۸۷٬۷۷۵
ویرایش
جز (جایگزینی متن - 'ي' به 'ی') |
بدون خلاصۀ ویرایش |
||
خط ۱: | خط ۱: | ||
وحدت اسلامی از منظر شهید مطهری"ره"عنوان مقاله ای است | وحدت اسلامی از منظر شهید مطهری"ره" عنوان مقاله ای است که در زمینه مساله [[وحدت]] به رشته تحریر در امده است. وحدت اسلامی نقش اساسی در حیات و ممات جوامع اسلامی دارد. | ||
در [[قرآن]]، سنت و سیره اهل بیت علیهم السلام به این موضوع عنایت جدی شده است بگونه ای | در [[قرآن]]، سنت و سیره اهل بیت علیهم السلام به این موضوع عنایت جدی شده است بگونه ای که در قران کریم از مخالفین فکری و عملی وحدت اسلامی به عنوان مخالفین رسول الله یاد شده است . | ||
عالمان راستین نیز درطول تاریخ مروج اندیشه وحدت اسلامی بوده و اقدامات فراوانی در این راستا از انان بجا مانده است | عالمان راستین نیز درطول تاریخ مروج اندیشه وحدت اسلامی بوده و اقدامات فراوانی در این راستا از انان بجا مانده است که از جمله انان، اندیشمند و متفکر بزرگ عصر حاضر شهید مطهری می باشد. در مقاله حاضر به تبیین دیدگاه ایشان در زمینه وحدت اسلامی پرداخته شده است. از نگاه ایشان اصل لزوم وحدت اسلامی حتی درفرض اختلافات اصولی و عقیدتی -بین مذاهب اسلام- ،مبتنی بر اموزه های قران و سنت و سیره ائمه معصومین علیهم السلام می باشد. | ||
==مقدمه== | ==مقدمه== | ||
مساله وحدت اسلامی از مباحث | مساله وحدت اسلامی از مباحث کلیدی است که نقش حیاتی در احیای هویت دینی داشته و غفلت از ان می تواند سبب مرگ نظامات اسلامی گردد. در قران، سنت و سیره اهل بیت علیهم السلام به این موضوع عنایت جدی شده است بگونه ای که در قران کریم از مخالفین فکری و عملی وحدت اسلامی بعنوان مخالفین رسول الله یاد شده و هر نوع انتساب انان را به ان بزرگوار مردود می داند : | ||
إِنَّ الَّذِینَ فَرَّقُوا دِینَهُمْ | إِنَّ الَّذِینَ فَرَّقُوا دِینَهُمْ وَکَانُوا شِیَعًا لَسْتَ مِنْهُمْ فِی شَیْءٍ ۚ إِنَّمَا أَمْرُهُمْ إِلَى اللَّهِ ثُمَّ یُنَبِّئُهُمْ بِمَا کَانُوا یَفْعَلُونَ –<ref>انعام 159</ref> | ||
عالمان راستین نیز درطول تاریخ مروج اندیشه وحدت اسلامی بوده و اقدامات فراوانی در این راستا از انان بجا مانده است . | عالمان راستین نیز درطول تاریخ مروج اندیشه وحدت اسلامی بوده و اقدامات فراوانی در این راستا از انان بجا مانده است. | ||
از جمله این | از جمله این عالمان، اندیشمند و متفکر بزرگ عصر حاضر شهید مطهری می باشد. باید گفت وحدت اسلامی از دغدغه های جدی ایشان در طول زندگی شان بوده بگونه ای که در بخش های گوناگون مجموعه اثارشان توجه به این امر بخوبی مشهود می باشد. موضوع مقاله حاضر تبیین دیدگاه شهیدمطهری در مفهوم وحدت اسلامی است . | ||
==وحدت اسلامی از منظر اندیشمندان اسلامی== | ==وحدت اسلامی از منظر اندیشمندان اسلامی== | ||
درزمینه وحدت اسلامی و اندیشه تقریب مذاهب تفاسیر گوناگونی از سوی اندیشمندان اسلامی مطرح شده است | درزمینه وحدت اسلامی و اندیشه تقریب مذاهب تفاسیر گوناگونی از سوی اندیشمندان اسلامی مطرح شده است که برخی از انان تفاوتهای اساسی با یکدیگر دارد. | ||
شهید مطهری در پاسخ به این پرسش | شهید مطهری در پاسخ به این پرسش که مقصود از وحدت اسلامی چیست؟ احتمالات - و تفاسیر - گوناگونی را دراین زمینه مطرح می کند: | ||
