۸۷٬۸۱۰
ویرایش
جز (جایگزینی متن - 'می دانند' به 'میدانند') |
جز (جایگزینی متن - 'گونه ای' به 'گونهای') |
||
خط ۲۰۴: | خط ۲۰۴: | ||
علامه محمد تقی حکیم | علامه محمد تقی حکیم | ||
علامه محمد تقی حکیم در کتاب" الاصول العامه للفقه المقارن " دلیل نخست بر عدم تحریف قرآن را مهمترین دلیل عدم تحریف قرآن می داند. ایشان تواتر قرآن را از ادوار گذشته تا کنون امری قطعی دانسته و مینویسد: | علامه محمد تقی حکیم در کتاب" الاصول العامه للفقه المقارن " دلیل نخست بر عدم تحریف قرآن را مهمترین دلیل عدم تحریف قرآن می داند. ایشان تواتر قرآن را از ادوار گذشته تا کنون امری قطعی دانسته و مینویسد: | ||
متواتربودن قرآن بدلیل وضوح، بی نیاز از بحث میباشد همانگونه که سید مرتضی بخوبی و زیبائی فرمود: علم به صحت نقل قرآن همانندعلم به شهرها و حوادث قطعی تاریخی است. این امر بدان جهت است که مسلمآنان و علمای اسلام به حفظ و قرائت قرآن مراقبت و ممارست زیادی داشتند | متواتربودن قرآن بدلیل وضوح، بی نیاز از بحث میباشد همانگونه که سید مرتضی بخوبی و زیبائی فرمود: علم به صحت نقل قرآن همانندعلم به شهرها و حوادث قطعی تاریخی است. این امر بدان جهت است که مسلمآنان و علمای اسلام به حفظ و قرائت قرآن مراقبت و ممارست زیادی داشتند بگونهای که حتی در جزئیات کلمات از جهت اعراب و...دقت های زیادی داشتند. این امر سبب حفظ قرآن از تحریف گردید. <ref>الاصول العامه للفقه المقارن ص 116-117</ref> | ||
خط ۲۳۹: | خط ۲۳۹: | ||
بر اساس آیه شریفه: أفلا یتدبرون القرآن ولو کان من عند غیر الله لوجدوا فیه اختلافا کثیرا " النساء: 82، هر گاه با تدبر و تعمق در قرآن موجود نگریسته شود شاهد وحدت، انسجام و هماهنگی بین ایات قرآن خواهیم بود | بر اساس آیه شریفه: أفلا یتدبرون القرآن ولو کان من عند غیر الله لوجدوا فیه اختلافا کثیرا " النساء: 82، هر گاه با تدبر و تعمق در قرآن موجود نگریسته شود شاهد وحدت، انسجام و هماهنگی بین ایات قرآن خواهیم بود بگونهای که اگر قرآن از سنخ کلام بشر می بود امکان چنین هماهنگی و انسجامی در ان مشاهده نمی شد. | ||
خط ۲۸۷: | خط ۲۸۷: | ||
الوسی در روح المعانی | الوسی در روح المعانی | ||
ایشان در تبیین دلالت آیه مذکور - إِنَّا نَحْنُ نَزَّلْنَا الذِّکْرَ - بر نفی تحریف قرآن مینویسد: | ایشان در تبیین دلالت آیه مذکور - إِنَّا نَحْنُ نَزَّلْنَا الذِّکْرَ - بر نفی تحریف قرآن مینویسد: | ||
خداوند متعال در این آیه از مقام شامخ ربوبی اش نزول قرآن را بر پبامبر بیان نموده و مصونیت انرا از هر نوع تحریفی – زیاده یا نقصان و...- متعهد شده است | خداوند متعال در این آیه از مقام شامخ ربوبی اش نزول قرآن را بر پبامبر بیان نموده و مصونیت انرا از هر نوع تحریفی – زیاده یا نقصان و...- متعهد شده است بگونهای که حتی اگر نقطه ای از ان تغییر یابد مورد اعتراض کودکان – که حافظ قرآن هستند - قرار خواهد گرفت. | ||
ایشان در تبیین بیشتر دلالت آیه برتحریف ناپذیری قرآن به گفتار برخی از عالمان اهل سنت نیز استناد می کند. <ref>روح المعانى فى تفسیر القرآن العظیم ج7 ص 263 </ref> | ایشان در تبیین بیشتر دلالت آیه برتحریف ناپذیری قرآن به گفتار برخی از عالمان اهل سنت نیز استناد می کند. <ref>روح المعانى فى تفسیر القرآن العظیم ج7 ص 263 </ref> | ||
خط ۳۴۵: | خط ۳۴۵: | ||
روایات تحریف در کتب اهل سنت: | روایات تحریف در کتب اهل سنت: | ||
در کتب معتبر اهل سنت مفاد بسیاری از روایات ان است که قرآن کریم مورد تحریف قرار گرفته است | در کتب معتبر اهل سنت مفاد بسیاری از روایات ان است که قرآن کریم مورد تحریف قرار گرفته است بگونهای که آلوسی-متوفای1270- صاحب کتاب روح المعانی، از مفسران بنام أهل سنت اظهار میدارد روایات در تحریف قرآن قابل شمارش نیست. <ref>روح المعانى فى تفسیر القرآن العظیم ج1 25</ref> | ||
