پرش به محتوا

غدیر: تفاوت میان نسخه‌ها

۴۲۴ بایت حذف‌شده ،  ‏۴ دسامبر ۲۰۲۱
بدون خلاصۀ ویرایش
جز (جایگزینی متن - 'ي' به 'ی')
برچسب‌ها: ویرایش همراه ویرایش از وبگاه همراه
بدون خلاصۀ ویرایش
خط ۲۵: خط ۲۵:
=رخداد غدیر خم=
=رخداد غدیر خم=
[[پیامبر]] اسلام در ۱۸ ذی‌الحجه سال ۱۰ هجری قمری (برابر با ۲۸ اسفند سال ۱۰ خورشیدی) [[علی بن ابی طالب]] را «مولای» مؤمنان اعلام کرد.<ref>طبرسی، الاحتجاج؛ ۱۴۰۳ق، ج۱، ص۵۶؛ طوسی، تهذیب الاحکام، ۱۴۰۷ق، ج۵، ص۴۷۴؛ طبری، تاریخ الطبری، ۱۳۸۷ق، ج۳، ص۱۴۸.</ref> سالروز این واقعه در میان [[شیعیان]] به عید غدیر شهرت دارد.
[[پیامبر]] اسلام در ۱۸ ذی‌الحجه سال ۱۰ هجری قمری (برابر با ۲۸ اسفند سال ۱۰ خورشیدی) [[علی بن ابی طالب]] را «مولای» مؤمنان اعلام کرد.<ref>طبرسی، الاحتجاج؛ ۱۴۰۳ق، ج۱، ص۵۶؛ طوسی، تهذیب الاحکام، ۱۴۰۷ق، ج۵، ص۴۷۴؛ طبری، تاریخ الطبری، ۱۳۸۷ق، ج۳، ص۱۴۸.</ref> سالروز این واقعه در میان [[شیعیان]] به عید غدیر شهرت دارد.
پیامبر اسلام، در بازگشت از آخرین [[حج]] خود همهٔ مسلمانانی را که در حج شرکت داشتند در غدیر خم جمع و خطبه‌ای ایراد کرد که عبارت معروف: مَن کُنتُ مَولاهُ فَهذا علیٌ مَولاه؛ هرکه من مولای اویم پس علی مولای اوست. قسمتی از آن است. «ولی» یا «مولا» به معنای رهبر یا دوست قابل اعتماد و با کلمه ولایت (با کسر واو) یا وَلایت (با فتح واو) که حکومت، غلبه معنوی و قدرت معنی می‌دهد، مرتبط است. وقوع این رخداد و بیان سخنان با تفاوت‌هایی در عبارات حدیث متواتر مورد قبول بین شیعه و سنی می‌باشد. اما، در تفسیر حدیث غدیر خم در بین شیعه و سنی اختلاف وجود دارد. شیعیان معتقدند که او در آنجا علی بن ابی‌طالب را به‌عنوان وصی و برادر و جانشین خود از جانب [[خدا]] معرفی کرد. اهل‌سنت این حدیث را به خاطر خصومت‌های صحابه با [[علی]](ع) که در [[یمن]] بر سر تقسیم غنائم جنگی رخ داد، می‌دانند که علی(ع) گفت بگذارید پیامبر میان ما غنائم را تقسیم کند اما صحابه مخالفت کردند و علی(ع) داستان را به پیامبر گفت و پیامبر به همین خاطر تنها آن را به‌منزلهٔ اظهار نزدیکی پیامبر به علی(ع) و دعوت به دوستی با او و رفع کینه‌ها می‌دانند و اینکه علی(ع) به عنوان پسر عمو و فرزندخوانده‌اش جانشین او در مسئولیت‌های خانوادگی‌اش پس از مرگ شود.<br>
