۸۷٬۸۱۰
ویرایش
جز (جایگزینی متن - 'عز ال' به 'عزال') |
جز (جایگزینی متن - 'ك' به 'ک') برچسبها: ویرایش همراه ویرایش از وبگاه همراه |
||
خط ۱۶: | خط ۱۶: | ||
=نسب= | =نسب= | ||
زین الدین القادری بن شرف الدین بن شمس الدین محمد بن نور الدین علی بن عزالدین حسین بن شمس الدین محمد الأکحل بن حسام الدین شرشیق<ref>قال ابن الجزری فی تاریخه: ورد الشیخ الصالح شمس الدین محمد | زین الدین القادری بن شرف الدین بن شمس الدین محمد بن نور الدین علی بن عزالدین حسین بن شمس الدین محمد الأکحل بن حسام الدین شرشیق<ref>قال ابن الجزری فی تاریخه: ورد الشیخ الصالح شمس الدین محمد الأکحل إلى دمشق سنة 722هـ/ 1322م ونزل بالزاویة السلاریة قاصداً الحج. هو مشهور فی دیاره وله سماط ممدود ولأولاده وأصحاب البلاد، والرعایا یعظمونهم ویکرمونهم، ویقصدون زیارتهم، وتلبس الناس الخرقة منهم</ref>بن جمال الدین محمد الهتاک بن عبدالعزیز بن الشیخ عبدالقادر الجیلانی<ref>مخطوطة:سلسلة نسب ال یحیى بن حسام الدین الکیلانی وذریته، 1790 م، محفوظة عند الاسرة الکیلانیة فی دیالى، وطولها ،7 متر، تحقیق :المهندس عبدالستار هاشم سعید الکیلانی والدکتور جمال الدین فالح الکیلانی ،1999</ref> بن موسى الثالث بن عبدالله الجیلی بن یحیى الزاهد بن محمد المدنی بن داود أمیر مکة بن موسى الثانی بن عبدالله الصالح بن موسى الجون بن عبدالله المحض بن الحسن المثنى بن [[حسن|الحسن]] المجتبى بن [[علی بن ابی طالب|علی بن أبی طالب]]<ref>کتاب :الانساب الهاشمیة فی العراق ،عبدالقادر فتحی سلطان، نقیب اشراف القدس الشریف، مکتبة الامل ،بیروت ،ج3،ص242،2010</ref><ref>کتاب :کشف الکربة برفع الطلبة ،للانصاری ،تحقیق عبدالرحیم عبدالرحمن عبدالرحیم، المجلة التاریخیة ،مجلد32،لسنة 1976 ،ص54</ref>. | ||
=زندگی= | =زندگی= | ||
خط ۲۲: | خط ۲۲: | ||
زین الدین کبیر: [[سادات|نقیب]] سادات در [[بغداد]] بود. سید زین الدین کیلانی در 15 شوال 891 هجری قمری / 1486 م در بغداد به دنیا آمد. وی با اعتبار و منزلت، عالمی فعال، در زمانی که فارغ التحصیل از علوم مختلف شد به کسوت شیخ السجادة القادریة درآمد و مشغول عبادت شد. | زین الدین کبیر: [[سادات|نقیب]] سادات در [[بغداد]] بود. سید زین الدین کیلانی در 15 شوال 891 هجری قمری / 1486 م در بغداد به دنیا آمد. وی با اعتبار و منزلت، عالمی فعال، در زمانی که فارغ التحصیل از علوم مختلف شد به کسوت شیخ السجادة القادریة درآمد و مشغول عبادت شد. | ||
و اوّل نقیب سادات در بغداد شد و فردی سخاوتمند، خیرخواه و صاحب مال و منزلت فراوان بود. | و اوّل نقیب سادات در بغداد شد و فردی سخاوتمند، خیرخواه و صاحب مال و منزلت فراوان بود. | ||
او در سال 914 هجری قمری / 1508 م تا سال 941 هجری قمری / 1534 م در دوران اشغال بغداد نقش بسزایی داشت. او بسیار مشتاق خدمت به کشور و حکومت <ref> | او در سال 914 هجری قمری / 1508 م تا سال 941 هجری قمری / 1534 م در دوران اشغال بغداد نقش بسزایی داشت. او بسیار مشتاق خدمت به کشور و حکومت <ref>کتاب: محاظرات فی التاریخ الإسلامی ،د/ جمال الدین فالح الکیلانی ،مکتبة المصطفى ،القاهرة ،2011 ،ص672</ref>به ویژه در زمان حضور در مسجد جدش شیخ [[عبدالقادر گیلانی]] بود. | ||
او به خانه خلافت اسلامی استانبول سفر کرد و پس از فتح در بغداد و در استانبول با سلطان سلیمان بزرگ ملاقات کرد. | او به خانه خلافت اسلامی استانبول سفر کرد و پس از فتح در بغداد و در استانبول با سلطان سلیمان بزرگ ملاقات کرد. | ||
