پرش به محتوا

وحیانی بودن قرآن (مقاله): تفاوت میان نسخه‌ها

بدون خلاصۀ ویرایش
بدون خلاصۀ ویرایش
بدون خلاصۀ ویرایش
خط ۱۴: خط ۱۴:
|}
|}
</div>
</div>
مساله وحیانی بودن قران و اثبات اینکه قران کلام الهی است نه کلام بشر از صدر اسلام مورد بحث بوده است. موافقان و منکران هر یک در این زمینه مطالبی مطرح نموده اند. در این مقاله دلائل متعدد عقلی و نقلی در اثبات وحیانی بودن قران ذکر گردیده و دیدگاه قائلین به وحی نفسی مورد نقد قرار گرفته است.         
مساله وحیانی بودن [[قرآن]] و اثبات اینکه قران کلام الهی است نه کلام بشر از صدر اسلام مورد بحث بوده است. موافقان و منکران هر یک در این زمینه مطالبی مطرح نموده اند. در این مقاله دلائل متعدد عقلی و نقلی در اثبات وحیانی بودن قران ذکر گردیده و دیدگاه قائلین به وحی نفسی مورد نقد قرار گرفته است.         


==وحیانی بودن قرآن==
==وحیانی بودن قرآن==


از جمله اموری که می توان انرا بعنوان یکی از مبانی در تفسیر قران کریم قرار داد اثبات وحیانی بودن ان می باشد. دلیل اهمیت این امر ان است که هدف اساسی در تفسیر قران تبیین کلام خداوند و معارفی است که بوسیله وحی بر پیامبر ص نازل شده است از اینرو اثبات وحیانی بودن ان امری ضروری خواهد بود .
از جمله اموری که می توان انرا بعنوان یکی از مبانی در تفسیر قران کریم قرار داد اثبات وحیانی بودن ان است. دلیل اهمیت این امر ان است که هدف اساسی در تفسیر قران تبیین کلام خداوند و معارفی است که بوسیله وحی بر پیامبر ص نازل شده است از این‌رو اثبات وحیانی بودن ان امری ضروری خواهد بود .


دراین راستا می گوئیم :  
دراین راستا می گوئیم :  
خط ۲۴: خط ۲۴:
   
   
اندیشه ارتباط پیامی خداوند با بشر و چگونگی ان از مباحث عمیق و پیچیده ای است که همیشه در بین اندیشمندان مطرح بوده است هر چند اصل وحی بر انبیای الهی از امور قطعی و مورد اتفاق پیروان مکاتب توحیدی بوده ولی در تحلیل ماهیت ان دیدگاههای متفاوتی وجود دارد .
اندیشه ارتباط پیامی خداوند با بشر و چگونگی ان از مباحث عمیق و پیچیده ای است که همیشه در بین اندیشمندان مطرح بوده است هر چند اصل وحی بر انبیای الهی از امور قطعی و مورد اتفاق پیروان مکاتب توحیدی بوده ولی در تحلیل ماهیت ان دیدگاههای متفاوتی وجود دارد .


باید اذعان کرد برخی از تفاسیری که در این زمینه دیده می شود انچنان از حقیقت فاصله دارد که صاحبانش را تا مرز انکار وحی الهی نیز وادار ساخته است .
باید اذعان کرد برخی از تفاسیری که در این زمینه دیده می شود انچنان از حقیقت فاصله دارد که صاحبانش را تا مرز انکار وحی الهی نیز وادار ساخته است .


بطور کلی دودیدگاه در زمینه نزول قران در بین اندیشمندان مسلمان وجود دارد :  
بطور کلی دودیدگاه در زمینه نزول قران در بین اندیشمندان مسلمان وجود دارد :  


الف – دیدگاه اکثریت قریب به کل : طبق این دیدگاه که قاطبه مسلمانان نیزبا ان هماهنگ می باشند قران کلام الهی است بدین معنا که الفاظ و معانی ان از نزد خدای متعال بر قلب مقدس پیامبر ص نازل و پیامبر نیز انرا بدون هیچ گونه دخل و تصرفی بر مردم تلاوت و قرائت نموده است.
الف – دیدگاه اکثریت قریب به کل : طبق این دیدگاه که قاطبه مسلمانان نیزبا ان هماهنگ می باشند قران کلام الهی است بدین معنا که الفاظ و معانی ان از نزد خدای متعال بر قلب مقدس پیامبر ص نازل و پیامبر نیز انرا بدون هیچ گونه دخل و تصرفی بر مردم تلاوت و قرائت نموده است.


ب- دیدگاه اقلیت: صاحبان این دیدگاه که برخی از روشنفکران مذهبی اند معتقدند قران نوعی الهام و مکاشفه درونی پیامبر ص بوده و ارتباط مستقیم با خدا و عالم غیب ندارد.  
ب- دیدگاه اقلیت: صاحبان این دیدگاه که برخی از روشنفکران مذهبی اند معتقدند قران نوعی الهام و مکاشفه درونی پیامبر ص بوده و ارتباط مستقیم با خدا و عالم غیب ندارد.  


قائلین به این اندیشه هم دو گروه می باشند :
قائلین به این اندیشه هم دو گروه می باشند :
الف- برخی معتقدند معانی و محتوای قران از ناحیه خداوند بر قلب پیامبر ص نازل شده اما ان حضرت معانی دریافت شده را با الفاظ و ادبیات خاص عصر نزول برای مردم بیان نموده است.
الف- برخی معتقدند معانی و محتوای قران از ناحیه خداوند بر قلب پیامبر ص نازل شده اما ان حضرت معانی دریافت شده را با الفاظ و ادبیات خاص عصر نزول برای مردم بیان نموده است.


ب- عده ای دیگر معتقدند الفاظ و معانی قران تراوش فکر و قلب پیامبر بوده و ارتباطی با مبدا غیب ندارد .
ب- عده ای دیگر معتقدند الفاظ و معانی قران تراوش فکر و قلب پیامبر بوده و ارتباطی با مبدا غیب ندارد .


برای تبیین و بررسی هر چه بیشتر دیدگاههای مذکور لازم است در اغاز مشخصات وحی قرانی را از نگاه قران و روایات بیان نموده و انگاه بنگریم کدامین تحلیل منبطبق با ان می باشد :  
برای تبیین و بررسی هر چه بیشتر دیدگاههای مذکور لازم است در اغاز مشخصات وحی قرانی را از نگاه قران و روایات بیان نموده و انگاه بنگریم کدامین تحلیل منبطبق با ان می باشد :  
خط ۵۰: خط ۴۳:
   
   
مضامین بسیاری از ایات بگونه ای است که استقلال کامل قران را از حالات روحی و معنوی پیامبر ص اثبات می کند. برخی از این ایات به شرح ذیل می  باشد :  
مضامین بسیاری از ایات بگونه ای است که استقلال کامل قران را از حالات روحی و معنوی پیامبر ص اثبات می کند. برخی از این ایات به شرح ذیل می  باشد :  


1- ایاتی که در صدد تصحیح رفتار ان حضرت را در برخی از امور می باشد که از جمله انها ایاتی است که در سوره طه ، کهف ، تحریم و احزاب نازل شده است :
1- ایاتی که در صدد تصحیح رفتار ان حضرت را در برخی از امور می باشد که از جمله انها ایاتی است که در سوره طه ، کهف ، تحریم و احزاب نازل شده است :
خط ۶۴: خط ۵۶:
- طه ما انزلنا علیک القران لتشقی <ref>طه ایه 2</ref>
- طه ما انزلنا علیک القران لتشقی <ref>طه ایه 2</ref>


از ایه فوق و برخی دیگر نظیر : لعلک باخع نفسک <ref>شعرا 3</ref> -، بدست می اید که پیامبر ص از وضعیت اسفناک مردم عصر خویش بشدت رنج می برد و ارزو می کرد تمامی انان به حقایق دین ایمان بیاورند اما وحی قرانی ان حضرت را مورد تفقد و تسلی قرار داده و از او می خواهد که روحیات کفر الود و مشرکانه مردم نیاید موجب رنجش و زحمت او گردد.
از ایه فوق و برخی دیگر نظیر : لعلک باخع نفسک <ref>شعرا 3</ref> -، بدست می اید که پیامبر ص از وضعیت اسفناک مردم عصر خویش بشدت رنج می برد و ارزو می کرد تمامی انان به حقایق دین ایمان بیاورند اما وحی قرانی ان حضرت را مورد تفقد و تسلی قرار داده و از او می خواهد که روحیات کفر الود و مشرکانه مردم نیاید موجب رنجش و زحمت او گردد.


خط ۷۱: خط ۶۲:
انک لاتهدی من احببت و لکن الله یهدی من یشاء<ref>قصص  56 </ref>
انک لاتهدی من احببت و لکن الله یهدی من یشاء<ref>قصص  56 </ref>


- يَا أَيُّهَا النَّبِيُّ لِمَ تُحَرِّمُ مَا أَحَلَّ اللَّهُ لَكَ تَبْتَغِي مَرْضَاةَ أَزْوَاجِكَ وَاللَّهُ غَفُورٌ رَحِيمٌ <ref>تحریم ایه 1</ref>
- ُیَا أَُیُّهَا النَّبُِیُّ لِمَ تُحَرِّمُ مَا أَحَلَّ اللَّهُ لَكَ تَبْتَغُِی مَرْضَاةَ أَزْوَاجِكَ وَاللَّهُ غَفُورٌ رَحُِیمٌ <ref>تحریم ایه 1</ref>


از ظاهر بلکه صراحت ایه مذکور و نیز روایاتی که ذیل ان امده است استفاده می شود که پیامبر ص در قضیه ای که بین او و برخی از همسرانش واقع گردید برخی از امور مباح و حلال را بر خود حرام نمود وحی الهی ان حضرت را نسبت بدین تصمیم مورد خطاب قرار داده و از او خواست  که رفتارش را در این زمینه اصلاح نماید.  
از ظاهر بلکه صراحت ایه مذکور و نیز روایاتی که ذیل ان امده است استفاده می شود که پیامبر ص در قضیه ای که بین او و برخی از همسرانش واقع گردید برخی از امور مباح و حلال را بر خود حرام نمود وحی الهی ان حضرت را نسبت بدین تصمیم مورد خطاب قرار داده و از او خواست  که رفتارش را در این زمینه اصلاح نماید.  


