۱٬۷۴۱
ویرایش
Mollahashem (بحث | مشارکتها) بدون خلاصۀ ویرایش |
Mollahashem (بحث | مشارکتها) بدون خلاصۀ ویرایش |
||
خط ۱: | خط ۱: | ||
<div class="wikiInfo"> | <div class="wikiInfo"> | ||
[[پرونده:فصلنامه اندیشه تقریب 2.jpg|بندانگشتی|فصلنامه اندیشه تقریب ]] | [[پرونده:فصلنامه اندیشه تقریب 2.jpg|بندانگشتی|فصلنامه اندیشه تقریب ]] | ||
{| class="wikitable aboutAuthorTable" style="text-align:right" |+ | | {| class="wikitable aboutAuthorTable" style="text-align:right" |+ | | ||
! | !فصلنامه | ||
!اندیشه تقریب | !اندیشه تقریب | ||
|- | |- | ||
| | |اطلاعات نشر | ||
| | |سال اول/ شماره دوم/بهار 1384 | ||
|- | |||
|عنوان مقاله | |||
|ایدههایى درباره استراتژى تقريب | |||
|- | |- | ||
|نویسنده | |نویسنده | ||
خط ۲۵: | خط ۱۶: | ||
|تعداد صفحات | |تعداد صفحات | ||
|18 | |18 | ||
|- | |||
|بخش | |||
|اندیشه | |||
|- | |- | ||
|زبان | |زبان | ||
خط ۳۵: | خط ۲۹: | ||
=چکیده= | =چکیده= | ||
نوشتار حاضر تجزیه و تحلیلى است از استراتژى پیشنهادى براى مجمع تقریب مذاهب اسلامى. نگارنده پس از تبیین و توضیح برخى مفاهیم و اصطلاحات به بهرهگیرى از تلاش و تجربههاى قبلى در تدوین استراتژى تقریب بین مذاهب اسلامى پرداخته و در همین راستا به نخستین تجربه یعنى دار التقریب قاهره اشاره کرده است. پس از بیان تلاشهایى که در میثاق مؤسسان علامه محمدمهدى شمس الدین و مؤسسه خیریه [[آیت الله العظمى خویى]] در این زمینه نمودهاند، به تلاشهاى مهمترین سازمان اسلامى که به تقریب به مثابه هدفى استراتژیک مىنگرد یعنى آیسسکو [سازمان علمى، آموزشى و تربیتى کشورهاى عضو سازمان کنفرانس اسلامى] پرداخته است. نگارنده با بهره از چنین اندوختههایى به استراتژى مجمع تقریب که به منظور آشنایى پیروان مذاهب اسلامى از طریق همدلى و برادرى دینى بر پایه اصول مشترک، ثابت و مسلّم است، اشاره مىکند و مهمترین پایههاى تقریب را قرآن مجید و سنت شریف نبوى و مشروعیت اجتهاد مىداند. وى در بیان عرصههاى تقریب که شامل تمام جنبههاى زندگى پیروان مذاهب اسلامى است، به موارد ذیل اشاره دارد: عقاید، فقه و قواعد آن، اخلاق و فرهنگ اسلامى، تاریخ، و مواضع سیاسى امت اسلامى. و در پایان بر حفظ ارزشهاى ذیل بین مسلمانان تأکید مىکند: ضرورت همکارى، اتخاذ موضع متحد، اجتناب از تکفیر، برخورد احترامآمیز، آزادى عمل به احکام شخصى و گفتوگوى مسالمتآمیز با کفار و اهل کتاب.<br> | نوشتار حاضر تجزیه و تحلیلى است از استراتژى پیشنهادى براى مجمع تقریب مذاهب اسلامى. نگارنده پس از تبیین و توضیح برخى مفاهیم و اصطلاحات به بهرهگیرى از تلاش و تجربههاى قبلى در تدوین استراتژى تقریب بین مذاهب اسلامى پرداخته و در همین راستا به نخستین تجربه یعنى دار التقریب قاهره اشاره کرده است. پس از بیان تلاشهایى که در میثاق مؤسسان علامه محمدمهدى شمس الدین و مؤسسه خیریه [[آیت الله العظمى خویى]] در این زمینه نمودهاند، به تلاشهاى مهمترین سازمان اسلامى که به تقریب به مثابه هدفى استراتژیک مىنگرد یعنى [[آیسسکو]] [سازمان علمى، آموزشى و تربیتى کشورهاى عضو سازمان کنفرانس اسلامى] پرداخته است. نگارنده با بهره از چنین اندوختههایى به استراتژى مجمع تقریب که به منظور آشنایى پیروان مذاهب اسلامى از طریق همدلى و برادرى دینى بر پایه اصول مشترک، ثابت و مسلّم است، اشاره مىکند و مهمترین پایههاى تقریب را قرآن مجید و سنت شریف نبوى و مشروعیت اجتهاد مىداند. وى در بیان عرصههاى تقریب که شامل تمام جنبههاى زندگى پیروان مذاهب اسلامى است، به موارد ذیل اشاره دارد: عقاید، فقه و قواعد آن، اخلاق و فرهنگ اسلامى، تاریخ، و مواضع سیاسى امت اسلامى. و در پایان بر حفظ ارزشهاى ذیل بین مسلمانان تأکید مىکند: ضرورت همکارى، اتخاذ موضع متحد، اجتناب از تکفیر، برخورد احترامآمیز، آزادى عمل به احکام شخصى و گفتوگوى مسالمتآمیز با کفار و اهل کتاب.<br> | ||
'''واژههاى کلیدى:''' دارالتقریب، اهداف استراتژیک، اجتهاد، تجربهها، امت اسلامى. | '''واژههاى کلیدى:''' دارالتقریب، اهداف استراتژیک، اجتهاد، تجربهها، امت اسلامى. | ||
خط ۸۶: | خط ۸۰: | ||
* اسلام امکانات طبیعى، قانونى و شرعى لازم را نیز فراهم آورده است که بر اساس آن مىتوان هدفهاى مرحلهاى بلندمدت و کوتاهمدت را در نظر گرفت و برنامههاى پنج ساله و سپس برنامههاى سالانه واقعگرایانهاى را تدوین نمود. | * اسلام امکانات طبیعى، قانونى و شرعى لازم را نیز فراهم آورده است که بر اساس آن مىتوان هدفهاى مرحلهاى بلندمدت و کوتاهمدت را در نظر گرفت و برنامههاى پنج ساله و سپس برنامههاى سالانه واقعگرایانهاى را تدوین نمود. | ||