پیامبر اسلام، در بازگشت از آخرین [[حج]] خود همهٔ مسلمانانی را که در حج شرکت داشتند در غدیر خم جمع و خطبه‌ای نسبتا طولانی ایراد کرد که عبارت معروف: مَن کُنتُ مَولاهُ فَهذا علیٌ مَولاه؛ هرکه من مولای اویم پس علی مولای اوست. قسمتی از آن است. «ولی» یا «مولا» به معنای رهبر یا دوست قابل اعتماد و با کلمه ولایت (با کسر واو) یا وَلایت (با فتح واو) که حکومت، غلبه معنوی و قدرت معنی می‌دهد، مرتبط است. وقوع این رخداد و بیان سخنان با تفاوت‌هایی در عبارات حدیث متواتر مورد قبول بین شیعه و سنی می‌باشد. اما، در تفسیر حدیث غدیر خم در بین شیعه و سنی اختلاف وجود دارد. شیعیان معتقدند که او در آنجا علی بن ابی‌طالب را به‌عنوان وصی و برادر و جانشین خود از جانب [[خدا]] معرفی کرد. اهل‌سنت این حدیث را به خاطر خصومت‌های صحابه با [[علی]](ع) که در [[یمن]] بر سر تقسیم غنائم جنگی رخ داد، می‌دانند که علی(ع) گفت بگذارید پیامبر میان ما غنائم را تقسیم کند اما صحابه مخالفت کردند و علی(ع) داستان را به پیامبر گفت و پیامبر به همین خاطر تنها آن را به‌منزلهٔ اظهار نزدیکی پیامبر به علی(ع) و دعوت به دوستی با او و رفع کینه‌ها می‌دانند و اینکه علی(ع) به عنوان پسر عمو و فرزندخوانده‌اش جانشین او در مسئولیت‌های خانوادگی‌اش پس از مرگ شود.<br>
=آیات مربوط به غدیر=
=آیات مربوط به غدیر=
طبق نظر مفسران شیعه<ref>طوسی، التبیان، دار احیاء التراث العربی، ج۳، ص۴۳۵، ۵۸۸؛ طباطبائی، المیزان، ۱۳۹۴ق، ج۵، ص۱۹۳-۱۹۴.</ref> و سنی <ref>واحدی، أسباب النزول، ۱۹۹۱م، ص۱۳۹؛ حاکم الحسکانی، شواهد التنزیل، ۱۴۱۱ق، ج۱، ص۲۰۰، ۲۴۹.</ref>، چند آیه در قرآن کریم دربارهٔ ماجرای غدیر در حجة الوداع نازل شده است:
طبق نظر مفسران شیعه<ref>طوسی، التبیان، دار احیاء التراث العربی، ج۳، ص۴۳۵، ۵۸۸؛ طباطبائی، المیزان، ۱۳۹۴ق، ج۵، ص۱۹۳-۱۹۴.</ref> و سنی <ref>واحدی، أسباب النزول، ۱۹۹۱م، ص۱۳۹؛ حاکم الحسکانی، شواهد التنزیل، ۱۴۱۱ق، ج۱، ص۲۰۰، ۲۴۹.</ref>، چند آیه در قرآن کریم دربارهٔ ماجرای غدیر در حجة الوداع نازل شده است:
خط ۳۸: خط ۳۸:
[[پرونده:غدیر خم 1.jpg||250pxبندانگشتی|چپ|واقعه غدیر خم]]
[[پرونده:غدیر خم 1.jpg||250pxبندانگشتی|چپ|واقعه غدیر خم]]


براساس نقلی در ۱۸ ذی‌حجه سال دهم هجری در زمان بازگشت از حج‌الوداع، پیامبر در محلی به نام غدیرخم توقف کرد تا همراهانش گرد او آیند. به دلیل گرمای هوا، منبر سایه‌بان‌داری برای او ساختند. سپس بالای آن رفته و علی(ع) را فراخواند و دست او را گرفت. بعد از حجاج پرسید که آیا کسی از میان خودشان بیش از او به آنها نزدیک است و حاجیان پاسخ گفتند که کسی نزدیک‌تر نیست.<ref>مفید، الارشاد؛ ۱۴۱۳ق، ج۱، ص۱۷۱.</ref> سپس محمد جمله معروف «هرکس که من مولای او هستم، از این پس علی مولای اوست» را بر زبان راند. در برخی روایات بلندتر، عبارت «خدایا، دوستِ دوستان علی و دشمن دشمنان او باش» هم روایت شده‌است.<ref>نسائی، سنن الکبری، ۱۴۱۱ق، ج۵، ص۱۳۵.</ref>.
