پرش به محتوا

حزب بعث: تفاوت میان نسخه‌ها

۲۴٬۸۴۴ بایت اضافه‌شده ،  ‏۲۱ اکتبر ۲۰۲۳
بدون خلاصۀ ویرایش
بدون خلاصۀ ویرایش
بدون خلاصۀ ویرایش
 
(۵۸ نسخهٔ میانی ویرایش شده توسط ۶ کاربر نشان داده نشد)
خط ۱: خط ۱:
<div class="references" style="margin: 0px 0px 10px 0px; max-height: 300px; overflow: auto; padding: 3px; font-size:95%; background: #FFA500; line-height:1.4em; padding-bottom: 7px;"><noinclude>
{{جعبه اطلاعات حزب
[[پرونده:Ambox clock.svg|60px|بندانگشتی|راست]]
| عنوان = حزب بعث
<br>
| تصویر = حزب بعث.jpg
'''''نویسنده این صفحه در حال ویرایش عمیق است. '''''<br>
| نام = حزب بعث
| تاریخ تأسیس = ۷ آوریل ۱۹۴۷
| مؤسس =  روشنفکران‌ عرب‌
| رهبران = {{فهرست جعبه عمودی |میشل عفلق |صلاح‌الدین البیطار |زکی ارسوزی }}
| اهداف = {{فهرست جعبه افقی |وحدت اعراب |آزادی از سلطه خارجی |[[سوسیالیسم]] }}
}}
'''حزب بَعْث‌'''، حزب‌ عربی‌ سوسیالیست‌ (حزب‌ البعث‌ العربی ‌الاشتراکی‌) که به‌ دست‌ بعضی‌ از روشنفکران‌ عرب‌ به‌ رهبری‌ [[میشل‌‌ عفلق‌|میشل‌ عفلق‌]] (د 1368ش‌ / 1989م‌) و [[صلاح‌الدین‌ بیطار]] (د 1359ش‌ / 1980م‌) در [[سوریه|سوریه‌]] تشکیل‌ شد و سپس‌ در دیگر کشورهای‌ عربی‌ من جمله [[عراق|کشور عراق]] نیز نفوذ یافت‌.  


'''یکی از نویسندگان مداخل ویکی وحدت مشغول ویرایش در این صفحه می باشد. این علامت در اینجا درج گردیده تا نمایانگر لزوم باقی گذاشتن صفحه در حال خود است. لطفا تا زمانی که این علامت را نویسنده کنونی بر نداشته است، از ویرایش این صفحه خودداری نمائید. '''
== معنای حزب بعث ==
<br>
حزب بعث (Baath (Resurrection درلغت، بعث در لغت به معنای [[قیامت|رستاخیز]] و «برانگیختن» و از نظر سیاسی، عنوان نهضت فکری و حزب سیاسی، با شعار «وحدت اعراب، آزادی از سلطه خارجی، [[سوسیالیسم]]» است.
''آخرین مرتبه این صفحه در
</div>


<div class="wikiInfo">[[پرونده:حزب بعث.jpg |جایگزین=حزب بعث]]
== پیشینه تاریخی‌ ==
{| class="wikitable aboutAuthorTable" style="text-align:Right" |+ |
[[حزب بعث]] مانند دیگر جنبش‌های‌ ملیت‌گرای‌ عربی‌ از حزب‌ «عصبه العمل‌ القومی‌» که‌ در 1315ش‌ / 1936م‌ به‌ دست فارغ‌التحصیلان و دانشجویان دانشگاه آمریکایی‌ [[بیروت‌]] برای‌ کسب‌ استقلال‌ و احیای‌ وحدت‌ عربی‌ تشکیل‌ شد، ریشه‌ گرفت‌. هم‌زمان‌ با تشکیل‌ حزب‌ «عصبة العمل‌» دو روشنفکر سوری‌، [[زکی‌ ارسوزی‌]] و [[جلال‌ سید]]، به‌ انتشار مطالبی‌ درباره نظریه‌ای‌ که‌ آن‌ را «بعث‌ عربی‌» می‌خواندند، پرداختند<ref>صلیبی‌،174-173.</ref>؛ و ارسوزی در 1937م‌ کتابخانه‌ای‌ به نام‌ بعث عربی ایجاد کرد<ref>دندشلی‌، 15</ref>. عفلق‌ و بیطار که‌ به‌ ترتیب در رشته تاریخ و علوم در [[فرانسه|فرانسه‌]] تحصیل‌ کرده‌ بودند<ref>همو، 19</ref>، پس‌ از بازگشت‌ به‌ [[سوریه|سوریه‌]] به‌ تدریس‌ پرداختند و در 1938م‌ پس از آشنایی با نظریات‌ ارسوزی‌، محفلی‌ ادبی‌ به‌ نام‌ «شباب‌ الاحیاء العربی‌» به‌ وجود آوردند<ref>همو، 33-34</ref>.
!نام
!حزب بعث
|-
|بنیان‌گذار
|میشل عفلق، صلاح الدین البیطار و زکی ارسوزی
|-
|تاریخ بنانگذاری
|۷ آوریل ۱۹۴۷
|-
|تاریخ انحلال
|فوریه ۱۹۶۶
|-
|کشورهای عضو
|عراق  سوریه
|-
|}
</div>


'''حز بَعْث‌'''، حزب‌ عربی‌ سوسیالیست‌ (حزب‌ البعث‌ العربی ‌الاشتراكی‌) كه در 1326ش‌ / 1947م‌ به‌ دست‌ بعضی‌ از روشنفكران‌ عرب‌ به‌ رهبری‌ [[میشل‌ عفلق‌]] (د 1368ش‌ / 1989م‌) و [[صلاح‌الدین‌ بیطار]] (د 1359ش‌ / 1980م‌) در [[سوریه‌]] تشكیل‌ شد و سپس‌ در دیگر كشورهای‌ عربی‌ من جمله [[کشور عراق]] نیز نفوذ یافت‌.  
طی‌ [[جنگ جهانی دوم|جنگ‌ جهانی‌ دوم‌]] و قیام‌ [[رشید عالی‌ گیلانی‌]] در 1320ش‌ / 1941م‌ برضد تسلط [[بریتانیا]] و ادغام‌ طرفداران‌ ارسوزی‌ و عفلق‌ در جنبش‌ «نصرة العراق‌»، عفلق‌ و بیطار به‌ بهان اعتراض‌ به‌ خشونت‌ فرانسوی‌ها نسبت‌ به‌ دانشجویان، از تدریس‌ کناره‌ گرفتند. عفلق‌ در مقاله‌ای‌ با عنوان‌ «ایمان‌» از اهداف‌ بعث‌ سخن‌ راند و در گروه‌ سیاسی‌ جدیدی‌ به‌ نام‌ «شباب البعث‌ العربی‌» شرکت‌ کرد<ref>همو، 34- 35؛ عیسمی‌، 71</ref>. او سپس‌ در 1943م‌ برای‌ آشنا ساختن‌ محافل‌ ملی‌ و سیاسی‌ با نظریات‌ خود، نامزد انتخابات‌ مجلس‌ سوریه‌ شد و در برنامه انتخاباتی‌ خود شعارِ «ملت‌ واحد عربی‌ با رسالتی‌ جاودان‌» را عنوان‌ کرد. گفته‌اند که‌ این‌ مبارزات‌ آغاز تشکیل‌ حزب‌ بود<ref>دندشلی‌، 35-36</ref> و با آنکـه‌ عفلق‌ در انتخابات‌ شکست‌ خورد، اما از دولت‌ تقاضا کرد اجازه انتشار روزنامه البعث‌ العربی‌ را صادر کند و مقامات‌ با این‌ شرط که‌ به‌ نام‌ حزب‌ انتشار نیابد، موافقت‌ کردند. با این‌همه‌، در 1945م‌ نخستین‌بار عنوان‌ حزب‌ بعث‌ عربی‌ در اعلامیه‌ای‌ درج‌ گردید و عفلق‌ درصدد تحصیل‌ اجازه فعالیت‌ برای‌ آن‌ برآمد<ref>عیسمی‌، 72-73؛ دندشلی‌، 35</ref>.


