confirmed
۳۷٬۹۷۲
ویرایش
بدون خلاصۀ ویرایش |
بدون خلاصۀ ویرایش |
||
خط ۶۳: | خط ۶۳: | ||
در مورد تاریخ ولادت او، تاریخ دقیقی وجود ندارد، ولی مطمئناً بیشتر عمرش در قرن هفتم بوده و با [[علامه حلى]]، خواجه نصیر طوسى و صاحب شرایع همعصر بوده است. <ref> استادى، رضا، آشنایى با تفاسیر(عدم تحریف قرآن و چند بحث قرآنى)، ص 317، تهران، نشر قدس، چاپ دوم، 1383ش</ref> | در مورد تاریخ ولادت او، تاریخ دقیقی وجود ندارد، ولی مطمئناً بیشتر عمرش در قرن هفتم بوده و با [[علامه حلى]]، خواجه نصیر طوسى و صاحب شرایع همعصر بوده است. <ref> استادى، رضا، آشنایى با تفاسیر(عدم تحریف قرآن و چند بحث قرآنى)، ص 317، تهران، نشر قدس، چاپ دوم، 1383ش</ref> | ||
او پس از اینکه مدتی در شیراز بود، به تبریز رفت و تا آخر عمر در آنجا ماند. <ref> ذهبى، محمد حسین، التفسیر و المفسرون، ج 1، ص 297، بیروت، دار احیاء التراث العربى، بیتا</ref> در مورد سال وفات او، اختلافاتی وجود دارد؛ برخی وفات او را سال 685 هجری و برخی دیگر 691 دانستهاند. <ref>العکری الحنبلی الدمشقی، شهاب الدین عبد الحی بن احمد، شذرات الذهب فی اخبار من ذهب، تحقیق، الأرناؤوط، ج 7، ص 686، دمشق، بیروت، دار ابن کثیر، چاپ اول، 1406 ق</ref> | او پس از اینکه مدتی در شیراز بود، به تبریز رفت و تا آخر عمر در آنجا ماند. <ref> ذهبى، محمد حسین، التفسیر و المفسرون، ج 1، ص 297، بیروت، دار احیاء التراث العربى، بیتا</ref> در مورد سال وفات او، اختلافاتی وجود دارد؛ برخی وفات او را سال 685 هجری و برخی دیگر 691 دانستهاند. <ref>العکری الحنبلی الدمشقی، شهاب الدین عبد الحی بن احمد، شذرات الذهب فی اخبار من ذهب، تحقیق، الأرناؤوط، ج 7، ص 686، دمشق، بیروت، دار ابن کثیر، چاپ اول، 1406 ق</ref> | ||
=آثار علمی بیضاوی= | |||
[[تفسیر قرآن]]: «أنوار التنزیل و أسرار التأویل». | |||
علم کلام: «الإیضاح»، «طوالع الأنوار»، «مطالع الأنظار» و «شرح فصول خواجه طوسى». | |||
[[فقه]] شافعی: «شرح التنبیه»، «شرح المصابیح»، «الغایة القصوى». | |||
لغت: «شرح المنتخب». | |||
منطق: «شرح المطالع». | |||
[[اصول فقه]]: «منهج الوصول إلى علم الأصول»، «شرح المنهاج»، «شرح مختصر ابن الحاجب»، «شرح المنتخب». | |||
[[حدیث]]: «شرح مصابیح السنّة». | |||
[[عرفان]] و [[تصوّف]]: «تهذیب الأخلاق». | |||
تاریخ: «نظام التواریخ».[9] | |||
کتابشناسی «أنوار التنزیل و أسرار التأویل» | |||
به طور قطع؛ تفسیر «أنوار التنزیل و أسرار التأویل» معروف به «تفسیر بیضاوی»، معروفترین و اثرگذارترین کتاب او است. | |||