در ۱۸ ذی‌حجه سال دهم هجری در زمان بازگشت از حج‌الوداع، پیامبر در محلی به نام غدیرخم توقف کرد تا همراهانش گرد او آیند. به دلیل گرمای هوا، منبر سایه‌بان‌داری برای او ساختند. سپس بالای آن رفته و خطبه ای نسبتا طولانی گفتند در بخشی از آن علی(ع) را فراخواند و دست او را گرفت. بعد از حجاج پرسید که آیا کسی از میان خودشان بیش از او به آنها نزدیک است و حاجیان پاسخ گفتند که کسی نزدیک‌تر نیست.<ref>مفید، الارشاد؛ ۱۴۱۳ق، ج۱، ص۱۷۱.</ref> سپس محمد جمله معروف «هرکس که من مولای او هستم، از این پس علی مولای اوست» را بر زبان راند. در برخی روایات بلندتر، عبارت «خدایا، دوستِ دوستان علی و دشمن دشمنان او باش» هم روایت شده‌است.<ref>نسائی، سنن الکبری، ۱۴۱۱ق، ج۵، ص۱۳۵.</ref>.
روایت فوق در میان [[شیعه]] و [[سنی]] پذیرفته شده‌است؛ اما در منابع شیعه جزئیات بیشتری دربارهٔ این رویداد موجود است. در این روایات، پیامبر عنوان می‌کند که پیش از این هم از طریق وحی الهی آگاه شده‌ است که علی(ع) پس از او رهبر امت اسلام خواهد بود؛ ولی این را آشکار نکرده بود تا زمانی که اطمینان داشته باشد مخالفتی از سوی مسلمانان نسبت به انتخاب علی(ع) به عنوان جانشین وجود نخواهد داشت. در غدیر خم، آیه ۶۷ سوره مائده حاوی «ای پیامبر! آنچه را از سوی پروردگارت بر تو نازل شده [به مردم] برسان. اگر این کار را نکنی، رسالت الهی را به انجام نرسانده‌ای و خداوند از مردم نگاهت خواهد داشت» بر محمد نازل شد. بنا به برخی از منابع متاخرتر، [[قرآن]] پیش از اینکه توسط دشمنان علی(ع) تحریف شود، به جانشینی علی پس از درگذشت پیامبر اسلام اشاره کرده‌ است.
 
پس از آن، پیامبر عبارت:«هرکس من مولای او هستم، از این پس علی مولای اوست» را به سمع [[مسلمانان]] رساند که اعلام رسمی علی به عنوان جانشین بود. او همچنین از مرگ قریب‌الوقوع خود خبر داد و به مسلمین تأکید کرد از دو چیز دور نشوند: [[قرآن]] و [[اهل‌بیت]]. پس از اقامهٔ نماز، محمد(ص) و علی(ع) به چادر پیامبر اسلام رفتند و بعد بنا به دستور محمد(ص) علی(ع) با مسلمانان که او را [[امیرالمؤمنین]] خطاب می‌کردند، بیعت کرد. در میان آنان که با علی بیعت کردند، خلفای اول و دوم [[ابوبکر]] و [[عمر]] و به علاوه ابن‌عباس بودند. حسان بن ثابتِ شاعر با تأیید پیامبر شعری به افتخار انتخاب علی سرود. آنگاه پیامبر آن روز را بزرگ‌ترین [[عید]] مسلمانان نامید.
