۸۸٬۰۰۹
ویرایش
بدون خلاصۀ ویرایش |
جز (جایگزینی متن - 'ي' به 'ی') |
||
خط ۴۴: | خط ۴۴: | ||
به نظر زردشتیان، ظهور زردشت حادثه ای تاریخی نیست. او نه تنها نقطه عطفی در تاریخ است، چون تولدش مشخص کننده هزاره ای است که در آن شر مغلوب می گردد، بلکه نقطه عطف مقدری از تاریخ نیز هست که مخلوقات از زمانی که اهریمن نخستین بار به جهان حمله کرده بود، بدان چشم دوخته بودند. | به نظر زردشتیان، ظهور زردشت حادثه ای تاریخی نیست. او نه تنها نقطه عطفی در تاریخ است، چون تولدش مشخص کننده هزاره ای است که در آن شر مغلوب می گردد، بلکه نقطه عطف مقدری از تاریخ نیز هست که مخلوقات از زمانی که اهریمن نخستین بار به جهان حمله کرده بود، بدان چشم دوخته بودند. | ||
زرتشت چهره ای تاریخی است، مردی است که در محل خاصی و در زمان خاصی زاده شد، گرچه به | زرتشت چهره ای تاریخی است، مردی است که در محل خاصی و در زمان خاصی زاده شد، گرچه به یقین نمی دانیم کجا و کی. گاثَه ها (= گاهان) یا «سرودها» تألیف خود اوست که طنین روشنی از اصالت دارند. | ||
=زرتشت کیست= | =زرتشت کیست= | ||
زرتشت چهره ای تاریخی است، مردی است که در محل خاصی و در زمان خاصی زاده شد، گرچه به | زرتشت چهره ای تاریخی است، مردی است که در محل خاصی و در زمان خاصی زاده شد، گرچه به یقین نمی دانیم کجا و کی. گاثَه ها (= گاهان) یا «سرودها» تألیف خود اوست که طنین روشنی از اصالت دارند.ظهور دین زردشتی بدون قبول موجودیت چنین شخصیتی قابل درک نیست. | ||
معتقدان نیاز دارند که تصور ذهنی خود را از بنیانگذار دین قابل رؤیت کنند، و از این رو، ناخودآگاه به روایت هایی که به آنان رسیده است، جزئیاتی را می افزایند تا چنین مقصودی برای آنان حاصل شود. به جاست که خواننده با خود بیندیشد: در این مورد با داستانی سر و کار داریم که میلیونها تن آن را حقیقت پنداشته و حتی با آن زندگی کرده اند، اما تاریخدانان در باره صحت آن سخت در تردیدند. | معتقدان نیاز دارند که تصور ذهنی خود را از بنیانگذار دین قابل رؤیت کنند، و از این رو، ناخودآگاه به روایت هایی که به آنان رسیده است، جزئیاتی را می افزایند تا چنین مقصودی برای آنان حاصل شود. به جاست که خواننده با خود بیندیشد: در این مورد با داستانی سر و کار داریم که میلیونها تن آن را حقیقت پنداشته و حتی با آن زندگی کرده اند، اما تاریخدانان در باره صحت آن سخت در تردیدند. | ||
خط ۱۰۵: | خط ۱۰۵: | ||
منابع ایرانی جزئیات کمی را به دست می دهند و مطلبی که دال بر اسطوره یا افسانه ای در باره این جزئیات باشد، وجود ندارد. اما نویسندگان [[مسیحی]] گونه ای اساطیری از آن اتفاق را آورده اند و آن کوششی عمدی است که زردشت را به بدنامی بکشند و نمونه خوبی به دست می دهد که چگونه اسطوره می تواند برای بدنامی رقیب به کار رود. | منابع ایرانی جزئیات کمی را به دست می دهند و مطلبی که دال بر اسطوره یا افسانه ای در باره این جزئیات باشد، وجود ندارد. اما نویسندگان [[مسیحی]] گونه ای اساطیری از آن اتفاق را آورده اند و آن کوششی عمدی است که زردشت را به بدنامی بکشند و نمونه خوبی به دست می دهد که چگونه اسطوره می تواند برای بدنامی رقیب به کار رود. | ||
