۲۱٬۸۵۰
ویرایش
بدون خلاصۀ ویرایش |
بدون خلاصۀ ویرایش |
||
خط ۴۱: | خط ۴۱: | ||
محتوى الكتاب وموضوعه | محتوى الكتاب وموضوعه | ||
في بداية الكتاب بعد البسملة والحمدلة أورد المؤلف سبب تأليفه للكتاب ثم ذكر أنه "يجب على كل مسلم أن يعرف خمسين عقيدة وكل عقيدة يجب عليه أن يعرف لها دليلا إجماليا وتفصيليا." ثم مطلبا في اختلاف المتكلمين في جهة دلالة المخلوقات عليه سبحانه وتعالى، فمقدمة أبان فيها أن فهم العقائد الخمسين الآتية يتوقف على أمور ثلاثة: الواجب والمستحيل والجائز.[4] وأن هذه الأقسام الثلاثة يتوقف عليها فهم العقائد فتكون هذه الثلاثة واجبة على كل مكلف من ذكر وأنثى، وذكر الأول من الصفات الواجبة له تعالى الوجود ثم عد القدم والبقاء والمخالفة للحوادث والقيام بالنفس والوحدانية والقدرة والإرادة والعلم والحياة والسمع والبصر والكلام وكونه تعالى قادرا مريدا عالما حيا سميعا بصيرا وكونه تعالى متكلما ثم عقب هذا بتنبيه نبه فيه على أن ما تقدم من القدرة والإرادة والعلم والحياة والسمع والبصر والكلام ويسمى صفات المعاني من إضافة العام للخاص أو إضافة البيانية وما بعدها وهو كونه تعالى قادرا إلخ تسمى صفات معنوية نسبة للمعاني... ومن الخمسين عشرون أضداد هذه العشرين.[5] | في بداية الكتاب بعد البسملة والحمدلة أورد المؤلف سبب تأليفه للكتاب ثم ذكر أنه "يجب على كل مسلم أن يعرف خمسين عقيدة وكل عقيدة يجب عليه أن يعرف لها دليلا إجماليا وتفصيليا." ثم مطلبا في اختلاف المتكلمين في جهة دلالة المخلوقات عليه سبحانه وتعالى، فمقدمة أبان فيها أن فهم العقائد الخمسين الآتية يتوقف على أمور ثلاثة: الواجب والمستحيل والجائز.[4] وأن هذه الأقسام الثلاثة يتوقف عليها فهم العقائد فتكون هذه الثلاثة واجبة على كل مكلف من ذكر وأنثى، وذكر الأول من الصفات الواجبة له تعالى الوجود ثم عد القدم والبقاء والمخالفة للحوادث والقيام بالنفس والوحدانية والقدرة والإرادة والعلم والحياة والسمع والبصر والكلام وكونه تعالى قادرا مريدا عالما حيا سميعا بصيرا وكونه تعالى متكلما ثم عقب هذا بتنبيه نبه فيه على أن ما تقدم من القدرة والإرادة والعلم والحياة والسمع والبصر والكلام ويسمى صفات المعاني من إضافة العام للخاص أو إضافة البيانية وما بعدها وهو كونه تعالى قادرا إلخ تسمى صفات معنوية نسبة للمعاني... ومن الخمسين عشرون أضداد هذه العشرين.[5] | ||
قال الفضالي واعلم أن دليل كل واحد من العشرين الواجبة يثبتها له تعالى وينفى عنه ضدها وأدلة السبع المعاني هي أدلة السبع المعنوية فهذه أربعون عقيدة يجب لله تعالى منها عشرون وينتفي عنه تعالى عشرون وعشرون دليلا إجماليا كل دليل أثبت صفة ونفى ضدها.[6] والعقيدة الحادية والأربعون تحدث فيها عن الجائز في حقه تعالى ومن الثانية والأربعين إلى الخمسين هو ما يجب على الرسل ثم خاتمة تحدث فيها عن الإيمان. فهذا موضوع العقيدة بإجمال وقد فصلها وقال: وهذا هو الذي يجب اعتقاده ونلقى الله عليه إن شاء الله تعالى. | قال الفضالي واعلم أن دليل كل واحد من العشرين الواجبة يثبتها له تعالى وينفى عنه ضدها وأدلة السبع المعاني هي أدلة السبع المعنوية فهذه أربعون عقيدة يجب لله تعالى منها عشرون وينتفي عنه تعالى عشرون وعشرون دليلا إجماليا كل دليل أثبت صفة ونفى ضدها.