==ج ـ تجربههاى قبلى در تدوین استراتژى تقریب بین مذاهب اسلامى== | ==ج ـ تجربههاى قبلى در تدوین استراتژى تقریب بین مذاهب اسلامى== | ||
===1ـ تجربه دارالتقریب قاهره=== | ===1ـ تجربه [[دارالتقریب قاهره]]=== | ||
به رغم ابهام خطوط اصلى این استراتژى، این تجربه پیشتاز متضمن نکات بسیار ارزندهاى است.<br> | به رغم ابهام خطوط اصلى این استراتژى، این تجربه پیشتاز متضمن نکات بسیار ارزندهاى است.<br> | ||
در نخستین بیانیهاى که در اولین شماره مجله | در نخستین بیانیهاى که در اولین شماره مجله «[[رسالة الاسلام (مجله)|رسالة الاسلام]]» با امضاى [[شیخ عبد المجید سلیم|علامه شیخ عبدالمجید سلیم]]، رئیس کمیته فتوا در الازهر شریف صادر شد، سخن از پایههایى به میان آمده بود که تقریب بر آنها استوار مىگردد و خاطرنشان شده بود که در احکام ثابت جاى هیچ اختلاف نظرى نیست و اجتهاد تنها در احکام غیرثابت راه دارد. این نظریه البته به لحاظ شرعى کاملا قابل قبول است.<br> | ||
همچنین در این بیانیه از تبدیل اختلافهاى طبیعى به تعصبهاى کور یا خشکى صحبت شده بود که به خونریزى و پراکندگى امت انجامید؛ امرى که پیامبر اکرم(صلىاللهعلیه وآله) همواره نگرانش بود. علامه شیخ عبدالمجید سلیم خداى را سپاس مى گوید که شاهد دوران همبستگى و همدلى میان پیروان مذاهب چهارگانه است و از بارگاه احدیت مىخواهد که شاهد دوران همدلى تمام طوایف مسلمین نیز باشد.<br> | همچنین در این بیانیه از تبدیل اختلافهاى طبیعى به تعصبهاى کور یا خشکى صحبت شده بود که به خونریزى و پراکندگى امت انجامید؛ امرى که [[پیامبر اکرم(ص)|پیامبر اکرم(صلىاللهعلیه وآله)]] همواره نگرانش بود. علامه شیخ عبدالمجید سلیم خداى را سپاس مى گوید که شاهد دوران همبستگى و همدلى میان پیروان مذاهب چهارگانه است و از بارگاه احدیت مىخواهد که شاهد دوران همدلى تمام طوایف مسلمین نیز باشد.<br> | ||
همه اینها مواردى است که علامه کاشف الغطاء نیز در اظهار نظرى در مورد بیانیه پیش گفته، البته با اندکى تفصیل در خصوص مهمترین مسئله اختلافى، یعنى امامت، با او اتفاق نظر دارد.<br> | همه اینها مواردى است که علامه کاشف الغطاء نیز در اظهار نظرى در مورد بیانیه پیش گفته، البته با اندکى تفصیل در خصوص مهمترین مسئله اختلافى، یعنى امامت، با او اتفاق نظر دارد.<br> | ||
علامه مازندرانى، از علماى ایران نیز همین مسئله را مطرح مىسازد و آن را موجب تفرقه و پراکندگى به شمار نمى آورد. گویى او نیز از این قانون طلایى پیروى مىکند: «در موارد اتفاقى همکارى مىکنیم و نسبت به آن چه اختلاف نظر داریم، | علامه مازندرانى، از علماى ایران نیز همین مسئله را مطرح مىسازد و آن را موجب تفرقه و پراکندگى به شمار نمى آورد. گویى او نیز از این قانون طلایى پیروى مىکند: «در موارد اتفاقى همکارى مىکنیم و نسبت به آن چه اختلاف نظر داریم، یکدیگر را معذور مىداریم.»<br> | ||
چنین است که مىبینیم اولین بیانیه | چنین است که مىبینیم اولین بیانیه «[[جماعة التقریب]]» نیز تأکید مىکند که قرآن و سنت، شالودههاى اساسى اسلام از نظر همه مسلمانان است و باب اجتهاد و بحث نیز قاعدتاً باید گشوده شود و در نتیجه فقه شکوفا گردد، ولى متأسفانه طوفانهاى تعصب، امت را پراکنده و وارد مرحله رکود و خمودى کرد.<br> | ||
چه بسا بتوان در ماده دوم از اساسنامه جماعةالتقریب برخى اهداف رسمى آن را یافت. در این ماده به موارد زیر اشاره شده است: | چه بسا بتوان در ماده دوم از اساسنامه جماعةالتقریب برخى اهداف رسمى آن را یافت. در این ماده به موارد زیر اشاره شده است: | ||
* لزوم تلاش در راه وحدت کلمه پیشوایان مذاهب اسلامى. | * لزوم تلاش در راه وحدت کلمه پیشوایان مذاهب اسلامى. | ||
خط ۹۸: | خط ۹۲: | ||
* کوشش در حل نزاعها و درگیرىهاى میان ملتها و طوایف مختلف اسلامى. | * کوشش در حل نزاعها و درگیرىهاى میان ملتها و طوایف مختلف اسلامى. | ||
در سخنان این گروه (جماعة التقریب) ضمن تکرار «رسالت تقریب» به توضیح و تشریح نشانههاى تقریب و فاصله آن با «ادغام مذاهب» «تبشیر» و غیر آن پرداخته شده است. البته روشن است که در برهه آغازین حرکت تقریب نمىتوان انتظار طرح استراتژى جامعى داشت. | در سخنان این گروه (جماعة التقریب) ضمن تکرار «رسالت تقریب» به توضیح و تشریح نشانههاى تقریب و فاصله آن با «ادغام مذاهب» «تبشیر» و غیر آن پرداخته شده است. البته روشن است که در برهه آغازین حرکت تقریب نمىتوان انتظار طرح استراتژى جامعى داشت. | ||
