confirmed، مدیران
۳۷٬۴۰۵
ویرایش
بدون خلاصۀ ویرایش |
بدون خلاصۀ ویرایش |
||
خط ۷۱: | خط ۷۱: | ||
شاگردان برجسته و سرشناس علّاف، خواهرزاده اش، ابراهیم بن سیّار نظّام، متکلّم نامدار معتزلی و ابویعقوب یوسف بن عبدالله بن اسحق شَحّام(و:223 هـ) است که در عصر خود به ریاست معتزله بصره رسیده و در رد مخالفان و تفسیر قرآن و فن جدل از احذق مردم بوده است. <ref> ابن المرتضی، همان، ص 72-71</ref> ابوعبدالله دبّاغ، یحیی بن بشر ارجائی (یا ارجانی)، ابوعلی بن قائد اَسواری(و:200 هـ)، ابوجعفر بن مبشر و ابوبکر بن عبدالرحمن بن کَیسان اصم نیز از شاگردان او به شمار رفته اند. <ref>همان، ص 78؛ نشار، همان، ج1، ص 451</ref> به روایت ملطی، احمد بن ابی دواد وزیر نیز از شاگردان وی بوده است. <ref>ملطی شافعی، همان، ص 44</ref> عیسی بن محمد کاتب، ابوالعیناء و دیگران از وی روایت کرده اند. <ref>ابن حجر عسقلانی، همان جا؛ خطیب بغدادی، همان، ج3، ص 366</ref> | شاگردان برجسته و سرشناس علّاف، خواهرزاده اش، ابراهیم بن سیّار نظّام، متکلّم نامدار معتزلی و ابویعقوب یوسف بن عبدالله بن اسحق شَحّام(و:223 هـ) است که در عصر خود به ریاست معتزله بصره رسیده و در رد مخالفان و تفسیر قرآن و فن جدل از احذق مردم بوده است. <ref> ابن المرتضی، همان، ص 72-71</ref> ابوعبدالله دبّاغ، یحیی بن بشر ارجائی (یا ارجانی)، ابوعلی بن قائد اَسواری(و:200 هـ)، ابوجعفر بن مبشر و ابوبکر بن عبدالرحمن بن کَیسان اصم نیز از شاگردان او به شمار رفته اند. <ref>همان، ص 78؛ نشار، همان، ج1، ص 451</ref> به روایت ملطی، احمد بن ابی دواد وزیر نیز از شاگردان وی بوده است. <ref>ملطی شافعی، همان، ص 44</ref> عیسی بن محمد کاتب، ابوالعیناء و دیگران از وی روایت کرده اند. <ref>ابن حجر عسقلانی، همان جا؛ خطیب بغدادی، همان، ج3، ص 366</ref> | ||
=تالیفات علاف= | |||
او کثیرالتألیف بوده و کتب و رسالات بسیاری در ردّ مخالفان، و نیز شرح و بیان برخی از مسائل کلامی-[[فلسفی]] و [[کلامی]] محض نوشته است. به روایت ملطی هزار و دویست کتاب در رد مخالفان و نقض کتاب هایشان نگاشته و فقط کتاب الحجج را در [[اصول]]، وضع کرده است. <ref>ملطی شافعی، همان، ص 43</ref> ابن المرتضی از یحیی بن بشر حکایت می کند که ابوالهذیل در رد مخالفان در مسائل دقیق و جلیل کلام، شصت کتاب نوشت. <ref> ابن المرتضی، همان، ص 44</ref> ابن حجر نیز او را مولف کتاب های کثیری در مذهب اعتزال می شناسد. <ref>ابن حجر عسقلانی، همان جا</ref> در بعضی از نسخ الفهرست ابن ندیم، کتب ذیل به نام وی ثبت شده است: | |||
1- کتاب الامامة علی هشام | |||
2- کتاب علی ابن شمر فی الإرجا | |||
3- کتاب طاعة لایراد الله بها | |||
4- کتاب علی السّوفسطائیه | |||
5- کتاب علی المجوس | |||
6- کتاب علی الیهود | |||
7- کتاب التولید علی النّظام | |||
8- کتاب الوعد و الوعید | |||
9- کتاب مقتل غَیلان | |||
10- کتاب الی الدّمشقیّین | |||
11- کتاب المجالس | |||
12- کتاب الحجّة | |||
13- کتاب صفة الله بالعدل و نفی القبیح | |||
14- کتاب الحجّة علی الملحدین | |||
15- کتاب تسمیة اهل الاحداث | |||
16- کتاب ضرار فی قوله ان الله یغضب من فعله | |||
17- کتاب علی النّصاری | |||
18- کتاب مسائل فی الحرکات و غیرها | |||
