پرش به محتوا

عبدالرحمن السقاف: تفاوت میان نسخه‌ها

بدون خلاصۀ ویرایش
بدون خلاصۀ ویرایش
بدون خلاصۀ ویرایش
خط ۱۶: خط ۱۶:




عبدالرحمن ثقاف (۷۳۹ - ۸۱۹ هجری قمری) شیخی ثروتمند، راهنمای اجتماعی و شخصیتی برجسته در میان مردم زمان خود در حضرموت بود . کشاورزی می کرد و کارهای خیریه و مجاهدت های رفتاری از جمله مسجد سازی، تلاوت قرآن و مجالس ذکر داشت. حضور معروف به حضرت ثقاف را به او نسبت می دهند . ملقب به «السقاف» شد، زیرا در حال خود سقفی بر اولیای زمان خود بود، یعنی بر فراز آنان بود و برخاست و برای آنان مانند بام خانه شد. مدیون همه ثقاف علویان است.  
عبدالرحمن سقاف (۷۳۹ - ۸۱۹ هجری قمری) شیخی ثروتمند، راهنمای اجتماعی و شخصیتی برجسته در میان مردم زمان خود در حضرموت بود . کشاورزی می کرد و کارهای خیریه و مجاهدت های رفتاری از جمله مسجد سازی، تلاوت قرآن و مجالس ذکر داشت. حضور معروف به حضرت ثقاف را به او نسبت می دهند . ملقب به «السقاف» شد، زیرا در حال خود سقفی بر اولیای زمان خود بود، یعنی بر فراز آنان بود و برخاست و برای آنان مانند بام خانه شد. مدیون همه ثقاف علویان است.  




فهرست
=نسب=
1 درصد از
2 تولد و تربیت
3 کهنسال
4 شاگردانش
5 شرایط و کارهایش
6 حضرت ثقاف
7 از سخنان او
8 فرزندان او
9 مرگ او
10 بازبینی کننده
10.1 استناد
نسبت
عبدالرحمن بن محمد مولی آل Duwailah بن علی بن علوی AL - Ghayyar بن AL - فقیه، سرهنگ محمد بن علی بن محمد، صاحب Mirbat بن علی، Khalee، بن علوی بن محمد بن AL - علوی بن عبید الله بن احمد AL -Muhajir بن عیسی بن محمد آل -Naqib بن علی - العریضی بن جعفر الصادق بن محمد - باقر بن علی زین آل - العابدین بن آل - حسین سبط بن علی بن ابی طالب ، و علی است شوهرفاطمه دختر محمد صلی الله علیه و آله .
عبدالرحمن بن محمد مولی آل Duwailah بن علی بن علوی AL - Ghayyar بن AL - فقیه، سرهنگ محمد بن علی بن محمد، صاحب Mirbat بن علی، Khalee، بن علوی بن محمد بن AL - علوی بن عبید الله بن احمد AL -Muhajir بن عیسی بن محمد آل -Naqib بن علی - العریضی بن جعفر الصادق بن محمد - باقر بن علی زین آل - العابدین بن آل - حسین سبط بن علی بن ابی طالب ، و علی است شوهرفاطمه دختر محمد صلی الله علیه و آله .


وی بیستمین نوه رسول خدا محمد صلی الله علیه و آله و سلم است.
وی بیستمین نوه رسول خدا محمد صلی الله علیه و آله و سلم است.