روایت فوق در میان [[شیعه]] و [[سنی]] پذیرفته شده‌است؛ اما در منابع شیعه جزئیات بیشتری دربارهٔ این رویداد موجود است. در این روایات، پیامبر عنوان می‌کند که پیش از این هم از طریق وحی الهی آگاه شده‌ است که علی(ع) پس از او رهبر امت اسلام خواهد بود؛ ولی این را آشکار نکرده بود تا زمانی که اطمینان داشته باشد مخالفتی از سوی مسلمانان نسبت به انتخاب علی(ع) به عنوان جانشین وجود نخواهد داشت. در غدیر خم، آیه ۶۷ سوره مائده حاوی «ای پیامبر! آنچه را از سوی پروردگارت بر تو نازل شده [به مردم] برسان. اگر این کار را نکنی، رسالت الهی را به انجام نرسانده‌ای و خداوند از مردم نگاهت خواهد داشت» بر محمد نازل شد.
پس از این سخنرانی پیامبر و همراهانش به [[مدینه]] بازگشتند. فاصله درگذشت پیامبر تا آغاز خلافت علی(ع) حدود بیست و پنج سال طول کشید که در این مدت زمامداری مسلمین و خلافت در دست [[ابوبکر]] و [[عمر]] و [[عثمان]] بود.
 
پس از آن، پیامبر عبارت:«هرکس من مولای او هستم، از این پس علی مولای اوست» را به سمع [[مسلمانان]] رساند که اعلام رسمی علی به عنوان جانشین بود. او همچنین از مرگ قریب‌الوقوع خود خبر داد و به مسلمین تأکید کرد از دو چیز دور نشوند: [[قرآن]] و [[اهل‌بیت]]. پس از اقامهٔ نماز، محمد(ص) و علی(ع) به چادر پیامبر اسلام رفتند و بعد بنا به دستور محمد(ص) علی(ع) با مسلمانان که او را [[امیرالمؤمنین]] خطاب می‌کردند، بیعت کرد. در میان آنان که با علی بیعت کردند، خلفای اول و دوم [[ابوبکر]] و [[عمر]] و به علاوه ابن‌عباس بودند که اولین کسی که با آن حضرت بیعت کرد، خلیفه دوم بود. حسان بن ثابتِ شاعر با تأیید پیامبر شعری به افتخار انتخاب علی سرود. آنگاه پیامبر آن روز را بزرگ‌ترین [[عید]] مسلمانان نامید.


==دیدگاه اهل سنت==
==دیدگاه اهل سنت==
به گفتهٔ ''ماریا دقاق''، بسیاری از منابع اهل‌سنت واقعهٔ غدیرخم را نقل کرده‌اند اما قائل به این موضوع نیستند که غدیر دلالت بر تعیین علی(ع) به عنوان جانشین سیاسی پیامبر مسلمانان داشته‌است.اهل‌سنت معتقدند که عده‌ای از تقسیم غنایم در اردوکشی به [[یمن]] که توسط علی(ع) انجام شده ناراضی بودند و پیامبر در پاسخ به آنها علی(ع) را دوست خویش معرفی کرد تا ناخشنودی آنان را فرونشاند.
به گفتهٔ ''ماریا دقاق''، بسیاری از منابع اهل‌سنت واقعهٔ غدیرخم را نقل کرده‌اند اما قائل به این موضوع نیستند که غدیر دلالت بر تعیین علی(ع) به عنوان جانشین سیاسی پیامبر مسلمانان داشته‌است.اهل‌سنت معتقدند که عده‌ای از تقسیم غنایم در اردوکشی به [[یمن]] که توسط علی(ع) انجام شده ناراضی بودند و پیامبر در پاسخ به آنها علی(ع) را دوست خویش معرفی کرد تا ناخشنودی آنان را فرونشاند.
