۱۷۲
ویرایش
بدون خلاصۀ ویرایش |
بدون خلاصۀ ویرایش |
||
خط ۴۷: | خط ۴۷: | ||
=عمان در دوران اسلام= | =عمان در دوران اسلام= | ||
در دوران حکمرانی «آلجلندی» [[اسلام]] وارد عمان شدهاست. درآن دوران حضرت محمد ص ، عمرو بن العاص و ابازید الأنصاری برای دعوت مردم به اسلام به عمان میفرستد. درآن دوران پادشاه عمان جیفر الجلندی وبرادرش عبد الجلندی برعمان حکمران بودند. پادشاه عمان اسلام را پذیرفتند ومردم عمان یک پارچه به دین اسلام گرویدند، وازآن به بعد عمان یکی از قلعههای بزرگ اسلام واز مدافعین اسلام در جنگهای ردّه بود. | در دوران حکمرانی «آلجلندی» [[اسلام]] وارد عمان شدهاست. درآن دوران حضرت محمد ص ، عمرو بن العاص و ابازید الأنصاری برای دعوت مردم به اسلام به عمان میفرستد. درآن دوران پادشاه عمان جیفر الجلندی وبرادرش عبد الجلندی برعمان حکمران بودند. پادشاه عمان اسلام را پذیرفتند ومردم عمان یک پارچه به دین اسلام گرویدند، وازآن به بعد عمان یکی از قلعههای بزرگ اسلام واز مدافعین اسلام در جنگهای ردّه بود. | ||
بعد از وفات پیامبر اکرم ص بسیاری از اعراب شبه جزیره عربستان اسلام را رها نموده وبه دین اجدادشان برگشتند، عمانیها برای خونسار کردن این حادثه در جنگهایی که بنام (جنگ رَدّه) معروف بود شرکت داشتند. همچنین رجالات عمان در فتوحات اسلامی در عراق، ایران، هند، سند و بلاد الشام و مصر وبلاد مغرب و اندلس نیز شرکت داشتهاند. عمانیها در طول تاریخشان به تجارت مشهور بودند وکشتیهای باری متعددی داشتهاند وتا نقاطی دور دست وحتی حدود چین وشرق آفریقا رسیده بودند. در آن دوران صحار یکی از بنادر مهم تجارتی عمان بود وکشتیهای تجارتی از این بندر مهم به سواحل آفریقا و مدغشقر وشرق اقصی رسیده بودند. اما در نیمه قرن ششم هجری بنی نبهان منطقه داخلی پایتخت حکم خود قرار دادند ومناطق ساحلی را رها نمودند بنا براین برتغالیها این مناطق را اشغال نمودند. حکم بنی نبهان در منطقه داخلی در قرن نهم هجری پایان یافت. | بعد از وفات پیامبر اکرم ص بسیاری از اعراب شبه جزیره [[عربستان]] اسلام را رها نموده وبه دین اجدادشان برگشتند، عمانیها برای خونسار کردن این حادثه در جنگهایی که بنام (جنگ رَدّه) معروف بود شرکت داشتند. همچنین رجالات عمان در فتوحات اسلامی در عراق، ایران، هند، سند و بلاد الشام و مصر وبلاد مغرب و اندلس نیز شرکت داشتهاند. عمانیها در طول تاریخشان به تجارت مشهور بودند وکشتیهای باری متعددی داشتهاند وتا نقاطی دور دست وحتی حدود چین وشرق آفریقا رسیده بودند. در آن دوران صحار یکی از بنادر مهم تجارتی عمان بود وکشتیهای تجارتی از این بندر مهم به سواحل آفریقا و مدغشقر وشرق اقصی رسیده بودند. اما در نیمه قرن ششم هجری بنی نبهان منطقه داخلی پایتخت حکم خود قرار دادند ومناطق ساحلی را رها نمودند بنا براین برتغالیها این مناطق را اشغال نمودند. حکم بنی نبهان در منطقه داخلی در قرن نهم هجری پایان یافت. | ||
=پرتغالیها در عمان= | =پرتغالیها در عمان= | ||
در قرن ۱۶ میلادی پرتغالیها از رأس الرجاء الصالح میگذرند وتقریباً برتمام شهرهای ساحلی شرق آفریقا دست مییابند، سپس به ساحل هند و اقیانوس هند میرسند. در سال ۱۵۰۷ میلادی پرتغالیها بر عمان حمله میکنند وبعد از مقاومت شدید از جانب عمانیها سر انجام موفق میشوند عمان را اشغال کنند. پرتغالیها مدت یک قرن ونیم در عمان میمانند. | در قرن ۱۶ میلادی پرتغالیها از [[رأس الرجاء الصالح]] میگذرند وتقریباً برتمام شهرهای ساحلی شرق آفریقا دست مییابند، سپس به ساحل هند و اقیانوس هند میرسند. در سال ۱۵۰۷ میلادی پرتغالیها بر عمان حمله میکنند وبعد از مقاومت شدید از جانب عمانیها سر انجام موفق میشوند عمان را اشغال کنند. پرتغالیها مدت یک قرن ونیم در عمان میمانند. | ||
