۸۷۵
ویرایش
بدون خلاصۀ ویرایش |
بدون خلاصۀ ویرایش |
||
خط ۶۳: | خط ۶۳: | ||
وقتی محدث بحرانی مولف کتاب الحدائق الناضره به صراحت می گوید که حکم تکفیر شامل مستضعفین از منکرین امامت معصومین نمی گردد چگونه او را از قائلین به تکفیر همه اهل سنت می دانید در حالی مستضعفین از فرق اسلامی بخش اعظم مسلمانان را تشکیل می دهند بدلیل آنکه همگان اذعان داریم که اکثریت مردم اعم از سنی و شیعه ، انتخاب مذهب شان تحقیقی نبوده بلکه در اثر شرائط محیطی و خانوادگی شان صورت گرفته است و از اینرو توده های هر دو فرقه را باید از مستضعفین فکری دانست که بدون تحقیق و تفقه دینشان را بر گزیده اند . | وقتی محدث بحرانی مولف کتاب الحدائق الناضره به صراحت می گوید که حکم تکفیر شامل مستضعفین از منکرین امامت معصومین نمی گردد چگونه او را از قائلین به تکفیر همه اهل سنت می دانید در حالی مستضعفین از فرق اسلامی بخش اعظم مسلمانان را تشکیل می دهند بدلیل آنکه همگان اذعان داریم که اکثریت مردم اعم از سنی و شیعه ، انتخاب مذهب شان تحقیقی نبوده بلکه در اثر شرائط محیطی و خانوادگی شان صورت گرفته است و از اینرو توده های هر دو فرقه را باید از مستضعفین فکری دانست که بدون تحقیق و تفقه دینشان را بر گزیده اند . | ||
در اینصورت مراد محدث بحرانی از | در اینصورت مراد [[محدث بحرانی]] از مستضعفین چنین اکثریت عظیمی از اهل سنت بوده که نتیجه اش عدم تکفیر آنان خواهد بود. | ||
خط ۷۰: | خط ۷۰: | ||
==ج== | ==ج== | ||
مولف کتاب الفکر التکفیری عند الشیعه در قسمت آخر فصل اول کتابش عالمانی از شیعه را بصورتی اهانت آمیز نام برده و با استناد به کلماتشان ادعا می کند که همه آنان قائل به کفر اهل سنت هستند در حالی که اگر به متن کامل کلمات این فقیهان مراجع شود شواهد فراوانی بر کذب و ناصواب بودن این ادعا یافت می گردد. | مولف کتاب [[الفکر التکفیری عند الشیعه]] در قسمت آخر فصل اول کتابش عالمانی از شیعه را بصورتی اهانت آمیز نام برده و با استناد به کلماتشان ادعا می کند که همه آنان قائل به کفر اهل سنت هستند در حالی که اگر به متن کامل کلمات این فقیهان مراجع شود شواهد فراوانی بر کذب و ناصواب بودن این ادعا یافت می گردد. | ||
در بخش پایانی فصل اول کتاب مذکور آمده است : | در بخش پایانی فصل اول کتاب مذکور آمده است : | ||
خط ۸۳: | خط ۸۳: | ||
و قال آیتهم العظمی محسن الحکیم : و کیف کان فالاستدلال علی النجاسه – ای نجاسه المخالفین- و اخری بالنصوص المتجاوزه حد الاستفاضه بل قیل انها متواتره المتضمنه کفرهم | و قال آیتهم العظمی [[محسن الحکیم]] : و کیف کان فالاستدلال علی النجاسه – ای نجاسه المخالفین- و اخری بالنصوص المتجاوزه حد الاستفاضه بل قیل انها متواتره المتضمنه کفرهم | ||
ایشان آخرین فقیه شیعی را اینچنین مورد اتهام قرار می دهد : | ایشان آخرین فقیه شیعی را اینچنین مورد اتهام قرار می دهد : | ||
خط ۱۱۳: | خط ۱۱۳: | ||
واتفقت الإمامیة على أن من أنکر إمامة أحد الأئمة وجحد ما أوجبه الله تعالى من فرض الطاعة فهو کافر ضال مستحق للخلود فی النار <ref>اوائل المقالات شیخ مفید ص 44</ref> | واتفقت الإمامیة على أن من أنکر إمامة أحد الأئمة وجحد ما أوجبه الله تعالى من فرض الطاعة فهو کافر ضال مستحق للخلود فی النار <ref>اوائل المقالات شیخ مفید ص 44</ref> | ||
===ابن ادریس=== | ===[[ابن ادریس]]=== | ||
ایشان در کتاب سرائر خواندن نماز میت بر مستضعفین فکری منکر امامت را واجب می داند : | ایشان در کتاب سرائر خواندن نماز میت بر مستضعفین فکری منکر امامت را واجب می داند : | ||
ولا تجب الصلاة إلا على المعتقدین للحق ، أو کان بحکمهم من أطفالهم ، الذین بلغوا ست سنین ، على ما قدمناه ، ومن المستضعفین ،<ref>السرائر ج 1ص 356</ref> | ولا تجب الصلاة إلا على المعتقدین للحق ، أو کان بحکمهم من أطفالهم ، الذین بلغوا ست سنین ، على ما قدمناه ، ومن المستضعفین ،<ref>السرائر ج 1ص 356</ref> | ||
===نراقی=== | ===[[محقق نراقی]]=== | ||