[6] والعقيدة الحادية والأربعون تحدث فيها عن الجائز في حقه تعالى ومن الثانية والأربعين إلى الخمسين هو ما يجب على الرسل ثم خاتمة تحدث فيها عن الإيمان. فهذا موضوع العقيدة بإجمال وقد فصلها وقال: وهذا هو الذي يجب اعتقاده ونلقى الله عليه إن شاء الله تعالى. | ||
خط ۵۱: | خط ۵۱: | ||
= معرفی نویسنده = | = معرفی نویسنده = | ||
او متکلم شافعی و حقوقدان از مصر ، | او متکلم [[شافعی]] و حقوقدان از [[مصر]] ، | ||
او استاد شیخ است که آن را نوشته است (کافیه عوام فی علم کلام - ط) و الباغری بر آن پاورقی دارد با عنوان: (تلقیق المقام). وی در سال 1236 ق / 1821 م وفات یافت و گفته شد 1820 م <ref>مرکز مطالعات و تحقیقات گروه ابی الحسن اشعری.</ref>. | |||
= دلیل نوشتن کتاب = | = دلیل نوشتن کتاب = | ||
شیخ محمد الوداله برخی از شاگردان صغیر و با فهم، به ویژه با در نظر گرفتن تفاوت های فردی در تدریس، شیخ الپاجوری در شرح کوتاهی های این شاگرد می گوید : «(شکست و غیره) هر گونه ناتوانی در تدبر در دشواری ها. الفاظ در كنار اهميت آن گواه شد و روشنگرى شد تا اين طلبه و امثال او به علم توحيد برسند، پس خداوند از جانب ما به او جزاى دهد» <ref>العلمة الزرکلی. بایگانی شده در 9 ژانویه 2020 در وب سایت Wayback Machine .</ref> مؤلف آن درباره علت تألیف آن چنین می گوید: « بعضی از برادران از من خواستند که رساله ای در توحید بنویسم، پس من به او پاسخ دادم و در گزارش ادله بر محقق السنوسی ناله کردم . و برای تعیین آنچه در آن است شکوهمند، و آن را کفایت عوام در آنچه باید از علم کلام نامیدم. » <ref>پاورقی الباغوری به نام «تحقیق مقام عن کفایة العوام فی علم الکلم» شیخ محمد الفضالی الازهری، تصحیح احمد فرید المزیدی، دار الکتب العلمیة. ، بیروت، لبنان، چاپ اول 2007م (ص 26).</ref>. | شیخ محمد الوداله برخی از شاگردان صغیر و با فهم، به ویژه با در نظر گرفتن تفاوت های فردی در تدریس، شیخ الپاجوری در شرح کوتاهی های این شاگرد می گوید : «(شکست و غیره) هر گونه ناتوانی در تدبر در دشواری ها. الفاظ در كنار اهميت آن گواه شد و روشنگرى شد تا اين طلبه و امثال او به علم توحيد برسند، پس خداوند از جانب ما به او جزاى دهد» <ref>العلمة الزرکلی. بایگانی شده در 9 ژانویه 2020 در وب سایت Wayback Machine .</ref> مؤلف آن درباره علت تألیف آن چنین می گوید: « بعضی از برادران از من خواستند که رساله ای در توحید بنویسم، پس من به او پاسخ دادم و در گزارش ادله بر محقق السنوسی ناله کردم . و برای تعیین آنچه در آن است شکوهمند، و آن را کفایت عوام در آنچه باید از علم کلام نامیدم. » <ref>پاورقی الباغوری به نام «تحقیق مقام عن کفایة العوام فی علم الکلم» شیخ محمد الفضالی الازهری، تصحیح احمد فرید المزیدی، دار الکتب العلمیة. ، بیروت، لبنان، چاپ اول 2007م (ص 26).</ref>. | ||
