۸۷٬۸۱۰
ویرایش
بدون خلاصۀ ویرایش |
جز (جایگزینی متن - ' ،' به '،') برچسبها: ویرایش همراه ویرایش از وبگاه همراه |
||
خط ۹: | خط ۹: | ||
|- | |- | ||
|القاب | |القاب | ||
|قاری، مکی، | |قاری، مکی، داری، دارانی | ||
|- | |- | ||
|آرامگاه | |آرامگاه | ||
خط ۲۹: | خط ۲۹: | ||
=نام و نسب ابن کثیر= | =نام و نسب ابن کثیر= | ||
ابومعبدعبدالله بن کثیر (۴۵-۱۲۰ق)، ایرانی تبار<ref>تهذیب الاسماء، ج۱، ص۲۶۵؛ المنتظم، ج۷، ص۲۰۳</ref> ، متولد مکه<ref>وفیات الاعیان، ج۳، ص۴۱</ref> و فرزند عمرو بن عبدالله بن زاذان بن فیروزان بن هرمز <ref> سیر اعلام النبلاء، ج۵، ص۳۱۸</ref> از نسل ایرانیانی بود که انوشیروان، پادشاه ایران، آنان را مأمور عقب راندن حبشیان کرد.<ref>المنتظم، ج۷، ص۲۰۳؛ تاریخ الاسلام، ج۷، ص۴۰۴</ref> وی به سال ۴۵ق. در مکه زاده شد<ref>وفیات الاعیان، ج۳، ص۴۱.</ref> و بدان سبب که از موالی عمرو بن علقمه کنانی بود<ref>الاستیعاب، ج۳، ص۹۱۵</ref> ، برخی از او با عنوان ابومعبدکنانی یاد کردهاند.<ref>سیر اعلام النبلاء، ج۵، ص</ref> | ابومعبدعبدالله بن کثیر (۴۵-۱۲۰ق)، ایرانی تبار<ref>تهذیب الاسماء، ج۱، ص۲۶۵؛ المنتظم، ج۷، ص۲۰۳</ref>، متولد مکه<ref>وفیات الاعیان، ج۳، ص۴۱</ref> و فرزند عمرو بن عبدالله بن زاذان بن فیروزان بن هرمز <ref> سیر اعلام النبلاء، ج۵، ص۳۱۸</ref> از نسل ایرانیانی بود که انوشیروان، پادشاه ایران، آنان را مأمور عقب راندن حبشیان کرد.<ref>المنتظم، ج۷، ص۲۰۳؛ تاریخ الاسلام، ج۷، ص۴۰۴</ref> وی به سال ۴۵ق. در مکه زاده شد<ref>وفیات الاعیان، ج۳، ص۴۱.</ref> و بدان سبب که از موالی عمرو بن علقمه کنانی بود<ref>الاستیعاب، ج۳، ص۹۱۵</ref>، برخی از او با عنوان ابومعبدکنانی یاد کردهاند.<ref>سیر اعلام النبلاء، ج۵، ص</ref> | ||
بهجز ابومعبد<ref> الطبقات، خلیفه، ص۴۹۶.</ref> ، ابوسعید، ابوبکر، <ref>الفهرست، ص۳۱</ref> ابوعباد، <ref>سیر اعلام النبلاء، ج۵، ص۳۱۸.</ref> ابومحمد و ابوصلت <ref> تهذیب الاسماء، ج۱، ص۲۶۵</ref> هم کنیههای او هستند. وی از تابعین شمرده میشود. <ref>التیسیر، ج۱، ص۳؛ تهذیب الاسماء، ج۱، ص۲۶۵</ref> | بهجز ابومعبد<ref> الطبقات، خلیفه، ص۴۹۶.</ref>، ابوسعید، ابوبکر، <ref>الفهرست، ص۳۱</ref> ابوعباد، <ref>سیر اعلام النبلاء، ج۵، ص۳۱۸.</ref> ابومحمد و ابوصلت <ref> تهذیب الاسماء، ج۱، ص۲۶۵</ref> هم کنیههای او هستند. وی از تابعین شمرده میشود. <ref>التیسیر، ج۱، ص۳؛ تهذیب الاسماء، ج۱، ص۲۶۵</ref> | ||
