۲۱٬۸۹۵
ویرایش
بدون خلاصۀ ویرایش |
بدون خلاصۀ ویرایش |
||
خط ۱۸: | خط ۱۸: | ||
|- | |- | ||
|سال تاسیس | |سال تاسیس | ||
| | |1360 قمری | ||
|- | |- | ||
|مؤسس | |مؤسس | ||
خط ۳۷: | خط ۳۷: | ||
= شروع فعالیت = | = شروع فعالیت = | ||
این جنبش به دنبال ایجاد شخصیتی مسلمان بود که بتواند با واقعیت اروپایی همزیستی داشته باشد و این انجمن تحت تأثیر ایدههای دانشجویان بوسنیایی که در الازهر تحصیل میکردند و تحت تأثیر عقاید اخوان المسلمین بودند، قرار گرفت. | این جنبش به دنبال ایجاد شخصیتی مسلمان بود که بتواند با واقعیت اروپایی همزیستی داشته باشد و این انجمن تحت تأثیر ایدههای دانشجویان بوسنیایی که در الازهر تحصیل میکردند و تحت تأثیر عقاید اخوان المسلمین بودند، قرار گرفت. | ||
این جنبش به نگاهی متوازن نسبت به اسلام رسید، و فعالیت خود را بر اساس آن تنظیم نمود که در آن دوره در جهان اسلام ظهور کرد و تحت تأثیر تجربهً [[اندونزی]] و [[پاکستان]] قرار گرفت. | این جنبش به نگاهی متوازن نسبت به اسلام رسید، و فعالیت خود را بر اساس آن تنظیم نمود که در آن دوره در جهان اسلام ظهور کرد و تحت تأثیر تجربهً [[اندونزی]] و [[پاکستان]] قرار گرفت. جنبش برنامه ریزی کرد تا زبانهای اروپایی را یاد بگیرد تا بتواند ایدهها را به زبان خودش بخواند و ''عزت بگوویچ'' توانست به سه زبان آلمانی، انگلیسی و فرانسوی تسلط یابد.<br> | ||
'''جنبش جوانان مسلمان'''، جوانان مسلمان تحصیل کردهً دانشگاه [[سارایوو]] را به خود جذب کرد و آنها معتقد بودند که اسلام را به گونهای به آنها ارائه میکند که با الگوی پیشنهادی علمای رسمی مذهبی متفاوت است و در این بین [[یوگسلاوی]] در | '''جنبش جوانان مسلمان'''، جوانان مسلمان تحصیل کردهً دانشگاه [[سارایوو]] را به خود جذب کرد و آنها معتقد بودند که اسلام را به گونهای به آنها ارائه میکند که با الگوی پیشنهادی علمای رسمی مذهبی متفاوت است و در این بین [[یوگسلاوی]] در ربیعالثانی 1360هجری قمری = آوریل 1941، تحت سلطه آلمان درآمد. که سلطنت را از بین برد، و اندیشه های او را گرفت، فاشیسم نازی از طریق جنبش "استاشا" طرفدار نازی جایگاه خود را در میان جوانان پیدا کرد. انجمن جوانان مسلمان در قبال این عقاید موضع قاطعانه ای اتخاذ کرد و خواستار ممنوعیت پیوستن جوانان مسلمان به این جریان شد و در نتیجه مجوز برای جوانان مسلمان به عنوان مجازات رد شد.<br> | ||
دوران روی کار آمدن «[[جوزف تیتو]]» در سال 1373 هجری قمری = 1953 میلادی و [[حزب کمونیست]] وی به دلیل دیدگاه کمونیستی دین مطلقه دوران سختی برای ادیان به ویژه اسلام و پیروان آن بود. ناصر از رفیقش تیتو در مورد عزت بگوویچ سوال کرد و تیتو پاسخ داد که او مردی خطرناکتر از اخوان المسلمین در مصر است. زیرا او خواستار آن است که جنبش اسلامی در هر کشوری که در آن اکثریت دارد، قدرت را به دست گیرد. ایزتبیگوویچ به تنگی حاشیه آزادی که در آن حرکت میکرد، پی برد، اما عشق به آزادی و اسلام، او را ملزم میکرد که ساکن ننشیند و چانهاش را در کف دستانش قرار دهد. بنابراین او شروع به حرکت کرد. او رابطه خود را با شیخ «حسین دوزو»، رئیس انجمن علما که از سوی دولت برای نظارت بر امور مسلمانان منصوب شده بود، مستند کرد و شروع به آب کردن یخ بین روشنفکران مسلمان و علمای رسمی دینی کرد تا حاشیههای مشترکی برای همزیستی و تلاش پیدا کند. اسلام به دور از فشارهای الحاد کمونیستی که باب انتشار مقالاتی با نام مستعار را به روی او باز کرد.