صاحب قلائد الجواهر ص 55 گفته است:و در بغداد جماعتی در حرم استاد ما شیخ عبدالقادر به ادّعای این که از اولاد او رضی الله عنهم نزد عوام شناخته می شدند و نزد آنان منزلت و حرمت داشتند و رزق و روزی و حقوقی داشتند. تا به فقرا و کسانی که به زاویه رفت و آمد می کردند کمک و خدمت کنند. | صاحب قلائد الجواهر ص 55 گفته است:و در بغداد جماعتی در حرم استاد ما شیخ عبدالقادر به ادّعای این که از اولاد او رضی الله عنهم نزد عوام شناخته می شدند و نزد آنان منزلت و حرمت داشتند و رزق و روزی و حقوقی داشتند. تا به فقرا و کسانی که به زاویه رفت و آمد می کردند کمک و خدمت کنند. | ||
خط ۲۹: | خط ۲۹: | ||
وی عالمی فاضل، زاهد و وارسته بود، نزد پدرش تحصیل کرد و پس از آنکه پدرش اداره جامع جدش سید شیخ عبدالقادر گیلانی را بر عهده گرفت. | وی عالمی فاضل، زاهد و وارسته بود، نزد پدرش تحصیل کرد و پس از آنکه پدرش اداره جامع جدش سید شیخ عبدالقادر گیلانی را بر عهده گرفت. | ||
و اوست که به غریبان و در راه ماندگان را اجازه داد تا گوشه جدش قطب العارفین را برای سکونت غریبانی از مسلمانان قرار داد. | و اوست که به غریبان و در راه ماندگان را اجازه داد تا گوشه جدش قطب العارفین را برای سکونت غریبانی از مسلمانان قرار داد. | ||
و به آنان طعام می داد و نیکو و صالح با آنان رفتار می کرد و در سال 1027 ق / 1617 م وفات یافت. او در مقبره گیلانی به خاک سپرده شد<ref> | و به آنان طعام می داد و نیکو و صالح با آنان رفتار می کرد و در سال 1027 ق / 1617 م وفات یافت. او در مقبره گیلانی به خاک سپرده شد<ref>کتاب :جامع الانوار فی مناقب الابرار، نظمی زادة،ورقة 231 ،مخطوطة متحف طوب قابی باسطنبول، برقم1204e.h</ref>. | ||
پس از او پسرش نورالدین ابن الشیخ، ولی الدین گیلانی: سومین نقیب اشراف در بغداد: دانشمند، عامل، سخنوری فصیح و خطیبی تیزبین بود. | پس از او پسرش نورالدین ابن الشیخ، ولی الدین گیلانی: سومین نقیب اشراف در بغداد: دانشمند، عامل، سخنوری فصیح و خطیبی تیزبین بود. | ||
او امام جماعت مسجد جدش عبدالقادر گیلانی نماز می خواند بود و او بود که در یازدهم ربیع الثانی در ولادت عبدالقادر گیلانی در مسجد گیلانی دستور به خواندن مولودی داد. | او امام جماعت مسجد جدش عبدالقادر گیلانی نماز می خواند بود و او بود که در یازدهم ربیع الثانی در ولادت عبدالقادر گیلانی در مسجد گیلانی دستور به خواندن مولودی داد. | ||
او به پاکدامنی و پرهیزگاری معروف بود و در سال 1075 هجری قمری / 1664 م در بغداد درگذشت<ref> | او به پاکدامنی و پرهیزگاری معروف بود و در سال 1075 هجری قمری / 1664 م در بغداد درگذشت<ref>کتاب :کشف الکربة برفع الطلبة ،للانصاری ،تحقیق عبدالرحیم عبدالرحمن عبدالرحیم، المجلة التاریخیة ،مجلد32،لسنة 1976 ،ص123</ref>. | ||
پس از او حسام الدین بن الشیخ نورالدین گیلانی: او مصداق پرهیزکاری و درستکاری، مرجع شکایت در خانه اش بود، عالم، نیکوکار، عادل و بسیار ترسان از خدای متعال بود. | پس از او حسام الدین بن الشیخ نورالدین گیلانی: او مصداق پرهیزکاری و درستکاری، مرجع شکایت در خانه اش بود، عالم، نیکوکار، عادل و بسیار ترسان از خدای متعال بود. | ||
برخی از معاصران او درباره او گفته اند: مدت زیادی با شیخ حسام الدین قدری همراهی کردیم و در بغداد باتقواتر و پاکتر از شیخ حسام الدین قادری ندیدیم. | برخی از معاصران او درباره او گفته اند: مدت زیادی با شیخ حسام الدین قدری همراهی کردیم و در بغداد باتقواتر و پاکتر از شیخ حسام الدین قادری ندیدیم. | ||
