۸۷٬۸۱۰
ویرایش
جز (جایگزینی متن - 'می دادند' به 'میدادند') |
جز (جایگزینی متن - 'می شناخت' به 'میشناخت') |
||
خط ۴۹: | خط ۴۹: | ||
=بازگشت به وطن= | =بازگشت به وطن= | ||
احمد بن یوسف در شرح سیره شیوخ صوفیه خروج خود را از بجایه شرح میدهد:سپس به بجایه بازگشتم و دیدم حلقه بزرگی گرد شخصی جمع شدند پس نزد آنان رفتم، شیخی را دیدم که خرقه بر سر و تن برهنه در وسط دایره ذکر گویان است و او را قاسم البسکری می نامند رو به من کرد و گفت: در خلوت وارد شو و آنچه را که به تو داده شده برنگردان و نزد خانواده خود در راس الماء برو. در حالی که هیچ کس در آنجا مرا | احمد بن یوسف در شرح سیره شیوخ صوفیه خروج خود را از بجایه شرح میدهد:سپس به بجایه بازگشتم و دیدم حلقه بزرگی گرد شخصی جمع شدند پس نزد آنان رفتم، شیخی را دیدم که خرقه بر سر و تن برهنه در وسط دایره ذکر گویان است و او را قاسم البسکری می نامند رو به من کرد و گفت: در خلوت وارد شو و آنچه را که به تو داده شده برنگردان و نزد خانواده خود در راس الماء برو. در حالی که هیچ کس در آنجا مرا نمیشناخت پس همان طور که استادم ابوالقاسم به من دستور داد رفتم پس شبانه وارد خانقاه شدم. | ||
ناگهان مردی در زد و مشتی درهم برایم آورد و از پشت در به من داد و رفت. | ناگهان مردی در زد و مشتی درهم برایم آورد و از پشت در به من داد و رفت. | ||