پرش به محتوا

نقد و بررسی مساله فتاوا و جریان های تکفیری در شیعه (مقاله): تفاوت میان نسخه‌ها

جز
جایگزینی متن - 'مى‏کند' به 'می‌کند'
جز (جایگزینی متن - 'مى‏یابد' به 'می‌‏یابد')
جز (جایگزینی متن - 'مى‏کند' به 'می‌کند')
برچسب‌ها: ویرایش همراه ویرایش از وبگاه همراه
خط ۲۲۴: خط ۲۲۴:
ایشان تحت عنوان قاصران و مستضعفان‏ نخست می گویند:
ایشان تحت عنوان قاصران و مستضعفان‏ نخست می گویند:


علماى اسلام، اصطلاحى دارند؛ مى‏گویند برخى از مردم «مستضعفین» و یا «مرجون لامر اللّه» مى‏باشند. «مستضعفین» یعنى بیچارگان و دست‏نارسان، «مرجون لامر اللّه» یعنى کسانى که درباره آنها باید گفت کار اینها با خداست، خداوند خودش به نحوى که حکمت و رحمتش ایجاب مى‏کند عمل خواهد کرد. هر دو اصطلاح از قرآن کریم اقتباس شده است.
علماى اسلام، اصطلاحى دارند؛ مى‏گویند برخى از مردم «مستضعفین» و یا «مرجون لامر اللّه» مى‏باشند. «مستضعفین» یعنى بیچارگان و دست‏نارسان، «مرجون لامر اللّه» یعنى کسانى که درباره آنها باید گفت کار اینها با خداست، خداوند خودش به نحوى که حکمت و رحمتش ایجاب می‌کند عمل خواهد کرد. هر دو اصطلاح از قرآن کریم اقتباس شده است.




خط ۲۳۷: خط ۲۳۷:
فرشتگان مى‏گویند شما مستضعف نیستید، زیرا زمین خدا فراخ بود و شما مى‏توانستید از آنجا مهاجرت کرده به نقطه‏اى بروید که همه جور امکان در آنجا بود، پس شما مقصّرید و مستوجب عذاب.
فرشتگان مى‏گویند شما مستضعف نیستید، زیرا زمین خدا فراخ بود و شما مى‏توانستید از آنجا مهاجرت کرده به نقطه‏اى بروید که همه جور امکان در آنجا بود، پس شما مقصّرید و مستوجب عذاب.


در آیه دوم وضع برخى مردم را ذکر مى‏کند که واقعا مستضعفند، خواه مرد و یا زن و یا کودک. اینها کسانى هستند که دستشان به جایى نمى‏رسد و راه به جایى نمی‌برند.
در آیه دوم وضع برخى مردم را ذکر می‌کند که واقعا مستضعفند، خواه مرد و یا زن و یا کودک. اینها کسانى هستند که دستشان به جایى نمى‏رسد و راه به جایى نمی‌برند.


در آیه سوم نوید مى‏دهد و امیدوار مى‏کند به اینکه خداوند کریم گروه دوم را مورد عفو و مغفرت خود قرار مى‏دهد.
در آیه سوم نوید مى‏دهد و امیدوار می‌کند به اینکه خداوند کریم گروه دوم را مورد عفو و مغفرت خود قرار مى‏دهد.


ایشان در ادامه گفتار علامه طباطبائی را در تبیین آیات فوق اینچنین بیان می کند :
ایشان در ادامه گفتار علامه طباطبائی را در تبیین آیات فوق اینچنین بیان می کند :
خط ۲۵۸: خط ۲۵۸:
ایشان با استناد به آیه 106 از سوره توبه :
ایشان با استناد به آیه 106 از سوره توبه :
وَ آخَرُونَ مُرْجَوْنَ لِأَمْرِ اللَّهِ إِمَّا یُعَذِّبُهُمْ وَ إِمَّا یَتُوبُ عَلَیْهِمْ، وَ اللَّهُ عَلِیمٌ حَکِیمٌ.
وَ آخَرُونَ مُرْجَوْنَ لِأَمْرِ اللَّهِ إِمَّا یُعَذِّبُهُمْ وَ إِمَّا یَتُوبُ عَلَیْهِمْ، وَ اللَّهُ عَلِیمٌ حَکِیمٌ.
«گروه دیگر کارشان احاله مى‏شود به امر خدا، یا آنها را معذّب مى‏کند و یا بر آنها مى‏بخشاید؛ خداوند دانا و حکیم است.»
«گروه دیگر کارشان احاله مى‏شود به امر خدا، یا آنها را معذّب می‌کند و یا بر آنها مى‏بخشاید؛ خداوند دانا و حکیم است.»




