confirmed، مدیران
۳۷٬۲۱۴
ویرایش
بدون خلاصۀ ویرایش |
بدون خلاصۀ ویرایش |
||
خط ۱۱۸: | خط ۱۱۸: | ||
«هر یک از آل اعین، فقیه بود و صلاحیت مفتی شدن برای شهری را داشت، به جز عبدالرحمان بن اعین». <ref>تکملة رسالة ابوغالب، ص 111</ref> | «هر یک از آل اعین، فقیه بود و صلاحیت مفتی شدن برای شهری را داشت، به جز عبدالرحمان بن اعین». <ref>تکملة رسالة ابوغالب، ص 111</ref> | ||
آل اعین دارای [[مسجد]] و محله ای در [[کوفه]] بود و امام صادق (ع) در آن [[نماز]] خواند. این مسجد از مساجد وصف شده در کوفه است. <ref>رسالة فی آل اعین، ص 18</ref> | آل اعین دارای [[مسجد]] و محله ای در [[کوفه]] بود و امام صادق (ع) در آن [[نماز]] خواند. این مسجد از مساجد وصف شده در کوفه است. <ref>رسالة فی آل اعین، ص 18</ref> | ||
=مبارزه با حاکمان جور= | |||
حاکمان ستمگر برای دور کردن محبان و شیفتگان اهل بیت از پیرامون آنها، دست به جنایت و ستم های بسیار می زدند و با تعقیب و تحت فشار قرار دادن و به شهادت رساندن آنها به بهانه های واهی برای رسیدن به مقصدشان بودند. از این رو، [[اهل بیت (ع)]] برای حفظ جان یاران خاص خود گاهی در مورد عده ای از اصحابشان اقدام به بدگویی می نمودند تا شاید از هجمه های ستمگران نجات یابند. امام صادق (ع) برای حفظ جان زراره ــ که در خط مقدم مبارزه حضور داشت ــ از این روش استفاده کرد؛ لذا به عبدالله فرزند زراره می فرماید: | |||
سلام مرا به پدرت برسان و به او بگو همانا اگر من بر تو عیبی گذاشتم، به خاطر دفاع از تو بود؛ زیرا مردم و دشمنان به تمام کسانی که به ما نزدک اند، در اذیت آنها شتابان هستند و آنها را به جرم محبت ما طرد می کنند و هر کسی را که ما دوست بخوانیم و به خود نزدیک کنیم، آزار می رسانند و اقدام به قتل او می کنند و هر کس را که عیب او را گوییم و از خود دور کنیم، او را ستایش می کنند. و همانا من از تو بدگویی کردم؛ زیرا تو مردی هستی که در داشتن محبت به ما شهرت داری و به سوی ما مایل هستی و به همین علت در نزد مردم مذمت می شدی و من دوست داشتم با این کار، شر را از تو دفع کنم؛ چنان که [[خداوند]] در [[قرآن]]، ماجرای سوراخ کردن کشتی آن انسان های محروم را بیان می کند تا به دست حاکمی که کشتی های سالم را غصب می کرد، نیفتد و خداوند را سپاس تو هم مثل این، کار من را درک کن. | |||
خدا تو را مورد رحمت قرار دهد! به خدا [[قسم]] دوست دارترین مردم به من و دوست دارترین اصحاب پدرم از بین زندگان و مردگان تو هستی. همانا تو برترین کشتی آن دریای بزرگ و بسیار پر آبی و از پشت سر تو پادشاهی ظالم و غاصب دوست دارد هر کشتی سالمی را که از دریا عبور می کند، برای خودش غصب و اهلش را اسیر کند. رحمت خداوند بر تو باد در هنگام حیات و زندگانی ات! و رحمت و رضوان او در هنگام رحلت از این دنیا بر تو باد!» <ref>رجال کشی، ص 138 و 139</ref> | |||
ایستادگی زراره و خاندان او، مانند خاری در چشم دشمنان بود و آنها تحمل حتی یک نفر از آل اعین را نداشتند؛ چنان که امیر سفاک و خون ریز؛ یعنی [[حجاج]] در هنگام ورود به کوفه می گوید: | |||
«لا یستقیم لنا الملک و من آل اعین رجل تحت الحجر؛ <ref>تاریخ آل زراره، ص 8</ref> تا زمانی که یک مرد از آل اعین در زیر سنگ هم باشد، حکومت بر ما هموار نمی گردد». | |||
=پانویس= | =پانویس= |