- وَإِذْ تَقُولُ لِلَّذِي أَنْعَمَ اللَّهُ عَلَيْهِ وَأَنْعَمْتَ عَلَيْهِ أَمْسِكْ عَلَيْكَ زَوْجَكَ وَاتَّقِ اللَّهَ وَتُخْفِي فِي نَفْسِكَ مَا اللَّهُ مُبْدِيهِ وَتَخْشَى النَّاسَ وَاللَّهُ أَحَقُّ أَنْ تَخْشَاهُ...ا<ref>حزاب 37</ref>
- وَإِذْ تَقُولُ لِلَّذُِی أَنْعَمَ اللَّهُ عَلَُیْهِ وَأَنْعَمْتَ عَلَُیْهِ أَمْسِكْ عَلَُیْكَ زَوْجَكَ وَاتَّقِ اللَّهَ وَتُخْفُِی فُِی نَفْسِكَ مَا اللَّهُ مُبْدُِیهِ وَتَخْشَى النَّاسَ وَاللَّهُ أَحَقُّ أَنْ تَخْشَاهُ...ا<ref>حزاب 37</ref>


در این ایه شریفه می بینیم وحی الهی از پیامبر می خواهد از افشای خواسته اش به جهت ترس از گفتار منفی مردم واهمه نداشته و تنها از خداوند حالت خشیت داشته باشد.  
در این ایه شریفه می بینیم وحی الهی از پیامبر می خواهد از افشای خواسته اش به جهت ترس از گفتار منفی مردم واهمه نداشته و تنها از خداوند حالت خشیت داشته باشد.  
ایه دیگر : عَفَا اللَّهُ عَنْكَ لِمَ أَذِنْتَ لَهُمْ حَتَّى يَتَبَيَّنَ لَكَ الَّذِينَ صَدَقُوا وَتَعْلَمَ الْكَاذِبِينَ.<ref>توبه 43</ref>
ایه دیگر : عَفَا اللَّهُ عَنْكَ لِمَ أَذِنْتَ لَهُمْ حَتَّى ُیَتَبَُیَّنَ لَكَ الَّذُِینَ صَدَقُوا وَتَعْلَمَ الْكَاذِبُِینَ.<ref>توبه 43</ref>


از ایه فوق و نیز ایات صدر و ذیل ان بدست می اید گروهی از منافقان به بهانه های گوناگون از پیامبر می خواستند انان را از شرکت در جنگ – نبرد تبوک – معاف کند.بعد ازپذیرش عذرهای انان از ناحیه پیامبر ص ، وحی الهی ان حضرت را مورد عتاب قرار داد که خداوند تو را ببخشاید چرا به انان اذن ترک جهاد دادی ؟ اینان با عدم شرکت در جهاد بر ماهیت واقعی برهمگان روشن شده و نفاقشان افشاء می گردید .  
از ایه فوق و نیز ایات صدر و ذیل ان بدست می اید گروهی از منافقان به بهانه های گوناگون از پیامبر می خواستند انان را از شرکت در جنگ – نبرد تبوک – معاف کند.بعد ازپذیرش عذرهای انان از ناحیه پیامبر ص ، وحی الهی ان حضرت را مورد عتاب قرار داد که خداوند تو را ببخشاید چرا به انان اذن ترک جهاد دادی ؟ اینان با عدم شرکت در جهاد بر ماهیت واقعی برهمگان روشن شده و نفاقشان افشاء می گردید .  


 
- وَلَا تَقُولَنَّ لِشَُیْءٍ إِنُِّی فَاعِلٌ ذَلِكَ غَدًا إِلَّا أَنْ ُیَشَاءَ اللَّهُ وَاذْكُرْ رَبَّكَ إِذَا نَسُِیتَ وَقُلْ عَسَى أَنْ ُیَهْدُِیَنِ رَبُِّی لِأَقْرَبَ مِنْ هَذَا رَشَدًا  <ref>کهف 23-24</ref>
- وَلَا تَقُولَنَّ لِشَيْءٍ إِنِّي فَاعِلٌ ذَلِكَ غَدًا إِلَّا أَنْ يَشَاءَ اللَّهُ وَاذْكُرْ رَبَّكَ إِذَا نَسِيتَ وَقُلْ عَسَى أَنْ يَهْدِيَنِ رَبِّي لِأَقْرَبَ مِنْ هَذَا رَشَدًا  <ref>کهف 23-24</ref>


مفاد ایه مذکور و نیز روایاتی که در زمنیه شان نزول ان امده است بدست می اید که پیامبر ص دریکی از وعده های خویش نسبت به عده ای – نمایندگان سران قریش – لحظه ای از یاد خداوند غافل شده و به انان وعده قطعی داد که روز اینده با انان ملاقات نماید .  
مفاد ایه مذکور و نیز روایاتی که در زمنیه شان نزول ان امده است بدست می اید که پیامبر ص دریکی از وعده های خویش نسبت به عده ای – نمایندگان سران قریش – لحظه ای از یاد خداوند غافل شده و به انان وعده قطعی داد که روز اینده با انان ملاقات نماید .  
خط ۹۴: خط ۸۴:




-وَإِذَا تُتْلَى عَلَيْهِمْ آَيَاتُنَا بَيِّنَاتٍ قَالَ الَّذِينَ لَا يَرْجُونَ لِقَاءَنَا ائْتِ بِقُرْآَنٍ غَيْرِ هَذَا أَوْ بَدِّلْهُ قُلْ مَا يَكُونُ لِي أَنْ أُبَدِّلَهُ مِنْ تِلْقَاءِ نَفْسِي إِنْ أَتَّبِعُ إِلَّا مَا يُوحَى إِلَيَّ إِنِّي أَخَافُ إِنْ عَصَيْتُ رَبِّي عَذَابَ يَوْمٍ عَظِيمٍ <ref>یونس 5</ref>
-وَإِذَا تُتْلَى عَلَُیْهِمْ آَُیَاتُنَا بَُیِّنَاتٍ قَالَ الَّذُِینَ لَا ُیَرْجُونَ لِقَاءَنَا ائْتِ بِقُرْآَنٍ غَُیْرِ هَذَا أَوْ بَدِّلْهُ قُلْ مَا ُیَكُونُ لُِی أَنْ أُبَدِّلَهُ مِنْ تِلْقَاءِ نَفْسُِی إِنْ أَتَّبِعُ إِلَّا مَا ُیُوحَى إِلَُیَّ إِنُِّی أَخَافُ إِنْ عَصَُیْتُ رَبُِّی عَذَابَ ُیَوْمٍ عَظُِیمٍ <ref>یونس 5</ref>




خط ۱۰۲: خط ۹۲:




- وَلَوْ تَقَوَّلَ عَلَيْنَا بَعْضَ الْأَقَاوِيلِ لَأَخَذْنَا مِنْهُ بِالْيَمِينِ ثُمَّ لَقَطَعْنَا مِنْهُ الْوَتِينَ فَمَا مِنْكُمْ مِنْ أَحَدٍ عَنْهُ حَاجِزِينَ <ref>الحاقه 44-45</ref>  
- وَلَوْ تَقَوَّلَ عَلَُیْنَا بَعْضَ الْأَقَاوُِیلِ لَأَخَذْنَا مِنْهُ بِالُْیَمُِینِ ثُمَّ لَقَطَعْنَا مِنْهُ الْوَتُِینَ فَمَا مِنْكُمْ مِنْ أَحَدٍ عَنْهُ حَاجِزُِینَ <ref>الحاقه 44-45</ref>  




خط ۱۰۸: خط ۹۸:




- وَإِنْ كَادُوا لَيَفْتِنُونَكَ عَنِ الَّذِي أَوْحَيْنَا إِلَيْكَ لِتَفْتَرِيَ عَلَيْنَا غَيْرَهُ وَإِذًا لَاتَّخَذُوكَ خَلِيلًا وَلَوْلَا أَنْ ثَبَّتْنَاكَ لَقَدْ كِدْتَ تَرْكَنُ إِلَيْهِمْ شَيْئًا قَلِيلًا إِذًا لَأَذَقْنَاكَ ضِعْفَ الْحَيَاةِ وَضِعْفَ الْمَمَاتِ ثُمَّ لَا تَجِدُ لَكَ عَلَيْنَا نَصِيرًا <ref>اسرا 73-75-</ref>
- وَإِنْ كَادُوا لَُیَفْتِنُونَكَ عَنِ الَّذُِی أَوْحَُیْنَا إِلَُیْكَ لِتَفْتَرُِیَ عَلَُیْنَا غَُیْرَهُ وَإِذًا لَاتَّخَذُوكَ خَلُِیلًا وَلَوْلَا أَنْ ثَبَّتْنَاكَ لَقَدْ كِدْتَ تَرْكَنُ إِلَُیْهِمْ شَُیْئًا قَلُِیلًا إِذًا لَأَذَقْنَاكَ ضِعْفَ الْحَُیَاةِ وَضِعْفَ الْمَمَاتِ ثُمَّ لَا تَجِدُ لَكَ عَلَُیْنَا نَصُِیرًا <ref>اسرا 73-75-</ref>




خط ۱۱۹: خط ۱۰۹:




وَإِنْ كُنْتُمْ فِي رَيْبٍ مِمَّا نَزَّلْنَا عَلَى عَبْدِنَا فَأْتُوا بِسُورَةٍ مِنْ مِثْلِهِ وَادْعُوا شُهَدَاءَكُمْ مِنْ دُونِ اللَّهِ إِنْ كُنْتُمْ صَادِقِينَ فَإِنْ لَمْ تَفْعَلُوا وَلَنْ تَفْعَلُوا فَاتَّقُوا النَّارَ الَّتِي وَقُودُهَا النَّاسُ وَالْحِجَارَةُ أُعِدَّتْ لِلْكَافِرِينَ <ref>بقره 23-24-</ref>  
وَإِنْ كُنْتُمْ فُِی رَُیْبٍ مِمَّا نَزَّلْنَا عَلَى عَبْدِنَا فَأْتُوا بِسُورَةٍ مِنْ مِثْلِهِ وَادْعُوا شُهَدَاءَكُمْ مِنْ دُونِ اللَّهِ إِنْ كُنْتُمْ صَادِقُِینَ فَإِنْ لَمْ تَفْعَلُوا وَلَنْ تَفْعَلُوا فَاتَّقُوا النَّارَ الَّتُِی وَقُودُهَا النَّاسُ وَالْحِجَارَةُ أُعِدَّتْ لِلْكَافِرُِینَ <ref>بقره 23-24-</ref>  




خط ۱۳۴: خط ۱۲۴:




ا ِنَّ الَّذِينَ جَاءُوا بِالْإِفْكِ عُصْبَةٌ مِنْكُمْ لَا تَحْسَبُوهُ شَرًّا لَكُمْ بَلْ هُوَ خَيْرٌ لَكُمْ لِكُلِّ امْرِئٍ مِنْهُمْ مَا اكْتَسَبَ مِنَ الْإِثْمِ وَالَّذِي تَوَلَّى كِبْرَهُ مِنْهُمْ لَهُ عَذَابٌ عَظِيمٌ َوْلَا إِذْ سَمِعْتُمُوهُ ظَنَّ الْمُؤْمِنُونَ وَالْمُؤْمِنَاتُ بِأَنْفُسِهِمْ خَيْرًا وَقَالُوا هَذَا إِفْكٌ مُبِينٌ َوْلَا جَاءُوا عَلَيْهِ بِأَرْبَعَةِ شُهَدَاءَ فَإِذْ لَمْ يَأْتُوا بِالشُّهَدَاءِ فَأُولَئِكَ عِنْدَ اللَّهِ هُمُ الْكَاذِبُونَ.<ref>نور 11-12</ref>  
ا ِنَّ الَّذُِینَ جَاءُوا بِالْإِفْكِ عُصْبَةٌ مِنْكُمْ لَا تَحْسَبُوهُ شَرًّا لَكُمْ بَلْ هُوَ خَُیْرٌ لَكُمْ لِكُلِّ امْرِئٍ مِنْهُمْ مَا اكْتَسَبَ مِنَ الْإِثْمِ وَالَّذُِی تَوَلَّى كِبْرَهُ مِنْهُمْ لَهُ عَذَابٌ عَظُِیمٌ َوْلَا إِذْ سَمِعْتُمُوهُ ظَنَّ الْمُؤْمِنُونَ وَالْمُؤْمِنَاتُ بِأَنْفُسِهِمْ خَُیْرًا وَقَالُوا هَذَا إِفْكٌ مُبُِینٌ َوْلَا جَاءُوا عَلَُیْهِ بِأَرْبَعَةِ شُهَدَاءَ فَإِذْ لَمْ ُیَأْتُوا بِالشُّهَدَاءِ فَأُولَئِكَ عِنْدَ اللَّهِ هُمُ الْكَاذِبُونَ.<ref>نور 11-12</ref>  




خط ۱۴۰: خط ۱۳۰:




أَمْ حَسِبْتُمْ أَنْ تَدْخُلُوا الْجَنَّةَ وَلَمَّا يَأْتِكُمْ مَثَلُ الَّذِينَ خَلَوْا مِنْ قَبْلِكُمْ مَسَّتْهُمُ الْبَأْسَاءُ وَالضَّرَّاءُ وَزُلْزِلُوا حَتَّى يَقُولَ الرَّسُولُ وَالَّذِينَ آَمَنُوا مَعَهُ مَتَى نَصْرُ اللَّهِ أَلَا إِنَّ نَصْرَ اللَّهِ قَرِيبٌ <ref>بقره 214</ref>
أَمْ حَسِبْتُمْ أَنْ تَدْخُلُوا الْجَنَّةَ وَلَمَّا ُیَأْتِكُمْ مَثَلُ الَّذُِینَ خَلَوْا مِنْ قَبْلِكُمْ مَسَّتْهُمُ الْبَأْسَاءُ وَالضَّرَّاءُ وَزُلْزِلُوا حَتَّى ُیَقُولَ الرَّسُولُ وَالَّذُِینَ آَمَنُوا مَعَهُ مَتَى نَصْرُ اللَّهِ أَلَا إِنَّ نَصْرَ اللَّهِ قَرُِیبٌ <ref>بقره 214</ref>


   
   
5- خوف منافقین از نزول ایاتی که وضعیت درونی شان را افشا کند : يَحْذَرُ الْمُنَافِقُونَ أَنْ تُنَزَّلَ عَلَيْهِمْ سُورَةٌ تُنَبِّئُهُمْ بِمَا فِي قُلُوبِهِمْ قُلِ اسْتَهْزِئُوا إِنَّ اللَّهَ مُخْرِجٌ مَا تَحْذَرُونَ <ref>توبه 64</ref>
5- خوف منافقین از نزول ایاتی که وضعیت درونی شان را افشا کند : ُیَحْذَرُ الْمُنَافِقُونَ أَنْ تُنَزَّلَ عَلَُیْهِمْ سُورَةٌ تُنَبِّئُهُمْ بِمَا فُِی قُلُوبِهِمْ قُلِ اسْتَهْزِئُوا إِنَّ اللَّهَ مُخْرِجٌ مَا تَحْذَرُونَ <ref>توبه 64</ref>


   
   
خط ۱۵۸: خط ۱۴۸:
در اینجا بعنوان نمونه برخی از ایات را که بیانگر استقلال قران از فرهنگ رائج ان عصر می باشد  ذکر می کنیم :  
در اینجا بعنوان نمونه برخی از ایات را که بیانگر استقلال قران از فرهنگ رائج ان عصر می باشد  ذکر می کنیم :  


 
1-ایاتی که بیانگر اخبار غیبی از پیشینیا ن می باشد : تِلْكَ مِنْ أَنْبَاءِ الْغَُیْبِ نُوحُِیهَا إِلَُیْكَ مَا كُنْتَ تَعْلَمُهَا أَنْتَ وَلَا قَوْمُكَ مِنْ قَبْلِ هَذَا فَاصْبِرْ إِنَّ الْعَاقِبَةَ لِلْمُتَّقُِینَ <ref>هود 49</ref>
1-ایاتی که بیانگر اخبار غیبی از پیشینیا ن می باشد : تِلْكَ مِنْ أَنْبَاءِ الْغَيْبِ نُوحِيهَا إِلَيْكَ مَا كُنْتَ تَعْلَمُهَا أَنْتَ وَلَا قَوْمُكَ مِنْ قَبْلِ هَذَا فَاصْبِرْ إِنَّ الْعَاقِبَةَ لِلْمُتَّقِينَ <ref>هود 49</ref>
 


این ایه که ذیل برخی از قصص انبیا سلف بیان شده مبین ان است که پیامبر ص و مردم عصر نزول قران قبل از بیان این قصص از مجرای  وحی ، اگاهی از انها نداشتند . بنابر این اگر قران کلام بشری چون پیامبر بود چگونه ایه مذکور، ان حضرت و تمامی قومش را نسبت به چنین اخباری نا اگاه وغیرعالم تلقی نموده است . ایا این امر نشانه هویت مستقل قران ازفرهنگ عصر نزول نیست؟
این ایه که ذیل برخی از قصص انبیا سلف بیان شده مبین ان است که پیامبر ص و مردم عصر نزول قران قبل از بیان این قصص از مجرای  وحی ، اگاهی از انها نداشتند . بنابر این اگر قران کلام بشری چون پیامبر بود چگونه ایه مذکور، ان حضرت و تمامی قومش را نسبت به چنین اخباری نا اگاه وغیرعالم تلقی نموده است . ایا این امر نشانه هویت مستقل قران ازفرهنگ عصر نزول نیست؟


 
نظیر ایه فوق ایه دیگری است که در سوره قصص بیان شده است : وَمَا كُنْتَ بِجَانِبِ الطُّورِ إِذْ نَادَُیْنَا وَلَكِنْ رَحْمَةً مِنْ رَبِّكَ لِتُنْذِرَ قَوْمًا مَا أَتَاهُمْ مِنْ نَذُِیرٍ مِنْ قَبْلِكَ لَعَلَّهُمْ ُیَتَذَكَّرُونَ <ref>قصص 46</ref>
نظیر ایه فوق ایه دیگری است که در سوره قصص بیان شده است : وَمَا كُنْتَ بِجَانِبِ الطُّورِ إِذْ نَادَيْنَا وَلَكِنْ رَحْمَةً مِنْ رَبِّكَ لِتُنْذِرَ قَوْمًا مَا أَتَاهُمْ مِنْ نَذِيرٍ مِنْ قَبْلِكَ لَعَلَّهُمْ يَتَذَكَّرُونَ <ref>قصص 46</ref>
 


می بینیم در این نوع ایات نیزاز عدم حضور پیامبرص در وقایع گذشته سخن به میان امده است. چگونه می توان از طریق مکاشفه و الهامات درونی به جزئیات اخبار صدها و هزاران سال قبل پی برده و سپس انرا برای مردم تشریح نمود؟ باید گفت این نوع  مضامین در بیشتر قصه های قرانی نظیر اصحاب کهف، انبیاءسلف و ..نیز قابل مشاهده است.  
می بینیم در این نوع ایات نیزاز عدم حضور پیامبرص در وقایع گذشته سخن به میان امده است. چگونه می توان از طریق مکاشفه و الهامات درونی به جزئیات اخبار صدها و هزاران سال قبل پی برده و سپس انرا برای مردم تشریح نمود؟ باید گفت این نوع  مضامین در بیشتر قصه های قرانی نظیر اصحاب کهف، انبیاءسلف و ..نیز قابل مشاهده است.  