=پیشینۀ تاریخی‌=
تأسیس‌ حزب‌ بعث‌ عربی‌ در واقع‌ واکنشی‌ نسبت‌ به‌ سلطه [[عثمانی|عثمانی‌]] و [[اروپا]] بر سوریه‌ بود که‌ به‌ وسیله طرفداران‌ عفلق‌ و بیطار و گروهی‌ از یاران‌ [[ارسوزی‌]] ابراز می‌شد. در اوایل‌ سال‌ 1326ش‌ / 1947م‌ گروهی‌ متشکل‌ از میشل‌ عفلق‌، صلاح‌ بیطار، وهیب‌ غانم‌، عبدالمنعم‌ شریف‌، صدقی‌ اسماعیل‌، جمال‌ اتاسی‌ و عبدالبر عیون‌السود مأمور تهیه مرامنامه‌ و اساسنامه حزب‌ شدند. این‌ کار انجام‌ گرفت‌ و در 4 آوریل‌ همین‌ سال‌ حزب‌ بعث‌ اعلام‌ موجودیت‌ کرد.
نخستین‌ کنگره حزب‌ پس‌ از 3 روز به‌ کار خود پایان‌ داد. عفلق‌ به‌ عنوان‌ رئیس‌، بیطار و جلال‌ سید و وهیب‌ غانم‌ به‌ عنوان‌ هیأت‌ اجرایی‌ تعیین‌ شدند و بیطار دبیرکل‌ حزب‌ گردید<ref>عیسمی‌، 78-80</ref>. در 1332ش‌ / 1953م‌ حزب‌ سوسیالیست‌ عربی‌ به‌ رهبری‌ اکرم‌ حورانی‌ در حزب‌ بعث‌ ادغام‌ شد و از آن‌ پس‌ حزب‌ بعث‌ عربی‌ سوسیالیست‌ نام‌ گرفت‌<ref>پرتز، 409؛ هاپوود</ref> .(82-83 ادغام‌ این‌ دو حزب‌ سبب‌ اتحاد روشنفکران‌ طرفدار بعث‌ با کارگران و دهقانان طرفدار حورانی گردید. همچنین نفوذ حورانی‌ در میان‌ افسران‌ جوانی‌ که‌ در [[فلسطین|فلسطین‌]] همراه‌ او جنگیده‌ بودند، بر اهمیت بعث افزود<ref>پرتز، 410</ref> و در نخستین‌ انتخابات‌ آزاد سوریه‌ در 1954م‌، 15 نماینده‌ از حزب‌ بعث‌ به‌ مجلس‌ سوریه‌ راه‌ یافتند<ref>همو،.(409</ref>.


حزب بعث مانند دیگر جنبشهای‌ ملیت‌گرای‌ عربی‌ از حزب‌ «عصبه العمل‌ القومی‌» كه‌ در 1315ش‌ / 1936م‌ به‌ دست فارغ‌التحصیلان و دانشجویان دانشگاه آمریكایی‌ [[بیروت‌]] برای‌ كسب‌ استقلال‌ و احیای‌ وحدت‌ عربی‌ تشكیل‌ شد، ریشه‌ گرفت‌. هم‌زمان‌ با تشكیل‌ حزب‌ «عصبة العمل‌» دو روشنفكر سوری‌، زكی‌ ارسوزی‌ و جلال‌ سید، به‌ انتشار مطالبی‌ دربارۀ نظریه‌ای‌ كه‌ آن‌ را «بعث‌ عربی‌» می‌خواندند، پرداختند <ref>صلیبی‌،174-173</ref>؛ و ارسوزی در 1937م‌ كتابخانه‌ای‌ به نام‌ بعث عربی ایجاد كرد <ref>دندشلی‌، 15</ref>. عفلق‌ و بیطار كه‌ به‌ ترتیب در رشته تاریخ و علوم در [[فرانسه‌]] تحصیل‌ كرده‌ بودند <ref>همو، 19</ref>، پس‌ از بازگشت‌ به‌ سوریه‌ به‌ تدریس‌ پرداختند و در 1938م‌ پس از آشنایی با نظریات‌ ارسوزی‌، محفلی‌ ادبی‌ به‌ نام‌ «شباب‌ الاحیاء العربی‌» به‌ وجود آوردند <ref>همو، 33-34</ref>.
از اوایل‌ تأسیس‌ حزب‌ بعث، فعالان سیاسی برخی از کشورهای‌ عربی‌ نیز به‌ آن‌ گرایش‌ یافتند و این‌ حزب‌ به‌ تدریج‌ در این‌ کشورها نیز رسوخ‌ کرد. در [[لبنان]] ابتدا برخی‌ از دانشجویان‌ لبنانی‌ دانشگاه‌ [[بیروت]] در تماس با دانشجویان‌ سوری‌، و نیز برخی‌ دانشجویان‌ لبنانی‌ دانشگاه‌ [[دمشق‌]] با اهداف‌ بعث‌ آشنا شدند و به‌ این‌ حزب‌ گرویدند. فعالیت‌ حزب‌ بعث‌ لبنان‌ در 1952م‌ در سطح‌ عمومی‌ آغاز گردید و نخستین‌ رهبری‌ منطقه‌ای‌ انتخاب‌ شد<ref>عیسمی‌، 83 -84</ref>.
در [[اردن]] تحت‌ سلطه [[بریتانیا|انگلستان]]، پس‌ از جنگ‌ 1948 اعراب‌ و [[رژیم صهیونیستی|اسراییل]]، دانشجویان‌ اردنی‌ دانشگاه‌ دمشق‌ که‌ به‌ حزب‌ گرویده‌ بودند، مجله هفتگی‌ الیقظة را به‌ اهداف‌ حزب‌ بعث‌ متمایل‌ ساختند و نظرات‌ خود را بین‌ کارگران‌ و کشاورزان‌ منتشر کردند<ref>همو، 85</ref>.  
همچنین دانشجویان عراقی دانشگاه‌های دمشق و بیروت‌ با اهداف‌ بعث‌ آشنا شدند و پس‌ از بازگشت‌ به‌ عراق‌ به‌ نشر اندیشه‌های‌ حاکم‌ بر حزب‌ پرداختند. به‌ علاوه‌، سوریه‌ایها که‌ در عراق‌ تحصیل‌ می‌کردند، نیز در توسعه افکار بعث‌ مؤثر بودند<ref>همو، 86</ref>.
سامی‌ شوکت‌ در 1327ش‌ / 1948م‌ حزب‌ بعث‌ عراق‌ را پایه‌ریزی‌ کرد<ref>بیگدلی‌، 67</ref>، ولی‌ نخستین‌ کنگره آن‌ به‌ طور رسمی‌ در 1333ش‌ / 1954م‌ تشکیل شد. این‌ کنگره‌ اساسنامه حزب‌ را تصویب‌ کرد و رهبری‌ حزب‌ بعث‌ سوریه‌ را پذیرفت‌<ref>همانجا</ref>.  


