۸۷٬۸۱۰
ویرایش
جز (جایگزینی متن - 'ي' به 'ی') |
بدون خلاصۀ ویرایش |
||
خط ۴۰: | خط ۴۰: | ||
=فلسفه وصیت= | =فلسفه وصیت= | ||
آیا با وجود قانون [[ارث]]، وصیت | آیا با وجود قانون [[ارث]]، وصیت کردن ضرورتى دارد؟ در پاسخ مى توان گفت: تنها یک عده از بستگان، از قانون ارث آن هم روى حساب معینى، بهره مند مى شوند، در حالى که چه بسا عده اى دیگر از فامیل نیاز مبرم به کمکهاى مالى داشته باشند. از سوى دیگر، گاهى مبلغ ارث در مورد بعضى از وارثان پاسخگوى نیازشان نیست. همچنین گاهى انسان مایل است کارهاى خیرى انجام دهد؛ اما در زمان حیاتش موفق به آن نشده است؛ از این رو، عقل و منطق ایجاب مى کند که از اموال خود براى پس از مرگش برخوردار شود. | ||
افزون بر این موارد، گاهى | افزون بر این موارد، گاهى ممکن است دیونى شرعى بر عهده انسان باشد و یا به اشخاصى بدهکار باشد و آنها را نپرداخته باشد، بر او [[واجب]] است نسبت به آنها وصیت کند. | ||
مجموعه این امور موجب شده است | مجموعه این امور موجب شده است که در کنار قانون ارث، وصیت نیز مقرر گردد و به مسلمانان اجازه داده شود که نسبت به 1/3 از اموال خود براى پس از مرگ خویش تصمیم بگیرند. وصیت، نوعى دوراندیشى و واقعبینى غیرقابل انکار است و اگر مایه طول عمر نباشد، هرگز کوتاهى عمر را در پى نخواهد داشت. <ref> «وصیت از نظر اسلام»، محمد سبحانى نیا، نشریه راه مردم تاریخ 20/7/1378</ref> | ||
=وصیت در قرآن= | =وصیت در قرآن= |