===2ـ میثاق مؤسسان علامه محمدمهدى شمس الدین=== | ===2ـ میثاق مؤسسان [https://fa.wikishia.net/view/%D9%85%D8%AD%D9%85%D8%AF%D9%85%D9%87%D8%AF%DB%8C_%D8%B4%D9%85%D8%B3%E2%80%8C%D8%A7%D9%84%D8%AF%DB%8C%D9%86 علامه محمدمهدى شمس الدین]=== | ||
در مقدمه این میثاق پس از اشارهاى به نخستین تجربه در قاهره و نیز سابقه روابطى که مرحوم استاد حسن البنا با علماى شیعه پىریزى کرده بود، از گفتمان وحدت در عقاید و شریعت سخن به میان آمده و پس از آن تاکید شده است که فراخواندن به حذف دیگرى، فراخوانى غیر طبیعى است و هرگز | در مقدمه این میثاق پس از اشارهاى به نخستین تجربه در [[قاهره]] و نیز سابقه روابطى که مرحوم استاد [[حسن البنا]] با علماى شیعه پىریزى کرده بود، از گفتمان وحدت در عقاید و شریعت سخن به میان آمده و پس از آن تاکید شده است که فراخواندن به حذف دیگرى، فراخوانى غیر طبیعى است و هرگز نمىتواند به روند وحدت خدمت کند. علاوه بر آن، این مقدمه اصرار دارد که هدف باید تحقق تقریب میان تمام مذاهب اسلامى باشد، درست همانگونه که میان مذاهب مختلف اشعرى تحقق یافت. این خود یکى از هدفهاى بزرگ و در واقع چشماندازى قابل رؤیت و محسوس به شمار مىرود.<br> | ||
از جمله سیاستهاى بیانشده در این میثاق، منع تبشیر (تبلیغ یک مذهب معین) در داخل اسلام، ممنوعیت واداشتن پیروان یک مذهب به ترک مذهب خود به شیوههاى تبشیرى و عدم ممانعت از عملیات غنىسازى، گسترش و تکامل (محتواى مذهب) است. | از جمله سیاستهاى بیانشده در این میثاق، منع تبشیر (تبلیغ یک مذهب معین) در داخل اسلام، ممنوعیت واداشتن پیروان یک مذهب به ترک مذهب خود به شیوههاى تبشیرى و عدم ممانعت از عملیات غنىسازى، گسترش و تکامل (محتواى مذهب) است.<br> | ||
همچنین این میثاق به انفتاح فقهى در بحث، اجتهاد از راه تشکیل هیأت یا نهادى ویژه مسائل وحدت و تقریب و انتشار مجلهاى جهانى به زبانهاى زنده دنیا دعوت مىکند و در عین حال بر ضرورت کوشش براى پذیرش دیگرى از طریق روند | همچنین این میثاق به انفتاح فقهى در بحث، اجتهاد از راه تشکیل هیأت یا نهادى ویژه مسائل وحدت و تقریب و انتشار مجلهاى جهانى به زبانهاى زنده دنیا دعوت مىکند و در عین حال بر ضرورت کوشش براى پذیرش دیگرى از طریق روند گفتوگوى ادیان و تمدنها انگشت گذارده و خواهان حل اختلافهاى سیاسى با ریشههاى فرقهاى و فتاواى تعصبآمیز مىشود و نیز به علم کلام جدید مبتنى بر اعتباردهى به حقایق زیر فرامىخواند:<br> | ||
* وحدت از جمله حقایق عقیده اسلامى است. | * وحدت از جمله حقایق عقیده اسلامى است. | ||
* باید بر پیامدهاى عملى و محسوس اصول دین تأکید کرد. | * باید بر پیامدهاى عملى و محسوس اصول دین تأکید کرد. | ||
خط ۱۰۹: | خط ۱۰۳: | ||
* اختلافهاى سیاسى حاکمان به اختلافهاى مذهبى، جنبه سیاسى بخشیده است و باید گرایشها و جنبههاى سیاسى از ساختار معرفتى اسلام زدوده شود. | * اختلافهاى سیاسى حاکمان به اختلافهاى مذهبى، جنبه سیاسى بخشیده است و باید گرایشها و جنبههاى سیاسى از ساختار معرفتى اسلام زدوده شود. | ||
این میثاق تأکید دارد که وحدت به معناى نفى نهادهاى مشخص نیست و هیچ مانعى دربرابر پلورالیسم سیاسى و تشکیلاتى وجود ندارد و این از ویژگىهاى شیوه اهل بیت(علیهم السلام) به شمارمىرود.<br> | این میثاق تأکید دارد که وحدت به معناى نفى نهادهاى مشخص نیست و هیچ مانعى دربرابر پلورالیسم سیاسى و تشکیلاتى وجود ندارد و این از ویژگىهاى شیوه اهل بیت(علیهم السلام) به شمارمىرود.<br> | ||
در همین راستا تفسیر و تبیین دیگرى از «تقیه» نیز ارائه شده و از جمله تلاشهاى عملى به منظور حفظ و حراست از وحدت تلقى گشته است. سپس نویسنده پایههاى زیر را به مثابه پایههاى این میثاق در نظر مىگیرد: | در همین راستا تفسیر و تبیین دیگرى از «تقیه» نیز ارائه شده و از جمله تلاشهاى عملى به منظور حفظ و حراست از وحدت تلقى گشته است. سپس نویسنده پایههاى زیر را به مثابه پایههاى این میثاق در نظر مىگیرد:<br> | ||
* اول: اصول اصلى و مسلّم اسلام، وحدتبخش مسلمانان و بیانگر هویت امت اسلامى است. | * اول: اصول اصلى و مسلّم اسلام، وحدتبخش مسلمانان و بیانگر هویت امت اسلامى است. | ||