تولد و تربیت  
=تولد و تربیت=
وی در سال 739 هجری قمری در شهر طارم از حضرموت به دنیا آمد و مادرش عایشه بنت ابی بکر الوراء بن احمد بن فقیه مقدم است .  تربيت او از طفوليت بود و در ميان استماع قرآن و علوم شرعي در منزل و مجالس و محافل بود و قرآن را نزد شيخ احمد بن محمد آل حافظ بود. خطیب به علوم قرآن و لحن تسلط داشت و به تمام متون فقهی و زبانی نایل شد و زود مشتاق کار خیر شد و خواندن لازم است و مرور و کسب علم به ویژه در مجالس پدرش. تمام کتب علمی در اختیار پدرش و تعدادی از شیوخ بوده است، از این رو گفته می شود که وی تقریباً توانسته است « خلاصه » و « مودب » را به تعداد کثیری از تردادهمه حفظ کند و در مجالس شرکت کند و باید گزارش آنها را ببینید پنجاه جلد در علم شرع، علاوه بر علوم دیگر، با کمال، تهذیب، تصدیق و تدقیق علم و کار با آن خواند. و بین او و شیخ بودفضل بن عبدالله با بهترین مصاحبت و محبت شدید و هماهنگی معنوی و اجتماع مکرر در مجالس فراوان برای خواندن علوم نافع.  
وی در سال 739 هجری قمری در شهر طارم از حضرموت به دنیا آمد و مادرش عایشه بنت ابی بکر الوراء بن احمد بن فقیه مقدم است .  تربيت او از طفوليت بود و در ميان استماع قرآن و علوم شرعي در منزل و مجالس و محافل بود و قرآن را نزد شيخ احمد بن محمد آل حافظ بود. خطیب به علوم قرآن و لحن تسلط داشت و به تمام متون فقهی و زبانی نایل شد و زود مشتاق کار خیر شد و خواندن لازم است و مرور و کسب علم به ویژه در مجالس پدرش. تمام کتب علمی در اختیار پدرش و تعدادی از شیوخ بوده است، از این رو گفته می شود که وی تقریباً توانسته است « خلاصه » و « مودب » را به تعداد کثیری از تردادهمه حفظ کند و در مجالس شرکت کند و باید گزارش آنها را ببینید پنجاه جلد در علم شرع، علاوه بر علوم دیگر، با کمال، تهذیب، تصدیق و تدقیق علم و کار با آن خواند. و بین او و شیخ بودفضل بن عبدالله با بهترین مصاحبت و محبت شدید و هماهنگی معنوی و اجتماع مکرر در مجالس فراوان برای خواندن علوم نافع.  


پیری
=اساتید=
عنایت شیوخ بزرگ در زندگی او تأثیر بسزایی داشت، برخی از آنها درک و دانش او را شکل دادند و از آنها استعدادها و مقدمات او گشوده شد، برای طلب علم به شیبام، دوان، وادی عماد، الغیل، بروم و عدن، و در نهایت به تاریم بازگشت. در اینجا به برخی از کسانی که از طارم و پس از آن از آنان بهره گرفتند و بهره بردند اشاره می کنیم:  
عنایت شیوخ بزرگ در زندگی او تأثیر بسزایی داشت، برخی از آنها درک و دانش او را شکل دادند و از آنها استعدادها و مقدمات او گشوده شد، برای طلب علم به شیبام، دوان، وادی عماد، الغیل، بروم و عدن، و در نهایت به تاریم بازگشت. در اینجا به برخی از کسانی که از طارم و پس از آن از آنان بهره گرفتند و بهره بردند اشاره می کنیم:  


خط ۵۴: خط ۴۲:
عمر بن سعید باجابر
عمر بن سعید باجابر
محمد بن سعید کبان
محمد بن سعید کبان
شاگردان او
 
=شاگردان=
از او شاگردانی دریافت کرد که در جامعه مهم بودند، از جمله فرزندانش، فرزندان برادرش و دیگران که مشهورترین آنها عبارتند از:  
از او شاگردانی دریافت کرد که در جامعه مهم بودند، از جمله فرزندانش، فرزندان برادرش و دیگران که مشهورترین آنها عبارتند از:  


خط ۷۹: خط ۶۸:
محمد بن سعید مغربی
محمد بن سعید مغربی
محمد بن احمد العمری
محمد بن احمد العمری
وضعیت و کار
 
=فعالیت ها=
در کتب تراجم از مجاهدت او در آغاز رفتار آمده است که در حفظ اوقات و کاهش حلال و روزه و عبادات فراوان به مقصود رسید تا جایی که پاسخش در آخر شب. در تلاوت قرآن در نمازش به مقدار دو نسخه قرآن در هر روز، هنگامی که برای تهجد نزد اهل النائر بیرون می رود، می شود و حالش بعداً در روز چهار خاتم می خواند. و چهار شب، شاگردش علی بن محمد خطیب درباره او می گوید: «شیخ عبدالرحمن این خاتم های یاد شده را چهار شب و چهار در روز، دو تا بعد از نماز صبح تا وقت ظهر می خواند. خاتمه بین ظهر و بعد از ظهر و خواندن آن در دو رکعت و پایانی بعد از نماز عصر، در شب به دلیل ایستادن زیاد، مانند استوانه ای دیده می شد. او بیش از همه از شهرت متنفر بود و به گوشه گیری و دوری از مردم تمایل داشت و ممکن بود با همراه داشتن کتاب ها و سوابق و اندکی روزی نزد قوم پیامبر خدا (ص) برود و یک ماه یا بیشتر بماند. .  
در کتب تراجم از مجاهدت او در آغاز رفتار آمده است که در حفظ اوقات و کاهش حلال و روزه و عبادات فراوان به مقصود رسید تا جایی که پاسخش در آخر شب. در تلاوت قرآن در نمازش به مقدار دو نسخه قرآن در هر روز، هنگامی که برای تهجد نزد اهل النائر بیرون می رود، می شود و حالش بعداً در روز چهار خاتم می خواند. و چهار شب، شاگردش علی بن محمد خطیب درباره او می گوید: «شیخ عبدالرحمن این خاتم های یاد شده را چهار شب و چهار در روز، دو تا بعد از نماز صبح تا وقت ظهر می خواند. خاتمه بین ظهر و بعد از ظهر و خواندن آن در دو رکعت و پایانی بعد از نماز عصر، در شب به دلیل ایستادن زیاد، مانند استوانه ای دیده می شد. او بیش از همه از شهرت متنفر بود و به گوشه گیری و دوری از مردم تمایل داشت و ممکن بود با همراه داشتن کتاب ها و سوابق و اندکی روزی نزد قوم پیامبر خدا (ص) برود و یک ماه یا بیشتر بماند. .  


