۸۷٬۸۱۰
ویرایش
جز (جایگزینی متن - 'می رفت' به 'میرفت') برچسبها: ویرایش همراه ویرایش از وبگاه همراه |
جز (جایگزینی متن - 'می نمود' به 'مینمود') برچسبها: ویرایش همراه ویرایش از وبگاه همراه |
||
خط ۶۶: | خط ۶۶: | ||
=ویژگیهای اخلاقی حضرت علی اکبر= | =ویژگیهای اخلاقی حضرت علی اکبر= | ||
علی در جوانی با ویژگیهای اخلاقی و رفتاری خود نگاه انبوه جوانان را به سوی خود جلب می کرد. علی صفات جد خود را می دانست، از این رو، هماره در آینه اخلاق ورفتار او نظر می کرد و خود را بدان صفات می آراست. به هنگام جوانی در میان جمع و با دوستان خود، گشاده رو و شادمان بود ؛ ولی در درتنهایی اهل تفکر و همراه با حزن بود. علاقه فراوانی به خلوت با خدای خود و پرداختن به راز و نیاز و گفتگو باخالق هستی داشت. در زندگی آسان گیر، ملایم و خوش خو بود، نگاهش کوتاه | علی در جوانی با ویژگیهای اخلاقی و رفتاری خود نگاه انبوه جوانان را به سوی خود جلب می کرد. علی صفات جد خود را می دانست، از این رو، هماره در آینه اخلاق ورفتار او نظر می کرد و خود را بدان صفات می آراست. به هنگام جوانی در میان جمع و با دوستان خود، گشاده رو و شادمان بود ؛ ولی در درتنهایی اهل تفکر و همراه با حزن بود. علاقه فراوانی به خلوت با خدای خود و پرداختن به راز و نیاز و گفتگو باخالق هستی داشت. در زندگی آسان گیر، ملایم و خوش خو بود، نگاهش کوتاه مینمودو به روی کسی خیره نمی شد. بیشتر اوقات بر زمین چشم می دوخت و بابینوایان و فقرا که از نظر ظاهری در جامعه و نگاه دنیا طلبان احترام چشمگیری نداشتند. نشست و برخاست می کرد، با آنان همسفره می شد و با دست خود دردهانشان غذا می گذارد. اصالتهای فکری واستواریهای روحی، وی را چنان کرده بود که هیچگاه و از هیچ حاکمی هراس نداشت. | ||
هرگز عیب جویی نمی کرد و از مداحی نابجا و شنیدن چاپلوسی افراددوری می کرد. تمامی انسانها را بندگان خدا می دانست و از تحقیرآنان خود داری می ورزید. در طول عمر خویش به کسی دشنام نداد وناسزا نگفت. از دروغ تنفر داشت و صداقت و راستگویی شیوه همیشه او بود. بخشنده بود و آنچه به دست می آورد، به دیگران بویژه نیازمندان انفاق می کرد. هرگاه کسی هدیه ای به او تقدیم می کرد، با گشاده رویی می پذیرفت. اگر فردی مهمانی داشت و او را دعوت می کرد، می پذیرفت. به عیادت بیماران میرفت، هرچند خانه بیمار دردور افتاده ترین نقطه شهر باشد. در تشییع پیکر مردگان حاضر می شدو هیچ یار از دست رفته ای را تنها نمی گذاشت. | هرگز عیب جویی نمی کرد و از مداحی نابجا و شنیدن چاپلوسی افراددوری می کرد. تمامی انسانها را بندگان خدا می دانست و از تحقیرآنان خود داری می ورزید. در طول عمر خویش به کسی دشنام نداد وناسزا نگفت. از دروغ تنفر داشت و صداقت و راستگویی شیوه همیشه او بود. بخشنده بود و آنچه به دست می آورد، به دیگران بویژه نیازمندان انفاق می کرد. هرگاه کسی هدیه ای به او تقدیم می کرد، با گشاده رویی می پذیرفت. اگر فردی مهمانی داشت و او را دعوت می کرد، می پذیرفت. به عیادت بیماران میرفت، هرچند خانه بیمار دردور افتاده ترین نقطه شهر باشد. در تشییع پیکر مردگان حاضر می شدو هیچ یار از دست رفته ای را تنها نمی گذاشت. | ||
خط ۸۲: | خط ۸۲: | ||