=راویان حدیث غدیر=
=راویان حدیث غدیر=
[[عبدالحسین امینی]] در '''[[کتاب الغدیر]]''' نام صد و ده تن از صحابهٔ پیامبر را که این حدیث را نقل کرده‌اند برمی‌شمارد و برخی دیگر از منابع تعدادی بیشتری را ذکر کرده‌اند که اکثر صحابه بزرگ مورد قبول شیعه و سنی در زمرهٔ آنها هستند و برخی از مشهورترین آنها عبارتند از:
علامه [[عبدالحسین امینی]] در '''[[کتاب الغدیر]]''' نام صد و ده تن از صحابهٔ پیامبر را که این حدیث را نقل کرده‌اند برمی‌شمارد و برخی دیگر از منابع تعدادی بیشتری را ذکر کرده‌اند که اکثر صحابه بزرگ مورد قبول شیعه و سنی در زمرهٔ آنها هستند و برخی از مشهورترین آنها عبارتند از:


#فاطمه، دختر محمد؛
#فاطمه، دختر محمد؛
خط ۸۷: خط ۸۹:


===بیان حدیث غدیر از منظر تاریخ===
===بیان حدیث غدیر از منظر تاریخ===
طبق بررسی ''ماریا دقاق'' این حدیث از سدهٔ نخست در میان مسلمانان مطرح بوده، اما در زمان سه خلیفهٔ نخست در اختلافات مذهبی یا سیاسی میان هواداران و مخالفان علی(ع) به آن چندان استناد نمی‌شده‌ است. در زمان جنگ‌های میان مسلمانان در دوران خلافت علی بن ابی طالب، این حدیث دارای اهمیت مذهبی به خصوص در رابطه با موضوع ولایت شد و حامیان علی(ع) در تثبیت مشروعیت وی به آن استناد کردند. علی بن ابی طالب در دوران خلافت علی بن ابی طالب روزی که معروف به روز رحبه است در [[کوفه]] از صحابهٔ پیامبر اسلام، که شاهد رخداد غدیرخم بودند درخواست می‌کند که ماجرا را برای مردم روایت کنند و بر آن شهادت دهند. در این هنگام بین ۱۲ تا ۳۰ نفر از این افراد برمی‌خیزند و شهادت می‌دهند که پیامبر فرمود: «من کنت مولاه فعلی مولاه» یا «الا من کنت مولاه فعلی مولاه، اللهم وال من والاه و عاد من عاداه و احب من احبه و ابغض من ابغضه و اعن عن اعانه»؛ همانا خدای عزوجل ولی من است، و من ولی مؤمنین هستم، پس هر کس که من مولای اویم پس این علی، مولای او است، بار خدایا دوست بدار آنکه را که او را دوست دارد و دشمن دار آنکه را که او دشمن بدارد.<br>
طبق بررسی ''ماریا دقاق'' این حدیث از سدهٔ نخست در میان مسلمانان مطرح بوده، اما در زمان سه خلیفهٔ نخست در اختلافات مذهبی یا سیاسی میان هواداران و مخالفان علی(ع) به آن چندان استناد نمی‌شده‌ است. در زمان جنگ‌های میان مسلمانان در دوران خلافت علی بن ابی طالب، این حدیث دارای اهمیت مذهبی به خصوص در رابطه با موضوع ولایت شد و حامیان علی(ع) در تثبیت مشروعیت وی به آن استناد کردند. علی بن ابی طالب در دوران خلافت علی بن ابی طالب روزی که معروف به روز رحبه است در [[کوفه]] از صحابهٔ پیامبر اسلام، که شاهد رخداد غدیرخم بودند درخواست می‌کند که ماجرا را برای مردم روایت کنند و بر آن شهادت دهند. در این هنگام بین ۱۲ تا ۳۰ نفر از این افراد برمی‌خیزند و شهادت می‌دهند که پیامبر فرمود: «من کنت مولاه فعلی مولاه» یا «الا من کنت مولاه فعلی مولاه، اللهم وال من والاه و عاد من عاداه و احب من احبه و ابغض من ابغضه و اعن من اعانه»؛ همانا خدای عزوجل ولی من است، و من ولی مؤمنین هستم، پس هر کس که من مولای اویم پس این علی، مولای او است، بار خدایا دوست بدار آنکه را که او را دوست دارد و دشمن دار آنکه را که او دشمن بدارد.<br>
''عبدالحسین امینی'' در ''الغدیر'' دو واقعهٔ [[مناشده]] در ''رحبه'' را ذکر کرده، نخست مناشدهٔ علی بن ابی‌طالب در رحبه و در سال ۳۵ هجری و اوائل استقرار علی(ع) در کوفه بوده که علی پس از شنیدن تردید و انکار گروهی از مردم دربارهٔ روایات پیامبر در موضوع برتری و تقدم علی بر دیگران، در رحبه که میدان وسیع کوفه بوده، حاضر شده و در میان جمعیت حاضر در میدان
 
کند، اشاره‌ای به غدیرخم نیست. اما چنین به نظر می‌رسد که از حدود قرن دوم هجری حدیث غدیر خم به‌عنوان یکی از دلایل مهم برای اثبات بر حق بودن علی(ع) بر جانشینی پیامبر به کار رفته‌است.
