پرش به محتوا

مغول: تفاوت میان نسخه‌ها

۳٬۰۸۹ بایت اضافه‌شده ،  ‏۳ ژانویهٔ ۲۰۲۲
بدون خلاصۀ ویرایش
بدون خلاصۀ ویرایش
بدون خلاصۀ ویرایش
خط ۶۷: خط ۶۷:
دین‌های دیگری هم بین مغول‌ها رایج بود، به‌ویژه [[مسیحیت]] نسطوری و، از قرن چهاردهم میلادی به‌بعد، بوداگرایی تبتی (وجره یانه یا پیروی از لاما) که عناصری از شمن‌باوری در خود داشت. اسلام نیز در خان‌نشین‌ها غربی گسترش زیادی پیدا کرده بود. اما پرنفوذترین سامانۀ عقیدتی مغول بر مبنای باور به دو ایزد اصلی شکل گرفته بود: «زمین» یا «ایزدبانوی مادر»، معروف به اِتوگِن یا ایتوگِن (Etugen)؛ و تِنگری (Gok Monggke Tenggeri)، «آسمان آبی» یا «[[بهشت]] جاوید». ایزد دوم را حامی و نگهدارندۀ اصلی مردمان می‌دانستند، و مهم‌تر از همه این که بزرگان قبیله بر این باور بودند که او با اعطای حقی الاهی به مردمان مغول چنین مقدر کرده که مغولان فرمانروای تمام دنیا باشند. جنگیز خان و جانشینان او با تکیه بر این باور دست به کشورگشایی‌هایی ویرانگرانه در سراسر قارۀ آسیا زدند تا بزرگ‌ترین امپراتوری‌ای را که تاریخ بشر تا آن زمان دیده بود، بنا کنند.
دین‌های دیگری هم بین مغول‌ها رایج بود، به‌ویژه [[مسیحیت]] نسطوری و، از قرن چهاردهم میلادی به‌بعد، بوداگرایی تبتی (وجره یانه یا پیروی از لاما) که عناصری از شمن‌باوری در خود داشت. اسلام نیز در خان‌نشین‌ها غربی گسترش زیادی پیدا کرده بود. اما پرنفوذترین سامانۀ عقیدتی مغول بر مبنای باور به دو ایزد اصلی شکل گرفته بود: «زمین» یا «ایزدبانوی مادر»، معروف به اِتوگِن یا ایتوگِن (Etugen)؛ و تِنگری (Gok Monggke Tenggeri)، «آسمان آبی» یا «[[بهشت]] جاوید». ایزد دوم را حامی و نگهدارندۀ اصلی مردمان می‌دانستند، و مهم‌تر از همه این که بزرگان قبیله بر این باور بودند که او با اعطای حقی الاهی به مردمان مغول چنین مقدر کرده که مغولان فرمانروای تمام دنیا باشند. جنگیز خان و جانشینان او با تکیه بر این باور دست به کشورگشایی‌هایی ویرانگرانه در سراسر قارۀ آسیا زدند تا بزرگ‌ترین امپراتوری‌ای را که تاریخ بشر تا آن زمان دیده بود، بنا کنند.


=تمدن مغول=
با مطالعه‌ی شرح کشورگشائی‌ها و مهاجمات مغول می‌توان به اهمیت تأثیر این اقوام در تاریخ تمدن بشر پی بود. در بادی امر چنین به نظر می‌رسد که این اقوام تأثیری در پیشرفت تمدن نداشته، به جای آنکه ابداع و ابتکاری از خود نشان دهند به ویرانی آبادیها و محو آثار تمدن پرداخته‌اند. البته صحیح است که مغولان چین، ایران، روسیه یا [[ترکستان]] دسته‌های کوچکی از فاتحان، سربازان یا عمال دولتی را تشکیل داده بودند که بسرعت تحت نفوذ اقوام مغلوب قرار گرفتند ولی اکثریت این اقوام در مغولستان به حال بیابانگردی به سر می‌بردند.
سهم مغول در توسعه‌ی تمدن عبارت از این بود که سازمان اداری، مالی، و بوروکراسی (قدرت دیوانی) دقیق و در عین حال مزاحمی به وجود آوردند که آثار آن در چند کشور بخصوص در روسیه باقی ماند. گذشته از این، اقدام مفیدتر آنها تأسیس امپراتوری عظیمی بود که از [[کره]] تا دانوب امتداد داشت و این کار بحدی در توسعه بازرگانی سودمند افتاد که تا آن تاریخ سابقه نداشت؛ حد و سدی که اسلام میان اروپا و چین ایجاد کرده بود از میان برداشته شد و کاروان‌ها می‌توانستند از راه ترکستان یا از راه دریائی اقیانوس هند خود را به چین برسانند. امپراتوران از این فعالیت‌های بازرگانی، که تا قدرت یافتن مجدد اسلام، در حال پیشرفت بود، حمایت می‌کردند.
از لحاظ هنری باید گفت که نفوذ متقابل چین و ایران در یکدیگر بخوبی مشهود بود. هلاکو عده‌ای هنرمند چینی را که همراه او بودند به پوشش مساجد ایرانی با کاشیهای زیبا واداشت و در همین زمان تزبینات عربی و بیزانسی در چین راه یافت. از نظر مذهبی امپراتوری مغول چنان خود را بیطرف و با گذشت نشان داد که در اروپای [[مسیحی]] و دنیای مسلمان سابقه نداشت. با تمام [[مذاهب]] یکسان رفتار می‌شد، آزار و کشتار پیروان ادیان مختلف بکلی ممنوع بود و این امر تا موقعی که در آسیای غربی پیروزی نصیب مسلمین‌ شد ادامه داشت. منتهی پس از غلبه اسلام، مسیحیت در این نواحی از بین رفت و روابطی که با چین بودائی برقرار بود قطع شد.


=منابع=
=منابع=
confirmed، مدیران
۳۷٬۲۱۴

ویرایش