* دوم: مذهب گرایى، پدیدهاى طبیعى است و نباید آن را حرکتى تفرقهآمیز تلقى کرد و همه مذاهب، صرف نظر از این که در اکثریت باشند یا اقلیت، از مشروعیت کامل برخوردارند و باید عقاید و باورهاى آنها را مورد احترام قرار داد و درک کرد. | * دوم: مذهب گرایى، پدیدهاى طبیعى است و نباید آن را حرکتى تفرقهآمیز تلقى کرد و همه مذاهب، صرف نظر از این که در اکثریت باشند یا اقلیت، از مشروعیت کامل برخوردارند و باید عقاید و باورهاى آنها را مورد احترام قرار داد و درک کرد. | ||
خط ۱۱۷: | خط ۱۱۱: | ||
* پنجم: اکثریت و اقلیت ملاک نیست. او در این جا اشارهاى به سمتگیرى وحدتگرایانه مذهب جعفرى دارد. <ref>مجله رسالة التقريب، شماره 33، ص 177</ref>این مسئله با روشنى بیشتر، هماهنگى گسترده تر و شجاعت و جرئت فزونتر همراه با تعریف مفاهیم و مطرح شدهاست. | * پنجم: اکثریت و اقلیت ملاک نیست. او در این جا اشارهاى به سمتگیرى وحدتگرایانه مذهب جعفرى دارد. <ref>مجله رسالة التقريب، شماره 33، ص 177</ref>این مسئله با روشنى بیشتر، هماهنگى گسترده تر و شجاعت و جرئت فزونتر همراه با تعریف مفاهیم و مطرح شدهاست. | ||
===3ـ تجربه مؤسسه خیریه آیتاللهالعظمى خویى=== | ===3ـ تجربه مؤسسه خیریه آیتاللهالعظمى خویى=== | ||
مرحوم حجت الاسلام سید عبدالمجید خویى رئیس این مؤسسه برگزارى کنفرانسى را در دمشق به تاریخ 23 ذى الحجه 1420، یعنى روزهاى پایانى قرن بیستم پیشنهاد کرد و بر استراتژى تقریب میان مذاهب اسلامى انگشت گذارد. در این کنفرانس شمارى از علماى مذاهب مختلف و اندیشمندان آنها همراه نمایندگانى از برخى مراکز و حوزههاى علمیه جهان اسلام و خارج از آن شرکت داشتند که جدا از سخنرانىهاى افتتاحیه و خوشامدگویىها که جملگى بر نزدیکى و تقریب و وحدت اشاره داشتند، سخنرانهاى اصلى بر موارد زیر تأکید نمودند: | مرحوم حجت الاسلام سید عبدالمجید خویى رئیس این مؤسسه برگزارى کنفرانسى را در دمشق به تاریخ 23 ذى الحجه 1420، یعنى روزهاى پایانى قرن بیستم پیشنهاد کرد و بر استراتژى تقریب میان مذاهب اسلامى انگشت گذارد. در این کنفرانس شمارى از علماى مذاهب مختلف و اندیشمندان آنها همراه نمایندگانى از برخى مراکز و حوزههاى علمیه جهان اسلام و خارج از آن شرکت داشتند که جدا از سخنرانىهاى افتتاحیه و خوشامدگویىها که جملگى بر نزدیکى و تقریب و وحدت اشاره داشتند، سخنرانهاى اصلى بر موارد زیر تأکید نمودند:<br> | ||
# ـ سیاست گفتوگو؛ | # ـ سیاست گفتوگو؛ | ||
# ـ کنترل بحرانهاى مذهبى؛ | # ـ کنترل بحرانهاى مذهبى؛ | ||
خط ۱۴۳: | خط ۱۳۷: | ||
به رغم مطرح شدن مقالهها و بحثهاى ارزشمند در این کنفرانس و اشاره به برخى ابعاد استراتژى تقریب، متأسفانه در این زمینه، جز در حد بسیار اندک، شاهد پیشرفتى نبودیم که البته چیزى از ارزشهاى این تلاش مقدس نمىکاهد. | به رغم مطرح شدن مقالهها و بحثهاى ارزشمند در این کنفرانس و اشاره به برخى ابعاد استراتژى تقریب، متأسفانه در این زمینه، جز در حد بسیار اندک، شاهد پیشرفتى نبودیم که البته چیزى از ارزشهاى این تلاش مقدس نمىکاهد. | ||
===4ـ تجربه علمى «ایسسکو»=== | ===4ـ تجربه علمى «ایسسکو»=== | ||
[[آیسسکو]] (سازمان علمى، آموزشى و تربیتى کشورهاى عضو سازمان کنفرانس اسلامى) مهمترین سازمان اسلامى است که به تقریب به مثابه هدفى استراتژیک نگریست و براى آن اهمیت ویژهاى قائل شد، زیرا این سازمان نهاد تخصصى تقریب به شمار مىرود و مدیریت و به ویژه دبیر کل آن، استاد دکتر تویجرى که افقهاى گستردهاى را براى این نهاد گشوده است، توجه خاصى به این مسئله دارد. ایسسکو در این زمینه استراتژىهاى چندى را تدوین کرده است که از آن جمله است: | |||
# ـ استراتژى توسعه و پیشرفت پرورش دینى در کشورهاى اسلامى در سال 1988 م؛ | # ـ استراتژى توسعه و پیشرفت پرورش دینى در کشورهاى اسلامى در سال 1988 م؛ | ||
# ـ استراتژى (راهبرد) فرهنگى جهان اسلام در سال 1991م؛ | # ـ استراتژى (راهبرد) فرهنگى جهان اسلام در سال 1991م؛ | ||
خط ۱۵۷: | خط ۱۵۱: | ||
# ـ حفظ اختلاف در فروع و اصول. | # ـ حفظ اختلاف در فروع و اصول. | ||
تمام مذاهب فقهى بدون استثنا اجتهادهاى خود را منحصر به فروع کردهاند. این مسئله خود نویدبخش رحمت، گشایش و پاسخ گویى به تنوع امت و مصالح آنان است. همچنین بزرگان مذاهب با گشادهرویى، شاگردى نزدیک دیگر را پذیرفته و نسبت به هم همدلى نشان داده و هرگز تن به قطع رابطه ندادهاند. و نیز این که آیین دقیق و مشخصى براى تقریب باید در نظر گرفت. اختلافهاى فقهى میان فقه جعفرى و فقه مذاهب اهل سنت، چندان تفاوتى با اختلاف مذاهب چهارگانه اهل سنت ندارد. از آن جا که عرصه این اختلافها تنها فروع دین است لطمهاى به کیان امت واحد اسلامى نمىزنند. استناد دایرة المعارفهاى فقهى ـ علمى به مذاهب اجتهادى هشتگانه و فتواى الازهرشریف مبنى بر جواز پاىبندى به مذهب جعفرى و اقدام به تدریس آن در این جامعه، خود نمونههایى درست و الگوهایى خوب براى تنوع و گوناگونى است. ما در چارچوب وحدت اصولى، نیازمند گسترش اجتهاد منضبط در فقه هستیم.