۸۷٬۸۱۰
ویرایش
جز (جایگزینی متن - 'می کنند' به 'میکنند') |
جز (جایگزینی متن - 'می کرد' به 'میکرد') برچسبها: ویرایش همراه ویرایش از وبگاه همراه |
||
خط ۲۴: | خط ۲۴: | ||
=آراء= | =آراء= | ||
مقالات او تحت تأثیر فلاسفه بود و از اصل «وحدت شهود» استفاده | مقالات او تحت تأثیر فلاسفه بود و از اصل «وحدت شهود» استفاده میکرد<ref>الحدائق الوردیة فی حقائق أجلاء النقشبندیة، عبدالمجید بن محمد بن محمد الخانی، ص(180)</ref>. | ||
آنان را که [[بدعت]] را به خوب و بد تقسیم میکنند، نکوهش | آنان را که [[بدعت]] را به خوب و بد تقسیم میکنند، نکوهش میکرد و تمام بدعت ها را بد می دانست و سنت را مهم می دانست و مواردی را که از بدعت ها تهیه شده بود را ذکر میکرد «از قبیل صلاة الرغائب والصلاة الغوثیة والعرس والمیلاد والعاشوراء و آنچه در آن است» تا اینکه می فرماید: «و احکام قبور و فاتحه مروج و اذان بعد از دفن همه را بدعت است». | ||
ذبح بر قبور را انکار کرده و آن را شرک میدانست، لذا میگوید: «بسیاری از جاهلان حیوانات را به بزرگان و صالحان و اولیای خود برحذر میداشتند و به قبر میبردند و ذبح میکردند، از جمله قربانیهایی که مشرکان برای جنیان به امید رضایت و از ترس خشم آنان قربانی میکردند»<ref>مکتوبات السرهندی، (41/35)</ref>. | ذبح بر قبور را انکار کرده و آن را شرک میدانست، لذا میگوید: «بسیاری از جاهلان حیوانات را به بزرگان و صالحان و اولیای خود برحذر میداشتند و به قبر میبردند و ذبح میکردند، از جمله قربانیهایی که مشرکان برای جنیان به امید رضایت و از ترس خشم آنان قربانی میکردند»<ref>مکتوبات السرهندی، (41/35)</ref>. | ||
وی در پاسخ به کسانی که ادعا میکردند عقل به تنهایی قادر به درک واقعیات حال و غایب و جدا از [[پیامبران]] و [[وحی|وحی]] است، میگوید: عقل حجت است، اما حجت جامع و کاملی نیست. | وی در پاسخ به کسانی که ادعا میکردند عقل به تنهایی قادر به درک واقعیات حال و غایب و جدا از [[پیامبران]] و [[وحی|وحی]] است، میگوید: عقل حجت است، اما حجت جامع و کاملی نیست. | ||
خط ۵۱: | خط ۵۱: | ||
خواجه محمد بقی بالله درباره او می گوید: «هزاران ستاره مانند ما محو می شوند و شعاع نورهای خورشید او باقی است. اگر جز این شهادت از استادش نبود کافی بر فضیلت والای او بود». | خواجه محمد بقی بالله درباره او می گوید: «هزاران ستاره مانند ما محو می شوند و شعاع نورهای خورشید او باقی است. اگر جز این شهادت از استادش نبود کافی بر فضیلت والای او بود». | ||
عبدالحکیم سیالکوتی او را به شیوایی تمجید | عبدالحکیم سیالکوتی او را به شیوایی تمجید میکرد و با شدیدترین مضمون به منکرانش تاخت و او را تجدید کننده هزاره دوم اعلام میکرد و گفته می شد که او اولین کسی بود که او را اینگونه وصف کرد. | ||
=مریدان= | =مریدان= |