خط ۴۳۷: | خط ۴۳۷: | ||
در روایتی دیگر امده است: شخصی در نزد امام صادق ع ایاتی از قرآن را تلاوت نمود در حالی که قرائتش باقرآنی که در بین مردم تلاوت می گردید متفاوت بود. امام ع فرمود: | در روایتی دیگر امده است: شخصی در نزد امام صادق ع ایاتی از قرآن را تلاوت نمود در حالی که قرائتش باقرآنی که در بین مردم تلاوت می گردید متفاوت بود. امام ع فرمود: | ||
این نوع قرائت را ترک بنما و قرآن را | این نوع قرائت را ترک بنما و قرآن را بگونهای که دیگران می خوانند تلاوت نما تا اینکه حجت نهائی خداوند ظهور نموده و قرآن حقیقی را به مردم ارائه خواهد کرد انگاه حضرت مصحف امام علی ع را به ان شخص نشان داد. <ref>الکافی ج2ص 633</ref> | ||
در روایتی از احمد بن محمد بن ابی نصر امده است که: امام کاظم ع مصحفی از قرآن را بمن داده و فرمود: به درون ان منگر. انگاه قرآن را گشوده و مشاهده کردم که در ذیل آیه: " لم یکن الذین کفروا " اسامی هفتاد نفر بهمراه اسماءپدرانشان در قرآن امده است. امام ع فرمود: مصحف را بمن برگردان. <ref>الکافی ج2ص 631</ref> | در روایتی از احمد بن محمد بن ابی نصر امده است که: امام کاظم ع مصحفی از قرآن را بمن داده و فرمود: به درون ان منگر. انگاه قرآن را گشوده و مشاهده کردم که در ذیل آیه: " لم یکن الذین کفروا " اسامی هفتاد نفر بهمراه اسماءپدرانشان در قرآن امده است. امام ع فرمود: مصحف را بمن برگردان. <ref>الکافی ج2ص 631</ref> | ||
خط ۴۸۸: | خط ۴۸۸: | ||
در پاسخ به دلیل نخست قائلین به تحریف – روایات تحریف - باید گفت اعلام فریقین هر یک | در پاسخ به دلیل نخست قائلین به تحریف – روایات تحریف - باید گفت اعلام فریقین هر یک بگونهای بدان جواب داده اند: | ||
پاسخ فیض کاشانی نسبت به روایات تحریف: | پاسخ فیض کاشانی نسبت به روایات تحریف: | ||
ایشان مفاد روایات مذکور را بمعنای وقوع تحریف گسترده در قرآن دانسته که لازمه اش عدم انطباق قرآن موجود با قرآن واقعی میباشد. التفسیر الصافی ج 1ص 49 | ایشان مفاد روایات مذکور را بمعنای وقوع تحریف گسترده در قرآن دانسته که لازمه اش عدم انطباق قرآن موجود با قرآن واقعی میباشد. التفسیر الصافی ج 1ص 49 | ||
انگاه در پاسخ به شبهه مطرح شده نسبت به تحریف قرآن می فرماید: | انگاه در پاسخ به شبهه مطرح شده نسبت به تحریف قرآن می فرماید: | ||
لازمه پذیرش این روایات عدم اعتماد به مجموعه قرآن بوده | لازمه پذیرش این روایات عدم اعتماد به مجموعه قرآن بوده بگونهای که به هیچ آیه ای از قرآن نمیتوان استناد نمود و در نتیجه قرآن کریم از معرض استفاده مردم خارج خواهد شد ؛ در حالی که مقاد بسیاری از روایات این است که قرآن برای همیشه مرجع مسلمآنان بوده و لازم است آنان صحت و سقم روایات را با معیار مطابقت و مخالفت قرآن مورد سنجش قرار دهند بعلاوه انکه مفاد برخی ایات نظیر آیه حفظ و نفی باطل و... مصونیت قرآن از خطر تحریف میباشد. | ||
<ref>التفسیر الصافی ج 1ص 51</ref> | <ref>التفسیر الصافی ج 1ص 51</ref> | ||
ایشان راهکار مشکل مطرح شده را این می داند که بگوئیم تحریف صورت گرفته | ایشان راهکار مشکل مطرح شده را این می داند که بگوئیم تحریف صورت گرفته بگونهای نیست که به هدف اصلی قرآن – هدایت انسانها- لطمه ای وارد سازد بدین معنا که حذف برخی از اسامی در قرآن و تحریفهائی نظیر ان با وجود اهل بیت ع جبران شده است از اینرو عمل به قرآن موجود نیز انسان را به هدایت مطلوب نائل خواهد کرد. <ref>التفسیر الصافی ج 1ص 51</ref> | ||