۸٬۱۴۴
ویرایش
جز (جایگزینی متن - 'عبد الله' به 'عبدالله') |
Mohsenmadani (بحث | مشارکتها) |
||
خط ۴: | خط ۴: | ||
==تاریخچه== | ==تاریخچه== | ||
در کتاب «هفتاد و سه ملت» فرقه فوق به صورت حبیبیه ذكر شده است. در این کتاب اعتقاد حبیبیه بیان می شود که: من شرب كاس المحبة، سقط عنه العباده.یعنی هر كسی که شراب محبت حق بنوشد، دل و جانش به دوستى و عشق عالم علوى در جوش و خروش آید و به نوافل و عبادات بدان حضرت تقرب یابد و چون با سعادت هم قرین شود. خداوند وى را به دوستى قبول خواهد کرد و صفاتش به نیکی تغییر خواهد کرد و می یابد و قوایش مبدل خواهد شد. چنان كه حدیث قدسى بر این ادعا گواه است: لا یزال العبد یتقرب الى بالنوافل حتى احبه فاذا احببته كنت له سمعا و بصرا و لسانا و یدا، فبی یسمع و بى یبصر و بى ینطق و بی یبطش... یعنی خداوند می فرماید: همیشه بندهى من به وسیله نمازهاى نافله به من نزدیك مىشود تا این كه او را دوست بدارم پس هر گاه به او علاقمند شدم، گوش و چشم و زبان و دست او می شوم در آن چه که می شنود و می بیند و سخن می گوید و کاری انجام می دهد. یعنی این که گوش او می شوم تا به وسیله من بشنود چشم او می شوم تا به وسیله من ببیند و زبان او می شوم تا به وسیله من سخن بگوید و دست او می شوم تا به وسیله من کارهایش را انجام دهد. و سقط عنه العباده و الاركان و در این هنگام بار تكلیف از روی دوش او برداشته می شود.<ref>مشکور محمد جواد، فرهنگ فرق اسلامی، مشهد، نشر آستان قدس رضوی، سال 1372 شمسی، چاپ دوم، ص 150</ref> | در کتاب «هفتاد و سه ملت» فرقه فوق به صورت حبیبیه ذكر شده است. در این کتاب اعتقاد حبیبیه بیان می شود که: من شرب كاس المحبة، سقط عنه العباده. یعنی هر كسی که شراب محبت حق بنوشد، دل و جانش به دوستى و عشق عالم علوى در جوش و خروش آید و به نوافل و عبادات بدان حضرت تقرب یابد و چون با سعادت هم قرین شود. خداوند وى را به دوستى قبول خواهد کرد و صفاتش به نیکی تغییر خواهد کرد و می یابد و قوایش مبدل خواهد شد. | ||
==استناد حبیبیه به حدیث قدسی در اثبات مدعایشان== | |||
چنان كه حدیث قدسى بر این ادعا گواه است: لا یزال العبد یتقرب الى بالنوافل حتى احبه فاذا احببته كنت له سمعا و بصرا و لسانا و یدا، فبی یسمع و بى یبصر و بى ینطق و بی یبطش... یعنی خداوند می فرماید: همیشه بندهى من به وسیله نمازهاى نافله به من نزدیك مىشود تا این كه او را دوست بدارم پس هر گاه به او علاقمند شدم، گوش و چشم و زبان و دست او می شوم در آن چه که می شنود و می بیند و سخن می گوید و کاری انجام می دهد. یعنی این که گوش او می شوم تا به وسیله من بشنود چشم او می شوم تا به وسیله من ببیند و زبان او می شوم تا به وسیله من سخن بگوید و دست او می شوم تا به وسیله من کارهایش را انجام دهد. و سقط عنه العباده و الاركان و در این هنگام بار تكلیف از روی دوش او برداشته می شود.<ref>مشکور محمد جواد، فرهنگ فرق اسلامی، مشهد، نشر آستان قدس رضوی، سال 1372 شمسی، چاپ دوم، ص 150</ref> | |||
==علت نامگذاری== | ==علت نامگذاری== |