طی‌ [[جنگ‌ جهانی‌ دوم‌]] و قیام‌ رشید عالی‌ گیلانی‌ در 1320ش‌ / 1941م‌ برضد تسلط [[بریتانیا]] و ادغام‌ طرفداران‌ ارسوزی‌ و عفلق‌ در جنبش‌ «نصرة العراق‌»، عفلق‌ و بیطار به‌ بهانۀ اعتراض‌ به‌ خشونت‌ فرانسوی ها نسبت‌ به‌ دانشجویان، از تدریس‌ كناره‌ گرفتند. عفلق‌ در مقاله‌ای‌ با عنوان‌ «ایمان‌» از اهداف‌ بعث‌ سخن‌ راند و در گروه‌ سیاسی‌ جدیدی‌ به‌ نام‌ «شباب البعث‌ العربی‌» شركت‌ كرد <ref>همو، 34- 35؛ عیسمی‌، 71</ref>. او سپس‌ در 1943م‌ برای‌ آشنا ساختن‌ محافل‌ ملی‌ و سیاسی‌ با نظریات‌ خود، نامزد انتخابات‌ مجلس‌ سوریه‌ شد و در برنامۀ انتخاباتی‌ خود شعارِ «ملت‌ واحد عربی‌ با رسالتی‌ جاودان‌» را عنوان‌ كرد. گفته‌اند كه‌ این‌ مبارزات‌ آغاز تشكیل‌ حزب‌ بود <ref>دندشلی‌، 35-36</ref> و با آنکـه‌ عفلق‌ در انتخابات‌ شكست‌ خورد، اما از دولت‌ تقاضا كرد اجازۀ انتشار روزنامۀ البعث‌ العربی‌ را صادر كند و مقامات‌ با این‌ شرط كه‌ به‌ نام‌ حزب‌ انتشار نیابد، موافقت‌ كردند. با این‌همه‌، در 1945م‌ نخستین‌بار عنوان‌ حزب‌ بعث‌ عربی‌ در اعلامیه‌ای‌ درج‌ گردید و عفلق‌ درصدد تحصیل‌ اجازه فعالیت‌ برای‌ آن‌ برآمد <ref>عیسمی‌، 72-73؛ دندشلی‌، 35</ref>.
شعبه‌های‌ حزب‌ بعث‌ به‌ تدریج‌ در [[کویت]]، [[قطر]]، [[بحرین]]، [[عدن]]، [[سودان]]، [[مراکش]] و [[تونس]]، و گروه‌های‌ دانشجویی‌ عرب‌ در اروپا و آمریکا تشکیل‌ شد. طرفداران‌ بعث‌ در [[قاهره]] هم‌ در فاصله سال‌های‌ 1957- 1960م‌ در سازمان‌های‌ دانشجویی‌ نفوذ داشتند و در بین‌دیگر قشرها هم‌ فعالیت‌ می‌کردند<ref>دندشلی‌، 189</ref>.


تأسیس‌ حزب‌ بعث‌ عربی‌ در واقع‌ واكنشی‌ نسبت‌ به‌ سلطۀ [[عثمانی‌]] و [[اروپا]] بر سوریه‌ بود كه‌ به‌ وسیلۀ طرفداران‌ عفلق‌ و بیطار و گروهی‌ از یاران‌ [[ارسوزی‌]] ابراز می‌شد. در اوایل‌ سال‌ 1326ش‌ / 1947م‌ گروهی‌ متشكل‌ از میشل‌ عفلق‌، صلاح‌ بیطار، وهیب‌ غانم‌، عبدالمنعم‌ شریف‌، صدقی‌ اسماعیل‌، جمال‌ اتاسی‌ و عبدالبر عیون‌السود مأمور تهیۀ مرامنامه‌ و اساسنامۀ حزب‌ شدند. این‌ كار انجام‌ گرفت‌ و در 4 آوریل‌ همین‌ سال‌ حزب‌ بعث‌ اعلام‌ موجودیت‌ كرد.
== نظریه حزبی ==
نخستین‌ كنگرۀ حزب‌ پس‌ از 3 روز به‌ كار خود پایان‌ داد. عفلق‌ به‌ عنوان‌ رئیس‌، بیطار و جلال‌ سید و وهیب‌ غانم‌ به‌ عنوان‌ هیأت‌ اجرایی‌ تعیین‌ شدند و بیطار دبیركل‌ حزب‌ گردید <ref>عیسمی‌، 78-80</ref>. در 1332ش‌ / 1953م‌ حزب‌ سوسیالیست‌ عربی‌ به‌ رهبری‌ اكرم‌ حورانی‌ در حزب‌ بعث‌ ادغام‌ شد و از آن‌ پس‌ حزب‌ بعث‌ عربی‌ سوسیالیست‌ نام‌ گرفت‌ <ref>پرتز، 409؛ هاپوود</ref> .(82-83 ادغام‌ این‌ دو حزب‌ سبب‌ اتحاد روشنفكران‌ طرفدار بعث‌ با كارگران و دهقانان طرفدار حورانی گردید. همچنین نفوذ حورانی‌ در میان‌ افسران‌ جوانی‌ كه‌ در فلسطین‌ همراه‌ او جنگیده‌ بودند، بر اهمیت بعث افزود <ref>پرتز، 410</ref> و در نخستین‌ انتخابات‌ آزاد سوریه‌ در 1954م‌، 15 نماینده‌ از حزب‌ بعث‌ به‌ مجلس‌ سوریه‌ راه‌ یافتند <ref>همو،.(409</ref>
نظریه ملیت‌گرای‌ بعث‌ برپایه قومیت‌ عربی‌، نه‌ به‌عنوان‌ یک‌ نژاد، بلکه به‌عنوان‌ یک‌ واقعیت‌ تاریخی‌، استوار گردیده‌ است‌. این‌ نظریه‌ مبتنی‌ بر 3 جزء است‌:


از اوایل‌ تأسیس‌ حزب‌ بعث، فعالان سیاسی برخی از كشورهای‌ عربی‌ نیز به‌ آن‌ گرایش‌ یافتند و این‌ حزب‌ به‌ تدریج‌ در این‌ كشورها نیز رسوخ‌ كرد. در [[لبنان]] ابتدا برخی‌ از دانشجویان‌ لبنانی‌ دانشگاه‌ [[بیروت]] در تماس با دانشجویان‌ سوری‌، و نیز برخی‌ دانشجویان‌ لبنانی‌ دانشگاه‌ [[دمشق‌]] با اهداف‌ بعث‌ آشنا شدند و به‌ این‌ حزب‌ گرویدند. فعالیت‌ حزب‌ بعث‌ لبنان‌ در 1952م‌ در سطح‌ عمومی‌ آغاز گردید و نخستین‌ رهبری‌ منطقه‌ای‌ انتخاب‌ شد <ref>عیسمی‌، 83 -84</ref>.
# تاریخ‌ عرب‌ از کهن‌ترین‌ ایام تا عصر استعمار و [[امپریالیسم]] و استقرار [[رژیم صهیونیستی|دولت یهود]] در مرکز مشرق‌ عربی‌؛
در [[اردن]] تحت‌ سلطۀ [[انگلستان]]، پس‌ از جنگ‌ 1948 اعراب‌ و [[اسراییل]]، دانشجویان‌ اردنی‌ دانشگاه‌ دمشق‌ كه‌ به‌ حزب‌ گرویده‌ بودند، مجلۀ هفتگی‌ الیقظة را به‌ اهداف‌ حزب‌ بعث‌ متمایل‌ ساختند و نظرات‌ خود را بین‌ كارگران‌ و كشاورزان‌ منتشر كردند <ref>همو، 85</ref>.
# زبان‌ عربی‌ که‌ به‌ گفته ارسوزی‌ «زبان‌ طبیعی‌ انسان‌» است‌؛
همچنین دانشجویان عراقی دانشگاههای دمشق و بیروت‌ با اهداف‌ بعث‌ آشنا شدند و پس‌ از بازگشت‌ به‌ عراق‌ به‌ نشر اندیشه‌های‌ حاكم‌ بر حزب‌ پرداختند. به‌ علاوه‌، سوریاییهایی‌ كه‌ در عراق‌ تحصیل‌ می‌كردند، نیز در توسعۀ افكار بعث‌ مؤثر بودند <ref>همو، 86</ref>.  
# [[اسلام]]، نه‌ به‌ عنوان‌ [[دین]]، زیرا بعث‌ به‌ آزادی‌ دینی‌ باور دارد، بلکه به‌عنوان‌ یک‌ فرهنگ‌ و یگانه‌ تجربه معنوی‌ مشترک‌ اعراب‌ از طریق‌ زبان‌ و [[وحی|وحی‌]]. از نظر عفلق‌ که‌ خود یک‌ [[مسیحی|مسیحی‌]] ارتدکس‌ بود، کلید هویت‌ عربی‌ در فرایند مقدس‌ وحی‌ [[قرآن‌]] به‌ [[محمد بن عبد‌الله (خاتم الانبیا)|حضرت محمد(صلی الله علیه وآله وسلم)]] [[محمد بن عبد‌الله (خاتم الانبیا)|پیامبر]] عربی‌ نهفته‌ است‌.
سامی‌ شوكت‌ در 1327ش‌ / 1948م‌ حزب‌ بعث‌ عراق‌ را پایه‌ریزی‌ كرد <ref>بیگدلی‌، 67</ref>، ولی‌ نخستین‌ كنگره آن‌ به‌ طور رسمی‌ در 1333ش‌ / 1954م‌ تشكیل شد. این‌ كنگره‌ اساسنامۀ حزب‌ را تصویب‌ كرد و رهبری‌ حزب‌ بعث‌ سوریه‌ را پذیرفت‌ <ref>همانجا</ref>.
#


شعبه‌های‌ حزب‌ بعث‌ به‌ تدریج‌ در [[کویت]]، [[قطر]]، [[بحرین]]، [[عدن]]، [[سودان]]، [[مراکش]] و [[تونس]]، و گروههای‌ دانشجویی‌ عرب‌ در اروپا و آمریکا تشكیل‌ شد. طرفداران‌ بعث‌ در [[قاهره]] هم‌ در فاصله سالهای‌ 1957- 1960م‌ در سازمانهای‌ دانشجویی‌ نفوذ داشتند و در بین‌دیگر قشرها هم‌ فعالیت‌ می‌كردند <ref>دندشلی‌، 189</ref>.  
بعث‌ از آغاز، شیوه سوسیالیسم‌ معتدلی‌ در مقابل‌ [[کمونیسم]] اتخاذ کرد. شیوه‌ای که از ارائه تعاریف مشخص اجتماعی‌ ـ اقتصادی‌ پرهیز می‌کرد. اصلاحات‌ ارضی‌، ملی‌ کردن‌ صنایع‌، برنامه‌ریزی‌ اقتصادی‌، ایجاد اقتصاد مختلط دولتی‌ ـ خصوصی‌ و اجرای‌ خدمات‌ اجتماعی<ref>«دائرةالمعارف‌...»، I / 203-204؛ پرتز، 410؛ شیمونی‌، 114 </ref> از اهداف‌ اساسی‌ آنهاست‌؛ اما بعثیهای‌ بنیادگرا موسوم‌ به‌ بعث‌ جدید که‌ در 1345ش‌ / 1966م‌ جناح‌ میانه‌رو را در سوریه‌ برکنار کردند، تغییرات اساسی اجتماعی را بر سوسیالیسم اصلاح‌طلب‌ ترجیح‌ می‌دهند<ref>«دائرة المعارف‌»، I / 204؛ پرتز، همانجا</ref>، <ref>نیز421</ref>. بنیادگراها پس از نفی سرمایه‌داری‌، برآنند که‌ انقلاب‌ سوسیالیستی‌ فقط با کوشش‌ مشترک‌ کارگران‌ و دهقانان‌ و روشنفکران‌ انقلابی‌ و خرده‌ سرمایه‌داران‌ از طریق‌ ایجاد مزارع‌ دسته‌ جمعی‌ و کنترل‌ وسایل‌ تولید به‌ وسیله کارگران‌ تحقق‌ می‌یابد<ref>(هیرو134</ref>بعث‌ جدید به‌ برنامه وسیع‌ ملی‌ کردن‌ صنایع‌ و زمین‌ معتقد است‌ و در سیاست‌ جهانی‌ مصالح‌ منطقه‌ای‌ را بر پان‌ عربیسم‌ ترجیح‌ می‌دهد. (یورک‌،.(103
بعث‌ تقسیمات‌ جغرافیای سیاسی‌ مشرق‌ عربی‌ را تقسیمی‌ سطحی‌ می‌داند که‌ با بیداری‌ ملی‌ و وحدت‌ از میان‌ خواهد رفت‌. از نظر عفلق‌ پیشرفت‌ و وحدت‌ تفکیک‌ ناپذیرند (پرتز،.(410بعد از 1334ش‌ / 1955م‌ که جمال عبدالناصر منادی نظریه آزادی‌ عرب‌ شد، بعثیها اتحاد با مصر را قدم اول وحدت‌ سراسری‌ اعراب‌ خواندند<ref>همانجا، نیز.415
</ref>.