در منابع تاریخی با القابی چون قاری، مکی، داری <ref>التیسیر، ج۱، ص۳؛ تهذیب الاسماء، ج۱، ص۲۶۵</ref> و دارانی <ref>الفهرست، ص۳۱</ref> از او یاد میشود. عنوان «داری» ابهامهایی را درباره وی پدید آورده است. برخی این عنوان را نشان انتساب وی به قبیله بنیعبدالدار <ref>تهذیب الکمال، ج۱۵، ص۴۶۸-۴۶۹.</ref> یا نسبت ولاء (پیمانی که بر پایه آن، شخصی در حمایت قبیلهای دیگر قرار میگیرد) او با این قبیله <ref>تهذیب التهذیب، ج۵، ص۳۲۲</ref> و گروهی نشان شغل و حرفه وی در مکه یعنی عطاری دانستهاند؛ زیرا مکیان عطار را داری مینامیدند. <ref>الطبقات، خلیفه، ص۴۹۶؛ الفهرست، ص۳۱</ref> برای این نسبت احتمالهای دیگر نیز آوردهاند: انتساب به محلی نزدیک دریا که از آنجا عطر آورده میشد، <ref>الانساب، ج۲، ص۴۴۳</ref> نشان سرمایهداری، چرا که برای تأمین مخارج زندگی نیازمند بیرون رفتن از خانه نبود، <ref>الوافی بالوفیات، ج۱۷، ص۲۲۰</ref> و نشانه زهد، زیرا غالبا در خانه مشغول عبادت بود. <ref>الانساب، ج۲، ص۴۴۳</ref> | در منابع تاریخی با القابی چون قاری، مکی، داری <ref>التیسیر، ج۱، ص۳؛ تهذیب الاسماء، ج۱، ص۲۶۵</ref> و دارانی <ref>الفهرست، ص۳۱</ref> از او یاد میشود. عنوان «داری» ابهامهایی را درباره وی پدید آورده است. برخی این عنوان را نشان انتساب وی به قبیله بنیعبدالدار <ref>تهذیب الکمال، ج۱۵، ص۴۶۸-۴۶۹.</ref> یا نسبت ولاء (پیمانی که بر پایه آن، شخصی در حمایت قبیلهای دیگر قرار میگیرد) او با این قبیله <ref>تهذیب التهذیب، ج۵، ص۳۲۲</ref> و گروهی نشان شغل و حرفه وی در مکه یعنی عطاری دانستهاند؛ زیرا مکیان عطار را داری مینامیدند. <ref>الطبقات، خلیفه، ص۴۹۶؛ الفهرست، ص۳۱</ref> برای این نسبت احتمالهای دیگر نیز آوردهاند: انتساب به محلی نزدیک دریا که از آنجا عطر آورده میشد، <ref>الانساب، ج۲، ص۴۴۳</ref> نشان سرمایهداری، چرا که برای تأمین مخارج زندگی نیازمند بیرون رفتن از خانه نبود، <ref>الوافی بالوفیات، ج۱۷، ص۲۲۰</ref> و نشانه زهد، زیرا غالبا در خانه مشغول عبادت بود. <ref>الانساب، ج۲، ص۴۴۳</ref> | ||
خط ۴۵: | خط ۴۵: | ||
==تفسیر ابن کثیر== | ==تفسیر ابن کثیر== | ||
افزون بر سبک قرائت ابن کثیر، آرای او در تفسیر و شأن نزول آیات نیز مورد توجه علما شیعه و سنی قرار گرفته است. <ref> سنن ابی داود، ج۲، ص۲۴۸؛ المحرر الوجیز، ج۱، ص۳۵۰، ۴۵۵؛ التبیان، ج۳، ص۷۵؛ ج۴، ص۲۹۰، ۴۲۷؛ منتهی المطلب، ج۱، ص۶۲</ref> روایتهای او که به اعتقاد ابن سعد (م.۲۳۰ق.) و ابن حجر (م.۸۵۲ق.) موثقاند <ref>الطبقات، ابن سعد، ج۵، ص۴۸۴؛ فتح الباری، ج۴، ص۳۵۵</ref> ، افزون بر یافتههای قرآنی مشتمل بر دستهای از گزارشهای تاریخی هستند. وی در شأن نزول آیه ۱۰۳ سوره نحل به اتهام [[مشرکان]] به پیامبر اسلام(ص) در زمینه ارتباط با غلامی مسیحی به نام جبر در کوه [[مروه]] و فراگیری آیات قرآن از او اشاره کرده و این آیات را پاسخی به این اتهام دانسته است.