<br> | تمام مذاهب فقهى بدون استثنا اجتهادهاى خود را منحصر به فروع کردهاند. این مسئله خود نویدبخش رحمت، گشایش و پاسخ گویى به تنوع امت و مصالح آنان است. همچنین بزرگان مذاهب با گشادهرویى، شاگردى نزدیک دیگر را پذیرفته و نسبت به هم همدلى نشان داده و هرگز تن به قطع رابطه ندادهاند. و نیز این که آیین دقیق و مشخصى براى تقریب باید در نظر گرفت. اختلافهاى فقهى میان فقه جعفرى و فقه مذاهب اهل سنت، چندان تفاوتى با اختلاف مذاهب چهارگانه اهل سنت ندارد. از آن جا که عرصه این اختلافها تنها فروع دین است لطمهاى به کیان امت واحد اسلامى نمىزنند. استناد دایرة المعارفهاى فقهى ـ علمى به مذاهب اجتهادى هشتگانه و فتواى الازهرشریف مبنى بر جواز پاىبندى به مذهب جعفرى و اقدام به تدریس آن در این جامعه، خود نمونههایى درست و الگوهایى خوب براى تنوع و گوناگونى است. ما در چارچوب وحدت اصولى، نیازمند گسترش اجتهاد منضبط در فقه هستیم.<br> | ||
مسلمانان نیز در اصول عقیده، شریعت و «امت» که رهآوردى چون وحدت در «تمدن» و «دارالاسلام» دارد، | مسلمانان نیز در اصول عقیده، شریعت و «امت» که رهآوردى چون وحدت در «تمدن» و «دارالاسلام» دارد، متفقاند و در این چارچوب، پلورالیسم، طبیعى و فاقد هر گونه اشکالى است و تکفیر، تفسیق و تبدیع (اتهام به بدعتگذارى) را در پى ندارد.<br> | ||
تقریب با هدف پرهیز از اختلافهاى عقیدتى، نفى عناصر تکفیر و انتقال اختلافها از جبههبندى کفر و ایمان به درست و نادرست، مطلوب نیز مىباشد.<br> | تقریب با هدف پرهیز از اختلافهاى عقیدتى، نفى عناصر تکفیر و انتقال اختلافها از جبههبندى کفر و ایمان به درست و نادرست، مطلوب نیز مىباشد.<br> | ||
در فصل اول این استراتژى، از فقه اختلاف و تلاشهاى تقریب سخن به میان آمده است و ابتدا به نقشههاى دشمنان امت در تشدید اختلاف میان طوایف مختلف مسلمانان اشاره شده است؛ تفرقههایى که گاه اختلافهاى کورى به شمار رفته باعث آشفتگى اوضاع مى شدهاند و به همین دلایل قرآن کریم نیز ما را از آنها بر حذر داشته است. سپس این فصل به احادیث شریفى مىپردازد که اهمیت وحدت و همدلى و همگرایى را مطرح کرده، بر احترام گذاشتن به نظریههاى دیگران و پاسدارى از اخوت اسلامى تأکید نموده، موارد زیر را مورد توجه قرار مىدهد: | در فصل اول این استراتژى، از فقه اختلاف و تلاشهاى تقریب سخن به میان آمده است و ابتدا به نقشههاى دشمنان امت در تشدید اختلاف میان طوایف مختلف مسلمانان اشاره شده است؛ تفرقههایى که گاه اختلافهاى کورى به شمار رفته باعث آشفتگى اوضاع مى شدهاند و به همین دلایل قرآن کریم نیز ما را از آنها بر حذر داشته است. سپس این فصل به احادیث شریفى مىپردازد که اهمیت وحدت و همدلى و همگرایى را مطرح کرده، بر احترام گذاشتن به نظریههاى دیگران و پاسدارى از اخوت اسلامى تأکید نموده، موارد زیر را مورد توجه قرار مىدهد: | ||
خط ۱۶۴: | خط ۱۵۸: | ||
# ـ تبلیغ منفى از مذاهب به پراکندگى امت منجر مىگردد. | # ـ تبلیغ منفى از مذاهب به پراکندگى امت منجر مىگردد. | ||
آن گاه در این فصل از تلاشهاى انجام شده در راه تقریب مذاهب سخن به میان آمده است. به لحاظ تاریخى، اولین نشانههاى اختلاف و تمایز در قرن دوم هجرى مطرح شد و اختلافهاى سیاسى گوناگون مذهبى و تعصبها را دامن زد، البته از طرف دیگر از همان زمان شاهد تصاویر بسیار پرشکوهى از تسامح و همدلى نیز بودیم. | آن گاه در این فصل از تلاشهاى انجام شده در راه تقریب مذاهب سخن به میان آمده است. به لحاظ تاریخى، اولین نشانههاى اختلاف و تمایز در قرن دوم هجرى مطرح شد و اختلافهاى سیاسى گوناگون مذهبى و تعصبها را دامن زد، البته از طرف دیگر از همان زمان شاهد تصاویر بسیار پرشکوهى از تسامح و همدلى نیز بودیم. | ||
در ادامه این فصل مىخوانیم: حضرت على(علیهالسلام) به رغم اختلاف با برخى صحابه و مسائل مربوط به دوره زمامدارىاش، هرگز در سینه خود جایى براى کینه باقى نگذاشت و به کسىنیز اجازه نداد از خلفاى پیش از خود بدگویى کند.<br> | در ادامه این فصل مىخوانیم: [[امام على (ع)|حضرت على(علیهالسلام)]] به رغم اختلاف با برخى صحابه و مسائل مربوط به دوره زمامدارىاش، هرگز در سینه خود جایى براى کینه باقى نگذاشت و به کسىنیز اجازه نداد از خلفاى پیش از خود بدگویى کند.<br> | ||