=پانویس=
== سازمان‌ حزب‌ ==
بعث از آغاز سازمانی‌ زیرزمینی‌، و معتقد به تمرکزگرایی دموکراتیک بود که هشتمین کنگره ملی در 1344ش‌ / 1965م‌ آن‌ را رسمیت بخشید. سازمان حزب متشکل از دو مجموعه‌ است‌:


[[رده:تاریخ خاورمیانه]]
# سازمان‌ ملی‌، شامل‌ اعضای‌ حزب‌ سرزمین‌ بزرگ‌ عربی‌؛
[[رده:احزاب‌ ملی‌گرای عرب]]
# سازمان‌ منطقه‌ای‌، شامل‌ اعضای‌ حزب‌ در یک‌ کشور.
[[رده:مکاتب وایدئولوژی‌های سیاسی]]
 
کنگره حزب‌ رهبری‌ را انتخاب‌ می‌کند و رهبری‌ خط مشی‌ حزب‌ را تعیین‌ می‌نماید<ref>«دائرة المعارف‌»، همانجا؛ «احزاب‌...»، 289-288حزب تا قبل‌ از کنگره تأسیسی‌ 1326ش‌ / 1947م‌</ref> نظام‌ داخلی معینی نداشت‌. کمیته رهبری حزب در 1333ش‌ / 1954م‌، یعنی‌ 7 سال‌ پس‌ از تأسیس‌ آن‌، شامل‌ 3 عضو از سوریه‌، دو عضو از اردن‌، یک‌ عضو از عراق‌ و یک‌ عضو از لبنان‌ بود <ref>عیسمی‌، 74- 75</ref>. کنگره ملی‌ سوم‌ در 1338ش‌ / 1959م‌ تشکیل‌ شد <ref>رزاز، 82</ref> و انحلال‌ حزب‌ بعث‌ سوریه‌ را به سبب‌ ادغام‌ این‌ کشور در جمهوری‌ متحده عربی‌ تصویب‌ کرد.
کنگره فوق‌العاده چهارم‌ در تابستان‌ 1339ش‌ / 1960م‌ برای‌ ایجاد فشار در جهت‌ اصلاح‌ امور جمهوری‌ متحده عربی‌ فقط به‌ بحث‌های‌ کلی‌ درباره دموکراسی‌ و آزادی‌ پرداخت‌. پس‌ از آن‌ رهبری‌ ملی‌ حزب‌ طی‌ جلسه‌ای‌ مسأله تجدید سازمان‌ حزب‌ را در سوریه‌ بررسی‌ کرد<ref>فکیکی‌، 101</ref>. کنگره ملی‌ پنجم‌ در 1962م‌ مسأله جدایی‌ سوریه‌ از اتحاد با [[جمهوری عربی مصر|مصر]] و بازسازی‌ سازمان‌ حزب‌ در [[سوریه|سوریه‌]] را مورد گفت‌ و گو قرار داد<ref>همو، 193</ref>.
 
== انشعاب‌ ـ حکومت‌ ==
در 1963م‌ در سوریه‌ 3 جناح‌ اصلی‌ در حزب‌ وجود داشت‌:
 
# جناح‌ ضد [[مارکسیسم|مارکسیسم‌]] به‌ رهبری‌ عفلق‌؛
# جناح‌ مارکسیست‌ به‌ رهبری‌ حمود شوفی‌؛
# جناح‌ رادیکال‌ با تمایلات‌ نظامی‌ به‌ رهبری‌ ژنرال‌ صلاح‌ جدید.
 
در عراق‌ نیز یک‌ جناح‌ راست‌ ضدمارکسیسم‌ و یک‌ جناح‌ ملیت‌ گرای‌ چپ‌ فعالیت‌ می‌کرد. رهبری‌ حزب‌ در آغاز در اختیار جناح‌ نخست‌ بود<ref>هیرو، 133</ref> بعث‌ عراق‌ در 19 [[بهمن‌]] 1341ش‌ / 8 فوریه 1963م‌ با کودتا حکومت‌ را به‌ دست‌ گرفت‌<ref>لنچوفسکی‌، 299</ref>. بعث‌ سوریه‌ نیز یک‌ ماه‌ بعد در مارس‌ 1963 حکومت‌ را واژگون‌ کرد و دولت‌ را نه‌ از طریق‌ آراء مردم‌، آن‌گونه‌ که‌ عفلق‌ و بیطار پیش‌بینی‌ کرده‌ بودند، بلکه‌ از راه‌ کودتا در اختیار گرفت‌.<ref>هاپوود89</ref> وقتی‌ عفلق‌ در کنگره ملی‌ پنجم‌ طرفداران‌ و عاملان‌ جدایی‌ از اتحاد سوریه‌ و مصر را موردحمله‌ قرار داد، آشکار بود که‌ اختلافات‌ دیگری‌ هم‌ در درون‌ رهبری‌ بعث‌ وجود دارد<ref>فکیکی‌، 194</ref>.
 
