۸۷٬۸۹۲
ویرایش
جز (Hadifazl صفحهٔ نقش يهود در تحريف تورات از منظر قرآن را به نقش یهود در تحریف تورات از منظر قرآن منتقل کرد: جایگزینی متن - 'ي' به 'ی') |
جز (جایگزینی متن - 'ي' به 'ی') |
||
خط ۲۵: | خط ۲۵: | ||
گاهى مقصد و معنى یك شخص یعنى روحیه و افكار او تحریف مىشود ، یعنى یك شخصیت بر خلاف آنچه هست معرفى مىشود ، و این یك نوع تحریف معنوى است ، كما اینكه تحریف در نفس خود كه در قرآن « تدسیس » خوانده شده – وقد خاب من دسیها- از نوع تحریف [ معنوى ] است .به هر حال تحریف گاهى در عبارت است و گاهى در شخص و گاهى در حادثه . تحریف در حادثه این است كه یا در كیفیت آن كم یا زیاد شود و یا در تفسیر و توجیه آن كم و زیاد شود . اول ، شبیه تحریف لفظ و قالب و ظاهر است و دوم از قبیل تحریف روح و معنى و باطن است . و تحریف باطن بیشتر شبیه به مسخ است كه دگرگونى و تغییر ماهیت مىآورد و قلب مىكند حقیقت را از بعضى تحریفات [ معنوى ] <ref> | گاهى مقصد و معنى یك شخص یعنى روحیه و افكار او تحریف مىشود ، یعنى یك شخصیت بر خلاف آنچه هست معرفى مىشود ، و این یك نوع تحریف معنوى است ، كما اینكه تحریف در نفس خود كه در قرآن « تدسیس » خوانده شده – وقد خاب من دسیها- از نوع تحریف [ معنوى ] است .به هر حال تحریف گاهى در عبارت است و گاهى در شخص و گاهى در حادثه . تحریف در حادثه این است كه یا در كیفیت آن كم یا زیاد شود و یا در تفسیر و توجیه آن كم و زیاد شود . اول ، شبیه تحریف لفظ و قالب و ظاهر است و دوم از قبیل تحریف روح و معنى و باطن است . و تحریف باطن بیشتر شبیه به مسخ است كه دگرگونى و تغییر ماهیت مىآورد و قلب مىكند حقیقت را از بعضى تحریفات [ معنوى ] <ref>یادداشتهای استاد مطهری ج 2ص :84 | ||
</ref> | </ref> | ||
خط ۳۱: | خط ۳۱: | ||
تحریف اختصاص به تحریف لفظی نداشته بلكه تفسیر و تحلیل های ناصواب و باطل از متون كتاب مقدس را نیز شامل می گردد چنانكه در عصر كنونی اهل بدعت بدین طریق بر اثبات مذاهبشان به قران استشهاد می كنند.<ref> | تحریف اختصاص به تحریف لفظی نداشته بلكه تفسیر و تحلیل های ناصواب و باطل از متون كتاب مقدس را نیز شامل می گردد چنانكه در عصر كنونی اهل بدعت بدین طریق بر اثبات مذاهبشان به قران استشهاد می كنند.<ref>مفاتیح الغیب ج10 ص 95</ref> | ||
خط ۴۹: | خط ۴۹: | ||
[[محمد جواد مغنیه]] نیز در تفسیر الكاشف می نویسد : هیچ قومی در تاریخ سرسخت تر از یهود در برابر حقیقت دیده نشده است دشمنی انان با حقیقت بیش از دیگران بوده و تا كنون استمرار دارد. یهود رمز هر شری در تاریخ شناخته شده است بگونه ای كه درعصر حاضر هر دولت استعمارگر جهت نیل به اهداف پلیدش در به ذلت كشاندن جوامع بشری به اسرائیل كه نماد هر شری است پناه می برد.<ref> | [[محمد جواد مغنیه]] نیز در تفسیر الكاشف می نویسد : هیچ قومی در تاریخ سرسخت تر از یهود در برابر حقیقت دیده نشده است دشمنی انان با حقیقت بیش از دیگران بوده و تا كنون استمرار دارد. یهود رمز هر شری در تاریخ شناخته شده است بگونه ای كه درعصر حاضر هر دولت استعمارگر جهت نیل به اهداف پلیدش در به ذلت كشاندن جوامع بشری به اسرائیل كه نماد هر شری است پناه می برد.<ref>تفسیر الكاشف، ج2، ص: 338</ref> | ||
خط ۵۶: | خط ۵۶: | ||
إِنَّ الَّذِینَ یَكْتُمُونَ مَا أَنْزَلْنَا مِنَ الْبَیِّنَاتِ وَالْهُدَىٰ مِنْ بَعْدِ مَا بَیَّنَّاهُ لِلنَّاسِ فِی الْكِتَابِ ۙ أُولَٰئِكَ یَلْعَنُهُمُ اللَّهُ وَیَلْعَنُهُمُ اللَّاعِنُونَ <ref>بقره : 159</ref> | إِنَّ الَّذِینَ یَكْتُمُونَ مَا أَنْزَلْنَا مِنَ الْبَیِّنَاتِ وَالْهُدَىٰ مِنْ بَعْدِ مَا بَیَّنَّاهُ لِلنَّاسِ فِی الْكِتَابِ ۙ أُولَٰئِكَ یَلْعَنُهُمُ اللَّهُ وَیَلْعَنُهُمُ اللَّاعِنُونَ <ref>بقره : 159</ref> | ||
