۸۷٬۹۳۹
ویرایش
بدون خلاصۀ ویرایش |
جز (جایگزینی متن - ' ،' به '،') برچسبها: ویرایش همراه ویرایش از وبگاه همراه |
||
خط ۲: | خط ۲: | ||
==پیشینه== | ==پیشینه== | ||
نیای بزرگش عمرو ابن قاسم اوسى، فقیهى صالح و از اندلسیانى بود که پس از سقوط [[اندلس]] در دوران حکومت [[سعدیان]] (876-1056ق/1471-1646م) به [[رباط]] مهاجرت کردند <ref> | نیای بزرگش عمرو ابن قاسم اوسى، فقیهى صالح و از اندلسیانى بود که پس از سقوط [[اندلس]] در دوران حکومت [[سعدیان]] (876-1056ق/1471-1646م) به [[رباط]] مهاجرت کردند <ref> مراکشى، 5/215؛ صدیق، 137</ref> و چون از نسل اوس و منسوب به [[سعد بن معاذ انصاری]] بودند، «تِهامى»، «اوسى» و احیاناً «انصاری» نیز خوانده مىشدند <ref>نک: مراکشى، همانجا؛ قس: کتانى، 1/279؛ S , 2 EI؛ سمعانى، 1/389</ref>. ابن عمرو، بنا به قول خود او، در رباط به دنیا آمد و در همانجا پرورش یافت <ref>مراکشى، 5/218؛ قس: کتانى، همانجا</ref>. | ||
==تحصیلات و تدریس== | ==تحصیلات و تدریس== | ||
خط ۲۵: | خط ۲۵: | ||
===لغت و نظم=== | ===لغت و نظم=== | ||
ابن عمرو علاوه بر علم لغت، در فن عروض و نظم و نثر و ادب عرب تبحر داشته <ref>نک: مراکشى، 5/216، 221</ref>، اما در شعر شهرت وی بیشتر مرهون قصیده قافیهای است که در 176 بیت در ستایش حضرت [[محمد (ص) خاتم الانبیاء|رسول اکرم(ص)]] و در معارضه با قصیده 275 بیتى ابن ونّان (ه م) معروف به ارجوزه شَمَقمَقیه سروده است <ref>مراکشى، 5/220-221؛ | ابن عمرو علاوه بر علم لغت، در فن عروض و نظم و نثر و ادب عرب تبحر داشته <ref>نک: مراکشى، 5/216، 221</ref>، اما در شعر شهرت وی بیشتر مرهون قصیده قافیهای است که در 176 بیت در ستایش حضرت [[محمد (ص) خاتم الانبیاء|رسول اکرم(ص)]] و در معارضه با قصیده 275 بیتى ابن ونّان (ه م) معروف به ارجوزه شَمَقمَقیه سروده است <ref>مراکشى، 5/220-221؛ گنون، 11</ref>. اهمیت این نظیرهپردازی در آن است که ابن ونّان در واپسین ابیات ارجوزه مذکور تحدی کرده است که همانند قصیده وی را کس نتواند سرود <ref>همو، 146</ref>. گفتهاند که انگیزه وی برای سرودن این قصیده قافیه که بعدها به «عمرویه» شهرت یافت، آن بود که پیش از عزیمت به مراکش، به عنایت پیامبر اکرم(ص) از بیماری نقرس شفا یافت <ref>مراکشى، 5/222، به نقل از اتحاف </ref>. محمد بن عبدالسلام سائح در شرح این قصیده کتابى به نام سَوق المَهر الى قافیه ابن عمرو پرداخته است <ref> زرکلى، 7/72</ref>. مراکشى قصیده رائیه 37 بیتى او را نیز آورده است. این قصیده را ابن عمرو در تقریظ حواشى استادش ابوعبدالله محمد رهونى بر کتاب الرحله العیاشیه که خود راوی آن بوده، سروده است. اشعار وی از ذوق شاعرانه چندان بهرهای ندارد. | ||
==آخرین سفر== | ==آخرین سفر== | ||
ابن عمرو در تاریخ 10 ربیعالاول 1243/اول اکتبر 1827 اجازه نامهای عام برای روایت نوشتهها و مرویات خود برای فرزندش حسن و برادرانش محمد و عبدالواحد و فرزندانشان و دیگر بستگانش صادر کرد و آنان را وداع گفت و به اتفاق فرزند دیگرش محمد و برادرزادهاش (معروف به تهامى بن تهامى) عازم حج گردید <ref>کتانى، 1/280</ref>. در این سفر از شهر تونس عبور کرد و مورد تعظیم و تکریم علما و مدرسین بزرگ شهر از جمله قاضى و مفتى تونس، [[مصطفى بیرم]] قرارگرفت و ناگزیر مدتى در آنجا ماند و در حوزه درس ابواسحاق ابراهیم ریاحى و شیخالاسلام ثالث، محمد بن محمد بیرم، حضور یافت و از آن دو و دیگر علمای بزرگ تونس از جمله محمد بن خوجه و محمد آبى و محمد شاذلى اجازاتى دریافت و برای آنان اجازاتى صادر کرد <ref>مراکشى، 5/217؛ | ابن عمرو در تاریخ 10 ربیعالاول 1243/اول اکتبر 1827 اجازه نامهای عام برای روایت نوشتهها و مرویات خود برای فرزندش حسن و برادرانش محمد و عبدالواحد و فرزندانشان و دیگر بستگانش صادر کرد و آنان را وداع گفت و به اتفاق فرزند دیگرش محمد و برادرزادهاش (معروف به تهامى بن تهامى) عازم حج گردید <ref>کتانى، 1/280</ref>. در این سفر از شهر تونس عبور کرد و مورد تعظیم و تکریم علما و مدرسین بزرگ شهر از جمله قاضى و مفتى تونس، [[مصطفى بیرم]] قرارگرفت و ناگزیر مدتى در آنجا ماند و در حوزه درس ابواسحاق ابراهیم ریاحى و شیخالاسلام ثالث، محمد بن محمد بیرم، حضور یافت و از آن دو و دیگر علمای بزرگ تونس از جمله محمد بن خوجه و محمد آبى و محمد شاذلى اجازاتى دریافت و برای آنان اجازاتى صادر کرد <ref>مراکشى، 5/217؛ مخلوف، همانجا</ref>. وی در این سفر رحله، و فهرسه اش را در ماههای اقامت در حجاز نوشت <ref>مراکشى، 5/223</ref> و به دست همراهانش سپرد و مدتى پس از انجام مناسک حج در مکه درگذشت و در جوار آرامگاه حضرت [[خدیجه دختر خویلد|خدیجه(س)]] به خاک سپرده شد <ref>همانجا؛ قس: کتانى، 1/279</ref>. بعضى به اشتباه، تاریخ عزیمت ابن عمرو را برای سفر حج تاریخ وفات وی در حجاز دانستهاند <ref>قس: کتانى، 1/279، 280</ref>. | ||
==آثار== | ==آثار== |