در نخستین‌ کنگره منطقه‌ای‌ بعث‌ سوریه‌ پس‌ از تسلط بر حکومت‌ در 1342ش‌ / 1963م‌ آشکار شد که‌ افسران‌ ارتش‌ تقریباً بر مخالفت‌ با جناح عفلق‌ متفقند. در این‌ کنگره‌، جناح‌ عفلق‌ شکست‌ خورد و جناح‌ صلاح‌ جدید پیروز شد<ref>سیل‌88</ref> کشتار [[کمونیسم|کمونیست‌ها]] در عراق‌ به‌ وسیله حزب‌ بعث‌، مخالفت‌ دو جناح‌ بعث‌ سوریه‌ را تشدید کرد (هیرو،.(133-134 در کنگره ملی‌ ششم‌ در 1963م‌، عفلق‌ توانست‌ مقام‌ دبیرکلی‌ را حفظ کند، اما بیطار عزل‌ شد و نظامیان‌ به‌ کمیته رهبری‌ حزب‌ وارد شدند <ref>(سیل‌ همانجا)</ref>. رهبران‌ نظامی‌ بعث‌ سوریه‌ غالباً از [[علویان]] بودند و اعتقاد استواری‌ به‌ ملیت‌گرایی‌ نداشتند، اما وجود گرایش‌های‌ نظری‌ ـ سیاسی‌ مختلف‌ میان‌ آنها، و انحلال‌ جمهوری‌ متحده عربی‌ اختلاف آنها را تشدید کرد<ref>یورک‌102</ref> در نتیجه‌، جناح‌ رادیکال‌، معروف به بعث جدید در بهمن‌ 1344 / فوریه 1966 گروه‌ محافظه‌کار را برکنار، و رهبران‌ مؤسس‌ حزب‌ را به‌ خروج‌ از سوریه‌ وادار کرد. بیشتر این رهبران به‌ عراق‌ رفتند<ref>همو103</ref>.
 
در عراق‌، حزب‌ بعث‌ پس‌ از تسلط بر حکومت‌، کمونیست‌ها را به‌ تلافی‌ کشتار بعثی‌ها در حکومت‌ قاسم‌ سرکوب‌ کرد. این‌ امر موجب‌ اختلاف‌ میان‌ ارتش‌ و حزب‌ شد و عفلق‌ برای‌ ایجاد صلح‌ به‌ عراق‌ رفت‌، ولی‌ این‌ کار مداخله‌ در امور داخلی‌ عراق‌ تلقی‌ شد و موجب‌ نارضایی عمومی‌گردید و اختلافات را شدت‌ بخشید. سرانجام‌، در آبان 1342 / نوامبر 1963 طرفداران ناصر با یک حرکت‌ نظامی‌، عفلق‌ و یارانش‌ را برکنار کردند (سیل‌، 90)؛ اما جناح‌ بعثی‌ طرفدار رهبران معزول شده حزب‌ در 1347ش‌ / 1968م‌ دوباره‌ قدرت‌ را در دست‌ گرفت‌<ref>شیمونی‌116</ref>.
 
به‌ این‌ ترتیب‌، بعثی‌ها آشکارا به‌ دو دسته‌ تقسیم‌ شدند که‌ به‌ رغم‌ یگانگی‌ نظری‌ و پای‌بندی به وحدت عربی و آزادی‌ فلسطین‌، نمی‌توانستند بر حس‌ رقابت‌ و بدبینی‌ نسبت‌ به‌ هم‌ غالب‌ شوند <ref>یورک‌، همانجا</ref>.
 
رهبران نظامی سوریه به نوبه خود به‌ دو گروه‌ تقسیم‌ می‌شدند:
# گروهی‌ به‌ رهبری‌ [[حافظ اسد]] که‌ با افراط‌گرایی‌؛
# گروه‌ دیگر به‌ رهبری‌ صلاح‌ جدید که‌ سوریه‌ را به‌ انزوا کشانده‌ بود، مخالفت‌ می‌کرد<ref>شیمونی‌، همانجا</ref>.
شکست اعراب‌ از [[صهیونیسم|صهیونیست‌ها]] در 1346ش‌ / 1967م‌ موجب تشدید اختلاف‌ میان‌ این‌ دو گروه‌ نظامی‌ شد<ref>هاپوود،91-92</ref> و سرانجام‌، در 1970م‌ جناح‌ حافظ اسد کنترل‌ کامل‌ حکومت‌ را به‌ دست‌ گرفت‌. اسد از 1971م‌ علاوه‌ بر ریاست‌ جمهوری‌، دبیرکلی‌ و رهبری‌ ملی‌ و منطقه‌ای‌ شاخه بعث‌ سوریه‌ را هم‌ برعهده‌ داشت‌<ref>شیمونی‌، همانجا</ref>. در [[عراق|عراق‌]]، [[حسن البکر]]، رهبر کودتای‌ 1968م که در آغاز میانه‌روی‌ می‌کرد، اندکی‌ پس‌ از کودتا یاران‌ میانه‌رو را کنار زد و دولتی‌ از بنیادگرایان‌ تشکیل‌ داد.
تا 1358ش‌ / 1979م‌ که [[صدام حسین]] معاون‌ حسن‌ البکر دبیرکل‌ بعث‌ عراق‌، و سپس‌ رئیس‌ جمهور شد<ref>پرتز،455,453</ref>، مقام‌ دبیرکلی‌ رهبری‌ ملی‌ بعث‌ شاخه عراق‌ را میشل‌ عفلق‌ در دست‌ داشت‌<ref>(«دائرة المعارف‌»204</ref>، اختلاف‌ بعث‌ عراق‌ و سوریه‌ غالباً ناشی‌ از اوضاع‌ جغرافیایی‌ ـ سیاسی‌ هلال‌ خصیب‌ و رهبری‌ آن‌ بود<ref>شیمونی‌، همانجا</ref>. بعث‌ سوریه‌ معتقد بود که‌ وحدت‌ سیاسی‌ جامعه عرب‌ باید از منطقه سوریه بزرگ‌ آغاز گردد؛ و بعث‌ عراق‌ می‌کوشید تا ابتکار عمل‌ را در ایجاد اتحاد عربی‌ در دست‌ گیرد و نقش‌ اصلی‌ را در این‌ روند ایفا کند<ref>«دائرة المعارف‌»، همانجا</ref>.
 
با آنکـه‌ از 1354ش‌ / 1975م‌ اختلاف‌ دو حزب‌ بعث‌ عراق‌ و سوریه‌ شدت‌ گرفته‌ بود، در 1357- 1358ش‌ / 1978-1979م‌ طرح‌ صلح‌ [[انور سادات]] با [[رژیم صهیونیستی|اسرائیل‌]] آنها را به‌ هم‌ نزدیک‌ کرد، مرز بین‌ دو کشور باز شد و مذاکراتی‌ برای‌ وحدت‌ دو شاخه حزب‌ منعقد گردید، اما کار به‌ نتیجه‌ نرسید؛ به‌ ویژه‌ در 1359ش‌ / 1980م‌ به‌ سبب‌ جانب‌داری‌ سوریه‌ از [[جمهوری اسلامی ایران]] روابط دو کشور قطع‌ شد و در 1982م‌ دولت‌ سوریه‌ خط لوله نفت‌ عراق‌ از این‌ کشور را مسدود کرد<ref>بارم‌،130,126؛ شیمونی‌229</ref>.
 