خط ۲۸۴: خط ۲۸۴:




در «کافى» از حمزة بن الطیّار نقل مى‏کند که امام صادق (ع) فرمود:
در «کافى» از حمزة بن الطیّار نقل می‌کند که امام صادق (ع) فرمود:




خط ۳۰۵: خط ۳۰۵:




حمّاد در روایت خود از زرارة درباره این ماجرا نقل مى‏کند که گفت:
حمّاد در روایت خود از زرارة درباره این ماجرا نقل می‌کند که گفت:




خط ۳۱۱: خط ۳۱۱:




جمیل بن درّاج از زرارة در این ماجرا نقل مى‏کند که امام فرمود:
جمیل بن درّاج از زرارة در این ماجرا نقل می‌کند که امام فرمود:


«اى زرارة! حقّ است بر خدا که گمراهان (نه کافران و جاحدان) را به بهشت ببرد».  
«اى زرارة! حقّ است بر خدا که گمراهان (نه کافران و جاحدان) را به بهشت ببرد».  




ایشان در ادامه روایتی دیگر از امام موسى بن جعفر (علیه السلام) را بیان مى‏کند که فرمود:
ایشان در ادامه روایتی دیگر از امام موسى بن جعفر (علیه السلام) را بیان می‌کند که فرمود:




خط ۳۲۲: خط ۳۲۲:




امام در این حدیث، به طبقه‏اى تصریح مى‏کند که نه در زمره اهل ایمان و تسلیم و اهل نجاتند، و نه در زمره اهل انکار و هلاک  
امام در این حدیث، به طبقه‏اى تصریح می‌کند که نه در زمره اهل ایمان و تسلیم و اهل نجاتند، و نه در زمره اهل انکار و هلاک  




ایضاً در کافى از امام صادق (علیه السلام) نقل مى‏کند که:
ایضاً در کافى از امام صادق (علیه السلام) نقل می‌کند که:


لو انّ العباد اذا جهلوا وقفوا و لم یجحدوا، لم یکفروا  
لو انّ العباد اذا جهلوا وقفوا و لم یجحدوا، لم یکفروا  
خط ۳۵۹: خط ۳۵۹:
ایشان بعد از روایات فوق روایات دیگری را که که مفادشان متفاوت با روایات مذکور است بیان می کند:
ایشان بعد از روایات فوق روایات دیگری را که که مفادشان متفاوت با روایات مذکور است بیان می کند:


در عین حال در همان کتاب الحجة کافى از امام صادق (علیه السلام) نقل مى‏کند که:
در عین حال در همان کتاب الحجة کافى از امام صادق (علیه السلام) نقل می‌کند که:


من عرفنا کان مؤمنا، و من انکرنا کان کافرا، و من لم یعرفنا و لم ینکرنا کان ضالّا حتّى رجع الى الهدى الّذى افترض اللّه علیه من طاعتنا، فان یمت على ضلالته یفعل اللّه ما یشاء  
من عرفنا کان مؤمنا، و من انکرنا کان کافرا، و من لم یعرفنا و لم ینکرنا کان ضالّا حتّى رجع الى الهدى الّذى افترض اللّه علیه من طاعتنا، فان یمت على ضلالته یفعل اللّه ما یشاء  
خط ۳۷۹: خط ۳۷۹:
«همانا چنین کسى آنگاه کافر است که انکار کند و جحود بورزد».
«همانا چنین کسى آنگاه کافر است که انکار کند و جحود بورزد».


و هم در کافى نقل مى‏کند که هاشم بن البرید (صاحب البرید) گفت:
و هم در کافى نقل می‌کند که هاشم بن البرید (صاحب البرید) گفت:


من و محمد بن مسلم و ابوالخطاب در یک جا گرد آمده بودیم؛ ابوالخطاب پرسید عقیده شما درباره کسى که امر امامت را نشناسد چیست؟ من گفتم: به عقیده من کافر است.
من و محمد بن مسلم و ابوالخطاب در یک جا گرد آمده بودیم؛ ابوالخطاب پرسید عقیده شما درباره کسى که امر امامت را نشناسد چیست؟ من گفتم: به عقیده من کافر است.
خط ۴۴۱: خط ۴۴۱:


هاشم بعدها به دیگران چنین گفت:
هاشم بعدها به دیگران چنین گفت:
گمان بردم که امام نظر محمد بن مسلم را تأیید مى‏کند و مى‏خواهد ما را به سخن او برگرداند
گمان بردم که امام نظر محمد بن مسلم را تأیید می‌کند و مى‏خواهد ما را به سخن او برگرداند
   
   
   
   
در روایت مذکور امام علیه السلام اندیشه تکفیر منکرین غیر جاحد امامت را اندیشه خوارج می داند
در روایت مذکور امام علیه السلام اندیشه تکفیر منکرین غیر جاحد امامت را اندیشه خوارج می داند


در کافى پس از این حدیث، حدیث معروف مباحثه زرارة با امام باقر (علیه السلام) را در همین زمینه نقل مى‏کند که مفصّل است.
در کافى پس از این حدیث، حدیث معروف مباحثه زرارة با امام باقر (علیه السلام) را در همین زمینه نقل می‌کند که مفصّل است.


