۸۷٬۹۳۷
ویرایش
جز (جایگزینی متن - 'نموده اند' به 'نمودهاند') |
جز (جایگزینی متن - 'میشود' به 'میشود') |
||
خط ۲۷۴: | خط ۲۷۴: | ||
==علویون== | ==علویون== | ||
علویان ترکیه یا علویان آناتولی، یکی از گروههای منسوب به شیعه در ترکیه که از حیث اعتقادات، شیعه اثنی عشریاند، اما به سبب تأثیرپذیری از عقاید باطنی و فاصلهگرفتن از فقه جعفری، در مرحله عمل از اثنی عشری دور افتادهاند. بر اساس برخی نظریهها، نام علوی حدود ۲۵۰ سال پیش توسط عثمانیها بر علویان ترکیه نهاده شد تا آنان را از شیعیان جدا کنند. به سبب آنکه خاستگاه علویان در آناتولی (نام تاریخی قسمت آسیایی ترکیه) بوده است، در برخی موارد به آنان علویان آناتولی نیز گفته | علویان ترکیه یا علویان آناتولی، یکی از گروههای منسوب به شیعه در ترکیه که از حیث اعتقادات، شیعه اثنی عشریاند، اما به سبب تأثیرپذیری از عقاید باطنی و فاصلهگرفتن از فقه جعفری، در مرحله عمل از اثنی عشری دور افتادهاند. بر اساس برخی نظریهها، نام علوی حدود ۲۵۰ سال پیش توسط عثمانیها بر علویان ترکیه نهاده شد تا آنان را از شیعیان جدا کنند. به سبب آنکه خاستگاه علویان در آناتولی (نام تاریخی قسمت آسیایی ترکیه) بوده است، در برخی موارد به آنان علویان آناتولی نیز گفته میشود. بر اساس برخی آمارها علویان حدود ۳۰ درصد جمعیت ترکیه را تشکیل میدهند. | ||
در برخی منابع، علویان ترکیه اینگونه تعریف شده است: «علوی کسی است که کلمه لااله الا الله، محمد رسول الله، علیاً ولی الله را به صورت قلبی، قولی و عملی تصدیق کرده و عملش را به مقتضای این کلمه انجام میدهد». در تعریفی که یکی از نویسندگان علوی از علویان ترکیه نموده آمده است: «کسی که محکم از حبل الله (قرآن کریم) و چهارده معصوم تمسک کند و از نور محمد(ص) و علی) بهره برد و کلمه لااله الا الله، محمد رسول الله، علی ولی الله را تصدیق کرده، عملش را به مقتضای این کلمه انجام دهد». | در برخی منابع، علویان ترکیه اینگونه تعریف شده است: «علوی کسی است که کلمه لااله الا الله، محمد رسول الله، علیاً ولی الله را به صورت قلبی، قولی و عملی تصدیق کرده و عملش را به مقتضای این کلمه انجام میدهد». در تعریفی که یکی از نویسندگان علوی از علویان ترکیه نموده آمده است: «کسی که محکم از حبل الله (قرآن کریم) و چهارده معصوم تمسک کند و از نور محمد(ص) و علی) بهره برد و کلمه لااله الا الله، محمد رسول الله، علی ولی الله را تصدیق کرده، عملش را به مقتضای این کلمه انجام دهد». |