confirmed، مدیران
۳۷٬۲۱۴
ویرایش
بدون خلاصۀ ویرایش |
بدون خلاصۀ ویرایش |
||
خط ۵۳: | خط ۵۳: | ||
از اواخر قرن دوم هجری، [[مذهب تشیع]] در سمرقند و کَش به تدریج رواج یافت و فعالیتهای دانشمندان بزرگ [[شیعه]]، حوزه علمی فعالی را در آستانه غیبت امام دوازدهم به وجود آورد. | از اواخر قرن دوم هجری، [[مذهب تشیع]] در سمرقند و کَش به تدریج رواج یافت و فعالیتهای دانشمندان بزرگ [[شیعه]]، حوزه علمی فعالی را در آستانه غیبت امام دوازدهم به وجود آورد. | ||
=وجه تسمیه= | |||
روایتهای گوناگونی درباره واژه سمرقند و سبب نامگذاری آن وجود دارد و افسانه و واقعیت در اینباره به هم آمیخته است. برخی از محققان سمرقند، را معرّب «سمرکند» پهلوی و «مرکنده» یا «ماری کاندی» یونانی دانسته و برخی از آنان، سمران را نام عربی سمرقند خواندهاند . شماری از مورخان و جغرافیدانان نیز برآنند که فردی از ملوک [[یمن]] به نام شِمر (شمر ابوکرب یا شمر بنافریقیس)، ناحیه کنونی سمرقند را تصرف و ویران کرد و از اینرو، آنجا را شمرکند نامیدند؛ یعنی سرزمینی که شمر آن را ویران ساخت. این واژه به دلیل سنگینیاش رفتهرفته به سمرقند بدل شد . [[حمدالله مستوفی]] در اینباره مینویسد: | |||
... و بعد از او ([[اسکندر]]) به عهد ملوکالطوایفی، سمر نامی از نسل تبع جهت خصومتی که با اهل این دیار افتادش، آن را خراب کرد و بکند؛ چنانکه هیچ عمارتی برپای نگذاشت. سپس آن را سمرکند خواند، عرب معرب گردانید سمرقند گفتند . | |||
صاحب برهان قاطع روایت دیگری درباره وجه تسمیه سمرقند نقل میکند: | |||
سمرقند، معرب سمرکند است و معنی ترکیبی آن، ده سمر است و سمر نام پادشاهی بوده از ترک و ترکان. ده را کند گویند و این ده را او بنا کرده بوده است و به مرور زمان شهر شده است . | |||
ابوطاهر خواجه سمرقندی در کتاب سمریه بیشتر در اینباره سخن میگوید . | |||
=پانویس= | =پانویس= |