خط ۸۸: خط ۷۸:
و یکی از کارهای او در سالهای پایانی عمرش این بود که در تحکیم احکام راه مدرسه حضرموت تلاش کند تا علم و کار و آداب و عبادت را در دل پیروان با رغبت به وجود آورد. منحصر به فرد بودن مکتب حضرموت به همان سبکی که فقیه مقدم برگزیده بود ، به همین دلیل او را «مقدم دوم» نامیدند.
و یکی از کارهای او در سالهای پایانی عمرش این بود که در تحکیم احکام راه مدرسه حضرموت تلاش کند تا علم و کار و آداب و عبادت را در دل پیروان با رغبت به وجود آورد. منحصر به فرد بودن مکتب حضرموت به همان سبکی که فقیه مقدم برگزیده بود ، به همین دلیل او را «مقدم دوم» نامیدند.


حضرت ثقاف
=مجلس (الحضرة) سقاف=
نزد شیوخ صوفیه مشهور است که « حضور » یکی از مجالس ذکر است که مشتمل بر حرکت مشتاقان و حاضران با وجدان و ذوق است که آنان را به اقتضای مقدمات از عادت معمول فطرت انسان بیرون می‌آورد. بخشی از آفرینش روح و رام کردن آن با ذکر و جذب شدن در آن است. شیخ عبدالرحمن ثقاف شب های پنج شنبه و دوشنبه بعد از شام در مسجد خود به نماز عصر می نشست که به آن شب اجرت می گویند. حضور آغاز می شود فاتحه، سپس ریتم خاص به شادی، پس از آن ) سبحان خود را خداوند از خداوند از شکوه توصیف آنچه ۝180 و صلح در رسولان ۝181 ستایش به خدا ، پروردگار از جهان ۝182 (  [ 37 : 180-182 ] ،) یک خدا و فرشتگان او نعمت ارسال در پیامبر : ای کسانی که ایمان ! صلح بر او و درود بر او [ 33 : 56] و سپس نور دیگری. مرثیه سرایی طبق ترتیبات معمول حضور با اشعار پیشینیان آغاز می شود و بیشتر اشعار خوانده شده به سبک حامیتی عاری از محبت و حاوی حرکت ضمیر ذوقی و پیوند دهنده شنونده با ایستگاه ها و مراتب است. از اولیای صالح و شیوخ طریقت و طارم مؤسسات و احکام معنوی آن را ذکر کرده و بعد از شیخ عبدالرحمن طریب و اشعار دیگر برای فرزندانش و برای برخی از اهل ذوق عبدالرحمن بن محمد مشعور اضافه شده است . تمام احادیث حضوری را در کتاب مخصوصی به نام «المنحل العجیب الصافی فی فضل و الکریم، حضرت شیخ عبدالرحمن الثقاف» گردآوری کرد.  
نزد شیوخ صوفیه مشهور است که « حضور » یکی از مجالس ذکر است که مشتمل بر حرکت مشتاقان و حاضران با وجدان و ذوق است که آنان را به اقتضای مقدمات از عادت معمول فطرت انسان بیرون می‌آورد. بخشی از آفرینش روح و رام کردن آن با ذکر و جذب شدن در آن است. شیخ عبدالرحمن ثقاف شب های پنج شنبه و دوشنبه بعد از شام در مسجد خود به نماز عصر می نشست که به آن شب اجرت می گویند. حضور آغاز می شود فاتحه، سپس ریتم خاص به شادی، پس از آن ) سبحان خود را خداوند از خداوند از شکوه توصیف آنچه ۝180 و صلح در رسولان ۝181 ستایش به خدا ، پروردگار از جهان ۝182 (  [ 37 : 180-182 ] ،) یک خدا و فرشتگان او نعمت ارسال در پیامبر : ای کسانی که ایمان ! صلح بر او و درود بر او [ 33 : 56] و سپس نور دیگری. مرثیه سرایی طبق ترتیبات معمول حضور با اشعار پیشینیان آغاز می شود و بیشتر اشعار خوانده شده به سبک حامیتی عاری از محبت و حاوی حرکت ضمیر ذوقی و پیوند دهنده شنونده با ایستگاه ها و مراتب است. از اولیای صالح و شیوخ طریقت و طارم مؤسسات و احکام معنوی آن را ذکر کرده و بعد از شیخ عبدالرحمن طریب و اشعار دیگر برای فرزندانش و برای برخی از اهل ذوق عبدالرحمن بن محمد مشعور اضافه شده است . تمام احادیث حضوری را در کتاب مخصوصی به نام «المنحل العجیب الصافی فی فضل و الکریم، حضرت شیخ عبدالرحمن الثقاف» گردآوری کرد.  