شان نزول : | شان نزول : | ||
در تفسیر مجمع البیان امده است كه مراد از موصول – الذین – ، علمای یهود و نصارا می باشند كه اخبار مرتبط با رسالت پیامبر اكرم ص را كه در كتب مقدس شان وجود داشت از مردم خود كتمان نمودند ؛ اما قول اقوی این است كه شامل همه كتمان كنندگان حقیقت می گردد. <ref>مجمع | در تفسیر مجمع البیان امده است كه مراد از موصول – الذین – ، علمای یهود و نصارا می باشند كه اخبار مرتبط با رسالت پیامبر اكرم ص را كه در كتب مقدس شان وجود داشت از مردم خود كتمان نمودند ؛ اما قول اقوی این است كه شامل همه كتمان كنندگان حقیقت می گردد. <ref>مجمع البیان ج 1ص 446</ref> | ||
در تفسیر روح البیان نیز امده است كه ایه مذكور گرچه شان نزولش عالمان یهودی شده است اما نمی توان انرا مختص به انان دانست از اینرو بر اساس ایه همه كسانی كه كتمان حقیقت نموده و مردم را در جهل و نااگاهی نسبت به حقائق دینی قرار می دهند مشمول لعنت الهی و همه لعنت كنندگان خواهند بود .<ref> | در تفسیر روح البیان نیز امده است كه ایه مذكور گرچه شان نزولش عالمان یهودی شده است اما نمی توان انرا مختص به انان دانست از اینرو بر اساس ایه همه كسانی كه كتمان حقیقت نموده و مردم را در جهل و نااگاهی نسبت به حقائق دینی قرار می دهند مشمول لعنت الهی و همه لعنت كنندگان خواهند بود .<ref>تفسیر روح البیان ج1 ص 265</ref> | ||
فخر رازی نیز تعمیم را از ایه" كتمان "استنباط نموده و می نویسد : أن اللفظ عام و العارض الموجود، و هو نزوله عند سبب معین لا یقتضی الخصوص على ما ثبت فی أصول الفقه أن العبرة بعموم اللفظ لابخصوص السبب.<ref> | فخر رازی نیز تعمیم را از ایه" كتمان "استنباط نموده و می نویسد : أن اللفظ عام و العارض الموجود، و هو نزوله عند سبب معین لا یقتضی الخصوص على ما ثبت فی أصول الفقه أن العبرة بعموم اللفظ لابخصوص السبب.<ref>مفاتیح الغیب، ج4، ص 140</ref> | ||
خط ۷۴: | خط ۷۴: | ||
ایشان در جمع بین فقره " یَكْتُمُونَ مَا أَنْزَلْنَا مِنَ الْبَیِّنَاتِ وَالْهُدَى"ٰ و فقره " مِنْ بَعْدِ مَا بَیَّنَّاهُ لِلنَّاسِ فِی الْكِتَابِ "ۙمی نویسد : | ایشان در جمع بین فقره " یَكْتُمُونَ مَا أَنْزَلْنَا مِنَ الْبَیِّنَاتِ وَالْهُدَى"ٰ و فقره " مِنْ بَعْدِ مَا بَیَّنَّاهُ لِلنَّاسِ فِی الْكِتَابِ "ۙمی نویسد : | ||
از انجا كه رسالت عالمان اگاهی بخشیدن به مردم بوده و حقائق توسط انان برای مردم تبیین خواهد شد بنابراین كوتاهی انان در ایفای این رسالت سبب تثبیت مردم درجهالت شان خواهد بود . در ایه شریفه نیز مراد از كتمان ایات از مردم- یكتمون ما انزلنا- بعد از تبیین حقائق برای انان – من بعد ما بیناه للناس - ان است كه عالمان یهودی از انجا كه خود عالم به حقائق كتاب اسمانی- از جمله ظهور پیامبرخاتم ص - بودند می بایست انرا در معرض دید همگان قرار داده و برای انان تبیین نمایند اما اینان بدلیل كتمانشان سبب دور شدن مردم از حقائق گردیدند كه لازمه ان بروز تشتت و اختلافات دینی و فرقه ای بود . <ref> | از انجا كه رسالت عالمان اگاهی بخشیدن به مردم بوده و حقائق توسط انان برای مردم تبیین خواهد شد بنابراین كوتاهی انان در ایفای این رسالت سبب تثبیت مردم درجهالت شان خواهد بود . در ایه شریفه نیز مراد از كتمان ایات از مردم- یكتمون ما انزلنا- بعد از تبیین حقائق برای انان – من بعد ما بیناه للناس - ان است كه عالمان یهودی از انجا كه خود عالم به حقائق كتاب اسمانی- از جمله ظهور پیامبرخاتم ص - بودند می بایست انرا در معرض دید همگان قرار داده و برای انان تبیین نمایند اما اینان بدلیل كتمانشان سبب دور شدن مردم از حقائق گردیدند كه لازمه ان بروز تشتت و اختلافات دینی و فرقه ای بود . <ref>المیزان فى تفسیر القرآن ج1 390</ref> | ||