علاوه بر این، بزرگان و ائمه مذاهب مختلف اسلامى به فراگیرى دانش از | علاوه بر این، بزرگان و ائمه مذاهب مختلف اسلامى به فراگیرى دانش از یکدیگر پرداخته همدیگر را یارى کردهاند. در این راستا «مالک بن انس» نظر منصور، خلیفه عباسى را در اجبارى کردن آموزش «الموطأ» نپذیرفت. [[شریف رضى]] هم در تفسیر خود از علماى اهل سنت نقل حدیث کرده، صاحب سیوطى نیز یادآور شده که صحیح مسلم سرشار از احادیث شیعه است. | ||
همچنین در قرن چهارم هجرى، مناظرههاى علمى میان باقلانى و شیخ مفید، شهرت یافت. شیخ | همچنین در قرن چهارم هجرى، مناظرههاى علمى میان باقلانى و شیخ مفید، شهرت یافت. [[شیخ طوسى]]، از بزرگان شیعه در قرن پنجم، در اعتدال و توازن آنچنان مشهور شده بود که خلیفه عباسى مهمترین کرسى علمى آن زمان را به وى واگذار کرد. فخر رازى نزد [[شیخ سدید الدین حلى]] شاگردى کرد و شهید اول نیز نزد چهل تن از علماى اهل سنت تلمذ نمود. | ||
در قرن نوزدهم میلادى، سیدجمال الدین اسدآبادى و رشید رضا ظهور کردند. سپس دارالتقریب قاهره در نیمه قرن بیستم شکل گرفت. موسسه اردنى «آل البیت» نیز در امر تقریب مذاهب، نقش قابل توجهاى ایفا کرد و بالأخره مجمع جهانى تقریب در سال 1991 م تاسیس شد.<br> | در قرن نوزدهم میلادى، [[سید جمال الدین اسدآبادی|سیدجمال الدین اسدآبادى]] و [[رشید رضا]] ظهور کردند. سپس دارالتقریب قاهره در نیمه قرن بیستم شکل گرفت. موسسه اردنى «آل البیت» نیز در امر تقریب مذاهب، نقش قابل توجهاى ایفا کرد و بالأخره مجمع جهانى تقریب در سال 1991 م تاسیس شد.<br> | ||
در فصل دوم، روى مفاهیم تقریب و منابع آن انگشت گذارده شده است و پس از ارائه تعریفهاى فشردهاى از '''«استراتژى»، «تقریب»، «مذاهب»، «اختلاف» و «مسائل»،''' از منابع و دلایل سخن به میان آمده است که داراى تقسیم بندى زیر هستند: | در فصل دوم، روى مفاهیم تقریب و منابع آن انگشت گذارده شده است و پس از ارائه تعریفهاى فشردهاى از '''«استراتژى»، «تقریب»، «مذاهب»، «اختلاف» و «مسائل»،''' از منابع و دلایل سخن به میان آمده است که داراى تقسیم بندى زیر هستند: | ||
دلایل نقلى شامل کتاب، سنت و اجماع، و دلایل عقلى همچون قیاس، مصالح مرسله، استحسان، عرف، سدالذرائع، استصحاب و عقل که برخى از این دلایل را همگان قبول دارند. برخى از آنها نیز نقلى و مورد اختلاف است که فهم دقیق آنها منجر به تقریب مىشود. | دلایل نقلى شامل کتاب، سنت و اجماع، و دلایل عقلى همچون قیاس، مصالح مرسله، استحسان، عرف، سدالذرائع، استصحاب و عقل که برخى از این دلایل را همگان قبول دارند. برخى از آنها نیز نقلى و مورد اختلاف است که فهم دقیق آنها منجر به تقریب مىشود. | ||
خط ۱۷۵: | خط ۱۶۹: | ||
* ـ بعد فقهى: در این قسمت به تاریخچه گذرایى از فقه اشاره مىگردد و در خصوصمذاهب حنفى، مالکى، شافعى، حنبلى، جعفرى، زیدى و اباضى به تفصیل سخن رانده مىشود. بدین ترتیب از مذاهب مختلف، شیوهها و روشهاى هر یک و برخى قواعد فقهى آنها سخن به میان مىآید. | * ـ بعد فقهى: در این قسمت به تاریخچه گذرایى از فقه اشاره مىگردد و در خصوصمذاهب حنفى، مالکى، شافعى، حنبلى، جعفرى، زیدى و اباضى به تفصیل سخن رانده مىشود. بدین ترتیب از مذاهب مختلف، شیوهها و روشهاى هر یک و برخى قواعد فقهى آنها سخن به میان مىآید. | ||
در محور دوم این فصل، اصول فقه و نقش آن در تقریب مذاهب اسلامى و در محور سوم ضوابط و معیارهاى اختلاف بیان شده است. | در محور دوم این فصل، اصول فقه و نقش آن در تقریب مذاهب اسلامى و در محور سوم ضوابط و معیارهاى اختلاف بیان شده است. | ||
فصل چهارم، عنوان «عرصههاى تقریب» را بر خود دارد، ولى در آن از ابزارهایى چون: گفتوگوى فکرى بحث و مطالعه و بررسى، تبلیغ و تألیف سخن به میان مىآید و گفتارى در مورد اقلیتهاى مسلمان نیز بدان افزوده مى شود. | فصل چهارم، عنوان «عرصههاى تقریب» را بر خود دارد، ولى در آن از ابزارهایى چون: گفتوگوى فکرى بحث و مطالعه و بررسى، تبلیغ و تألیف سخن به میان مىآید و گفتارى در مورد اقلیتهاى مسلمان نیز بدان افزوده مى شود.<br> | ||
فصل پنجم، اختصاص به هدفهاى تقریب دارد که عبارتاند از: | فصل پنجم، اختصاص به هدفهاى تقریب دارد که عبارتاند از:<br> | ||
* ـ کوشش در راه کاستن از اختلاف میان مکتبهاى اجتهادى؛ | * ـ کوشش در راه کاستن از اختلاف میان مکتبهاى اجتهادى؛ | ||
* ـ اثبات اجتهادى بودن اختلافها نه جوهرى بودن آنها؛ | * ـ اثبات اجتهادى بودن اختلافها نه جوهرى بودن آنها؛ | ||
خط ۱۸۴: | خط ۱۷۸: | ||