= محتوا و موضوع کتاب = | = محتوا و موضوع کتاب = | ||
مؤلف در ابتدای کتاب، پس از | مؤلف در ابتدای کتاب، پس از بسم الله و حمد و ستایش، دلیل نگارش کتاب را بیان کرده، سپس بیان کرده است: «هر مسلمانی باید پنجاه عقیده را بداند و هر عقیدهای باید دلیل جامع و مفصلی برای آن بداند». سپس در سخنوران مختلف اقتضای موجود در دست مخلوقات دلالت بر حق تعالی دارد، ومکدمه نشان داده است که درک عقاید جلسه ذیل به سه امر بستگی دارد: تکلیف و محال و ممکن. و اینکه این سه تقسیم بستگی به فهم عقاید دارد، پس این سه بر هر کسى که پاسخگو باشد اعم از مرد و زن واجب است و ذکر اوّل صفاتى که بر او واجب است، تعالی وجود است. شمارش قدیمی، بقا، مخالفت با حوادث، وجود روح، وحدت، قدرت، اراده، دانش، زندگی، شنوایی، چشم، گفتار، و در متعال بودن قادر است، مایل یک زندگی، شنوایی، روشنگری محققو گوینده بودن خدای تعالی و سپس به دنبال آن هشداری داده است که در آن هشدار داده است که پیشروی قوه و اراده و علم و حیات و سمع و بصر و گفتار را صفات معانی از جمع عام به خاص یا معانی می گویند. ضمیمه بلاغی و آنچه در پی آن می آید که خداوند متعال قادر مطلق است و غیره آنها را نسبت به معانی صفات معنوی می گویند... و از پنجاه آن بیست اضداد است این بیست. | ||
فدالی گفت: می دانم که دلیل بر هر یک از بیست واجب، مورد تأیید اوست و عکس آن را نفی می کند، دلیل بر هفت معنا، دلیل بر هفت واجب است. اینها چهل عقیده است که خداوند متعال باید بیست تا از آن ها را داشته باشد و بیست و بیست دلیل آن را حق تعالی نفی می کند و هر دلیلی صفتی را ثابت می کند و خلاف آن را نفی می کند». و چهل و یکمین عقیده ای است که در آن از آنچه در حق او حلال است صحبت کرده است و از چهل و دوم تا پنجاهم آن چیزی است که رسولان باید انجام دهند، سپس نتیجه ای که در آن از ایمان صحبت می کند . این موضوع عقیده به طور کلی است و آن را جدا کرده و گفته است: این چیزی است که باید به آن ایمان آورد و انشاءالله خدا را بر آن خواهیم یافت. | فدالی گفت: می دانم که دلیل بر هر یک از بیست واجب، مورد تأیید اوست و عکس آن را نفی می کند، دلیل بر هفت معنا، دلیل بر هفت واجب است. اینها چهل عقیده است که خداوند متعال باید بیست تا از آن ها را داشته باشد و بیست و بیست دلیل آن را حق تعالی نفی می کند و هر دلیلی صفتی را ثابت می کند و خلاف آن را نفی می کند». و چهل و یکمین عقیده ای است که در آن از آنچه در حق او حلال است صحبت کرده است و از چهل و دوم تا پنجاهم آن چیزی است که رسولان باید انجام دهند، سپس نتیجه ای که در آن از ایمان صحبت می کند . این موضوع عقیده به طور کلی است و آن را جدا کرده و گفته است: این چیزی است که باید به آن ایمان آورد و انشاءالله خدا را بر آن خواهیم یافت. | ||
= حاشیه نویسی کتاب = | = حاشیه نویسی کتاب = |