2- بكار گیری واژه " لعنت الهی و لعنت لاعنون " - أُولئِكَ یَلْعَنُهُمُ اللَّهُ وَ یَلْعَنُهُمُ اللَّاعِنُونَ،- برای كتمان كنندگان حقیقت بیانگر شدت مبغوضیت و سخط الهی است رك به : <ref> | 2- بكار گیری واژه " لعنت الهی و لعنت لاعنون " - أُولئِكَ یَلْعَنُهُمُ اللَّهُ وَ یَلْعَنُهُمُ اللَّاعِنُونَ،- برای كتمان كنندگان حقیقت بیانگر شدت مبغوضیت و سخط الهی است رك به : <ref>المیزان فى تفسیر القرآن ج1 ص 391</ref> چون اینان با كتمان حقائق گاه سبب انحراف جمعیت عظیمی از انسانها در جوامع بشری گردیده و سرنوشت انان را تغییر می دهند نظیر تحریفاتی كه احبار و عالمان یهودی در كتاب مقدس اعمال نموده كه اثار زیانبارش بعد از قرنها تا كنون باقی است . | ||
3 - تكرار لعنت در ایه شریفه : أُولئِكَ یَلْعَنُهُمُ اللَّهُ وَ یَلْعَنُهُمُ اللَّاعِنُونَ،بیانگر اختلاف در متعلق ان می باشد بدین معنا كه مراد از لعنت الهی - یَلْعَنُهُمُ اللَّهُ-دور نمودن شخص از رحمت الهی بوده در حالی كه مراد از لعنت لاعنون، درخواست دور شدن از رحمت الهی است .<ref> | 3 - تكرار لعنت در ایه شریفه : أُولئِكَ یَلْعَنُهُمُ اللَّهُ وَ یَلْعَنُهُمُ اللَّاعِنُونَ،بیانگر اختلاف در متعلق ان می باشد بدین معنا كه مراد از لعنت الهی - یَلْعَنُهُمُ اللَّهُ-دور نمودن شخص از رحمت الهی بوده در حالی كه مراد از لعنت لاعنون، درخواست دور شدن از رحمت الهی است .<ref>المیزان فى تفسیر القرآن ج1 ص 391</ref> | ||
4- تقارن"وَ یَلْعَنُهُمُ اللَّاعِنُونَ،" با یَلْعَنُهُمُ اللَّهُ بیانگران است كه مراد از لاعنون كسانی هستند كه نفرین انها تاثیر در عذاب كتمان كنندگان حقائق دارد؛ بنابر این ملائكه، انبیاء و صالحین از مصادیق قطعی ان "لاعنون " خواهند بود . <ref> | 4- تقارن"وَ یَلْعَنُهُمُ اللَّاعِنُونَ،" با یَلْعَنُهُمُ اللَّهُ بیانگران است كه مراد از لاعنون كسانی هستند كه نفرین انها تاثیر در عذاب كتمان كنندگان حقائق دارد؛ بنابر این ملائكه، انبیاء و صالحین از مصادیق قطعی ان "لاعنون " خواهند بود . <ref>مفاتیح الغیب ج4 ص 141 ؛ مجمع البیان فى تفسیر القرآن ج1 ص 441</ref> | ||
نتیجه : ایات ذكر شده بیانگر ان است كه یهودیان جهت تحمیق مردم و عدم دسترسی انان به حقائق كتب اسمانی به تحریف انها اقدام می كردند انان جهت نیل به اهداف شومشان از شیوه های گوناگون استفاده می كردند كه از جمله انها كتمان حقائق ، قرائت ناصواب از كتاب مقدس - لیا بالسنتهم - ، تغییر ، تبدیل یا حذف برخی از كلمات كتاب مقدس– تحریف لفظی - و نیز تلبیس – بوشاندن جامه ای از تفسیر و تاویلهای باطل بر ایات كتاب مقدس – تحریف معنوی – می باشد . | نتیجه : ایات ذكر شده بیانگر ان است كه یهودیان جهت تحمیق مردم و عدم دسترسی انان به حقائق كتب اسمانی به تحریف انها اقدام می كردند انان جهت نیل به اهداف شومشان از شیوه های گوناگون استفاده می كردند كه از جمله انها كتمان حقائق ، قرائت ناصواب از كتاب مقدس - لیا بالسنتهم - ، تغییر ، تبدیل یا حذف برخی از كلمات كتاب مقدس– تحریف لفظی - و نیز تلبیس – بوشاندن جامه ای از تفسیر و تاویلهای باطل بر ایات كتاب مقدس – تحریف معنوی – می باشد . |