۸۷٬۸۱۰
ویرایش
جز (جایگزینی متن - 'می دارد' به 'میدارد') |
جز (جایگزینی متن - 'می گردد' به 'میگردد') |
||
خط ۴۳: | خط ۴۳: | ||
=ولادت حضرت عیسی (ع)= | =ولادت حضرت عیسی (ع)= | ||
حضرت عیسی (ع) فرزند مریم دختر عمران است که خداوند او را برگزیده بر تمام زنان عالم برتری داد. <ref>سوره آل عمران، آیه 42</ref> ولادت حضرت عیسی (ع) ولادتی خاص است. مطابق با قرآن خداوند به [[حضرت مریم]] که [[معتکف]] در [[مسجد]]<ref>ر.ک:مقاله مسجد</ref> بود بشارت داد که به زودی صاحب فرزندی | حضرت عیسی (ع) فرزند مریم دختر عمران است که خداوند او را برگزیده بر تمام زنان عالم برتری داد. <ref>سوره آل عمران، آیه 42</ref> ولادت حضرت عیسی (ع) ولادتی خاص است. مطابق با قرآن خداوند به [[حضرت مریم]] که [[معتکف]] در [[مسجد]]<ref>ر.ک:مقاله مسجد</ref> بود بشارت داد که به زودی صاحب فرزندی میگردد که از مقربان درگاه الهی خواهد شد. <ref>سوره آل عمران، آیه 45</ref> | ||
سپس خداى تعالى روح را (که یکى از فرشتگان بزرگ خدا است) نزد او فرستاد و روح به شکل بشرى تمام عیار در برابر مریم مجسم شد و به او گفت: که فرستاده اى است از نزد معبودش، و پروردگارش وى را فرستاده تا به اذن او پسرى به وى بدهد، پسرى بدون پدر، و او را بشارت داد به این که بزودى از پسرش معجزات عجیبى ظهور می کند و نیز خبر داد که خداى تعالى بزودى او را به روح القدس تایید نموده، کتاب و حکمت و تورات و انجیلش می آموزد و به عنوان رسولى به سوى [[بنى اسرائیل]] گسیلش میدارد، رسولى داراى آیات بینات، و نیز به مریم از شان پسرش و سرگذشت او خبر داد، آن گاه در مریم بدمید و او را حامله کرد. مریم سپس به مکانى دور منتقل شد و در آن جا درد زائیدنش گرفت و درد زائیدن او را به طرف تنه نخله اى کشانید و با خود می گفت: اى کاش قبل از این مرده و از خاطره ها فراموش شده بودم، من همه چیز را و همه چیز مرا از یاد می برد، در این هنگام ندا شنید که: | سپس خداى تعالى روح را (که یکى از فرشتگان بزرگ خدا است) نزد او فرستاد و روح به شکل بشرى تمام عیار در برابر مریم مجسم شد و به او گفت: که فرستاده اى است از نزد معبودش، و پروردگارش وى را فرستاده تا به اذن او پسرى به وى بدهد، پسرى بدون پدر، و او را بشارت داد به این که بزودى از پسرش معجزات عجیبى ظهور می کند و نیز خبر داد که خداى تعالى بزودى او را به روح القدس تایید نموده، کتاب و حکمت و تورات و انجیلش می آموزد و به عنوان رسولى به سوى [[بنى اسرائیل]] گسیلش میدارد، رسولى داراى آیات بینات، و نیز به مریم از شان پسرش و سرگذشت او خبر داد، آن گاه در مریم بدمید و او را حامله کرد. مریم سپس به مکانى دور منتقل شد و در آن جا درد زائیدنش گرفت و درد زائیدن او را به طرف تنه نخله اى کشانید و با خود می گفت: اى کاش قبل از این مرده و از خاطره ها فراموش شده بودم، من همه چیز را و همه چیز مرا از یاد می برد، در این هنگام ندا شنید که: |