=دولت یعربها= | =دولت یعربها= | ||
در سال ۱۶۲۴ دولت «یعاربه» به سرپرستی امام ناصر بن مرشد الیعربی تأسیس میگردد. با به روی صحنه آمدن ناصر الیعربی در پی بیرون راندن پرتغالیها از عمان میشود، ولی درک میکند که بیرون راندن پرتغالیها از عمان بدون همبستگی تمام مردم عمان امکان پذیر نیست، لذا در ابتداء امر میکوشند تمام مردم وطوایف عمان دور خود جمع آوری کند وسپس با پرتغالیها وارد جنگ شود. وبعد از همبستگی وگردهمایی عمانیها وتقویت جبهه داخلی، امام ناصر بن مرشد الیعربی یقین داشت که نبرد با پرتغالیها فقط یک معرکهٔ زمینی نیست، ولاکن معرکهٔ آزادی در مقام اول است. همچنین میدانست که سِّر قوت پرتغالیها در ناو دریائی ایشان است. بنا براین اولین کاری که انجام داد ساخت وتأسیس یک ناوگان بزرگ وقوی همچنین تأمین ذخیره و تجهیزات ومهمات وبا تدبیر کامل وتهیه ما یحتاج جنگ با پرتغالیها وارد نبرد شد. | در سال ۱۶۲۴ دولت «یعاربه» به سرپرستی [[امام ناصر بن مرشد الیعربی]] تأسیس میگردد. با به روی صحنه آمدن ناصر الیعربی در پی بیرون راندن پرتغالیها از عمان میشود، ولی درک میکند که بیرون راندن پرتغالیها از عمان بدون همبستگی تمام مردم عمان امکان پذیر نیست، لذا در ابتداء امر میکوشند تمام مردم وطوایف عمان دور خود جمع آوری کند وسپس با پرتغالیها وارد جنگ شود. وبعد از همبستگی وگردهمایی عمانیها وتقویت جبهه داخلی، امام ناصر بن مرشد الیعربی یقین داشت که نبرد با پرتغالیها فقط یک معرکهٔ زمینی نیست، ولاکن معرکهٔ آزادی در مقام اول است. همچنین میدانست که سِّر قوت پرتغالیها در ناو دریائی ایشان است. بنا براین اولین کاری که انجام داد ساخت وتأسیس یک ناوگان بزرگ وقوی همچنین تأمین ذخیره و تجهیزات ومهمات وبا تدبیر کامل وتهیه ما یحتاج جنگ با پرتغالیها وارد نبرد شد. | ||
در مدت کوتاهی چند شهر ساحلی از چنگ پرتغالیها آزاد نمود، ولی مرگ به ایشان امان نداد ودر گذشت. پس از ایشان جانشینش امام سیف بن سلطان الیعربی به راه ایشان ادامه دادند ودر سال ۱۶۴۹ میلادی توانست مسقط از قبضهٔ پرتغالیها رها سازد. بعد از آزادی مسقط تمام قِلاع پرتغالیها یکی پس از دیگری سقوط کردند وسر انجام تمام عمان از قبضهٔ پرتغالیها رها گردید. عمانیها با آزادی بلادشان از تسلط پرتغالیها اکتفاء نکردند وقوه پرتغالیها در سواحل هند وساحل شرقی آفریقا و اقیانوس هند تعقیب نمودند وتوانستند در چند حمله پی در پی قشون پرتغالیها از این مناطق خارج کنند تا اینکه سر انجام در سال ۱۶۹۸ میلادی پرتغالیها برای همیشه از منطقه رانده شدند. | در مدت کوتاهی چند شهر ساحلی از چنگ پرتغالیها آزاد نمود، ولی مرگ به ایشان امان نداد ودر گذشت. پس از ایشان جانشینش امام سیف بن سلطان الیعربی به راه ایشان ادامه دادند ودر سال ۱۶۴۹ میلادی توانست مسقط از قبضهٔ پرتغالیها رها سازد. بعد از آزادی مسقط تمام قِلاع پرتغالیها یکی پس از دیگری سقوط کردند وسر انجام تمام عمان از قبضهٔ پرتغالیها رها گردید. عمانیها با آزادی بلادشان از تسلط پرتغالیها اکتفاء نکردند وقوه پرتغالیها در سواحل هند وساحل شرقی آفریقا و اقیانوس هند تعقیب نمودند وتوانستند در چند حمله پی در پی قشون پرتغالیها از این مناطق خارج کنند تا اینکه سر انجام در سال ۱۶۹۸ میلادی پرتغالیها برای همیشه از منطقه رانده شدند. | ||