این‌ وضعیت‌ ــ در حالی‌ که‌ خط لوله نفت‌ این‌ کشور در [[خلیج فارس]] هم‌ بسته‌ بود ــ فشار زیادی‌ بر دولت‌ بعثی‌ عراق‌ وارد کرد، تا جایی که ناچار شد به‌ یاران‌ قدیم‌ خود، یعنی‌ [[عربستان]] و اردن‌ روی‌ آورد<ref>بارم‌، همانجا</ref>. حمله اسرائیل‌ به‌ مرکز اتمی‌ عراق‌ موجب‌ جلب‌نظر مثبت‌ [[اردن|اردن‌]] و [[جمهوری عربی مصر|مصر]] و [[عربستان سعودی|عربستان‌]] نسبت‌ به‌ این‌ کشور شد. از سوی‌ دیگر سردی‌ روابط عراق‌ و [[شوروی|شوروی‌]] به‌ دلیل‌ مبهم‌ بودن‌ سیاست‌ شوروی‌ در [[جنگ ایران و عراق|جنگ‌ عراق‌ و ایران‌]]، موجب‌ بهبود روابط عراق‌ و [[ایالات متحده آمریکا|آمریکا]] گردید<ref>پرتز456</ref>بعث‌ سوریه‌ هم‌ پس‌ از پایان‌ جنگ‌ عراق‌ و ایران‌ به‌ دوستی‌ با عربستان‌ و مصر متمایل‌ شد و سرانجام‌، در 1368ش‌ / 1989م‌ به‌ طرح‌ صلح‌ آمریکا پیوست‌<ref>دیاب‌، 87 -89</ref>.
 
== سیاست‌ داخلی‌ ==
احزاب‌ بعث‌ عراق‌ و سوریه‌، در بخش‌ اقتصادی‌، طرفدار ایجاد نوعی‌ [[سوسیالیسم|سوسیالیسم‌]] بودند و از این‌رو، به‌ اصلاحاتی‌ مانند تقسیم‌ قسمتی‌ از زمین‌های‌ مالکان‌ بزرگ‌ میان‌ زارعان‌ فاقد زمین‌، و تعیین سقفی برای‌ مالکیت‌ اراضی‌ کشاورزی‌ و ملی‌ کردن‌ صنایع‌ دست‌ زدند<ref>هیرو،134؛ لنچوفسکی‌308</ref>. حزب‌ بعث‌ سوریه‌ با این‌همه‌، برای‌ بازگرداندن‌ سرمایه‌هایی‌ که‌ از کشور خارج‌ شده‌ بود، تدابیری‌ اندیشید و به‌ علاوه‌، از لحاظ توسعه کشاورزی‌ به‌ موفقیت‌های‌ چشم‌گیری‌ دست‌ یافت‌<ref>همو، 356-354؛ منسفیلد415</ref> در بعد سیاسی‌، حزب‌ بعث‌ عراق‌ به‌ حل‌ مسأله کردها علاقه نشان داد و در 1349ش‌ / 1970م عراق را کشوری‌ عربی ـ کردی خواند و خودمختاری<ref>کردستان عراق</ref> را پذیرفت<ref>لنچوفسکی‌، 309؛ شیمونی‌ 116</ref>. در سوریه‌ نیز اسد به‌ گسترش‌ روابط با سایر کشورها پرداخت‌ و به‌ همکاری‌ وسیعی‌ به‌ ویژه‌ با [[جهان‌ عرب‌]] مبادرت‌ کرد<ref> لنچوفسکی‌ 358-359</ref>.
 
== سیاست‌ خارجی‌ ==
مسأله مبارزه‌ با [[استعمار]] و به‌ ویژه‌ مسأله [[فلسطین‌]] خطوط کلی‌ سیاست‌ احزاب‌ بعث‌ را تعیین‌ می‌کرد<ref>رزاز، 77</ref>؛ به‌ همین‌ دلیل‌، دول‌ قدرتمند [[اروپا]] و [[شوروی‌]] را استعمارگر و عامل‌ تقسیم‌ فلسطین‌ می‌شمرد<ref>نک‌: ابراش‌، 108، 113؛ رزاز، 83</ref>. با این‌همه‌، بعث‌ عراق‌ که‌ تا 1359ش‌ / 1980م‌، چپ‌گرایی‌ می‌کرد، به‌ انعقاد پیمان‌های‌ نظامی‌ و اقتصادی‌ با شوروی‌ مبادرت‌ کرد و حتی‌ به‌ پیمان‌ اقتصادی‌ بلوک‌ شرق‌ پیوست‌<ref>شیمونی‌، 229</ref>؛ اما بعداً به غرب متمایل شد و در 1363ش‌ / 1984م‌ با [[ایالات متحده آمریکا|آمریکا]] نیز رابطه‌ برقرار کرد. دولت‌ بعث‌ سوریه‌ با شوروی‌ ارتباط نزدیک‌ داشت‌ و از پشتیبانی‌ این‌ دولت‌ در جنگ‌ با اسرائیل‌ برخوردار بود<ref>لاکور، 90-88؛ لنچوفسکی‌ 350-351</ref> روابط بعث‌ سوریه‌ با آمریکا نیز پس‌ از حمله عراق‌ به‌ [[کویت|کویت‌]]، نزدیک‌تر شد و دولت‌ بعث‌ سوریه‌ در نیروهای‌ بین‌المللی‌ برضد عراق‌ مشارکت‌ جست‌<ref>کیلانی‌، 18</ref>.
 
