confirmed، مدیران
۳۷٬۲۲۷
ویرایش
بدون خلاصۀ ویرایش |
بدون خلاصۀ ویرایش |
||
خط ۱۰۰: | خط ۱۰۰: | ||
مودودی با وجود تلاش برای نشاندادن تقابل میان مفاهیمی اسلامی با مفاهیم غربی، ایدههایی مانند [[ایدئولوژی اسلامی]]، [[حکومت اسلامی]] و [[انقلاب اسلامی]] را از مفاهیم تمدن غربی اقتباس کرد. برای نمونه، منظور او از حکومت اسلامی، یک دولت غربی مدرن با همه ساختارهای سیاسی آن مانند مجلس، قوه قضائیه مستقل، قانون اساسی و... است. | مودودی با وجود تلاش برای نشاندادن تقابل میان مفاهیمی اسلامی با مفاهیم غربی، ایدههایی مانند [[ایدئولوژی اسلامی]]، [[حکومت اسلامی]] و [[انقلاب اسلامی]] را از مفاهیم تمدن غربی اقتباس کرد. برای نمونه، منظور او از حکومت اسلامی، یک دولت غربی مدرن با همه ساختارهای سیاسی آن مانند مجلس، قوه قضائیه مستقل، قانون اساسی و... است. | ||
او در رساله «بنیانهای قانون اسلامی» میگوید که "دولت اسلامی" باید بر تمام جنبههای زندگی عمومی و خصوصی شهروندان نظارت داشته باشد و از این جهت "با [[بلشوییسم]] و [[فاشیسم]] شباهتهای نزدیک دارد". | او در رساله «بنیانهای قانون اسلامی» میگوید که "دولت اسلامی" باید بر تمام جنبههای زندگی عمومی و خصوصی شهروندان نظارت داشته باشد و از این جهت "با [[بلشوییسم]] و [[فاشیسم]] شباهتهای نزدیک دارد". | ||
=اصطلاحات چهارگانه در [[قرآن]]= | |||
مودودی در کتاب جنجالبرانگیز «اصطلاحات چهارگانه در قرآن» در سال ۱۹۴۱ میلادی ادعاهایی کرد که تا پیش از او وجود نداشتند. او مدعی شد که پس از عصر نزول قرآن، "مفاهیم اساسی قرآن" که از نظر او، عبارتاند از «الله» و «رب» و «دین» و «عبادت»، در درازای سدههای متوالی از نظرها مخفی ماند و مسلمانان نسبت به آنها دچار سوء تفافهم شدند و به کنه معانی آنها پی نبردند. | |||
آنها «الله» را به معنای [[بت]] و «رب» را به معنای پروردگار و «[[عبادت]]» را هممعنی خداپرستی و قربانی کردن و [[سجده]] و [[نماز]] و «دین» را مذهب پنداشتهاند. یعنی تمام [[تاریخ اسلام]]، پر از جهل و ضلالت و انحطاط بودهاست. او همچنین ادعا کرد که مفاهیم اساسی قرآن، حاکمیت و سلطه «الله» و «رب» است و دین و عبادت راههایی برای رسیدن به این دو هستند. | |||
این ادعاهای او صدای اعتراض [[ابوالحسن ندوی]]، دوست و همسنگر سابق مودودی، را نیز درآوردند. ندوی در کتاب «تفسیر سیاسی اسلام در نوشتههای مودودی و سید قطب» نوشت که مودودی و پیرو آن [[سید قطب]]، حتی رابطه انسان با خدا را رابطهای سیاسی عنوان کرده و رابطه حاکم و محکوم نشان دادهاند. | |||
در حالیکه تعلق و رابطه خالق با مخلوق، رابطهای مستحکمتر و عمیقتر است. سیاسی شدن رابطه خدا و بنده، باعث ایجاد رابطهای بیروح و خشک بین مومن و خداوند و بدون معنویت و اخلاص درونی میشود. | |||
به گفته ابوالحسن ندوی، مودودی حتی «الهیات اسلامی» را نیز تحریف و سیاسی کردهاست. زیرا شرک در حاکمیت، با شرک در الوهیت و عبادت، برابر یا حتی بدتر از آن است. زیرا نخستین و مهمترین هدف [[پیامبران]] در طول تاریخ، تصحیح عقاید مردم در رابطه به خدا و بندگی وی بودهاست. | |||
مودودی در این کتاب تصریح میکند که هیچکدام از عبادات اسلامی مانند نماز، [[روزه]]، [[زکات]] و [[حج]] اموری مطلوب لذاته نیستند و تنها ابزاری برای تشکیل حکومت اسلامی هستند. ندوی در نقد این ادعا میگوید که معنی چنین بینشی این است که مسلمانان برای روح و جوهره پرستش و اخلاص، کمال نفس، و خشوع درونی خود ارزشی قائل نشوند و به قدرت و ثروت و مقاصد دنیوی روی بیاورند. | |||
به گفته مودودی، پیامد این ادعا که هدف [[بعثت]] پیامبران، ایجاد انقلاب سیاسی بوده که از درون آن، تمدنی با اقتصاد و اجتماع سالم برآید و اینکه که خشنودی خدا و رستگاری در آخرت در گرو ایجاد نظامی اسلامی است، این خواهد بود که مومنان به جای توجه به آخرت و طلب رضای پروردگار، همه تلاش خود را را برای به دست آوردن «قدرت سیاسی» به خرج میدهند و مسیر مادهپرستی را میپیمایند. | |||
=منبع= | =منبع= |