احتمال اول : مراد از وحدت اسلامی این است | احتمال اول : مراد از وحدت اسلامی این است که :" از میان مذاهب اسلامی یکی انتخاب شود و سایر مذاهب کنار گذاشته شود؟"- | ||
احتماال دوم : وحدت اسلامی یعنی :" مشترکات همه مذاهب گرفته شود و مفترقات همه آنها کنار گذاشته شود و مذهب جدیدی بدین نحو اختراع شود که عین هیچ یک از مذاهب موجود نباشد؟" | احتماال دوم : وحدت اسلامی یعنی :" مشترکات همه مذاهب گرفته شود و مفترقات همه آنها کنار گذاشته شود و مذهب جدیدی بدین نحو اختراع شود که عین هیچ یک از مذاهب موجود نباشد؟" | ||
خط ۵۱: | خط ۵۱: | ||
"از دیدگاه قائلین به وحدت اسلامی ، هیچ ضرورتی ایجاب نمیکند که مسلمین به خاطر اتحاد اسلامی، صلح و مصالحه و گذشتی در مورد اصول یا فروع مذهبی خود بنمایند، همچنان که ایجاب نمیکند که مسلمین درباره اصول و فروع اختلافی فیمابین بحث و استدلال نکنند و کتاب ننویسند." | "از دیدگاه قائلین به وحدت اسلامی ، هیچ ضرورتی ایجاب نمیکند که مسلمین به خاطر اتحاد اسلامی، صلح و مصالحه و گذشتی در مورد اصول یا فروع مذهبی خود بنمایند، همچنان که ایجاب نمیکند که مسلمین درباره اصول و فروع اختلافی فیمابین بحث و استدلال نکنند و کتاب ننویسند." | ||
ایشان تنها مانع اساسی وحدت را احساسات | ایشان تنها مانع اساسی وحدت را احساسات کینه توزانه و جاهلانه پیروان برخی از مذاهب دانسته و معتقدند مسلمانان بر اساس اموزه های قران در تعامل با یکدیگر هیچگاه نباید از حریم منطق و استدلال خارج شوند : | ||
تنها چیزی که وحدت اسلامی از این نظر، ایجاب میکند، این است که مسلمین برای اینکه احساسات کینهتوزی در میانشان پیدا نشود یا شعلهور نگردد، متانت را حفظ کنند، یکدیگر را سبّ و شتم ننمایند، به یکدیگر تهمت نزنند و دروغ نبندند، منطق یکدیگر را مسخره نکنند و بالاخره عواطف یکدیگر را مجروح نسازند و از حدود منطق و استدلال خارج نشوند. <ref>همان ص 27</ref> | تنها چیزی که وحدت اسلامی از این نظر، ایجاب میکند، این است که مسلمین برای اینکه احساسات کینهتوزی در میانشان پیدا نشود یا شعلهور نگردد، متانت را حفظ کنند، یکدیگر را سبّ و شتم ننمایند، به یکدیگر تهمت نزنند و دروغ نبندند، منطق یکدیگر را مسخره نکنند و بالاخره عواطف یکدیگر را مجروح نسازند و از حدود منطق و استدلال خارج نشوند. <ref>همان ص 27</ref> | ||
خط ۵۷: | خط ۵۷: | ||
ایشان ادامه می دهد : | ایشان ادامه می دهد : | ||
لازم است مسلمانان در تعامل با | لازم است مسلمانان در تعامل با یکدیگر "ـ لااقل ـ حدودی را که اسلام در دعوت غیرمسلمان به اسلام لازم دانسته است، درباره خودشان رعایت کنند: اُدعُ الی سبیل ربک بالحکمة و الموعظة الحسنة و جادلهُم بالتی هی احسنُ." | ||
==وحدت اسلامی حتی درفرض اختلافات اصولی و عقیدتی== | ==وحدت اسلامی حتی درفرض اختلافات اصولی و عقیدتی== | ||
شهید مطهری در رد تصور ناصواب برخی | شهید مطهری در رد تصور ناصواب برخی که می گویند : "مذاهبی که تنها در فروع با یکدیگر اختلاف دارند، مانند شافعی و حنفی، میتوانند با هم برادر باشند و با یکدیگر در یک صف قرار گیرند، اما مذاهبی که در اصول با یکدیگر اختلاف نظر دارند – نظیر اختلاف شیعه و سنی در مساله امامت ،- به هیچ وجه نمیتوانند با یکدیگر برادر باشند... به همین دلیل شیعه و سنی به هیچ وجه نمیتوانند دست یکدیگر را به عنوان دو برادر مسلمان بفشارند و در یک جبهه قرار گیرند، دشمن هرکه باشد!"<ref>همان ص 27</ref> ایشان در ادامه می نویسد : | ||