شهید مطهری در ادامه به بررسی روایات دیگری در زمینه ایمان و کفر می پردازد:  
شهید مطهری در ادامه به بررسی روایات دیگری در زمینه ایمان و کفر می پردازد:  
خط ۴۵۲: خط ۴۵۲:
در «کافى» آخر «کتاب الایمان و الکفر» بابى دارد تحت عنوان: «با ایمان، هیچ عملى زیان نمى‏رساند و با کفر، هیچ عملى سود نمى‏بخشد.»  
در «کافى» آخر «کتاب الایمان و الکفر» بابى دارد تحت عنوان: «با ایمان، هیچ عملى زیان نمى‏رساند و با کفر، هیچ عملى سود نمى‏بخشد.»  


ولى روایاتى که در ذیل این عنوان آمده این عنوان را تأیید نمى‏کند؛ از آن جمله‏ این روایت است:
ولى روایاتى که در ذیل این عنوان آمده این عنوان را تأیید نمی‌کند؛ از آن جمله‏ این روایت است:
یعقوب بن شعیب گفت: از امام صادق (علیه السلام) پرسیدم:
یعقوب بن شعیب گفت: از امام صادق (علیه السلام) پرسیدم:


خط ۴۶۱: خط ۴۶۱:
امام فرمود: نه».
امام فرمود: نه».


مقصود این روایت این است که خداوند تنها به مؤمنین وعده پاداش داده است و به موجب وعده‏اى که داده است البته لزوماً به وعده خود وفا مى‏کند، ولى در غیر مورد اهل ایمان خداوند وعده نداده است تا لزوماً وفا کند، و چون وعده نداده است پس با خود او است که پاداش بدهد یا ندهد.
مقصود این روایت این است که خداوند تنها به مؤمنین وعده پاداش داده است و به موجب وعده‏اى که داده است البته لزوماً به وعده خود وفا می‌کند، ولى در غیر مورد اهل ایمان خداوند وعده نداده است تا لزوماً وفا کند، و چون وعده نداده است پس با خود او است که پاداش بدهد یا ندهد.


امام با این بیان مى‏خواهد بفهماند که غیر اهل ایمان از نظر اینکه خدا پاداش مى‏دهد یا نمى‏دهد در حکم مستضعفین و مرجون لامر اللّه مى‏باشند؛ باید گفت کار اینها با خداست که پاداش بدهد یا ندهد.
امام با این بیان مى‏خواهد بفهماند که غیر اهل ایمان از نظر اینکه خدا پاداش مى‏دهد یا نمى‏دهد در حکم مستضعفین و مرجون لامر اللّه مى‏باشند؛ باید گفت کار اینها با خداست که پاداش بدهد یا ندهد.
خط ۴۶۷: خط ۴۶۷:
شهید مطهری بعد از بررسی روایات مذکور می نویسد :‌
شهید مطهری بعد از بررسی روایات مذکور می نویسد :‌


البته روایات مربوطه منحصر به آنچه ما در اینجا نقل کردیم نیست؛ روایات دیگر هم هست. استنباط ما از همه این روایات همین است که گفتیم. اگر کسى جز این استنباط مى‏کند و نظر ما را تأیید نمى‏کند ممکن است نظر خود را مستدل بیان کند، شاید مورد استفاده ما نیز قرار گیرد. <ref>رک به : مجموعه آثار استاد شهید مطهرى (عدل الهى)، ج‏1، ص: 327-320)</ref>
البته روایات مربوطه منحصر به آنچه ما در اینجا نقل کردیم نیست؛ روایات دیگر هم هست. استنباط ما از همه این روایات همین است که گفتیم. اگر کسى جز این استنباط می‌کند و نظر ما را تأیید نمی‌کند ممکن است نظر خود را مستدل بیان کند، شاید مورد استفاده ما نیز قرار گیرد. <ref>رک به : مجموعه آثار استاد شهید مطهرى (عدل الهى)، ج‏1، ص: 327-320)</ref>




Writers، confirmed، مدیران
۸۷٬۷۷۵

ویرایش