۸۷٬۷۷۵
ویرایش
جز (جایگزینی متن - 'می کند' به 'میکند') |
جز (جایگزینی متن - 'می گفت' به 'میگفت') |
||
خط ۲۲: | خط ۲۲: | ||
پس از آن ابن مسره به قرطبه بازگشت و به دوران بازنشستگی خود پایبند بود و زهد و تقوای خود را نشان داد. از برجسته ترین شاگردان او می توان به حی بن عبدالملک، خلیل بن عبدالملک قرطبی، ابن الموری، احمد بن فرج بن منتیل بن قیس و دیگران اشاره کرد. منسوب به ابن مسره است که قضا و قدر را رد میکند و می گوید: سعادت بهشت و جهنم مربوط به جسم نیست، بلکه مربوط به روح است و وحدت وجود را می گیرد و قولش به وقوع علم خدا را می گیرد. و توانایی و دوگانگی علم الهی در دو سطح است: یکی علم به قوا که علم غیب است و دیگری گواهی علم. و گفتار او که تاج و تخت جهان را اداره میکند، زیرا خداوند بزرگتر از آن است که با انجام کاری توصیف شود، که این عقیده ای است که با نظر ارسطو موافق است که خدا هیچ عمل و اندازه ای را هدایت نمیکند. | پس از آن ابن مسره به قرطبه بازگشت و به دوران بازنشستگی خود پایبند بود و زهد و تقوای خود را نشان داد. از برجسته ترین شاگردان او می توان به حی بن عبدالملک، خلیل بن عبدالملک قرطبی، ابن الموری، احمد بن فرج بن منتیل بن قیس و دیگران اشاره کرد. منسوب به ابن مسره است که قضا و قدر را رد میکند و می گوید: سعادت بهشت و جهنم مربوط به جسم نیست، بلکه مربوط به روح است و وحدت وجود را می گیرد و قولش به وقوع علم خدا را می گیرد. و توانایی و دوگانگی علم الهی در دو سطح است: یکی علم به قوا که علم غیب است و دیگری گواهی علم. و گفتار او که تاج و تخت جهان را اداره میکند، زیرا خداوند بزرگتر از آن است که با انجام کاری توصیف شود، که این عقیده ای است که با نظر ارسطو موافق است که خدا هیچ عمل و اندازه ای را هدایت نمیکند. | ||
ابنفرضی میگوید که ابن مسرا «میگفت ممکن است و تفسیر را در بسیاری از قرآن تحریف میکند. و او زبانی داشت که می توانست با آن سخن بسازد و کلمات را استتار کند و معانی را پنهان کند.» چنانکه الحمیدی درباره او میگوید: «وی دارای روش فصاحت و بررسی نشانههای مبهم تصوف و تألیف در معانی است و مقالاتی به او نسبت داده شده است که از آنها به خدا پناه میبریم»<ref>الزرکلی ج6 2002، صفحة 223</ref>. ابوسعید بن العربی و احمد بن محمد بن سالم التستری از مردم مشرق و احمد بن خالد الحباب از مردم اندلس به نظرات او پاسخ دادند. اطرافیانش به دو فرقه تقسیم شدند، فرقه ای که در زهد و علم به مقام رهبری رسیدند و فرقه ای که به او بدعت | ابنفرضی میگوید که ابن مسرا «میگفت ممکن است و تفسیر را در بسیاری از قرآن تحریف میکند. و او زبانی داشت که می توانست با آن سخن بسازد و کلمات را استتار کند و معانی را پنهان کند.» چنانکه الحمیدی درباره او میگوید: «وی دارای روش فصاحت و بررسی نشانههای مبهم تصوف و تألیف در معانی است و مقالاتی به او نسبت داده شده است که از آنها به خدا پناه میبریم»<ref>الزرکلی ج6 2002، صفحة 223</ref>. ابوسعید بن العربی و احمد بن محمد بن سالم التستری از مردم مشرق و احمد بن خالد الحباب از مردم اندلس به نظرات او پاسخ دادند. اطرافیانش به دو فرقه تقسیم شدند، فرقه ای که در زهد و علم به مقام رهبری رسیدند و فرقه ای که به او بدعت میگفتند. | ||
از ابن مسره تنها دو نوشته باقی مانده است، اولی با عنوان «ویژگی های حروف و حقایق و منشأ آن» و دومی «رساله الطابار» است و این دو نامه نسخه ای مکتوب در چسترباتی است. مجموعه ای در دوبلین با عنوان "بینش". علاوه بر کتاب دیگری که پیدا نشده است با عنوان «وحدت المؤمنین» که در آن از صفات الهی و رابطه آنها با نفس صحبت کرده است. | از ابن مسره تنها دو نوشته باقی مانده است، اولی با عنوان «ویژگی های حروف و حقایق و منشأ آن» و دومی «رساله الطابار» است و این دو نامه نسخه ای مکتوب در چسترباتی است. مجموعه ای در دوبلین با عنوان "بینش". علاوه بر کتاب دیگری که پیدا نشده است با عنوان «وحدت المؤمنین» که در آن از صفات الهی و رابطه آنها با نفس صحبت کرده است. |