اولا : دلیلی ندارد ما "اصول "را در حکم یک مجموعه به هم پیوسته شمرده و از اصل «همه یا هیچ» در اینجا پیروی کنیم. اینجا جای قاعدة «المیسورُ لایسقُطُ بالمعسور» و «ما لایُدرکُ کُلُهُ لایُترکُ کُلُه» است. | اولا : دلیلی ندارد ما "اصول "را در حکم یک مجموعه به هم پیوسته شمرده و از اصل «همه یا هیچ» در اینجا پیروی کنیم. اینجا جای قاعدة «المیسورُ لایسقُطُ بالمعسور» و «ما لایُدرکُ کُلُهُ لایُترکُ کُلُه» است. | ||
ثانیا : تصور | ثانیا : تصور مذکور- قاعده "همه یا هیچ " و "عدم امکان وحدت بین شیعه و سنی - با سیره امام علی علیه السلام مخالفت اشکار دارد .ان حضرت در برابر مخالفین فکری خویش " راه و روشی بسیار منطقی و معقول که شایسته بزرگواری مانند او بود، اتخاذ کرد. او برای احقاق حق خود از هیچ کوششی خودداری نکرد، همه امکانات خود را به کار برد که اصل امامت را احیا کند، اما هرگز از شعار «یا همه یا هیچ» پیروی نکرد. برعکس، اصل «ما لایدرک کله لایترک کله» را مبنای کار خویش قرار داد. <ref>همان ص 27-28</ref> | ||
خط ۷۴: | خط ۷۴: | ||
ایشان با | ایشان با تمسک به گفتار حضرت امیر ع در اهمیت وحدت اسلامی می نویسد :امام علی علیه السلام در یکی از نامههای خود به مالک اشترمینویسد: | ||
فأمسکتُ یدی حتی رأیتُ راجعة الناس قد رجعت عن الاسلام، یدعون الی محق دین محمد(ص)، فخشیتُ ان لم انصُر الاسلام و اهلهُ ان اری فیه ثلما او هدما تکونُ المُصیبةُ به علی اعظم من فوت ولایتکُمُ التی انما هی متاعُ ایام قلائل <ref>[[نهج البلاغه]] نامه 62</ref> | فأمسکتُ یدی حتی رأیتُ راجعة الناس قد رجعت عن الاسلام، یدعون الی محق دین محمد(ص)، فخشیتُ ان لم انصُر الاسلام و اهلهُ ان اری فیه ثلما او هدما تکونُ المُصیبةُ به علی اعظم من فوت ولایتکُمُ التی انما هی متاعُ ایام قلائل <ref>[[نهج البلاغه]] نامه 62</ref> | ||
خط ۸۱: | خط ۸۱: | ||
ایشان به موضعگیری وحدت بخش و مدبرانه امام علی علیه السلام در شورای شش نفره ای | ایشان به موضعگیری وحدت بخش و مدبرانه امام علی علیه السلام در شورای شش نفره ای که توسط خلیفه دوم جهت انتخاب خلیفه تشکیل شد اشاره نموده و می نویسد : | ||
خط ۸۸: | خط ۸۸: | ||
شهید مطهری سیره | شهید مطهری سیره مذکوراز امام علی علیه السلام را ناقض اصل "همه یا هیچ "دانسته می نویسد : | ||
خط ۱۰۰: | خط ۱۰۰: | ||
«عقاید و آرا درباره مذاهب آزاد است و هرگز رشته اخوت اسلامی را که قرآن کریم با جمله انما المُؤمنون اخوه بدان تصریح کرده پاره نمیکند، هرچند کار مباحثه علمی و مجادله کلامی و مذهبی به اوج خود برسد. سیره سلف و در رأس آنها صحابه و تابعین همین بوده است. | «عقاید و آرا درباره مذاهب آزاد است و هرگز رشته اخوت اسلامی را که قرآن کریم با جمله انما المُؤمنون اخوه بدان تصریح کرده پاره نمیکند، هرچند کار مباحثه علمی و مجادله کلامی و مذهبی به اوج خود برسد. سیره سلف و در رأس آنها صحابه و تابعین همین بوده است. | ||