چنین می نماید که منبعی که در پس تحریرهای گوناگون موجود این روایت قرار دارد، نوشته های معروف به «معارف | چنین می نماید که منبعی که در پس تحریرهای گوناگون موجود این روایت قرار دارد، نوشته های معروف به «معارف کلمنسی» باشد. زرتشت با حام پسر [[حضرت نوح]] یکی دانسته شده و گفته شده که وی برای فریفتن مردم ستارگان را با سحر و افسون حاضر می کرد، تا سرانجام یکی از رؤسای جنیان که از نظارت زرتشت بر خود خشمگین شد، او را که رئیس جادوگران بود، با آتش آسمانی میان برد. ایرانیان که همیشه در نادانی به سر می برند، خاکستر او را چون خدا پرستیدند و ستاره ای را که مدعی بودند زردشت را به حضور خدا برده بود، ستایش کردند. | ||
این مطلب برای توجیه صورت ظاهری نام اوست. «زرو» جزء اول «زرواستر» (زرتشت) را با کلمه «زرو» یونانی به معنی زندگی یكی گرفتند و «استر» را با کلمه یونانی «استر» به معنی ستاره یکی پنداشتند و از آنجا معنی «ستاره زنده» پیدا شد. [[مسیحیان]] اولیه، همچون بسیاری از پیروان سنت های دینی دیگر، در به کار بردن ناسزا و طعنه مهارت داشتند. | این مطلب برای توجیه صورت ظاهری نام اوست. «زرو» جزء اول «زرواستر» (زرتشت) را با کلمه «زرو» یونانی به معنی زندگی یكی گرفتند و «استر» را با کلمه یونانی «استر» به معنی ستاره یکی پنداشتند و از آنجا معنی «ستاره زنده» پیدا شد. [[مسیحیان]] اولیه، همچون بسیاری از پیروان سنت های دینی دیگر، در به کار بردن ناسزا و طعنه مهارت داشتند. | ||
خط ۱۱۳: | خط ۱۱۳: | ||
این اسطوره ها نشان می دهند که [[مؤمنان]] «دین بهی» چگونه شخصیت تاریخی زرتشت را در می یافتند و وی به عنوان معلم بزرگ دینی چه اعتباری برای آنان داشت. او مرد آرمانی آنان بود که خواست خدا را بر انسان آشکار کرد و کسی بود که با خدا هم سخنی کرد و ترس در دل نیروهای بد افکند. کسی است که به معیار بشری عمدتا مسئول نابودی دیوان است. | این اسطوره ها نشان می دهند که [[مؤمنان]] «دین بهی» چگونه شخصیت تاریخی زرتشت را در می یافتند و وی به عنوان معلم بزرگ دینی چه اعتباری برای آنان داشت. او مرد آرمانی آنان بود که خواست خدا را بر انسان آشکار کرد و کسی بود که با خدا هم سخنی کرد و ترس در دل نیروهای بد افکند. کسی است که به معیار بشری عمدتا مسئول نابودی دیوان است. | ||
در این اسطوره ها بازتابی از نبرد کیهانی را در زندگی کسی می توان دید که شاید بتوان او را سرنمونه | در این اسطوره ها بازتابی از نبرد کیهانی را در زندگی کسی می توان دید که شاید بتوان او را سرنمونه زرتشتیان نامید. این واقعیت که اصل و مبدأ بسیاری از مناسک زرتشتی به زردشت برمی گردد، دلالت براین ندارد که وی چنان که بعضی از دانشمندان تصور کرده اند، آفریده ای آیینی بوده است. چنین امری تمایل طبیعی هر مذهبی است، همان گونه که مسیحیان تاریخ «عشاءِ ربانی» را به زندگی و اعمال عیسی می رسانند. | ||
از آنجا که زرتشت نخستین موبد و مبلغ زردشتی به شمار می رود، ناگزیر او را مایه الهام زندگی دینی زردشتی نیز تصور میکنند. فکر این که هر سه طبقه اجتماعی یعنی روحانیان و جنگجویان و کشاورزان در وجود زرتشت جای داشته باشند، نیز کاملا طبیعی است. زیرا هیچ منجی بزرگی نمی تواند اکثریت مردم جامعه اش را در نظر نگیرد. | از آنجا که زرتشت نخستین موبد و مبلغ زردشتی به شمار می رود، ناگزیر او را مایه الهام زندگی دینی زردشتی نیز تصور میکنند. فکر این که هر سه طبقه اجتماعی یعنی روحانیان و جنگجویان و کشاورزان در وجود زرتشت جای داشته باشند، نیز کاملا طبیعی است. زیرا هیچ منجی بزرگی نمی تواند اکثریت مردم جامعه اش را در نظر نگیرد. |