<ref>جامع البیان، ج۱۴، ص۲۳۱-۲۳۲</ref> نیز ابن جریج به نقل از وی در شأن نزول آیه ۱۵۳ سوره آل عمران میگوید: در [[جنگ اُحد]]، [[ابوسفیان]] پس از توقف در شعب ندا داد: «أُعْلُ هُبَل، یومٌ بیوم بدر و حنظلة بحنظله». به دستور پیامبر مسلمانان پاسخ دادند: «الله أعلی و أجلّ... لایستوی أصحاب النار و أصحاب الجنة». <ref>جامع البیان، ج۴، ص۱۸۴</ref> | افزون بر سبک قرائت ابن کثیر، آرای او در تفسیر و شأن نزول آیات نیز مورد توجه علما شیعه و سنی قرار گرفته است. <ref> سنن ابی داود، ج۲، ص۲۴۸؛ المحرر الوجیز، ج۱، ص۳۵۰، ۴۵۵؛ التبیان، ج۳، ص۷۵؛ ج۴، ص۲۹۰، ۴۲۷؛ منتهی المطلب، ج۱، ص۶۲</ref> روایتهای او که به اعتقاد ابن سعد (م.۲۳۰ق.) و ابن حجر (م.۸۵۲ق.) موثقاند <ref>الطبقات، ابن سعد، ج۵، ص۴۸۴؛ فتح الباری، ج۴، ص۳۵۵</ref>، افزون بر یافتههای قرآنی مشتمل بر دستهای از گزارشهای تاریخی هستند. وی در شأن نزول آیه ۱۰۳ سوره نحل به اتهام [[مشرکان]] به پیامبر اسلام(ص) در زمینه ارتباط با غلامی مسیحی به نام جبر در کوه [[مروه]] و فراگیری آیات قرآن از او اشاره کرده و این آیات را پاسخی به این اتهام دانسته است.<ref>جامع البیان، ج۱۴، ص۲۳۱-۲۳۲</ref> نیز ابن جریج به نقل از وی در شأن نزول آیه ۱۵۳ سوره آل عمران میگوید: در [[جنگ اُحد]]، [[ابوسفیان]] پس از توقف در شعب ندا داد: «أُعْلُ هُبَل، یومٌ بیوم بدر و حنظلة بحنظله». به دستور پیامبر مسلمانان پاسخ دادند: «الله أعلی و أجلّ... لایستوی أصحاب النار و أصحاب الجنة». <ref>جامع البیان، ج۴، ص۱۸۴</ref> | ||
او همچنین در [[شأن نزول]] آیه ۱۱ سوره مائده به توطئه [[یهود]] برای قتل پیامبر(ص) اشاره کرده است. <ref>جامع البیان، ج۶، ص۱۹۸</ref> همچنین در روایتهایش به شیوه [[نماز]] پیامبر در سفر <ref> المصنف، صنعانی، ج۲، ص۱۱۱-۱۱۲</ref> و سفارش وی به صحابه در چگونگی بیان [[خطبه]] و اقامه [[نماز جماعت]] <ref>التمهید، ج۱۰، ص۱۹</ref> پرداخته و از رخدادهایی چون پریشانحالی همسران شهیدان غَزوه اُحُد <ref>کنز العمال، ج۹، ص۶۹۴</ref> سخن به میان آورده است. وی از برخی رخدادهای روزگار خود همچون کیفیت خطبه و نماز جمعه عمر بن عبدالعزیز در [[مسجدالحرام]] گزارش داده است. <ref>المصنف، ابن ابی شیبه، ج۴، ص۳۳۶</ref> | او همچنین در [[شأن نزول]] آیه ۱۱ سوره مائده به توطئه [[یهود]] برای قتل پیامبر(ص) اشاره کرده است. <ref>جامع البیان، ج۶، ص۱۹۸</ref> همچنین در روایتهایش به شیوه [[نماز]] پیامبر در سفر <ref> المصنف، صنعانی، ج۲، ص۱۱۱-۱۱۲</ref> و سفارش وی به صحابه در چگونگی بیان [[خطبه]] و اقامه [[نماز جماعت]] <ref>التمهید، ج۱۰، ص۱۹</ref> پرداخته و از رخدادهایی چون پریشانحالی همسران شهیدان غَزوه اُحُد <ref>کنز العمال، ج۹، ص۶۹۴</ref> سخن به میان آورده است. وی از برخی رخدادهای روزگار خود همچون کیفیت خطبه و نماز جمعه عمر بن عبدالعزیز در [[مسجدالحرام]] گزارش داده است. <ref>المصنف، ابن ابی شیبه، ج۴، ص۳۳۶</ref> |