۸۸٬۰۰۹
ویرایش
جز (جایگزینی متن - 'می کند' به 'میکند') |
جز (جایگزینی متن - 'می نویسد' به 'مینویسد') |
||
خط ۵۰: | خط ۵۰: | ||
=تبار ابوالهذیل علاف= | =تبار ابوالهذیل علاف= | ||
احتمال ایرانی بودنش هست، آشنایی وی به زبان فارسی و فرهنگ ایرانی، این احتمال را تقویت میکند. ملطی، آنجا که درباره ی ابوبکر بن عبدالرحمن بن کَیسان اصمّ سخن می گوید، | احتمال ایرانی بودنش هست، آشنایی وی به زبان فارسی و فرهنگ ایرانی، این احتمال را تقویت میکند. ملطی، آنجا که درباره ی ابوبکر بن عبدالرحمن بن کَیسان اصمّ سخن می گوید، مینویسد: ابوالهذیل وی را به فارسی، «خرامان» ملقّب می ساخت. <ref> ملطفی شافعی، التنبیه و الرّد علی اهل الاهواء و البدع، ص 42</ref> از حکایت ابوحیّان توحیدی <ref> نک:ابوحیان توحیدی، البصائر و الذّخائر، ص 178</ref> و حُصری قیروانی <ref>نک:حُصری قیروانی، جمع الجواهر فی الملح و النوادر، ص 74</ref> نیز برمی آید که او با زبان و فرهنگ ایرانی و کتاب جاویدان خرد آشنایی داشته است. | ||
=استادان و مشایخ= | =استادان و مشایخ= | ||
ابوالهذیل، اعتزال را در بصره از ابوعمرو و عثمان بن خالد طویل، شاگرد واصل بن عطا و عمرو بن عبید و فرستاده واصل به آرمینیّه <ref>نک:قاضی عبدالجبار، همان، ص 164، 251؛ ابن المرتضی، همان، ص 44؛ حمیری، الحور العین، ص 208؛ شهرستانی، همان جا، جرجانی، شرح مواقف، ج8، ص 379؛ مقریزی، الخطط المقریزیه، ج4، ص 165</ref> و بشربن سعید و ابوعثمان زعفرانی، مصاحبان واصل <ref> ملطی شافعی، همان، ص 43</ref> آموخته، و به روایت خیاط در مجلس ابوموسی مردار (و:226 هـ) نیز حضور یافته و از مقالات وی درباره ی عدل و سایر مسایل کلامی بهره مند شده و تحت تأثیرش قرار گرفته و مجلسش را ستوده است.<ref> خیاط، الانتصار، ص 119-118</ref> ابوالهذیل از غیاث بن ابراهیم قاضی، سلیمان بن مریم و جز آنان هم به نقل روایت پرداخته است.<ref> ابن حجر عسقلانی، لسان المیزان، ج5، ص 413</ref> گفتنی است خیاط، واصل و عمرو را از شیوخ علّاف به شمار آورده <ref> خیاط، همان، ص 119</ref> که قطعاً درست نیست، زیرا او آنها را ندیده است، اما به کتاب های واصل دست یافته است. قاضی عبدالجبّار | ابوالهذیل، اعتزال را در بصره از ابوعمرو و عثمان بن خالد طویل، شاگرد واصل بن عطا و عمرو بن عبید و فرستاده واصل به آرمینیّه <ref>نک:قاضی عبدالجبار، همان، ص 164، 251؛ ابن المرتضی، همان، ص 44؛ حمیری، الحور العین، ص 208؛ شهرستانی، همان جا، جرجانی، شرح مواقف، ج8، ص 379؛ مقریزی، الخطط المقریزیه، ج4، ص 165</ref> و بشربن سعید و ابوعثمان زعفرانی، مصاحبان واصل <ref> ملطی شافعی، همان، ص 43</ref> آموخته، و به روایت خیاط در مجلس ابوموسی مردار (و:226 هـ) نیز حضور یافته و از مقالات وی درباره ی عدل و سایر مسایل کلامی بهره مند شده و تحت تأثیرش قرار گرفته و مجلسش را ستوده است.<ref> خیاط، الانتصار، ص 119-118</ref> ابوالهذیل از غیاث بن ابراهیم قاضی، سلیمان بن مریم و جز آنان هم به نقل روایت پرداخته است.<ref> ابن حجر عسقلانی، لسان المیزان، ج5، ص 413</ref> گفتنی است خیاط، واصل و عمرو را از شیوخ علّاف به شمار آورده <ref> خیاط، همان، ص 119</ref> که قطعاً درست نیست، زیرا او آنها را ندیده است، اما به کتاب های واصل دست یافته است. قاضی عبدالجبّار مینویسد:«ابوالهذیل، پیش زن واصل رفت؛ او دو صندوق از کلام واصل را به وی داد و شاید کلّ کلامش از آن باشد». <ref> قاضی عبدالجبار، همان، ص 241</ref> | ||
=شاگردان= | =شاگردان= |