* ـ تأکید بر کثرت عرصههاى مشترک نسبت به عرصههاى اختلاف؛ | * ـ تأکید بر کثرت عرصههاى مشترک نسبت به عرصههاى اختلاف؛ | ||
* ـ آگاهى علمى از ریشههاى اختلاف براى پى بردن به موارد پنهان آن و تسهیل در خاموش کردن آتش اختلافها. | * ـ آگاهى علمى از ریشههاى اختلاف براى پى بردن به موارد پنهان آن و تسهیل در خاموش کردن آتش اختلافها. | ||
در پایان این فصل به اهداف استراتژى تقریب پرداخته شده است. | در پایان این فصل به اهداف استراتژى تقریب پرداخته شده است.<br> | ||
در فصل ششم درباره شیوههاى اجراى این استراتژى و اقدامهاى عملى در سطوح مختلف ملى، منطقهاى و بین المللى سخن به میان آمده است. | در فصل ششم درباره شیوههاى اجراى این استراتژى و اقدامهاى عملى در سطوح مختلف ملى، منطقهاى و بین المللى سخن به میان آمده است. | ||
در پایان بیان فشردهاى از این استراتژى، اشاره به چند نکته در همین راستا ضرورى است: | در پایان بیان فشردهاى از این استراتژى، اشاره به چند نکته در همین راستا ضرورى است:<br> | ||
نکته اول: این کار فى نفسه عملى بسیار جالب، مبتکرانه و سزاوار قدردانى است.<br> | نکته اول: این کار فى نفسه عملى بسیار جالب، مبتکرانه و سزاوار قدردانى است.<br> | ||
نکته دوم: شمارى ملاحظات تاریخى و علمى وجود دارد که امید است براى تصحیح آنها اقدام شود، از جمله: | نکته دوم: شمارى ملاحظات تاریخى و علمى وجود دارد که امید است براى تصحیح آنها اقدام شود، از جمله: | ||
# ـ تکرار چند باره برخى مطالب. | # ـ تکرار چند باره برخى مطالب. | ||
# ـ امام صادق(علیهالسلام) شاگردى هیچ یک از رهبران مذاهب را نکرد، ولى بسیارى از آنان افتخار شاگردى ایشان را داشتند. | # ـ [[امام صادق (ع)|امام صادق(علیهالسلام)]] شاگردى هیچ یک از رهبران مذاهب را نکرد، ولى بسیارى از آنان افتخار شاگردى ایشان را داشتند. | ||
# ـ برخى از آنچه به عنوان دلایل عقلى ذکر شده است، از جمله «استصحاب»، حتى دلیل اجتهادى هم به شمار نمىرود، بلکه بیشتر به عنوان یک اصل عملى استصحاب تلقى مىگردد. | # ـ برخى از آنچه به عنوان دلایل عقلى ذکر شده است، از جمله «استصحاب»، حتى دلیل اجتهادى هم به شمار نمىرود، بلکه بیشتر به عنوان یک اصل عملى استصحاب تلقى مىگردد. | ||
# ـ در سخن از پیدایش و شکلگیرى مذاهب نیز خطاهایى وجود دارد.<br> | # ـ در سخن از پیدایش و شکلگیرى مذاهب نیز خطاهایى وجود دارد.<br> | ||
نکته سوم: مطالبى وجود دارد که حتى با پذیرش تعریف ارائه شده از استراتژى، باید از متن طرح حذف شود، از جمله فصل سوم. همچنین در مواردى، آمیختگىهایى در فصلهاى طرح دیده مىشود. به هر حال، جاى تشکر و قدردانى از این طرح وجود دارد و مسلّماً در تدوین و شکل دهى به استراتژى پیشنهادى به کار خواهد آمد. | نکته سوم: مطالبى وجود دارد که حتى با پذیرش تعریف ارائه شده از استراتژى، باید از متن طرح حذف شود، از جمله فصل سوم. همچنین در مواردى، آمیختگىهایى در فصلهاى طرح دیده مىشود. به هر حال، جاى تشکر و قدردانى از این طرح وجود دارد و مسلّماً در تدوین و شکل دهى به استراتژى پیشنهادى به کار خواهد آمد.<br> | ||
==د ـ نکاتى درباره استراتژى پیشنهادى== | ==د ـ نکاتى درباره استراتژى پیشنهادى== | ||
ـ این طرح به صورت فشرده و مختصر ارائه شدهاست و از برنامههاى عملى براى آینده سخن مىگوید. در نتیجه تمام توضیحها و زمینهسازىها به بخش اول واگذار شدهاست که کمیته ویژهاى آن را انجام خواهد داد.<br> | ـ این طرح به صورت فشرده و مختصر ارائه شدهاست و از برنامههاى عملى براى آینده سخن مىگوید. در نتیجه تمام توضیحها و زمینهسازىها به بخش اول واگذار شدهاست که کمیته ویژهاى آن را انجام خواهد داد.<br> | ||
خط ۲۰۱: | خط ۱۹۴: | ||
* این طرح، متعرض ابزارهاى مورد نیاز براى تحقق هدفهاى آن، نمىشود، هم به این دلیل که معمولا مسئله بسیار روشن است و هم به این سبب که به طور اجمال در اساسنامه مجمع جهانى ]تقریب مذاهب اسلامى[ آمده است. البته راه براى پیشنهاد شمار بیشترى از این گونه ابزارها به هنگام بحث عمومى طرح همچنان باز است. | * این طرح، متعرض ابزارهاى مورد نیاز براى تحقق هدفهاى آن، نمىشود، هم به این دلیل که معمولا مسئله بسیار روشن است و هم به این سبب که به طور اجمال در اساسنامه مجمع جهانى ]تقریب مذاهب اسلامى[ آمده است. البته راه براى پیشنهاد شمار بیشترى از این گونه ابزارها به هنگام بحث عمومى طرح همچنان باز است. | ||
==هـ ـ استراتژى مجمع جهانى تقریب مذاهب اسلامى== | ==هـ ـ استراتژى [[مجمع جهانی تقریب مذاهب اسلامی|مجمع جهانى تقریب مذاهب اسلامى]]== | ||