از سخنان او  
=سخنان او=
از آنچه به شاگردانش گفت:
از آنچه به شاگردانش گفت:


خط ۱۰۱: خط ۹۱:
شیخ عبدالرحمن زیاد ازدواج می کرد و در ازدواج خود چهار زن را جمع کرد و در کثرت ازدواج دید که ذهن را از دغدغه های جسمی رها می کند و به خواسته های نفس می پردازد. جمع كردن دل بر خواسته خدا در نفس، و زنانى از خارج طارم داشت كه بعضى از آنها اهل طارم بودند. از او سیزده پسر و هفت دختر به جای گذاشت. دختران عبارتند از: مریم، فاطمه، باحیاء، اسماء، عایشه، علویه السوم و علویه القره. و پسران: عمر المحضر و محمد و احمد و جعفر و حسن و شیخ و قهوه‌ای‌اند و اولادشان منقرض شده‌اند و پاشنه‌های شیخ عبدالرحمن ثقاف هفت است: ابوبکر السقاف. سکران، علی، علوی، عبدالله، عقیل، ابراهیم و حسین.  
شیخ عبدالرحمن زیاد ازدواج می کرد و در ازدواج خود چهار زن را جمع کرد و در کثرت ازدواج دید که ذهن را از دغدغه های جسمی رها می کند و به خواسته های نفس می پردازد. جمع كردن دل بر خواسته خدا در نفس، و زنانى از خارج طارم داشت كه بعضى از آنها اهل طارم بودند. از او سیزده پسر و هفت دختر به جای گذاشت. دختران عبارتند از: مریم، فاطمه، باحیاء، اسماء، عایشه، علویه السوم و علویه القره. و پسران: عمر المحضر و محمد و احمد و جعفر و حسن و شیخ و قهوه‌ای‌اند و اولادشان منقرض شده‌اند و پاشنه‌های شیخ عبدالرحمن ثقاف هفت است: ابوبکر السقاف. سکران، علی، علوی، عبدالله، عقیل، ابراهیم و حسین.  


مرگ او
=وفات=
بطریم روز پنجشنبه بیست و سوم شعبان سال 819 هجری قمری درگذشت و در قبرستان زنبل در میان خانواده و اجدادش به خاک سپرده شد .  
تریم روز پنجشنبه بیست و سوم شعبان سال 819 هجری قمری درگذشت و در قبرستان زنبل در میان خانواده و اجدادش به خاک سپرده شد .  


منابع  
=منابع=
معروف، ابوبکر بن علی (1422ق). امام شیخ عبدالرحمن الثقاف، پرچم های حضرموت سری نهم (PDF) . عدن، یمن: مرکز خلاقیت فرهنگی برای مطالعات و خدمات میراث.
معروف، ابوبکر بن علی (1422ق). امام شیخ عبدالرحمن الثقاف، پرچم های حضرموت سری نهم (PDF) . عدن، یمن: مرکز خلاقیت فرهنگی برای مطالعات و خدمات میراث.
نقل قول ها
 
=پانویس=
 
 
[[رده: شخصیت های جهان اسلام]]