در سال 1145 هجری قمری / 1732 م باران قطع شد و در بغداد خوشکسالی اوج گرفت، پس هر چه داشت بیرون آورد و بین فقرا و نیازمندان تقسیم کرد. وی در سال 1163 هجری قمری / 1749م در بغداد درگذشت و در صحن مقبره گیلانی به خاک سپرده شد. (این حسام الدین نقیب دو پسر داشت به نام های محمد درویش بن حسام الدین و از فرزندان نقیب عبدالرحمن گیلانی بودند)<ref> | در سال 1145 هجری قمری / 1732 م باران قطع شد و در بغداد خوشکسالی اوج گرفت، پس هر چه داشت بیرون آورد و بین فقرا و نیازمندان تقسیم کرد. وی در سال 1163 هجری قمری / 1749م در بغداد درگذشت و در صحن مقبره گیلانی به خاک سپرده شد. (این حسام الدین نقیب دو پسر داشت به نام های محمد درویش بن حسام الدین و از فرزندان نقیب عبدالرحمن گیلانی بودند)<ref>کتاب:الاسر الحاکمة فی العراق فی العصور المتاخرة ،د/عماد عبدالسلام رؤوف، دار الحکمة ،بغداد،1998 ،ص164</ref>.در بغداد خاندان مصطفی الحجی آلوسی و حسام الدین پسر دیگر به نام یحیی بن حسام الدین است و از اولاد او الحجیه فرزند ولی الدین قادری است وآل المطلک از فرزندان ابوبکر بن یحیی در دیالی است<ref>مخطوطة:سلسلة نسب ال یحیى بن حسام الدین الکیلانی وذریته، 1790 م، محفوظة عند الاسرة الکیلانیة فی دیالى، وطولها ،7 متر، تحقیق :المهندس عبدالستار هاشم سعید الکیلانی والدکتور جمال الدین فالح الکیلانی ،1999</ref>. | ||
=سند اجازه طریقت= | =سند اجازه طریقت= | ||
زین الدین الکبیرالقادری از شیخ و پدرش السید شرف الدین القادری از شیخ و پدرش السید شمس الدین القادری از شیوخ واجدادش از جدشان السید محمد الهتاک از شیخ و پدرش السید عبدالعزیز القادری از شیخ و پدرش سلطان الأولیاء والعارفین السید الشیخ [[عبدالقادر گیلانی|عبدالقادر الجیلانی]] از القاضی الشیخ أبو سعید المبارک المخزومی از الشیخ علی الحکاری از الشیخ أبو فرج الطوسی از الشیخ [[شبلی|أبو بکر الشبلی]] از الشیخ عبدالواحد التمیمی از شیخ الطائفتین [[جنید بغدادی|الشیخ الجنید]] از داییش [[سری سقطی|السری السقطی]] از الشیخ معروف الکرخی از الشیخ داود الطائی از الشیخ حبیب العجمی از الشیخ التابعی [[حسن بصری|الحسن البصری]] از [[امیر المؤمنین|أمیر المؤمنین]] [[علی بن ابی طالب|علی بن أبی طالب]]<ref> | زین الدین الکبیرالقادری از شیخ و پدرش السید شرف الدین القادری از شیخ و پدرش السید شمس الدین القادری از شیوخ واجدادش از جدشان السید محمد الهتاک از شیخ و پدرش السید عبدالعزیز القادری از شیخ و پدرش سلطان الأولیاء والعارفین السید الشیخ [[عبدالقادر گیلانی|عبدالقادر الجیلانی]] از القاضی الشیخ أبو سعید المبارک المخزومی از الشیخ علی الحکاری از الشیخ أبو فرج الطوسی از الشیخ [[شبلی|أبو بکر الشبلی]] از الشیخ عبدالواحد التمیمی از شیخ الطائفتین [[جنید بغدادی|الشیخ الجنید]] از داییش [[سری سقطی|السری السقطی]] از الشیخ معروف الکرخی از الشیخ داود الطائی از الشیخ حبیب العجمی از الشیخ التابعی [[حسن بصری|الحسن البصری]] از [[امیر المؤمنین|أمیر المؤمنین]] [[علی بن ابی طالب|علی بن أبی طالب]]<ref>کتاب: محاظرات فی التاریخ الإسلامی ،د/ جمال الدین فالح الکیلانی ،مکتبة المصطفى ،القاهرة ،2011 ،ص672</ref><ref>کتاب :جامع الأنوار فی مناقب الابرار، نظمی زادة ،مخطوطة متحف طوب قابی بإسطنبول، برقم1204e.h</ref>. | ||
=وفات= | =وفات= | ||
وی در سال 1027 ق / 1617 م درگذشت و او در صحن مقبره جدش عبدالقادر گیلانی به خاک سپردند<ref> | وی در سال 1027 ق / 1617 م درگذشت و او در صحن مقبره جدش عبدالقادر گیلانی به خاک سپردند<ref>کتاب :تاریخ الاسرة الکیلانیة فی دیالى، منصور الکیلانی، مکتبة الأندلس ،بیروت،1958 ،ص612</ref>. | ||
=پانویس= | =پانویس= |