2-ایاتی که در مقام بیان اوصاف ذات احدیت بوده و هرنوع شرک و نقصی را از حریم الهی دور می کند :  
2-ایاتی که در مقام بیان اوصاف ذات احدیت بوده و هرنوع شرک و نقصی را از حریم الهی دور می کند :  
شکی نیست که فرهنگ عصر جاهلیت در زمینه مبدا جهان هستی امیخته با انواع خرافات بود .انان به خدایان چوبی و سنگی معتقد بوده و شرک در ربوبیت و عبودیت بین انان رواج داشت.  
شکی نیست که فرهنگ عصر جاهلیت در زمینه مبدا جهان هستی امیخته با انواع خرافات بود .انان به خدایان چوبی و سنگی معتقد بوده و شرک در ربوبیت و عبودیت بین انان رواج داشت.  


در چنین عصری که هیچ نوع معرفت صحیح نسبت به خدای متعال وجود نداشت ایات قران برای نخستین بار عالی ترین معارف را دراین زمینه در اختیار بشریت قرارداد. ایاتی که با عقاید شرک الود ان عصر مباینت داشته و اوصافی را برای خداوند مطرح نمود که برای مردم ان زمان تازگی داشت ،
در چنین عصری که هیچ نوع معرفت صحیح نسبت به خدای متعال وجود نداشت ایات قران برای نخستین بار عالی ترین معارف را دراین زمینه در اختیار بشریت قرارداد. ایاتی که با عقاید شرک الود ان عصر مباینت داشته و اوصافی را برای خداوند مطرح نمود که برای مردم ان زمان تازگی داشت ،


 
ایاتی نظیر : هُوَ اللَّهُ الَّذُِی لَا إِلَهَ إِلَّا هُوَ عَالِمُ الْغَُیْبِ وَالشَّهَادَةِ هُوَ الرَّحْمَنُ الرَّحُِیمُ ( 22 )
ایاتی نظیر : هُوَ اللَّهُ الَّذِي لَا إِلَهَ إِلَّا هُوَ عَالِمُ الْغَيْبِ وَالشَّهَادَةِ هُوَ الرَّحْمَنُ الرَّحِيمُ ( 22 )
هُوَ اللَّهُ الَّذُِی لَا إِلَهَ إِلَّا هُوَ الْمَلِكُ الْقُدُّوسُ السَّلَامُ الْمُؤْمِنُ الْمُهَُیْمِنُ الْعَزُِیزُ الْجَبَّارُ الْمُتَكَبِّرُ سُبْحَانَ اللَّهِ عَمَّا ُیُشْرِكُونَ هُوَ اللَّهُ الْخَالِقُ الْبَارِئُ الْمُصَوِّرُ لَهُ الْأَسْمَاءُ الْحُسْنَى ُیُسَبِّحُ لَهُ مَا فُِی السَّمَاوَاتِ وَالْأَرْضِ وَهُوَ الْعَزُِیزُ الْحَكُِیمُ <ref>حشر 24-24</ref>
هُوَ اللَّهُ الَّذِي لَا إِلَهَ إِلَّا هُوَ الْمَلِكُ الْقُدُّوسُ السَّلَامُ الْمُؤْمِنُ الْمُهَيْمِنُ الْعَزِيزُ الْجَبَّارُ الْمُتَكَبِّرُ سُبْحَانَ اللَّهِ عَمَّا يُشْرِكُونَ هُوَ اللَّهُ الْخَالِقُ الْبَارِئُ الْمُصَوِّرُ لَهُ الْأَسْمَاءُ الْحُسْنَى يُسَبِّحُ لَهُ مَا فِي السَّمَاوَاتِ وَالْأَرْضِ وَهُوَ الْعَزِيزُ الْحَكِيمُ <ref>حشر 24-24</ref>




و ایه : اللَّهُ نُورُ السَّمَاوَاتِ وَالْأَرْضِ مَثَلُ نُورِهِ كَمِشْكَاةٍ فِيهَا مِصْبَاحٌ الْمِصْبَاحُ فِي زُجَاجَةٍ الزُّجَاجَةُ كَأَنَّهَا كَوْكَبٌ دُرِّيٌّ يُوقَدُ مِنْ شَجَرَةٍ مُبَارَكَةٍ زَيْتُونَةٍ لَا شَرْقِيَّةٍ وَلَا غَرْبِيَّةٍ يَكَادُ زَيْتُهَا يُضِيءُ وَلَوْ لَمْ تَمْسَسْهُ نَارٌ نُورٌ عَلَى نُورٍ يَهْدِي اللَّهُ لِنُورِهِ مَنْ يَشَاءُ وَيَضْرِبُ اللَّهُ الْأَمْثَالَ لِلنَّاسِ وَاللَّهُ بِكُلِّ شَيْءٍ عَلِيمٌ <ref>نور 35</ref>
و ایه : اللَّهُ نُورُ السَّمَاوَاتِ وَالْأَرْضِ مَثَلُ نُورِهِ كَمِشْكَاةٍ فُِیهَا مِصْبَاحٌ الْمِصْبَاحُ فُِی زُجَاجَةٍ الزُّجَاجَةُ كَأَنَّهَا كَوْكَبٌ دُرُِّیٌّ ُیُوقَدُ مِنْ شَجَرَةٍ مُبَارَكَةٍ زَُیْتُونَةٍ لَا شَرْقُِیَّةٍ وَلَا غَرْبُِیَّةٍ ُیَكَادُ زَُیْتُهَا ُیُضُِیءُ وَلَوْ لَمْ تَمْسَسْهُ نَارٌ نُورٌ عَلَى نُورٍ ُیَهْدُِی اللَّهُ لِنُورِهِ مَنْ ُیَشَاءُ وَُیَضْرِبُ اللَّهُ الْأَمْثَالَ لِلنَّاسِ وَاللَّهُ بِكُلِّ شَُیْءٍ عَلُِیمٌ <ref>نور 35</ref>
 


3-ایاتی که بیانگر حقایق علمی در نظام طبیعت می باشند :  
3-ایاتی که بیانگر حقایق علمی در نظام طبیعت می باشند :  


تاریخ عصر بعثت از انحطاط علمی ان دوران حکایت می کند . بشریت ان عصر بویژه در محیط نزول قران اگاهی صحیحی از قوانین حاکم بر نظام هستی نداشت .حتی در مجامع علمی ان عصر قوانینی نظیر هیئت بطلمیوس که زمین را محور عالم دانسته و به گردش کواکب دیگر در اطراف ان معتقد بود حاکمیت داشت.
تاریخ عصر بعثت از انحطاط علمی ان دوران حکایت می کند . بشریت ان عصر بویژه در محیط نزول قران اگاهی صحیحی از قوانین حاکم بر نظام هستی نداشت .حتی در مجامع علمی ان عصر قوانینی نظیر هیئت بطلمیوس که زمین را محور عالم دانسته و به گردش کواکب دیگر در اطراف ان معتقد بود حاکمیت داشت.


در چنین عصری ایات قران حقایقی به بشریت عرضه نمود که بکلی با نگرشهای ان زمان متفاوت بود ؛حقایقی نظیر کروی بودن زمین ، حرکت زمین، زوجیت تمام اشیاء...که حتی در تخیلات مردم ان عصرنیز جایگاهی نداشت و بشریت بتدریج در  حیات علمی اش به ان حقایق پی برد .
در چنین عصری ایات قران حقایقی به بشریت عرضه نمود که بکلی با نگرشهای ان زمان متفاوت بود ؛حقایقی نظیر کروی بودن زمین ، حرکت زمین، زوجیت تمام اشیاء...که حتی در تخیلات مردم ان عصرنیز جایگاهی نداشت و بشریت بتدریج در  حیات علمی اش به ان حقایق پی برد .
خط ۱۹۵: خط ۱۷۵:
در اینجا سه نمونه از معجزات علمی قران را بیان می کنیم :  
در اینجا سه نمونه از معجزات علمی قران را بیان می کنیم :  


 
1-زوجیت تمام اشیاء : وَمِنْ كُلِّ شَُیْءٍ خَلَقْنَا زَوْجَُیْنِ لَعَلَّكُمْ تَذَكَّرُونَ <ref>ذاریات 49</ref>  
1-زوجیت تمام اشیاء : وَمِنْ كُلِّ شَيْءٍ خَلَقْنَا زَوْجَيْنِ لَعَلَّكُمْ تَذَكَّرُونَ <ref>ذاریات 49</ref>  
 


مساله زوجیت گیاهان برای اولین بار توسط یک دانشمند سوئدی در قرن 18میلادی بیان گردید. او اظهار داشت گیاهان نیز همچون حیوانات از طریق امیزش نطفه نروماده بارور می گردند <ref>تفسیر نمونه ج 10ص 115</ref>
مساله زوجیت گیاهان برای اولین بار توسط یک دانشمند سوئدی در قرن 18میلادی بیان گردید. او اظهار داشت گیاهان نیز همچون حیوانات از طریق امیزش نطفه نروماده بارور می گردند <ref>تفسیر نمونه ج 10ص 115</ref>


باید گفت : امروزه با کشف اتم و اجزاء مختلفش – الکترون و پروتون که دارای بار الکتریسته منفی و مثبت هستند – زوجیت تمامی اشیاء نیز اثبات گردیده است.  
باید گفت : امروزه با کشف اتم و اجزاء مختلفش – الکترون و پروتون که دارای بار الکتریسته منفی و مثبت هستند – زوجیت تمامی اشیاء نیز اثبات گردیده است.  
-عمل لقاتح توسط بادها : وَأَرْسَلْنَا الرِّيَاحَ لَوَاقِحَ فَأَنْزَلْنَا مِنَ السَّمَاءِ مَاءً فَأَسْقَيْنَاكُمُوهُ وَمَا أَنْتُمْ لَهُ بِخَازِنِينَ <ref>حجر 22</ref>
-عمل لقاتح توسط بادها : وَأَرْسَلْنَا الرُِّیَاحَ لَوَاقِحَ فَأَنْزَلْنَا مِنَ السَّمَاءِ مَاءً فَأَسْقَُیْنَاكُمُوهُ وَمَا أَنْتُمْ لَهُ بِخَازِنُِینَ <ref>حجر 22</ref>
 


ایه مذکور بیانگر ان است که برخی گیاهان و درختان جهت بارور شدن به عمل تلقیح بادها نیاز دارند. از این رو ایه مذکورمی توان اشاره  به نقش بادها در انتقال گرده های نر و بارورشدن گیاهان – گرد افشانی – ویا عمل لقاح ابرها که توسط بادها به حرکت در امده و موجب نزول باران می گردند دانست .  
ایه مذکور بیانگر ان است که برخی گیاهان و درختان جهت بارور شدن به عمل تلقیح بادها نیاز دارند. از این رو ایه مذکورمی توان اشاره  به نقش بادها در انتقال گرده های نر و بارورشدن گیاهان – گرد افشانی – ویا عمل لقاح ابرها که توسط بادها به حرکت در امده و موجب نزول باران می گردند دانست .  