ما مؤلفان و نویسندگان در اقطار و اکناف جهان اسلام، با همه اختلافی که در اصول و فروع با یکدیگر داریم، یک جامع مشترک داریم و آن ایمان به خدا و پیامبر خداست. در کالبد همه ما یک روح و یک عاطفه حکمفرماست و آن روح اسلام و کلمه اخلاص است. ما مؤلفان اسلامی همه در زیر پرچم حق زندگی میکنیم و تحت قیادت قرآن و رسالت نبی اکرم انجام وظیفه مینماییم. پیام همه ما این است که: ان الدین عند الله الاسلامُ و شعار همه ما لا اله الا الله و محمد رسولُ الله است. آری ما حزب خدا و حامیان دین او هستیم.»<ref>همان ص 31</ref> | ما مؤلفان و نویسندگان در اقطار و اکناف جهان اسلام، با همه اختلافی که در اصول و فروع با یکدیگر داریم، یک جامع مشترک داریم و آن ایمان به خدا و پیامبر خداست. در کالبد همه ما یک روح و یک عاطفه حکمفرماست و آن روح اسلام و کلمه اخلاص است. ما مؤلفان اسلامی همه در زیر پرچم حق زندگی میکنیم و تحت قیادت قرآن و رسالت نبی اکرم انجام وظیفه مینماییم. پیام همه ما این است که: ان الدین عند الله الاسلامُ و شعار همه ما لا اله الا الله و محمد رسولُ الله است. آری ما حزب خدا و حامیان دین او هستیم.»<ref>همان ص 31</ref> | ||
== | == نقش کتاب الغدیر در تحکیم وحدت اسلامی == | ||
نقش | |||
شهید مطهری بر اساس تفسیری | شهید مطهری بر اساس تفسیری که از وحدت اسلامی ارائه گردید معتقدند : | ||
تدوین | تدوین کتبی که بیانگر تبیین عالمانه و منطقی معارف خاص شیعی می باشد نه تنها ناقض وحدت نیست بلکه درراستای وحدت بمعنای واقعی اش قراردارد . از اینرو ایشان - بر خلاف برخی که حرکت عظیم علامه امینی در تدوین کتاب الغدیر را مخالف وحدت اسلامی می دانند معتقدند این کتاب دقیقا در راستای وحدت اسلامی و تعمیق ان تدوین شده است . | ||
پایان بخش مقاله حاضر را گفتار شهید مطهری در زمینه نقش مثبت الغدیر در وحدت اسلامی قرار می دهیم : | پایان بخش مقاله حاضر را گفتار شهید مطهری در زمینه نقش مثبت الغدیر در وحدت اسلامی قرار می دهیم : | ||
اولا :– این | اولا :– این کتاب - منطق مستدل شیعه را روشن میکند و ثابت میکند که گرایش در حدود صدمیلیون مسلمان به تشیع ـ برخلاف تبلیغات زهرآگین عدهای ـ مولود جریانهای سیاسی یا نژادی و غیره نبوده است، بلکه یک منطق قوی متکی به قرآن و سنت موجب این گرایش شده است. | ||
ثانیا :ثابت میکند که پارهای اتهامات به شیعه که سبب فاصله گرفتن مسلمانان دیگر از شیعه شده است، از قبیل اینکه شیعه غیرمسلمان را بر مسلمان غیرشیعه ترجیح میدهد و از شکست مسلمانان غیرشیعه از غیرمسلمان شادمان میگردد، و از قبیل این که شیعه به جای حج به زیارت ائمه میرود، یا در نماز چنین میکند و در ازدواج موقت چنان، بکلی بیاساس و دروغ است. ثالثا شخص شخیص امیرالمؤمنین علی علیهالسلام را که مظلومترین و مجهولالقدرترین شخصیت بزرگ اسلامی است و میتواند مقتدای عموم مسلمین واقع شود، و همچنین ذریه اطهارش را به جهان اسلام معرفی میکند." <ref>همان ص 32</ref> | ثانیا :ثابت میکند که پارهای اتهامات به شیعه که سبب فاصله گرفتن مسلمانان دیگر از شیعه شده است، از قبیل اینکه شیعه غیرمسلمان را بر مسلمان غیرشیعه ترجیح میدهد و از شکست مسلمانان غیرشیعه از غیرمسلمان شادمان میگردد، و از قبیل این که شیعه به جای حج به زیارت ائمه میرود، یا در نماز چنین میکند و در ازدواج موقت چنان، بکلی بیاساس و دروغ است. ثالثا شخص شخیص امیرالمؤمنین علی علیهالسلام را که مظلومترین و مجهولالقدرترین شخصیت بزرگ اسلامی است و میتواند مقتدای عموم مسلمین واقع شود، و همچنین ذریه اطهارش را به جهان اسلام معرفی میکند." <ref>همان ص 32</ref> |