در مجله «تکوین» که توسط انجمن صادر می شد و توسط 50 هزار مسلمان خوانده می شد و مقالات او عمیق و تأثیرگذار بود. بیداری آگاهی و هویت مسلمانان بوسنیایی... | |||
= نقش اخوان المسلمین در بوسنی و هرزگوین = | = نقش اخوان المسلمین در بوسنی و هرزگوین = | ||
حقیقت این است که اخوان المسلمین نقش بسیار زیادی در حمایت از بوسنی و هرزگوین داشت و اخوان برای رفتن به بوسنی و هرزگوین داوطلب شد و البته آنها مانند مبلغان میلیونی یا صدها هزار نفری مبلغان تمام وقت نیستند. احزاب متعدد و اخوان شایستگی زیادی داشتند و این دعوت بحمدالله و لطف و عنایت فراوانی داشت و با وجود تلاش های ضعیف و اندک، ثمره بسیار زیادی به بار آورد. برادران ارجمندی که برگشته بودند دیده بودند که مبلغان از آمریکا و آلمان و سوئد و غیره می آیند تا مسلمانان را بشارت دهند و بچه های مسلمین را در حال نظاره گر باشند، یکی می گوید: من با مسلمانان صحبت می کنم و توحید یا نماز را برایشان توضیح می دهم و راهب آمریکایی می آورد. موز و شیرینی و اگر گرسنه بمانند - مخصوصاً بچه ها - پیش او، آنها را با اتوبوس به کلیسا می برد و من ایستاده ام و صحبت می کنم! یک مسلمان چه احساسی دارد؟! اخوان المسلمین در آن ممالک دوردست بیشترین نقش را در تبلیغ داشتند، از این رو خداوند متعال در برابر نیکی های بزرگی که برای اسلام کرده اند، بهترین پاداش را به آنان عطا فرمود... | حقیقت این است که اخوان المسلمین نقش بسیار زیادی در حمایت از بوسنی و هرزگوین داشت و اخوان برای رفتن به بوسنی و هرزگوین داوطلب شد و البته آنها مانند مبلغان میلیونی یا صدها هزار نفری مبلغان تمام وقت نیستند. احزاب متعدد و اخوان شایستگی زیادی داشتند و این دعوت بحمدالله و لطف و عنایت فراوانی داشت و با وجود تلاش های ضعیف و اندک، ثمره بسیار زیادی به بار آورد. برادران ارجمندی که برگشته بودند دیده بودند که مبلغان از آمریکا و آلمان و سوئد و غیره می آیند تا مسلمانان را بشارت دهند و بچه های مسلمین را در حال نظاره گر باشند، یکی می گوید: من با مسلمانان صحبت می کنم و توحید یا نماز را برایشان توضیح می دهم و راهب آمریکایی می آورد. موز و شیرینی و اگر گرسنه بمانند - مخصوصاً بچه ها - پیش او، آنها را با اتوبوس به کلیسا می برد و من ایستاده ام و صحبت می کنم! یک مسلمان چه احساسی دارد؟! اخوان المسلمین در آن ممالک دوردست بیشترین نقش را در تبلیغ داشتند، از این رو خداوند متعال در برابر نیکی های بزرگی که برای اسلام کرده اند، بهترین پاداش را به آنان عطا فرمود... | ||
خط ۶۱: | خط ۶۰: | ||
= منبع = | = منبع = | ||
* ر.ک: ویکیپدیاعربی مقاله:(الإخوان المسلمين في البوسنة والهرسك)؛ اخوان المسلمین در بوسنی و هرزگوین. | |||