نراقی در مستند الشیعه ج 1ص 208 نیز ضمن بیان قول مشهور به طهارت منکران امامت می گوید حتی آنها که قائل به نجاست منکران امامت هستند مستضعفین را از این حکم استثنا می کنند: | نراقی در مستند الشیعه ج 1ص 208 نیز ضمن بیان قول مشهور به طهارت منکران امامت می گوید حتی آنها که قائل به نجاست منکران امامت هستند مستضعفین را از این حکم استثنا می کنند: | ||
خط ۱۶۱: | خط ۱۶۱: | ||
...وأما مخالفوه – امام علی - فی الإمامة فقد اختلف قول علمائنا فیهم ، فمنهم من حکم بکفرهم لأنهم دفعوا ما علم ثبوته من ضرورة وهو النص الجلی الدال على إمامته مع تواتره ، وذهب آخرون إلى أنهم فسقة وهو الأقوى <ref>کشف المراد فی شرح تجرید الاعتقاد- تحقیق الاملی – ص 540</ref> | ...وأما مخالفوه – امام علی - فی الإمامة فقد اختلف قول علمائنا فیهم ، فمنهم من حکم بکفرهم لأنهم دفعوا ما علم ثبوته من ضرورة وهو النص الجلی الدال على إمامته مع تواتره ، وذهب آخرون إلى أنهم فسقة وهو الأقوى <ref>کشف المراد فی شرح تجرید الاعتقاد- تحقیق الاملی – ص 540</ref> | ||
===ایه الله خوئی=== | ===[[ایه الله خوئی]]=== | ||
ایشان نیز در مساله صلاه بر مستضعف تصریح می کند که اطلاقات باب صلاه شامل اینگونه افراد می شود : | ایشان نیز در مساله صلاه بر مستضعف تصریح می کند که اطلاقات باب صلاه شامل اینگونه افراد می شود : | ||
خط ۱۷۷: | خط ۱۷۷: | ||
بنابر این فقط جاحدان و معاندین هستند که در زمره کفار خواهند بود . | بنابر این فقط جاحدان و معاندین هستند که در زمره کفار خواهند بود . | ||
==ایراد آیت الله وحید خراسانی به صاحب جواهر که ناصب شیعه را هم کافر می داند== | ==ایراد [[آیت الله وحید خراسانی]] به صاحب جواهر که ناصب شیعه را هم کافر می داند== | ||
خط ۱۹۸: | خط ۱۹۸: | ||
یکی از اینان آقای کمال حیدری می باشد که بصورت مکرر ادعای مذکور را در مواضع گوناگون در آثارشان بیان نموده اند . | یکی از اینان آقای [[کمال حیدری]] می باشد که بصورت مکرر ادعای مذکور را در مواضع گوناگون در آثارشان بیان نموده اند . | ||
خط ۴۹۱: | خط ۴۹۱: | ||
ایشان در این مساله نکات مهمی را از بوعلی سینا و صدرالمتالهین نقل می کند: | ایشان در این مساله نکات مهمی را از بوعلی سینا و صدرالمتالهین نقل می کند: | ||
بو على سینا مىگوید: | [[بو على سینا]] مىگوید: | ||
«مردم همان طورى که از لحاظ سلامت جسم و همچنین از لحاظ زیبایى جسم به سه دسته تقسیم مىگردند: | «مردم همان طورى که از لحاظ سلامت جسم و همچنین از لحاظ زیبایى جسم به سه دسته تقسیم مىگردند: | ||
خط ۵۰۶: | خط ۵۰۶: | ||
«رحمت الهى را وسیع بدان و آن را در انحصار یک عده معدود مشمار». («اشارات» اواخر نمط هفتم.) | «رحمت الهى را وسیع بدان و آن را در انحصار یک عده معدود مشمار». («اشارات» اواخر نمط هفتم.) | ||
صدرالمتألّهین در مباحث خیر و شرّ «اسفار» از جمله اشکالات آنجا این مطلب را ذکر مىکند که: | [[صدرالمتألّهین]] در مباحث خیر و شرّ «اسفار» از جمله اشکالات آنجا این مطلب را ذکر مىکند که: | ||
«چگونه مىگویید خیر بر شر غلبه دارد و حال آنکه وقتى که به انسان که اشرف کائنات است نظر مىافکنیم مىبینیم اکثر انسانها از لحاظ عمل گرفتار اعمال زشت، و از لحاظ اعتقاد دچار عقاید باطله و جهل مرکّباند و اعمال زشت و اعتقادات باطله، امر معاد آنها را ضایع، و آنان را مستحق شقاوت مىگرداند. پس عاقبت نوع انسان که ثمره و گل سرسبد هستى است شقاوت و بدبختى است». | «چگونه مىگویید خیر بر شر غلبه دارد و حال آنکه وقتى که به انسان که اشرف کائنات است نظر مىافکنیم مىبینیم اکثر انسانها از لحاظ عمل گرفتار اعمال زشت، و از لحاظ اعتقاد دچار عقاید باطله و جهل مرکّباند و اعمال زشت و اعتقادات باطله، امر معاد آنها را ضایع، و آنان را مستحق شقاوت مىگرداند. پس عاقبت نوع انسان که ثمره و گل سرسبد هستى است شقاوت و بدبختى است». | ||
خط ۵۳۷: | خط ۵۳۷: | ||
[[رده:تکفیر در شیعه]] | [[رده:تکفیر در شیعه]] | ||
ویرایش