گسترش زمین و اسمان
گسترش زمین و اسمان


وَالْأَرْضَ بَعْدَ ذَلِكَ دَحَاهَا<ref>نازعات 30</ref>   
وَالْأَرْضَ بَعْدَ ذَلِكَ دَحَاهَا<ref>نازعات 30</ref>   


وَالسَّمَاءَ بَنَيْنَاهَا بِأَيْدٍ وَإِنَّا لَمُوسِعُونَ <ref>ذاریات 47</ref>
وَالسَّمَاءَ بَنَُیْنَاهَا بِأَُیْدٍ وَإِنَّا لَمُوسِعُونَ <ref>ذاریات 47</ref>


ایات مذکور اشاره به گسترش جهان هستی دارد. زیرا کره زمین بر اثر جذب مواد اسمانی تدریجا بزرگتر و اسمانها نیز بر اثر سرعت کهکشانها از مرکز و دور شدن انها در حال توسعه است.
ایات مذکور اشاره به گسترش جهان هستی دارد. زیرا کره زمین بر اثر جذب مواد اسمانی تدریجا بزرگتر و اسمانها نیز بر اثر سرعت کهکشانها از مرکز و دور شدن انها در حال توسعه است.


یکی از دانشمندان می گوید : - نقل به مضمون – فضای جهان که از میلیاردهای کهکشان تشکیل یافته در یک حالت انبساط سریع است <ref>اغاز و انجام جهان تالیف محمد امین رضوی چاپ 1348چاپخانه فردوسی رضائیه</ref>  
یکی از دانشمندان می گوید : - نقل به مضمون – فضای جهان که از میلیاردهای کهکشان تشکیل یافته در یک حالت انبساط سریع است <ref>اغاز و انجام جهان تالیف محمد امین رضوی چاپ 1348چاپخانه فردوسی رضائیه</ref>  


ایا چنین ایاتی استقلال علمی و فرهنگی قران را از عصر نزول اثبات نمی کند؟  
ایا چنین ایاتی استقلال علمی و فرهنگی قران را از عصر نزول اثبات نمی کند؟  


3-شگفتی مردم عصر پیامبر ص از نزول قران  
3-شگفتی مردم عصر پیامبر ص از نزول قران  




یکی از دلائلی که الهی بودن قران را ثابت و نگارش و تدوین انرا بدست بشر نفی می کند اعجاب مردمان ان عصر از نزول قران  : أَكَانَ لِلنَّاسِ عَجَبًا أَنْ أَوْحَيْنَا إِلَى رَجُلٍ مِنْهُمْ أَنْ أَنْذِرِ النَّاسَ وَبَشِّرِ الَّذِينَ آَمَنُوا أَنَّ لَهُمْ قَدَمَ صِدْقٍ عِنْدَ رَبِّهِمْ قَالَ الْكَافِرُونَ إِنَّ هَذَا لَسَاحِرٌ مُبِينٌ <ref>یونس 2</ref>
یکی از دلائلی که الهی بودن قران را ثابت و نگارش و تدوین انرا بدست بشر نفی می کند اعجاب مردمان ان عصر از نزول قران  : أَكَانَ لِلنَّاسِ عَجَبًا أَنْ أَوْحَُیْنَا إِلَى رَجُلٍ مِنْهُمْ أَنْ أَنْذِرِ النَّاسَ وَبَشِّرِ الَّذُِینَ آَمَنُوا أَنَّ لَهُمْ قَدَمَ صِدْقٍ عِنْدَ رَبِّهِمْ قَالَ الْكَافِرُونَ إِنَّ هَذَا لَسَاحِرٌ مُبُِینٌ <ref>یونس 2</ref>


بدیهی است مشرکین بدان جهت به دیده اعجاب به قران می نگریستند که نزولش را از ناحیه خداوند تلقی می کردند. برای انان تصور اینکه خداوند با بشری مثل انان سخن بگوید بسیار دشوار بود از این رو به تکذیب یا تشکیک نسبت به ان می پرداختند .
بدیهی است مشرکین بدان جهت به دیده اعجاب به قران می نگریستند که نزولش را از ناحیه خداوند تلقی می کردند. برای انان تصور اینکه خداوند با بشری مثل انان سخن بگوید بسیار دشوار بود از این رو به تکذیب یا تشکیک نسبت به ان می پرداختند .


بنابر این اگر قران نوعی مکاشفه درونی پیامبر و از سنخ شعر شاعران بود هیچگاه موجب شگفتی انان نمی شد .چون چنین امری برای انان امری عادی بوده و نظائرش را در بین خودشان مشاهده می کردند .
بنابر این اگر قران نوعی مکاشفه درونی پیامبر و از سنخ شعر شاعران بود هیچگاه موجب شگفتی انان نمی شد .چون چنین امری برای انان امری عادی بوده و نظائرش را در بین خودشان مشاهده می کردند .


ج -ایاتی که با صراحت نزول قران را به خداوند نسبت می دهد  
ج -ایاتی که با صراحت نزول قران را به خداوند نسبت می دهد  
نظیرایات  :
نظیرایات  :


1-وَإِنَّكَ لَتُلَقَّى الْقُرْآَنَ مِنْ لَدُنْ حَكُِیمٍ عَلُِیمٍ <ref>نمل 6</ref>


1-وَإِنَّكَ لَتُلَقَّى الْقُرْآَنَ مِنْ لَدُنْ حَكِيمٍ عَلِيمٍ <ref>نمل 6</ref>
2-أَفَلَا ُیَتَدَبَّرُونَ الْقُرْآَنَ وَلَوْ كَانَ مِنْ عِنْدِ غَُیْرِ اللَّهِ لَوَجَدُوا فُِیهِ اخْتِلَافًا كَثُِیرًا <ref>نساء82</ref>  


 
3- إِنَّهُ لَقَوْلُ رَسُولٍ كَرُِیمٍ ( 19 ) ذُِی قُوَّةٍ عِنْدَ ذُِی الْعَرْشِ مَكُِینٍ ( 20 ) مُطَاعٍ ثَمَّ أَمُِینٍ ( 21 ) وَمَا صَاحِبُكُمْ بِمَجْنُونٍ ( 22 ) وَلَقَدْ رَآَهُ بِالْأُفُقِ الْمُبُِینِ ( 23 )<ref>تکویر 19-23</ref>
2-أَفَلَا يَتَدَبَّرُونَ الْقُرْآَنَ وَلَوْ كَانَ مِنْ عِنْدِ غَيْرِ اللَّهِ لَوَجَدُوا فِيهِ اخْتِلَافًا كَثِيرًا <ref>نساء82</ref>  


 
4- وَإِنْ أَحَدٌ مِنَ الْمُشْرِكُِینَ اسْتَجَارَكَ فَأَجِرْهُ حَتَّى ُیَسْمَعَ كَلَامَ اللَّهِ ثُمَّ أَبْلِغْهُ مَأْمَنَهُ ذَلِكَ بِأَنَّهُمْ قَوْمٌ لَا ُیَعْلَمُونَ <ref>توبه 6</ref>
3- إِنَّهُ لَقَوْلُ رَسُولٍ كَرِيمٍ ( 19 ) ذِي قُوَّةٍ عِنْدَ ذِي الْعَرْشِ مَكِينٍ ( 20 ) مُطَاعٍ ثَمَّ أَمِينٍ ( 21 ) وَمَا صَاحِبُكُمْ بِمَجْنُونٍ ( 22 ) وَلَقَدْ رَآَهُ بِالْأُفُقِ الْمُبِينِ ( 23 )<ref>تکویر 19-23</ref>
 
4- وَإِنْ أَحَدٌ مِنَ الْمُشْرِكِينَ اسْتَجَارَكَ فَأَجِرْهُ حَتَّى يَسْمَعَ كَلَامَ اللَّهِ ثُمَّ أَبْلِغْهُ مَأْمَنَهُ ذَلِكَ بِأَنَّهُمْ قَوْمٌ لَا يَعْلَمُونَ <ref>توبه 6</ref>


در ایات اول و دوم و چهارم به صراحت قران بعنوان کلام الهی – نه بشری – تلقی شده و در ایه سوم اوصاف رسول الهی – جبرئیل  -که وحی را به پیامبر ص ابلاغ می کند بیان گردیده است که عبارتند از: رسول کریم – ذی قوه – عند ذی العرش مکین – مطاع – امین  
در ایات اول و دوم و چهارم به صراحت قران بعنوان کلام الهی – نه بشری – تلقی شده و در ایه سوم اوصاف رسول الهی – جبرئیل  -که وحی را به پیامبر ص ابلاغ می کند بیان گردیده است که عبارتند از: رسول کریم – ذی قوه – عند ذی العرش مکین – مطاع – امین  


اخرین ویژگی جبرئیل – امین-  بیانگر ان است که او امانت الهی را بی کم و کاست به کسانی که می خواهند پیام الهی را از او دریافت کنند ابلاغ می کند.  
اخرین ویژگی جبرئیل – امین-  بیانگر ان است که او امانت الهی را بی کم و کاست به کسانی که می خواهند پیام الهی را از او دریافت کنند ابلاغ می کند.  