این تفسیر؛ بر اساس تفسیر «کشّاف» [[زمخشرى]] نوشته شده است <ref>معرفت، التفسیر و المفسرون، ج 2، ص 430</ref> و از «تفسیر کبیر» فخر رازى و همچنین از تفسیر راغب اصفهانى نیز بهره گرفته و پارهاى اقوال و آراء صحابه و تابعان را نیز در آن آورده است. در تفسیر، از خِرَد و اندیشه هم استمداد جسته و نکات جالب و استنباطات دقیقى را در ضمن آنها بیان کرده است و همه اینها با اسلوبى موجز و مختصر آمده است که گاهى چنان دقیق میشود که بدون تأمل، نمیتوان بدان پی برد. <ref>همان، ج 2، ص 431</ref> | |||
بیضاوی در مقدمه این تفسیر، درباره روش تفسیر و منابعى که بر آنها اعتماد کرده است، میگوید: «دیر زمانى است که با خود میگفتم کتابى در این فنّ (تفسیر) تألیف کنم که دربردارنده برگزیده آراى بزرگان صحابه و تابعان، دانشمندان و مفسران باشد. همچنین نکات مهم و لطایفى را در برگیرد که نتیجه تحقیقات خودم و محققان پیشین است». <ref>بیضاوی، عبدالله بن عمر، انوار التنزیل و اسرار التأویل، تحقیق، مرعشلی، محمد عبد الرحمن، ج 1، ص 23، بیروت، دار احیاء التراث العربی، چاپ اول، 1418ق</ref> | |||
در انتهای تفسیر نیز میگوید: «نگارش این کتاب که شامل نوادر اقوال خردمندان و برگزیده سخنان بزرگان و چکیده نظریات علماى امت در تفسیر قرآن و فهم معانى آن و کشف و توضیح واژههاى مشکل آن است، با اختصار و به دور از اخلال و خالى از گمراهی به پایان رسید». <ref>همان، ج 5، ص 350</ref> | |||
این تفسیر که غالباً - به ویژه از سوى اسلامشناسان اروپایى - تفسیر استاندارد قرآن شمرده میشود، به آن قصد نگاشته شده بوده که کتاب درسى مدرسهها یا مکتبیها و حوزههاى علمیه باشد، لذا هدفش به دست دادن خلاصهاى موجز از بهترین و معتبرترین نکات تفاسیر پیشین است». <ref>ریچارد بل، در آمدى بر تاریخ قرآن، ترجمه: خرمشاهى، بهاء الدین، ص 252، قم، مرکز ترجمه قرآن، چاپ اول، 1382ش</ref> | |||
به هر حال؛ این کتاب مورد استقبال و پذیرش عموم قرار گرفت و بسیارى همه یا بخشى از آنرا براى تدریس در نظر گرفتند. <ref>ذهبی، التفسیر و المفسرون، ج 1، ص 303</ref> حاشیههای بسیاری از علمای شیعه و سنی بر آن نوشته شده است. <ref>ر.ک: ایازى، سید محمد على، المفسرون حیاتهم و منهجهم، ص 162، تهران، وزارت ارشاد، چاپ اول، 1373ش</ref> | |||
روش کلی بیضاوی در تفسیرش چنین است که در ابتدای سوره، نام سوره را ذکر کرده و محل نزول آنرا مشخص میکند. سپس به تفسیر آیات میپردازد. <ref> آشنایى با تفاسیر(عدم تحریف قرآن و چند بحث قرآنى)، ص 214</ref> بیضاوی در انتهای سوره، روایاتی را در فضیلت سوره مورد بحث ذکر میکند. | |||
بیضاوی، در آیات مربوط به [[اهل بیت(ع)]] تا حدودی معتدل بود. <ref> همان، ص 325.</ref> برای نمونه؛ در ذیل آیه مباهله، داستان آمدن [[پیامبر اکرم(ص)]]، [[حضرت على(ع)]]، [[حضرت فاطمه(س)]]، [[امام حسن(ع)]] و [[امام حسین(ع)]] را همانطور که [[شیعه]] میگوید، آورده است. و آیه را دلیل بر فضیلت افرادى که پیامبر(ص) ایشان را براى مباهله آورد، میداند. <ref>أنوار التنزیل و أسرار التأویل، ج 2، ص 21</ref> | |||
=پانویس= | =پانویس= |