این مجمع در چارچوب تحقق اهداف و انتظارهاى خود، اقدام به تهیه و تدوین «طرح جامع برنامه راهبردى» خود نمود و طى نشست شوراى عالى بینالمللىاش در تهران به تاریخ 3 و 4 دى ماه 1381 (برابر با 23 و 24 دسامبر 2002 و 18 و 19 شوال 1423) آن را به این شورا ارائه داد که پس از انجام بحث و بررسى و مناقشه و تعدیلهایى تصویب شد. | این مجمع در چارچوب تحقق اهداف و انتظارهاى خود، اقدام به تهیه و تدوین «طرح جامع برنامه راهبردى» خود نمود و طى نشست شوراى عالى بینالمللىاش در تهران به تاریخ 3 و 4 دى ماه 1381 (برابر با 23 و 24 دسامبر 2002 و 18 و 19 شوال 1423) آن را به این شورا ارائه داد که پس از انجام بحث و بررسى و مناقشه و تعدیلهایى تصویب شد. | ||
===1ـ مقدمات استراتژى=== | ===1ـ مقدمات استراتژى=== | ||
خط ۲۲۰: | خط ۲۱۳: | ||
===2ـ استراتژى تقریب=== | ===2ـ استراتژى تقریب=== | ||
====فصل نخست: مفاهیم تخصصى==== | ====فصل نخست: مفاهیم تخصصى==== | ||
ـ تقریب: تقریب طبق دیدگاههاى مجمع جهانى تقریب مذاهب اسلامى به معناى نزدیک سازى پیروان مذاهب اسلامى به منظور آشنایى با | ـ تقریب: تقریب طبق دیدگاههاى مجمع جهانى تقریب مذاهب اسلامى به معناى نزدیک سازى پیروان مذاهب اسلامى به منظور آشنایى با یکدیگر از طریق تحقق همدلى و برادرىدینى بر پایه اصول مشترک، ثابت و مسلّم اسلامى است.<br> | ||
ـ وحدت اسلامى: وحدت اسلامى عبارت است از: «همکارى میان پیروان مذاهب اسلامى بر پایه اصول مشترک، ثابت و مسلّم اسلامى و اتخاذ مواضع یکسان به منظور تحقق اهداف و مصالح عالیه امت اسلامى و گرفتن موضع متحد در برابر دشمنان امت با تضمین احترام به تعهدات عقیدتى و عملى هر فرد مسلمان در برابر مذهب خویش».<br> | ـ وحدت اسلامى: وحدت اسلامى عبارت است از: «همکارى میان پیروان مذاهب اسلامى بر پایه اصول مشترک، ثابت و مسلّم اسلامى و اتخاذ مواضع یکسان به منظور تحقق اهداف و مصالح عالیه امت اسلامى و گرفتن موضع متحد در برابر دشمنان امت با تضمین احترام به تعهدات عقیدتى و عملى هر فرد مسلمان در برابر مذهب خویش».<br> | ||
ـ مذاهب اسلامى: منظور از مذاهب اسلامى، آن دسته از مکتبهاى فقهى اسلامى معروفى است که از نظام اجتهادى منسجم و مستند به قرآن و سنت برخوردارند. مکتبهاى فقهى به رسمیت شناخته شده از نظر مجمع جهانى تقریب مذاهب اسلامى عبارتاند از: حنفى، شافعى، مالکى و حنبلى از اهل سنت؛ اثنى عشرى، زیدى و بهره از شیعه؛ و مذهب اباضى.<br> | ـ مذاهب اسلامى: منظور از مذاهب اسلامى، آن دسته از مکتبهاى فقهى اسلامى معروفى است که از نظام اجتهادى منسجم و مستند به قرآن و سنت برخوردارند. مکتبهاى فقهى به رسمیت شناخته شده از نظر مجمع جهانى تقریب مذاهب اسلامى عبارتاند از: حنفى، شافعى، مالکى و حنبلى از اهل سنت؛ اثنى عشرى، زیدى و بهره از شیعه؛ و مذهب اباضى.<br> | ||
البته مکتبهاى دیگرى نیز وجود دارد که یا فاقد پیرو هستند یا در شمار یکى از مذاهب پیشگفته تلقى مىشوند یا این که بیشتر بیانگر نظریههاى فردى هستند و ] | البته مکتبهاى دیگرى نیز وجود دارد که یا فاقد پیرو هستند یا در شمار یکى از مذاهب پیشگفته تلقى مىشوند یا این که بیشتر بیانگر نظریههاى فردى هستند و [پیروانشان] در عمل خود، به مذهب مشخصى مقید نیستند.<br> | ||
====فصل دوم: پایههاى تقریب==== | ====فصل دوم: پایههاى تقریب==== | ||
حرکت تقریب مذاهب اسلامى بر پایه اصول کلى استوار است که مهمترینشان به این شرح است: | حرکت تقریب مذاهب اسلامى بر پایه اصول کلى استوار است که مهمترینشان به این شرح است: | ||
خط ۲۲۹: | خط ۲۲۲: | ||
ـ ایمان به اصول و ارکان ذیل، مهمترین معیارى ویژگى اسلام است: | ـ ایمان به اصول و ارکان ذیل، مهمترین معیارى ویژگى اسلام است: | ||
* ایمان به وحدانیت خداوند متعال (توحید)؛ | * ایمان به وحدانیت خداوند متعال (توحید)؛ | ||
* ایمان به نبوت و خاتمیت پیامبر اکرم حضرت محمد بن عبدالله(صلىاللهعلیهوآله) و این که سنت آن حضرت، بیانگر یکى از دو منبع اصلى دین است؛ | * ایمان به نبوت و خاتمیت [[پیامبر اکرم(ص)|پیامبر اکرم حضرت محمد بن عبدالله(صلىاللهعلیهوآله)]] و این که سنت آن حضرت، بیانگر یکى از دو منبع اصلى دین است؛ | ||
* ایمان به قرآن کریم و مفاهیم و احکام آن به مثابه مهمترین منبع احکام دین اسلام؛ | * ایمان به قرآن کریم و مفاهیم و احکام آن به مثابه مهمترین منبع احکام دین اسلام؛ | ||
* ایمان به معاد (رستاخیز). | * ایمان به معاد (رستاخیز). |
ویرایش