5-صیانت وحی از مبدا صدور تا وصول به گیرندگان ان  
5-صیانت وحی از مبدا صدور تا وصول به گیرندگان ان  


عَالِمُ الْغَُیْبِ فَلَا ُیُظْهِرُ عَلَى غَُیْبِهِ أَحَدًا ( 26 ) إِلَّا مَنِ ارْتَضَى مِنْ رَسُولٍ فَإِنَّهُ ُیَسْلُكُ مِنْ بَُیْنِ ُیَدَُیْهِ وَمِنْ خَلْفِهِ رَصَدًا ( 27 )لُِیَعْلَمَ أَنْ قَدْ أَبْلَغُوا رِسَالَاتِ رَبِّهِمْ وَأَحَاطَ بِمَا لَدَُیْهِمْ وَأَحْصَى كُلَّ شَُیْءٍ عَدَدًا ( 28 )<ref>جن 26-28</ref>


عَالِمُ الْغَيْبِ فَلَا يُظْهِرُ عَلَى غَيْبِهِ أَحَدًا ( 26 ) إِلَّا مَنِ ارْتَضَى مِنْ رَسُولٍ فَإِنَّهُ يَسْلُكُ مِنْ بَيْنِ يَدَيْهِ وَمِنْ خَلْفِهِ رَصَدًا ( 27 )لِيَعْلَمَ أَنْ قَدْ أَبْلَغُوا رِسَالَاتِ رَبِّهِمْ وَأَحَاطَ بِمَا لَدَيْهِمْ وَأَحْصَى كُلَّ شَيْءٍ عَدَدًا ( 28 )<ref>جن 26-28</ref>
مفاد ایه شریفه فوق این است که خداوند متعال جهت صیانت وحی الهی از نفوذ شیاطین انسی و جنی ، فرشتگانی را بعنوان مراقب و محافظ رسول وحی – جبرئیل – در اطرافش قرار داده تا پیام الهی بی کم و کاست به بندگانش ابلاغ گردیده و اصالت وحی مورد خدشه قرار نگیرد .
مفاد ایه شریفه فوق این است که خداوند متعال جهت صیانت وحی الهی از نفوذ شیاطین انسی و جنی ، فرشتگانی را بعنوان مراقب و محافظ رسول وحی – جبرئیل – در اطرافش قرار داده تا پیام الهی بی کم و کاست به بندگانش ابلاغ گردیده و اصالت وحی مورد خدشه قرار نگیرد .


واژه "رصدا "در ایه مذکور به معنای مراقب و محافظ بوده و مراد از ان فرشتگانی هستند که از جهات مختلف – من بین یدیه و من خلفه – همراه رسول و  امین وحی الهی هستند.  
واژه "رصدا "در ایه مذکور به معنای مراقب و محافظ بوده و مراد از ان فرشتگانی هستند که از جهات مختلف – من بین یدیه و من خلفه – همراه رسول و  امین وحی الهی هستند.  
بنابر این اگر وحی قرانی را نوعی مکاشفه درونی پیامبر بدانیم نیازی به اینهمه فرشتگان نیست تا امین و رسول وحی را از تمام جوانب مراقبت کنند.
بنابر این اگر وحی قرانی را نوعی مکاشفه درونی پیامبر بدانیم نیازی به اینهمه فرشتگان نیست تا امین و رسول وحی را از تمام جوانب مراقبت کنند.


د- در خواست معجزه  
د- در خواست معجزه  


از ایات متعدد قران کریم و نیز تاریخ حیات انبیای الهی استفاده می شود که مخالفین انبیای الهی از انان می خواستند جهت اثبات صدق در ادعای خویش مبنی بر ارتباط با عالم غیب معجزه یا امر خارق العاده ای را به انان نشان دهند نظیرمعجزاتی که از ابراهیم ع ،صالح ،هود و ...در خواست نمودند.
از ایات متعدد قران کریم و نیز تاریخ حیات انبیای الهی استفاده می شود که مخالفین انبیای الهی از انان می خواستند جهت اثبات صدق در ادعای خویش مبنی بر ارتباط با عالم غیب معجزه یا امر خارق العاده ای را به انان نشان دهند نظیرمعجزاتی که از ابراهیم ع ،صالح ،هود و ...در خواست نمودند.
در اینجا می گوئیم اگر نبوت همان کشف باطنی و محصول ریاضت های معنوی انبیای الهی بوده و وحی از درون انان تراوش نموده است در خواست معجزه از انان امری بی معنا خواهد بود.  
در اینجا می گوئیم اگر نبوت همان کشف باطنی و محصول ریاضت های معنوی انبیای الهی بوده و وحی از درون انان تراوش نموده است در خواست معجزه از انان امری بی معنا خواهد بود.  


ذ-دشمنی یهود با جبرائیل  
ذ-دشمنی یهود با جبرائیل  


از ایه شریفه 97سوره بقره استفاده می شود که یهودیان با جبرئیل که وحی قرانی را بر پیامبر ابلاغ می نمود عداوت داشتند :
از ایه شریفه 97سوره بقره استفاده می شود که یهودیان با جبرئیل که وحی قرانی را بر پیامبر ابلاغ می نمود عداوت داشتند :


 
قُلْ مَنْ كَانَ عَدُوًّا لِجِبْرُِیلَ فَإِنَّهُ نَزَّلَهُ عَلَى قَلْبِكَ بِإِذْنِ اللَّهِ مُصَدِّقًا لِمَا بَُیْنَ ُیَدَُیْهِ وَهُدًى وَبُشْرَى لِلْمُؤْمِنُِینَ <ref>بقره 97</ref>  
قُلْ مَنْ كَانَ عَدُوًّا لِجِبْرِيلَ فَإِنَّهُ نَزَّلَهُ عَلَى قَلْبِكَ بِإِذْنِ اللَّهِ مُصَدِّقًا لِمَا بَيْنَ يَدَيْهِ وَهُدًى وَبُشْرَى لِلْمُؤْمِنِينَ <ref>بقره 97</ref>  
 


سبب عداوت یهود با جبرئیل ان بود که از منظر انان جبرئیل همیشه دستورهای سخت نظیر جنگ و جهاد را می اورد بخلاف میکائیل که همیشه دستورهای ساده و راحت را از ناحیه خداوند نازل می کند.  
سبب عداوت یهود با جبرئیل ان بود که از منظر انان جبرئیل همیشه دستورهای سخت نظیر جنگ و جهاد را می اورد بخلاف میکائیل که همیشه دستورهای ساده و راحت را از ناحیه خداوند نازل می کند.  


نکته مهمی که از ایه مذکور در ارتباط با موضوع بدست می اید این است که یهودیان با جبرئیل به عنوان یک موجود اسمانی و غیبی که وحی الهی را نازل می کند عداوت داشتند نه با روان پاک پیامبر؛ اگرنبوت همان تجربه دینی و معنوی پیامبر ص است و جبرئیل نیز موجود خارجی نبوده و تنها در قوه خیال پیامبرص مجسم شده است عداوت یهود با چنین موجودخیالی بی معنا خواهد بود .  
نکته مهمی که از ایه مذکور در ارتباط با موضوع بدست می اید این است که یهودیان با جبرئیل به عنوان یک موجود اسمانی و غیبی که وحی الهی را نازل می کند عداوت داشتند نه با روان پاک پیامبر؛ اگرنبوت همان تجربه دینی و معنوی پیامبر ص است و جبرئیل نیز موجود خارجی نبوده و تنها در قوه خیال پیامبرص مجسم شده است عداوت یهود با چنین موجودخیالی بی معنا خواهد بود .  


==مشخصات وحی قرانی از زبان روایات==  
==مشخصات وحی قرانی از زبان روایات==  


طبق روایات متعددی که در منابع روائی امده است پیامبر ص به هنگام نزول وحی در وضعیتی خاص قرار داشت که با حالات دیگرش کاملا متفاوت بود . گاه سنگینی نزول وحی بگونه ای بود که رخسار مبارکشان دگرگون می شد .
طبق روایات متعددی که در منابع روائی امده است پیامبر ص به هنگام نزول وحی در وضعیتی خاص قرار داشت که با حالات دیگرش کاملا متفاوت بود . گاه سنگینی نزول وحی بگونه ای بود که رخسار مبارکشان دگرگون می شد .


در انیجا برخی از حالات ان حضرت را بر اساس روایت بیان می کنیم:
در انیجا برخی از حالات ان حضرت را بر اساس روایت بیان می کنیم:


- دریافت وحی در یک گفتگوی عادی چون سخن گفتن دو مرد با هم  
- دریافت وحی در یک گفتگوی عادی چون سخن گفتن دو مرد با هم  


- شنیدن بانگ جرس و یا اوای کوبیدن دو فلز به هم ویا صدای زنبور عسل  
- شنیدن بانگ جرس و یا اوای کوبیدن دو فلز به هم ویا صدای زنبور عسل  


- در اغاز پیامبر به هنگام دریافت وحی زبان خو را تند و سریع به ایات الهی وحی شده می گرداند که دستور رسید در این کار عجله نکند .
- در اغاز پیامبر به هنگام دریافت وحی زبان خو را تند و سریع به ایات الهی وحی شده می گرداند که دستور رسید در این کار عجله نکند .


- در یافت وحی به شکل دمیدن در ذهن و عقل  
- در یافت وحی به شکل دمیدن در ذهن و عقل  


- گاهی حال التهاب و بر افروختگی داشت که برای تسکین ایشان را با اب سرد شستشو می دادند و او را می پوشاندند.  
- گاهی حال التهاب و بر افروختگی داشت که برای تسکین ایشان را با اب سرد شستشو می دادند و او را می پوشاندند.  


- یا چنان گرم می شد که عرق از سر و پیشانی مبارکش می ریخت .
- یا چنان گرم می شد که عرق از سر و پیشانی مبارکش می ریخت .