آنان که قیافه ظاهری و سیمای به نور نشسته علی را دیده اند،چهره وی را این گونه ترسیم کرده اند : | آنان که قیافه ظاهری و سیمای به نور نشسته علی را دیده اند،چهره وی را این گونه ترسیم کرده اند : | ||
قیافه اش بسیار با ابهت بود و چون ماه تابان می درخشید. به زیبایی و پاکیزگی آراسته بود. از چهار شانه بلندتر و ازبلندکوتاهتر. رنگی روشن و به سرخی آمیخته و چشمانی سیاه وگشاده با مژه هایی پرموداشت، گونه هایش هموار و کم گوشت بود،مویش نه بس پیچیده و نه بسیار افتاده | قیافه اش بسیار با ابهت بود و چون ماه تابان می درخشید. به زیبایی و پاکیزگی آراسته بود. از چهار شانه بلندتر و ازبلندکوتاهتر. رنگی روشن و به سرخی آمیخته و چشمانی سیاه وگشاده با مژه هایی پرموداشت، گونه هایش هموار و کم گوشت بود،مویش نه بس پیچیده و نه بسیار افتاده مینمود. از سینه تا ناف خط موی بسیار باریک داشت، اندامش متناسب و معتدل و سینه وشانه اش پهن بود. | ||
سرشانه هایش از هم فاصله داشت. پشتی پهن داشت، جز ران و ساق که زیر مفصلهااست، استخوانهای بند دستش کشیده و کفی گشاده وبخشنده داشت. دو پنجه دست و پایش قوی و درشت و انگشتها کشیده وبلند و دو کف پا از زمین برآمده بود. به سرعت راه میرفت وهنگام راه رفتن چنان بود که گویی از زمین سراشیب فرود می آید یااز روی سنگی به نشیب می رود. چون به طرف کسی بر می گشت با تمام بدن بر می گشت. دیده اش فروهشته و نگاهش به زمین بود تا به آسمان. | سرشانه هایش از هم فاصله داشت. پشتی پهن داشت، جز ران و ساق که زیر مفصلهااست، استخوانهای بند دستش کشیده و کفی گشاده وبخشنده داشت. دو پنجه دست و پایش قوی و درشت و انگشتها کشیده وبلند و دو کف پا از زمین برآمده بود. به سرعت راه میرفت وهنگام راه رفتن چنان بود که گویی از زمین سراشیب فرود می آید یااز روی سنگی به نشیب می رود. چون به طرف کسی بر می گشت با تمام بدن بر می گشت. دیده اش فروهشته و نگاهش به زمین بود تا به آسمان. | ||
خط ۹۲: | خط ۹۲: | ||
پاره ای از مورخان این ویژگیها را برای جد وی نگاشته اند؛ اما علی را در این خصوصیات همانند دانسته اند. | پاره ای از مورخان این ویژگیها را برای جد وی نگاشته اند؛ اما علی را در این خصوصیات همانند دانسته اند. | ||
...با این ویژگیهای روشنی آفرین به خوبی می توان او را شناخت،وی علی اکبر پور والای امام حسین (ع) است. جوانی زیبا که همانندجد خود رسول خدا(ص)در سیرت، سپید و در صورت، آسمانی | ...با این ویژگیهای روشنی آفرین به خوبی می توان او را شناخت،وی علی اکبر پور والای امام حسین (ع) است. جوانی زیبا که همانندجد خود رسول خدا(ص)در سیرت، سپید و در صورت، آسمانی مینمود وهمواره یاد و نام [[پیامبر (ص)]] از چگونگی سخن گفتن و یا راه رفتن ودیگر برخوردهای اجتماعی اخلاقی او می تراوید. از این رو، امام حسین (ع) او را شبیه ترین مردم حتی نسبت به خود در خلقت وآفرینش، اخلاق و صفات روحی، گفتار و آداب اجتماعی به رسول خدا (ص) معرفی می کرد. | ||
آنان که با صورت دلربای پیامبر (ص) و صدای پرچاذبه آن حضرت آشنا بودند، آنگاه که علی از پشت دیوار زبان به سخن می گشود،گویی صدای رسول اکرم (ص) را می شنیدند. | آنان که با صورت دلربای پیامبر (ص) و صدای پرچاذبه آن حضرت آشنا بودند، آنگاه که علی از پشت دیوار زبان به سخن می گشود،گویی صدای رسول اکرم (ص) را می شنیدند. |