19- کتاب علی عمار النّصرانی فی الردّ علی النّصاری | |||
20- کتاب فی صفة الغضب و الرّضا من الله رجل ثناوه | |||
21- کتاب السَّخط و الرّضا | |||
22- کتاب المخلوق علی حفص الفرد | |||
23- کتاب الرّد علی مکیف المدینی(؟) | |||
24- کتاب الحدّ علی ابراهیم | |||
25- کتاب الرّد علی الغیلانیّة فی الارجاء | |||
26- کاب علی حفص الفرد فی فعل و یفعل | |||
27- کتاب علی النّظام فی تجویز القدرة علی الظّلم | |||
28- کتاب علی النّظام فی خلق الشیء و جوابه عنه | |||
29- کتاب الرّد علی القدریّه و المجّبّره | |||
30- کتاب علی ضرار و جهم و ابی حنیفه و حفص فی المخلوق | |||
31- کتاب علی النّظام فی الانسان | |||
32- کتاب الرّد علی اهل الادیان | |||
33- کتاب فی جمیع الاصناف | |||
34- کتاب الاستطاعة | |||
35- کتاب الحرکات | |||
36- کتاب فی خلق الشی ء عن الشیء | |||
37- کتاب التفهّم و حرکات اهل الجنة | |||
38- کتاب جواب القبائی | |||
39- کتاب علی من قال تعذیب الاطفال | |||
40- کتاب الحوض و الشفّاعة وعذاب القبر | |||
41- کتاب علی اصحاب الحدیث فی التّشبیه | |||
42- کتاب تثبیت الاعراض 46- کتاب السمع و البصر عملا ام عمل بهما | |||
47- کتاب الانسان ما هو | |||
48- کتاب علامات صدق الرسول | |||
49- کتاب طول الانسان و لونه و تالیفه | |||
50- کتاب فی الصوت ما هو. <ref> ابن ندیم، الفهرست، ص 296</ref> | |||
[[ابن خلکان]] نوشته است:«ابوالهذیل را کتابی است معروف به میلاس؛ میلاس، مجوسی بوده؛ابوالهذیل را با جماعتی از ثنویّه گرد آورده و ابوالهذیل، ثنویّه را مجاب کرده و میلاس [[اسلام]] آورده است». <ref> ابن خلکان، همان، ج4، ص 266</ref> در منابع دیگر کتاب هایی به وی نسبت داده شده که برخی از آنها در ثبت ابن ندیم مذکور است، از جمله: | |||
1- رساله ای که در آن از [[عدل]]، [[توحید]] و وعید برای عامه سخن رانده است؛ ملطی به گونه ای به تحسین این رساله پرداخته <ref>ملطی شافعی، همان جا</ref> که گویا آن را دیده است. | |||
2- کتاب الحُجَج؛ در این کتاب از فنای مقدورات [[خداوند]] سخن گفته است. <ref>بغدادی، الفرق بین الفرق، ص 124</ref> | |||
3- کتاب القوالب؛ در این کتاب، بابی است که در ردّ دهریّه است. او در این کتاب، قول دهریّه را ذکر کرده که به موحّدین گفته اند:وقتی که جایز شد بعد از هر حرکتی، حرکتی جز آن و بعد از هر حادثی، حادثی جز آن باشد تا بی نهایت، پس چرا درست نیست قول کسانی که می گویند:حرکتی نیست مگر اینکه پیش از آن، حرکتی است و حادثی نیست مگر آنکه پیش از آن حادثی است تا بی نهایت؟ او از این الزام، جواب داده و آنها را برابر دانسته و گفته است:همچنان که حوادث را آغازی است که پیش از آن، حادثی نبوده، همچنین آنها را آخری است که بعد از آن، حادثی نخواهد بود و لذا قایل به فنای مقدورات الهی شده است. <ref>همان جا</ref> | |||
4- الرّد علی النّظام <ref>همان، ص 132</ref> | |||
5- کتابی در ردّ بر نظام در خصوص اعراض، انسان و جز لایتجزّی <ref> همان جا</ref> | |||
6- الاصول الخمسه که آن را در زمان [[هارون الرشید]] نگاشته است. <ref>نسفی، بحرالکلام به نقل از:رسایل العدل و التوحید، ج1، ص 461</ref> | |||
7- کتاب الحجّة، در اصول <ref>ملطی شافعی، همان جا</ref> به احتمال قوی، [[اصول فقه]] | |||
=پانویس= | =پانویس= |