- گاهی با پارچه ای سر یا بدن را می پوشاند.
- گاهی با پارچه ای سر یا بدن را می پوشاند.


- زمانی رنگ رخسارش به قرمزی و یا کبودی می زد  
- زمانی رنگ رخسارش به قرمزی و یا کبودی می زد  


- وقتی هم خواب الوده می نمود یا به اغماء و غش دچار می شد  
- وقتی هم خواب الوده می نمود یا به اغماء و غش دچار می شد  


- هنگامی هم نگاه به اسمان و جوانب خود می دوخت و سری تکان می داد و یا سر را به پایین می انداخت.  
- هنگامی هم نگاه به اسمان و جوانب خود می دوخت و سری تکان می داد و یا سر را به پایین می انداخت.  


- گاه رنج شدیدی تحمل می کرد ولی زمانی هم سبک تربود.  
- گاه رنج شدیدی تحمل می کرد ولی زمانی هم سبک تربود.  


- وقتی چنان سنگین می شد که چارپائی که سواربود از رفتن باز می ماند و یا با زانو به پیش گردن چارپا می زد ویا زانوئی که زیر پایش قرار گرفته بود بشدت فشرده می شد.
- وقتی چنان سنگین می شد که چارپائی که سواربود از رفتن باز می ماند و یا با زانو به پیش گردن چارپا می زد ویا زانوئی که زیر پایش قرار گرفته بود بشدت فشرده می شد.


- گاهی دچار سر درد می شد  <ref>رک به: تاریخ قران  تالیف محمود رامیار ص 108-109</ref>  
- گاهی دچار سر درد می شد  <ref>رک به: تاریخ قران  تالیف محمود رامیار ص 108-109</ref>  


خط ۳۴۳: خط ۲۸۱:


==نگاهی به گفتار قائلان به نفسی بود ن وحی قرانی==  
==نگاهی به گفتار قائلان به نفسی بود ن وحی قرانی==  


برغم صدها ایه و روایتی که بر قدسی بودن قران و استقلال ان از وجود پیامبر دارد برخی همچنان قران را تبلور شخصت باطنی و معنوی پیامبر ص دانسته منشا ان را نفسی قدسی پیامبرمی دانند .  
برغم صدها ایه و روایتی که بر قدسی بودن قران و استقلال ان از وجود پیامبر دارد برخی همچنان قران را تبلور شخصت باطنی و معنوی پیامبر ص دانسته منشا ان را نفسی قدسی پیامبرمی دانند .  


هر چند گفتار کسانی که با چنین نگرشی به قران می نگرند با یکدیگر تفاوتهائی دارد اما همگی شان به رغم انکه پیامبر ص را فردی صادق می دانند در این جهت مشترکند که در وحی پیامبران هیچگونه ارتباطی بصورت مستقیم با عالم غیب وجود نداشته و قران نیز مجموعه ای از الهاماتی است که از ضمیر باطنی پیامبر به او افاضه می گردد.
هر چند گفتار کسانی که با چنین نگرشی به قران می نگرند با یکدیگر تفاوتهائی دارد اما همگی شان به رغم انکه پیامبر ص را فردی صادق می دانند در این جهت مشترکند که در وحی پیامبران هیچگونه ارتباطی بصورت مستقیم با عالم غیب وجود نداشته و قران نیز مجموعه ای از الهاماتی است که از ضمیر باطنی پیامبر به او افاضه می گردد.


پیامبر نیز در اثر این الهامات درونی و باورهای باطنی اش گمان می کند که فرشته وحی براو نازل شده و ایات الهی را بر او تلاوت نموده است. طبق این دیدگاه قران نیز همانند سائر کتابهای بشری بوده و امکان بروز خطا نیز در ان وجود خواهد داشت.  
پیامبر نیز در اثر این الهامات درونی و باورهای باطنی اش گمان می کند که فرشته وحی براو نازل شده و ایات الهی را بر او تلاوت نموده است. طبق این دیدگاه قران نیز همانند سائر کتابهای بشری بوده و امکان بروز خطا نیز در ان وجود خواهد داشت.  


باید گفت نگاهی اجمالی به تاریخ صدر اسلام نشان می دهد که این نوع نگرش به قران نخستین بار توسط عده ای از مخالفین پیامبر ص مطرح گردید.
باید گفت نگاهی اجمالی به تاریخ صدر اسلام نشان می دهد که این نوع نگرش به قران نخستین بار توسط عده ای از مخالفین پیامبر ص مطرح گردید.


یکی از ایاتی که بیانگر بشری خواندن قران توسط مخالفین پیامبر می باشد به شرح ذیل است :  
یکی از ایاتی که بیانگر بشری خواندن قران توسط مخالفین پیامبر می باشد به شرح ذیل است :  
إِنَّهُ فَكَّرَ وَقَدَّرَ ( 18 ) فَقُتِلَ كَيْفَ قَدَّرَ ( 19 ) ثُمَّ قُتِلَ كَيْفَ قَدَّرَ ( 20 ) ثُمَّ نَظَرَ ( 21 ) ثُمَّ عَبَسَ وَبَسَرَ ( 22 ) ثُمَّ أَدْبَرَ وَاسْتَكْبَرَ ( 23 ) فَقَالَ إِنْ هَذَا إِلَّا سِحْرٌ يُؤْثَرُ ( 24 ) إِنْ هَذَا إِلَّا قَوْلُ الْبَشَرِ ( 25 )<ref>مدثر 18-25</ref>
إِنَّهُ فَكَّرَ وَقَدَّرَ ( 18 ) فَقُتِلَ كَُیْفَ قَدَّرَ ( 19 ) ثُمَّ قُتِلَ كَُیْفَ قَدَّرَ ( 20 ) ثُمَّ نَظَرَ ( 21 ) ثُمَّ عَبَسَ وَبَسَرَ ( 22 ) ثُمَّ أَدْبَرَ وَاسْتَكْبَرَ ( 23 ) فَقَالَ إِنْ هَذَا إِلَّا سِحْرٌ ُیُؤْثَرُ ( 24 ) إِنْ هَذَا إِلَّا قَوْلُ الْبَشَرِ ( 25 )<ref>مدثر 18-25</ref>


در این ایه شریفه که مربوط به یکی از نقشه های شوم دشمنان در بی اعتبار نمودن قران بعنوان وحی الهی است از شخص ولیدبن مغیره مخزومی یاد شده است که بعد از تفکر زیاد و طرح های گوناگون سر انجام به این نتیجه رسید که قران را سخن بشری همانند خود و پیامبر را نیزساحری همانند ساحران که با گفتار و کردارشان مردم را می فریبد بنامد.  
در این ایه شریفه که مربوط به یکی از نقشه های شوم دشمنان در بی اعتبار نمودن قران بعنوان وحی الهی است از شخص ولیدبن مغیره مخزومی یاد شده است که بعد از تفکر زیاد و طرح های گوناگون سر انجام به این نتیجه رسید که قران را سخن بشری همانند خود و پیامبر را نیزساحری همانند ساحران که با گفتار و کردارشان مردم را می فریبد بنامد.  


تاکیدات مکرر قران در اهمیت نقشه شوم این شخص شاید به دلیل تاثیر زیادی بود که این طرح در گمراهی مردم داشت : فقتل کیف قدر ثم قتل کیف قدر
تاکیدات مکرر قران در اهمیت نقشه شوم این شخص شاید به دلیل تاثیر زیادی بود که این طرح در گمراهی مردم داشت : فقتل کیف قدر ثم قتل کیف قدر


باید گفت متاسفانه شبیه این نوع  نگرش در اعصار بعد به شکلهای گوناگون در بین برخی از اندیشمندان مطرح گردیده است. در عصر حاضر نیز همین نگاه توسط عده ای از روشنفکران مسلمان اظهار شده است.
باید گفت متاسفانه شبیه این نوع  نگرش در اعصار بعد به شکلهای گوناگون در بین برخی از اندیشمندان مطرح گردیده است. در عصر حاضر نیز همین نگاه توسط عده ای از روشنفکران مسلمان اظهار شده است.


بنابر نقل صاحب تفسیر المنار در عصر اخیر این دیدگاه توسط خاور شناس معروف : مونتیه بیان گردید و انگاه توسط امیل درمنگام پژوهشگر فرانسوی در کتاب زندگی محمد ص شرح و بسط یافت <ref>الوحی المحمدی ص 43-44تالیف محمد رشید رضا القاهره 1421</ref>
بنابر نقل صاحب تفسیر المنار در عصر اخیر این دیدگاه توسط خاور شناس معروف : مونتیه بیان گردید و انگاه توسط امیل درمنگام پژوهشگر فرانسوی در کتاب زندگی محمد ص شرح و بسط یافت <ref>الوحی المحمدی ص 43-44تالیف محمد رشید رضا القاهره 1421</ref>


مولف کتاب بسط تجربه نبوی که از طرفداران جدی این نظریه است در این رابطه می نویسد :  
مولف کتاب بسط تجربه نبوی که از طرفداران جدی این نظریه است در این رابطه می نویسد :  


...شاعر با شاعری شاعرتر می شود و سخنران با سخنرانی سخنرانتر و این امر در هر تجربه ا ی جاری است ...پیامبر ص نیز که همه سرمایه اش شخصتش بود این شخصیت محل و موجد و قابل و فاعل تجارب دینی و وحیی بود و بسطی که در شخصیت او می افتاد  به بسط تجربه –وبالعکس- منتهی می شد و لذا وحی تابع او بود نه او تابع وحی . .... و به حکم "وما رمیت اذرمیت و لکن الله رمی" کلامش حق بود؛ او نه تابع جبرئیل که جبرئیل تابع او بود و ملک را او نازل می کرد و در جائی هم که می خواست و می توانست از او در می گذشت  <ref>بسط تجربه نبوی ص 13-14
...شاعر با شاعری شاعرتر می شود و سخنران با سخنرانی سخنرانتر و این امر در هر تجربه ا ی جاری است ...پیامبر ص نیز که همه سرمایه اش شخصتش بود این شخصیت محل و موجد و قابل و فاعل تجارب دینی و وحیی بود و بسطی که در شخصیت او می افتاد  به بسط تجربه –وبالعکس- منتهی می شد و لذا وحی تابع او بود نه او تابع وحی . .... و به حکم "وما رمیت اذرمیت و لکن الله رمی" کلامش حق بود؛ او نه تابع جبرئیل که جبرئیل تابع او بود و ملک را او نازل می کرد و در جائی هم که می خواست و می توانست از او در می گذشت  <ref>بسط تجربه نبوی ص 13-14
خط ۳۸۰: خط ۳۰۷:


ایشان در مصاحبه اش با رادیو هلند می گوید :  
ایشان در مصاحبه اش با رادیو هلند می گوید :  


وحی الهام است ؛ این همان تجربه ای است که شاعران و عارفان دارند هر چند پیامبراین را در سطح بالاتری تجربه می کنند. در روزگار مدرن ما وحی را با استفاده از استعاره شعر می فهمیم چنانکه یکی از فیلسوفان مسلمان گفته است وحی بالاترین درجه شعر است <ref>مصاحبه دکتر سروش با رادیو هلند به نقل از سایت افتاب نیوز شنبه 4خرداد 1387 </ref>
وحی الهام است ؛ این همان تجربه ای است که شاعران و عارفان دارند هر چند پیامبراین را در سطح بالاتری تجربه می کنند. در روزگار مدرن ما وحی را با استفاده از استعاره شعر می فهمیم چنانکه یکی از فیلسوفان مسلمان گفته است وحی بالاترین درجه شعر است <ref>مصاحبه دکتر سروش با رادیو هلند به نقل از سایت افتاب نیوز شنبه 4خرداد 1387 </ref>
خط ۳۸۹: خط ۳۱۵:
پیامبر درست مانند یک شاعر احساس می کند که نیرویی بیرونی او را در اختیار گرفته است اما در واقع یا حتی بالاتر از ان در همان حال شخص پیامبر همه چیز است :افریننده و تولید کننده؛ بحث در باره این که این الهام از درون است یا از بیرون حقیقتا اینجا موضوعیتی ندارد چون در سطح وحی تفاوت و تمایزی میان درون و برون نیست <ref>همان</ref>
پیامبر درست مانند یک شاعر احساس می کند که نیرویی بیرونی او را در اختیار گرفته است اما در واقع یا حتی بالاتر از ان در همان حال شخص پیامبر همه چیز است :افریننده و تولید کننده؛ بحث در باره این که این الهام از درون است یا از بیرون حقیقتا اینجا موضوعیتی ندارد چون در سطح وحی تفاوت و تمایزی میان درون و برون نیست <ref>همان</ref>


امیل در منگام فرانسوی نیز دیدگاهش در باره پیامبرص چنین است :  
امیل در منگام فرانسوی نیز دیدگاهش در باره پیامبرص چنین است :  


عقل درونی محمد و یا به تعبیر امروز شخصیت باطنی او به بی پایگی شرک پی برده بود . اوبرای رسیدن به مقام نبوت به پرستش خدا پرداخت و در غار حرا برای عبادت خلوت نمود و در انجا ایمان و وجدان او به درجه ای بلند رسید و افق افکارش وسیع و دید بصیرتش دو چندان شد.
عقل درونی محمد و یا به تعبیر امروز شخصیت باطنی او به بی پایگی شرک پی برده بود . اوبرای رسیدن به مقام نبوت به پرستش خدا پرداخت و در غار حرا برای عبادت خلوت نمود و در انجا ایمان و وجدان او به درجه ای بلند رسید و افق افکارش وسیع و دید بصیرتش دو چندان شد.


در این مرحله انچنان نیرومند شد که برای هدایت مردم شایستگی پیدا کرد او پیوسته در فکر و اندیشه بود تا انگاه که یقین کرد : این همان پیامبری می باشد که خداوند او را برای هدایت بشربر انگیخته است.
در این مرحله انچنان نیرومند شد که برای هدایت مردم شایستگی پیدا کرد او پیوسته در فکر و اندیشه بود تا انگاه که یقین کرد : این همان پیامبری می باشد که خداوند او را برای هدایت بشربر انگیخته است.


این اگاهیها بر او چنان وانمود می شد که از اسمان بر او نازل می شود و این خطاب را خداوند بوسیله جبرئیل برای او می فرستد <ref>الوحی المحمدی ص 78-92؛لازم به ذکر است که گفتار امیل درمنگام به نقل مولف کتاب الوحی المحمدی از ده مقدمه تشکیل شده است که ما خلاصه انرا در اینجا از ترجمه ایه الله جعفر سبحانی که در جوابیه ایشان به گفتار عبدالکریم سروش نقل شده ذکر نموده ایم  .</ref>
این اگاهیها بر او چنان وانمود می شد که از اسمان بر او نازل می شود و این خطاب را خداوند بوسیله جبرئیل برای او می فرستد <ref>الوحی المحمدی ص 78-92؛لازم به ذکر است که گفتار امیل درمنگام به نقل مولف کتاب الوحی المحمدی از ده مقدمه تشکیل شده است که ما خلاصه انرا در اینجا از ترجمه ایه الله جعفر سبحانی که در جوابیه ایشان به گفتار عبدالکریم سروش نقل شده ذکر نموده ایم  .</ref>


فرید وجدی نیز در دائره المعارفش همین عقیده را از منظر اندیشمندان غربی نسبت به مطلق وحی و پیامهای الهی به پیامبران بیان می کند <ref>دائره المعارف فرید وجد ی ج 10ذیل عنوان وحی ص 712-720</ref>  
فرید وجدی نیز در دائره المعارفش همین عقیده را از منظر اندیشمندان غربی نسبت به مطلق وحی و پیامهای الهی به پیامبران بیان می کند <ref>دائره المعارف فرید وجد ی ج 10ذیل عنوان وحی ص 712-720</ref>  


==منشا پیدایش دیدگاه قائلین به وحی نفسی==  
==منشا پیدایش دیدگاه قائلین به وحی نفسی==  


به نظر می رسد برخی از عواملی که منشا گرایش عده ای به چنین نگرشی در زمینه وحی قرانی گردیده  و انهمه دلائل قرانی و روائی روشن در نفی وحی نفسی از منظرشان نادیده گرفته شده است عبارت است از :  
به نظر می رسد برخی از عواملی که منشا گرایش عده ای به چنین نگرشی در زمینه وحی قرانی گردیده  و انهمه دلائل قرانی و روائی روشن در نفی وحی نفسی از منظرشان نادیده گرفته شده است عبارت است از :  


===الف – عجز از حل شبهه در کیفیت تکلم الهی با بشر :===
===الف – عجز از حل شبهه در کیفیت تکلم الهی با بشر :===


از جمله سئوالاتی که همیشه برای متفکرین در ادیان الهی مطرح بوده است این است که چگونه ممکن است بشر مادی و محدود با خداوندی که منزه از ماده و مادیات است ارتباط کلامی برقرار کند؟ بعلاوه انکه انسان به دلیل انکه موجودی حادث است چگونه ممکن است خداوند قدیم با او تکلم نماید ؟
از جمله سئوالاتی که همیشه برای متفکرین در ادیان الهی مطرح بوده است این است که چگونه ممکن است بشر مادی و محدود با خداوندی که منزه از ماده و مادیات است ارتباط کلامی برقرار کند؟ بعلاوه انکه انسان به دلیل انکه موجودی حادث است چگونه ممکن است خداوند قدیم با او تکلم نماید ؟
خط ۴۲۶: خط ۳۴۴:


===ب- عجز از حل تعارض ظاهری برخی ایات با مسائل علمی===
===ب- عجز از حل تعارض ظاهری برخی ایات با مسائل علمی===


این گروه به دلیل تاثیر پذیری از گسترش روز افزون علوم تجربی و تعارض بدوی برخی از قوانین ان با ظواهر برخی از ایات ، قران را تراوش فکر پیامبر ص دانسته تابه قول خود این مشکل را نیز حل کنند و بگویند : قسمت خطاهای قران و ایات معارض با اصول علمی مربوط به طبیعت بشری بودن پیامبر بوده و بخش های متعالی و غیر معارض قران نشات گرفته از تخیلات واقع بینانه ان حضرت می باشد<ref>پاسخ دوم دکتر سروش به ایه الله جعفر سبحانی تحت عنوان : طوطی و زنبور اردیبهشت 1387 نقل از سایت دکتر سروش</ref>  
این گروه به دلیل تاثیر پذیری از گسترش روز افزون علوم تجربی و تعارض بدوی برخی از قوانین ان با ظواهر برخی از ایات ، قران را تراوش فکر پیامبر ص دانسته تابه قول خود این مشکل را نیز حل کنند و بگویند : قسمت خطاهای قران و ایات معارض با اصول علمی مربوط به طبیعت بشری بودن پیامبر بوده و بخش های متعالی و غیر معارض قران نشات گرفته از تخیلات واقع بینانه ان حضرت می باشد<ref>پاسخ دوم دکتر سروش به ایه الله جعفر سبحانی تحت عنوان : طوطی و زنبور اردیبهشت 1387 نقل از سایت دکتر سروش</ref>  
خط ۴۸۴: خط ۴۰۱:
3-برخی از عوامل  پیدایش نظریه  وحی نفسی عبارتند از : عجز از حل شبهه در کیفیت تکلم الهی با بشر ؛  عجز از حل شبهه در کیفیت تکلم الهی با بشر
3-برخی از عوامل  پیدایش نظریه  وحی نفسی عبارتند از : عجز از حل شبهه در کیفیت تکلم الهی با بشر ؛  عجز از حل شبهه در کیفیت تکلم الهی با بشر


== پانویس ==
==پانویس==
<br />
<br />
[[رده: مقالات]]
[[رده: مقالات]]
Writers، confirmed، مدیران
۸۷٬۷۷۵

ویرایش