۸۷٬۸۱۰
ویرایش
جز (جایگزینی متن - 'می داشت' به 'میداشت') |
جز (جایگزینی متن - ' .' به '.') |
||
خط ۶۲: | خط ۶۲: | ||
در این مدت، '''داود، برادرزاده ظاهرشاه'''، به عنوان نخستوزیر [[افغانستان]] بر سر قدرت بود. داود در پی یافتن مشروعیت بیشتری برای رژیم ناکارآمد سلطنتی بود.<br> | در این مدت، '''داود، برادرزاده ظاهرشاه'''، به عنوان نخستوزیر [[افغانستان]] بر سر قدرت بود. داود در پی یافتن مشروعیت بیشتری برای رژیم ناکارآمد سلطنتی بود.<br> | ||
و از اینرو، دوره تازهای را با عنوان «'''دموکراسی تازه'''» اعلام کرد که طی آن، یک قانون اساسی تنظیم و چندین دور انتخابات آزاد برگزار شد. در خلال این دهه، فعالیت احزاب تا حدودی آزاد بود.<br> | و از اینرو، دوره تازهای را با عنوان «'''دموکراسی تازه'''» اعلام کرد که طی آن، یک قانون اساسی تنظیم و چندین دور انتخابات آزاد برگزار شد. در خلال این دهه، فعالیت احزاب تا حدودی آزاد بود.<br> | ||
این شرایط تحت تأثیر اوضاع نابسامان [[افغانستان]]، فساد اداری و مالی، ظلم و ستم پشتونها و ... نمیتوانست چندان نویدبخش باشد، بلکه تنها میتوانست به مثابه یک دوره گذار تلقی شود و یا آن طور که میلی در توصیف این دموکراسی تازه [[افغانستان]] میگوید، شکل پذیرفته شدهای از هرج و مرج و آشفتگی بود که احزاب و گروهها تنها امیدوار بودند با گذار از آن به دوره بهتر و سرنوشت بهتری دست یابند. | این شرایط تحت تأثیر اوضاع نابسامان [[افغانستان]]، فساد اداری و مالی، ظلم و ستم پشتونها و... نمیتوانست چندان نویدبخش باشد، بلکه تنها میتوانست به مثابه یک دوره گذار تلقی شود و یا آن طور که میلی در توصیف این دموکراسی تازه [[افغانستان]] میگوید، شکل پذیرفته شدهای از هرج و مرج و آشفتگی بود که احزاب و گروهها تنها امیدوار بودند با گذار از آن به دوره بهتر و سرنوشت بهتری دست یابند. | ||
<ref>Ibid, 15</ref> <br> | <ref>Ibid, 15</ref> <br> | ||
قحطی سال 1972، ضربه شدیدی به حکومت [[افغانستان]] وارد کرد و ناکارآمدی آن را بیش از پیش نشان داد. داود برای کسب مشروعیت بیشتر از طریق یک تغییر مهم و بزرگ، در جولای 1973 دست به کودتا علیه '''ظاهرشاه''' زد و خود جانشین وی شد.<br> | قحطی سال 1972، ضربه شدیدی به حکومت [[افغانستان]] وارد کرد و ناکارآمدی آن را بیش از پیش نشان داد. داود برای کسب مشروعیت بیشتر از طریق یک تغییر مهم و بزرگ، در جولای 1973 دست به کودتا علیه '''ظاهرشاه''' زد و خود جانشین وی شد.<br> | ||
خط ۸۶: | خط ۸۶: | ||
با این حال، مجاهدین یا نیروهای عمدهای که به نبرد '''شوروی''' رفتند، عمدتاً کسانی بودند که در اردوگاههای پیشاور بودند. حضور این نیروها در [[پاکستان]] به دولت این کشور انگیزه بخشید که افغانان را برای مبارزه علیه شوروی سازمان دهد.<br> | با این حال، مجاهدین یا نیروهای عمدهای که به نبرد '''شوروی''' رفتند، عمدتاً کسانی بودند که در اردوگاههای پیشاور بودند. حضور این نیروها در [[پاکستان]] به دولت این کشور انگیزه بخشید که افغانان را برای مبارزه علیه شوروی سازمان دهد.<br> | ||
در حقیقت، دولت [[پاکستان]] خود را در معرض تهاجم شوروی حس میکرد و این موضوع سبب میشد فعلاً حتی بدون هر سیاست پشتیبانی منطقهای و بینالمللی، از افغانان برای سدبندی شوروی بهره گیرد.<br> | در حقیقت، دولت [[پاکستان]] خود را در معرض تهاجم شوروی حس میکرد و این موضوع سبب میشد فعلاً حتی بدون هر سیاست پشتیبانی منطقهای و بینالمللی، از افغانان برای سدبندی شوروی بهره گیرد.<br> | ||
این موضوع حتی از حیث اینکه سبب خشنودی نیروهای بنیادگرای داخل میشد برای دولت [[پاکستان]] اهمیت داشت. از اینرو، نیروهای جهادی افغان خیلی زود زیر عنوان مفهوم مقدس و اسلامی «[[جهاد]]» سازمان یافتند و در یک نوار باریک در مرزهای جنوبی، جنوب غربی و نقاطی در شمال شرقی [[افغانستان]] شامل قندهار، پکتیا، خوست، جلالآباد، هرات، پنجشیر، و ... با نیروهای دولت مارکسیست و شوروی درگیر شدند.<br> | این موضوع حتی از حیث اینکه سبب خشنودی نیروهای بنیادگرای داخل میشد برای دولت [[پاکستان]] اهمیت داشت. از اینرو، نیروهای جهادی افغان خیلی زود زیر عنوان مفهوم مقدس و اسلامی «[[جهاد]]» سازمان یافتند و در یک نوار باریک در مرزهای جنوبی، جنوب غربی و نقاطی در شمال شرقی [[افغانستان]] شامل قندهار، پکتیا، خوست، جلالآباد، هرات، پنجشیر، و... با نیروهای دولت مارکسیست و شوروی درگیر شدند.<br> | ||
با این حال، حرکتهای جهادی به دلیل سازماننیافتگی و مشکلات تسلیحاتی چندان توفیقی نداشت.<br> | با این حال، حرکتهای جهادی به دلیل سازماننیافتگی و مشکلات تسلیحاتی چندان توفیقی نداشت.<br> | ||
علاوه بر این مقاوت اسلامی، مقاومتهایی هم در میان دیگر اقشار جامعه [[افغانستان]] صورت گرفت که بعدها در همین جنبشهای اسلامی ادغام شدند و وارد احزاب اسلامی تشکیل شده از سوی این جنبشها شدند. بخشی از این مقاومتها از سوی فرماندهان نظامی افغانی صورت گرفت.<br> | علاوه بر این مقاوت اسلامی، مقاومتهایی هم در میان دیگر اقشار جامعه [[افغانستان]] صورت گرفت که بعدها در همین جنبشهای اسلامی ادغام شدند و وارد احزاب اسلامی تشکیل شده از سوی این جنبشها شدند. بخشی از این مقاومتها از سوی فرماندهان نظامی افغانی صورت گرفت.<br> |