از آنجا که‌ یکی‌ از اهداف‌ حزب‌ بعث‌ توسعه ارتباط میان‌ کشورهای‌ عربی‌ و بلکه ایجاد وحدتی سراسری در تمام سرزمین‌های‌ عربی‌ بود، حزب‌ بعث‌ نزدیکی‌ با [[جمال عبدالناصر]] را پی‌ گرفت‌ و در بهمن‌ 1336 / فوریه 1958 مصر و سوریه بعثی‌ متحد شدند و اندکی‌ بعد عراق‌ هم‌ خواستار پیوستن‌ به‌ [[جمهوری‌ متحده عربی‌]] شد<ref>جرجس‌،125,90؛پرتز،415</ref>، ولی‌ وقایع‌ بعدی‌ این‌ اتفاق‌ را به‌ هم‌ ریخت‌ و تلاش‌های‌ سوریه‌، عراق‌ و مصر برای‌ تجدید اتحاد به‌ جایی نرسید<ref>جرجس‌،169-163</ref>؛ به‌ویژه‌ که‌ عراق‌ از 1354ش‌ / 1975م‌ می‌کوشید رهبری‌ جهان‌ عرب‌ را در دست‌ گیرد<ref>منسفیلد، 431</ref>؛ بعضی‌ از ناظران‌ معتقدند که‌ حمله [[عراق|عراق‌]] به‌ [[جمهوری اسلامی ایران|ایران‌]] یکی‌ از روش‌های‌ تحقق‌ این‌ هدف‌ بود<ref>پرتز، 455 </ref>که‌ البته‌ با شکست‌ روبه‌رو شد. پس‌ از [[جنگ ایران و عراق|جنگ‌ ایران‌ و عراق‌]] حزب‌ بعث‌ سوریه‌ که‌ با بعث‌ عراق‌ اختلاف‌های‌ بنیادین‌ داشت‌، به‌ دلیل‌ تمایل‌ به‌ همکاری‌ با کشورهای‌ عربی‌، کوشید به‌ رفع‌ اختلاف‌ با عراق‌ بپردازد، ولی‌ حمله عراق‌ به‌ کویت‌، موجب‌ روی‌گردانی‌ سوریه‌ از این‌ دولت‌ گردید<ref>دیاب‌، 87 - 88؛ پرادس‌، 59</ref>.
 
== حزب بعث‌ و فلسطین ==
حزب‌ بعث‌ در 1326ش‌ / 1947م‌ با پیشنهاد تقسیم‌ فلسطین‌ مخالفت‌ کرد و در 1948م‌ در کنار نیروی‌ عربی‌ به‌ جنگ‌ با صهیونیست‌ها برخاست‌<ref>حورانی‌، 50 -51؛ عیسمی‌، 29، 45</ref>. با آنکـه‌ گفته‌اند حزب‌ بعث‌ نقش‌ مستقل‌ و متمایزی‌ برای‌ ملت‌ فلسطین‌ در مبارزه‌ با صهیونیسم‌ قائل‌ نبود<ref>منظمة... ، 47</ref>، ولی‌ در 1340ش‌ / 1961م‌ ضرورت‌ سازمان‌دهی‌ ملت‌ فلسطین‌ را مطرح‌ کرد و خواهان‌ تشکیل‌ کشور فلسطین‌، در کنگره 1343ش‌ / 1964م‌ [[قدس‌]] شد<ref>همان‌، 48؛ علوش‌، 911</ref>.
 
این‌ حزب‌ از این‌ پس‌ به‌ همکاری‌ با سازمان‌ آزادی‌بخش‌ فلسطین‌ و دیگر سازمان‌های‌ مبارز پرداخت‌ و در جنگ‌ 1352ش‌ / 1973م‌ شرکت‌ جست‌<ref>پرتز،459؛ شیمونی‌، همانجا؛ جوریدینی‌، 58</ref>؛ ولی‌ بعث‌ عراق‌ در دهه 70 و 80 دو سیاست‌ متضاد نسبت‌ به‌ سازمان‌ آزادی‌بخش‌ در پیش‌ گرفت‌. تیرگی‌ روابط احزاب‌ بعث‌ عراق‌ و سوریه‌، عراق‌ را به‌ بهبود روابط با فلسطینیان‌ برانگیخت‌، در حالی که پیش از آن با [[سازمان آزادی بخش فلسطین|سازمان‌ آزادی‌بخش‌]] روابطی‌ نداشت‌<ref>حوت‌، 990</ref>.
در ایامی‌ که‌ [[لبنان|لبنان‌]] دستخوش‌ تهاجم‌ اسرائیل‌ شد، مداخله بعث‌ سوریه‌ و سازمان‌ آزادی‌بخش فلسطین در این‌ کشور، هر دو گروه‌ را رودرروی یکدیگر قرار داد<ref>مئوز، 197-198</ref> و همکاری‌ نکـردن‌ سوریه با سازمان باعث شکست آن و ترک لبنان‌ گردید<ref>رابینوویچ‌، 215؛ یورک‌، 133</ref> و روابط این‌ دو روی‌ به‌ وخامت‌ نهاد، ولی‌ پس‌ از [[پیمان اسلو|موافقت‌نامه اسلو]]، سوریه‌ برای‌ بهبود روابط گام‌هایی‌ برداشت‌<ref>حوت‌، 986؛ نوفل‌، 166-169.</ref>.
 
== انتشارات‌ ==
حزب‌ بعث‌ از 1325ش‌ / 1946م‌ نشریه البعث‌ را در سوریه‌، و از 1332ش‌ / 1953م‌ نشریه العربی‌ الجدید را در عراق‌ منتشر کرد. نشریه اخیر از شماره سوم‌ نام‌ الاشتراکی‌ گرفت‌<ref>جبور، 452؛ عیسمی‌، 88.</ref>.
مؤسسه «دارالطلیعه‌» توسط اعضای‌ حزب‌ بعث‌ در [[بیروت|بیروت‌]] انتشار مدارک‌ و نوشته‌های‌ بعث‌ را در جزوه‌هایی‌ به‌ نام‌ نضال‌ البعث‌ از 1342ش‌ / 1963م‌ آغاز کرد. نشریات‌ دیگری‌ به‌ وسیله شعبه‌ها و جناح‌های‌ مختلف‌ حزب‌ منتشر شده‌ است‌، از جمله آنهاست‌: نشریه الرایه‌، که‌ رهبری‌ بعث‌ سوریه‌ انتشار آن‌ را از 1345ش‌ / 1966م‌ آغاز کرد و پس‌ از تغییر حکومت‌ در 1349ش‌ / 1970م‌، برضد حکومت‌ جدید ادامه‌ یافت‌؛ نشریه الاحرار، که‌ انتشار آن‌ از 1963م‌ در بیروت‌ آغاز شد و از 1966م‌ منعکس‌ کننده نظر نخستین‌ رهبران‌ بعث‌ برضد دولت‌ سوریه‌ شد<ref>جبور، 452-453.</ref>؛ نشریه البعث‌، که‌ از 1948م‌ در قدس‌ منتشر شد<ref>یاسین‌، 450.</ref>.
 
== پانویس ==
{{پانویس}}
 
== منابع ==
* [http://pajoohe.ir/%D8%AD%D8%B2%D8%A8-%D8%A8%D8%B9%D8%AB__a-10893.aspx برگرفته از سایت حزب بعث دانشنامه پژوهه پژوهشکده باقرالعلوم pajoohe.ir]
* [https://lib.eshia.ir/12293/4/929 برگرفته از سایت مرکز دائرة المعارف بزرگ اسلامی - کتابخانه مدرسه فقاهت lib.eshia.ir]
*
 
[[رده:احزاب و گروه‌ها]]
[[رده:عراق]]
[[رده:سوریه]]
confirmed، مدیران
۳۷٬۲۰۹

ویرایش