''عبدالحسین امینی'' در ''الغدیر'' دو واقعهٔ [[مناشده]] در ''رحبه'' را ذکر کرده است:
 
نخست مناشدهٔ علی بن ابی‌طالب در رحبه و در سال ۳۵ هجری و اوائل استقرار علی(ع) در کوفه بوده که علی پس از شنیدن تردید و انکار گروهی از مردم دربارهٔ روایات پیامبر در موضوع برتری و تقدم علی بر دیگران، در رحبه که میدان وسیع کوفه بوده، حاضر شده و در میان جمعیت حاضر در میدان کند، اشاره‌ای به غدیرخم نیست. اما چنین به نظر می‌رسد که از حدود قرن دوم هجری حدیث غدیر خم به‌عنوان یکی از دلایل مهم برای اثبات بر حق بودن علی(ع) بر جانشینی پیامبر به کار رفته‌است.
به گفتهٔ ''دقاق'' در دانشنامهٔ ایرانیکا، اولین آثار ادبی قابل تاریخ‌گذاری برجامانده، مجموعهٔ اشعاری از نویسندگان شیعه در قرن دوم هجری است. اولین منبع تاریخی که به غدیرخم اشاره می‌کند یعقوبی (م. ۲۸۴ هـ)، مورخ شیعه در نیمهٔ دوم قرن سوم هجری، است.<br>
به گفتهٔ ''دقاق'' در دانشنامهٔ ایرانیکا، اولین آثار ادبی قابل تاریخ‌گذاری برجامانده، مجموعهٔ اشعاری از نویسندگان شیعه در قرن دوم هجری است. اولین منبع تاریخی که به غدیرخم اشاره می‌کند یعقوبی (م. ۲۸۴ هـ)، مورخ شیعه در نیمهٔ دوم قرن سوم هجری، است.<br>


بنا بر پژوهش ''دقاق''، حدیث غدیرخم در برخی از منابع شیعه و برخی از منابع سنی آمده، اما نقل یا عدم نقل آن بر مبنای دسته‌بندی مذهبی نبوده‌ است. مجموعهٔ جامعی از نقل قول‌ها و احادیث در مورد غدیرخم در سه کتاب اهل سنت وجود دارد. این سه اثر عبارتند از کتاب مُسند احمد بن حنبل (۱۶۴–۲۴۱ هجری)، تاریخ مدینات دمشق ابن عساکر (۴۹۹هـ - ۵۷۱ ه)، و کتاب البدایة و النهایة ابن کثیر (۷۰۱ ق. - ۷۷۴ ق). این حدیث در برخی منابع تاریخی اهل سنت نظیر ''سیرهٔ ابن هشام'' ''تاریخ طبری'' و ''طبقات الکبری'' ''ابن سعد'' نیامده، اما در ''انساب الاشراف بلاذری'' ذکر شده‌ است. به نوشتهٔ  شاه‌ کاظمی، زمانی که گروهی از اهل حدیث افراطی در [[بغداد]] در سدهٔ سوم هجری این حدیث را ساختگی می‌دانستند، ''محمد بن جریر طبری'' کتابی با نام «الولایة» نگاشت که اسناد حدیث غدیر را با جزئیات بیان نمود و تردیدناپذیری این رخداد را نشان داد.
