلی نویسنده ترکیب کرده و با تغییر رنگ متن اصلی و... آن را از شرح جدا می‌نمایند. ابن تلمسانی در نگارش شرحش بر معالم أصول‌الدین، از روش اول استفاده کرده؛ او عبارات فخر رازی را به‌صورت کامل با عنوان «قوله» ذکر کرده و سپس به مقتضای نیاز بحث به شرح و تعلیقه، آن را شرح کرده است.<br>
او در برخی موارد عبارات فخر رازی را واضح و روشن دیده و آن را شرح نکرده، بلکه با عبارت «هذا واضح» از آن گذشته است. در برخی موارد نیز شروع به بیان مقدماتی که فخر رازی ذکر کرده و تحقیق مقاماتی که فهم کلام بر آن متوقف است، کرده، ولی میان کلام نویسنده (فخر رازی) و کلام خودش با عباراتی مثل «أقول» یا «قلت» و... تمایز نیفکنده. طبعا در بعضی از این موارد، تشخیص اینکه کلام از نویسنده باشد یا شارح، کار مشکلی است. البته محقق کتاب، مدعی است که در جدا کردن عبارت شارح از نویسنده در این موارد، موفق عمل کرده است.
او در برخی موارد عبارات فخر رازی را واضح و روشن دیده و آن را شرح نکرده، بلکه با عبارت «هذا واضح» از آن گذشته است. در برخی موارد نیز شروع به بیان مقدماتی که فخر رازی ذکر کرده و تحقیق مقاماتی که فهم کلام بر آن متوقف است، کرده، ولی میان کلام نویسنده (فخر رازی) و کلام خودش با عباراتی مثل «أقول» یا «قلت» و... تمایز نیفکنده. طبعا در بعضی از این موارد، تشخیص اینکه کلام از نویسنده باشد یا شارح، کار مشکلی است. البته محقق کتاب، مدعی است که در جدا کردن عبارت شارح از نویسنده در این موارد، موفق عمل کرده است.
خط ۳۸: خط ۳۸:
=وضعیت کتاب=
=وضعیت کتاب=
فهرست مطالب در انتهای اثر ذکر شده است. ارجاعات در پاورقی آمده. صفحات 35 تا 38 کتاب حاوی رونوشتی از تصاویر صفحات اول و آخر نسخه‌های خطی «أ» و «خ» از این اثر است.
فهرست مطالب در انتهای اثر ذکر شده است. ارجاعات در پاورقی آمده. صفحات 35 تا 38 کتاب حاوی رونوشتی از تصاویر صفحات اول و آخر نسخه‌های خطی «أ» و «خ» از این اثر است.
به گزارش محقق کتاب، این اثر یک بار توسط عواد محمود عواد سالم به‌عنوان رساله کارشناسی ارشد زیر نظر سید محمد انور حامد و محمد ربیع جوهری، در بخش عقیده و فلسفه دانشکده اصول الدین قاهره، تحقیق شده است.<br>
به گزارش محقق کتاب، این اثر یک بار توسط عواد محمود عواد سالم به‌عنوان رساله کارشناسی ارشد زیر نظر سید محمد انور حامد و محمد ربیع جوهری، در بخش عقیده و فلسفه [[دانشکده اصول الدین]] [[قاهره]] ، تحقیق شده است.<br>
نزار بن علی حمادی، می‌نویسد: من حدود یک الی یک سال‌ونیم پس از شروعم در تحقیق این اثر، از وجود تحقیق عواد محمود عواد سالم مطلع شدم و در ابتدا فکر کردم کار او کامل است و دیگر نیازی به ادامه تحقیق این اثر به دست من نیست، ولی با کمی دقت در آن دیدم که تلاش محقق این اثر، وافی به مقصود نبوده و برخی جاافتادگی‌ها و وقوع برخی تحریفات در بحث، من را به آن واداشت تا کار او را کامل کنم... .
[[نزار بن علی حمادی]]، می‌نویسد: من حدود یک الی یک سال‌ونیم پس از شروعم در تحقیق این اثر، از وجود تحقیق عواد محمود عواد سالم مطلع شدم و در ابتدا فکر کردم کار او کامل است و دیگر نیازی به ادامه تحقیق این اثر به دست من نیست، ولی با کمی دقت در آن دیدم که تلاش محقق این اثر، وافی به مقصود نبوده و برخی جاافتادگی‌ها و وقوع برخی تحریفات در بحث، من را به آن واداشت تا کار او را کامل کنم... .
محقق، برای تحقیق این اثر، سه نسخه خطی را دیده است که یکی متعلق به کتابخانه عمومی رباط (مغرب) و دوتای دیگر متعلق به المكتبة الوطنیة در تونس هستند. او دو نسخه از المكتبة الوطنیة را اساس در تحقیقش قرار داده و از ذکر اختلاف نسخه‌ها در حاشیه خودداری ورزیده است.
محقق، برای تحقیق این اثر، سه نسخه خطی را دیده است که یکی متعلق به کتابخانه عمومی رباط (مغرب) و دوتای دیگر متعلق به المكتبة الوطنیة در تونس هستند. او دو نسخه از المكتبة الوطنیة را اساس در تحقیقش قرار داده و از ذکر اختلاف نسخه‌ها در حاشیه خودداری ورزیده است.
=منبع=
=منبع=