بنا بر پژوهش ''دقاق''، حدیث غدیرخم در برخی از منابع شیعه و برخی از منابع سنی آمده، اما نقل یا عدم نقل آن بر مبنای دسته‌بندی مذهبی نبوده‌ است. مجموعهٔ جامعی از نقل قول‌ها و احادیث در مورد غدیرخم در سه کتاب اهل سنت وجود دارد. این سه اثر عبارتند از کتاب مُسند احمد بن حنبل (۱۶۴–۲۴۱ هجری)، تاریخ مدینات دمشق ابن عساکر (۴۹۹هـ - ۵۷۱ ه)، و کتاب البدایة و النهایة ابن کثیر (۷۰۱ ق. - ۷۷۴ ق). این حدیث در برخی منابع تاریخی اهل سنت نظیر ''سیرهٔ ابن هشام'' ''تاریخ طبری'' و ''طبقات الکبری'' ''ابن سعد'' نیامده، اما در ''انساب الاشراف بلاذری'' ذکر شده‌ است. به نوشتهٔ  شاه‌ کاظمی، زمانی که گروهی از اهل حدیث افراطی در [[بغداد]] در سدهٔ سوم هجری این حدیث را ساختگی می‌دانستند، ''محمد بن جریر طبری'' کتابی با نام «الولایة» نگاشت که اسناد حدیث غدیر را با جزئیات بیان نمود و تردیدناپذیری این رخداد را نشان داد.
از منابع شیعهٔ اواخر دورهٔ امویان، [[هاشمیات]] کمیت بن زید اسدی (۶۰–۱۲۶ هجری) و کتاب سلیم بن قیس هلالی (پیش از ۱۲۵ هجری) مربوط به اوایل قرن دوم هجری/هشتم میلادی حدیث را آورده‌اند. حال آنکه در منابع حدیثی شیعه که از قرن سوم به بعد گردآوری شده‌اند؛ نظیر ''اصول کافی''(پیش از ۳۲۹ هجری) چندان به آن پرداخته نشده‌ است و صرفاً برای تثبیت نظریهٔ شیعی نصب امام توسط نص آن را ذکر کرده‌اند. همچنین منابع تاریخی مایل به شیعه در سده‌های نخست چندان به غدیر نپرداخته‌اند. ''مسعودی در مروج الذهب'' اصلاً آن را ذکر نکرده و ''یعقوبی'' فقط گزارش مختصری از آن آورده‌ است. بنا بر تحلیل ''دقاق'' این واقعه بیشتر در آن دسته از منابع تاریخی آمده‌ است که مربوط به دورهٔ [[امویان]] می‌شود یا بر منابع این دوره اتکا دارد و در دوره [[عباسیان]] از توجه به آن کاسته شده‌ است.
از منابع شیعهٔ اواخر دورهٔ امویان، [[هاشمیات]] کمیت بن زید اسدی (۶۰–۱۲۶ هجری) و کتاب سلیم بن قیس هلالی (پیش از ۱۲۵ هجری) مربوط به اوایل قرن دوم هجری/هشتم میلادی حدیث را آورده‌اند. حال آنکه در منابع حدیثی شیعه که از قرن سوم به بعد گردآوری شده‌اند؛ نظیر ''اصول کافی''(پیش از ۳۲۹ هجری) چندان به آن پرداخته نشده‌ است و صرفاً برای تثبیت نظریهٔ شیعی نصب امام توسط نص آن را ذکر کرده‌اند. همچنین منابع تاریخی مایل به شیعه در سده‌های نخست چندان به غدیر نپرداخته‌اند. ''مسعودی در مروج الذهب'' اصلاً آن را ذکر نکرده و ''یعقوبی'' فقط گزارش مختصری از آن آورده‌ است. بنا بر تحلیل ''دقاق'' این واقعه بیشتر در آن دسته از منابع تاریخی آمده‌ است که مربوط به دورهٔ [[امویان]] می‌شود یا بر منابع این دوره اتکا دارد و در دوره [[عباسیان]] از توجه به آن کاسته شده‌ است.