با این عمل شجاعانه پرتغالیها توانستند نام عمان در صفحه درخشان تاریخ ثبت نمایند. در نتیجه این پیروزی یک دولت بزرگ وقدرتمند در عمان پدید آمد وباداشتن یک ناوگان بزرگ دریائی بر تمامی آبهای منطقه تسلط یافتند، پس از آن عمانیها صاحب بزرگترین ناوگان دریائی وتجارتی در اقیانوس هند بودند در آن دوران، همچنین حدود مملکت عمان تاساحل شرقی آفریقا گسترش یافت ودولت عمان بر تمامی جزیرههای این مناطق و ساحل آفریقا تا دهه شست از قرن بیستم بر این مناطق حاکم بودند. در این دوران عمان یکی از ثروتمندترین دولت منطقه بودند، بنا براین بر آبادانی مملکت کوشیدند ودهها قنات برای آبیاری ایجاد نموند و به کشاورزی پرداختند و باغهای مرکبات متعدی ایجاد نمودند، وبرای حفاظت از منطقه سه دژ بزرگ ومهم در مناطق مختلف عمان بنا نهادند، قلعههای مذکور عبارتاند از: قلعه نزوی، حصن الحزم و حصن جبرین. باضافه دوقلعه مشهور قلعه میرانی و قلعه جلالی که بر شهر مسقط نظارت داشتند. | با این عمل شجاعانه پرتغالیها توانستند نام عمان در صفحه درخشان تاریخ ثبت نمایند. در نتیجه این پیروزی یک دولت بزرگ وقدرتمند در عمان پدید آمد وباداشتن یک ناوگان بزرگ دریائی بر تمامی آبهای منطقه تسلط یافتند، پس از آن عمانیها صاحب بزرگترین ناوگان دریائی وتجارتی در اقیانوس هند بودند در آن دوران، همچنین حدود مملکت عمان تاساحل شرقی [[آفریقا]] گسترش یافت ودولت عمان بر تمامی جزیرههای این مناطق و ساحل آفریقا تا دهه شست از قرن بیستم بر این مناطق حاکم بودند. در این دوران عمان یکی از ثروتمندترین دولت منطقه بودند، بنا براین بر آبادانی مملکت کوشیدند ودهها قنات برای آبیاری ایجاد نموند و به کشاورزی پرداختند و باغهای مرکبات متعدی ایجاد نمودند، وبرای حفاظت از منطقه سه دژ بزرگ ومهم در مناطق مختلف عمان بنا نهادند، قلعههای مذکور عبارتاند از: قلعه نزوی، حصن الحزم و حصن جبرین. باضافه دوقلعه مشهور قلعه میرانی و قلعه جلالی که بر شهر مسقط نظارت داشتند. | ||
=بلوچ ها در عمان= | =بلوچ ها در عمان= | ||
بلوچ ها یا بلوش اقلیت بزرگی از بومیان عمان را تشکیل می دهند بخش اعظم سپاه عمان در جنگ علیه پرتغالی ها را بلوچ ها تشکیل می دادند. فتح ممباسا توسط ارتش سلطان عمان که اکثرا بلوچ بودند صورت گرفت. | بلوچ ها یا بلوش اقلیت بزرگی از بومیان عمان را تشکیل می دهند بخش اعظم سپاه عمان در جنگ علیه پرتغالی ها را بلوچ ها تشکیل می دادند. فتح ممباسا توسط ارتش سلطان عمان که اکثرا بلوچ بودند صورت گرفت. | ||
خط ۵۹: | خط ۵۹: | ||
پس از پیروزی بزرگ «العیاربه» در جنگ با برتغالیها مدتی عمان در آرامش وامنیت واستقرار میگذراند، ولی در اواخر حکومتی این خاندان اختلافاتی بروز میکند و نا امنی در مناطق داخلی شروع میشود ورفته رفته کشور دچار شورش وهرج ومرج میشود وآشوب نا امنی آغاز میگردد. در اینجا احمد بن سعید البوسعیدی که والی شهر صحار بود علیه دولت الیعاربه قیام میکند. | پس از پیروزی بزرگ «العیاربه» در جنگ با برتغالیها مدتی عمان در آرامش وامنیت واستقرار میگذراند، ولی در اواخر حکومتی این خاندان اختلافاتی بروز میکند و نا امنی در مناطق داخلی شروع میشود ورفته رفته کشور دچار شورش وهرج ومرج میشود وآشوب نا امنی آغاز میگردد. در اینجا احمد بن سعید البوسعیدی که والی شهر صحار بود علیه دولت الیعاربه قیام میکند. | ||
احمد بن سعید توانست مردم صحار و رستاق دور خود جمع نماید وبه کمک ایشان مخالفان خود از طریق خود بردارد و شکست دهد. در سال ۱۷۴۴ میلادی مردم واهل الحل والعقد در رستاق اجتماع میکنند واحمد بن سعید بطور رسمی به رهبری بر میگزینند وبه ایشان لقب «الامام احمد بن سعید» میدهند. این امامت ورهبری آغاز سلطنت پادشاهان آلبوسعیدی بود که تا امروز در حکم عمان ادامه دارند. | احمد بن سعید توانست مردم صحار و رستاق دور خود جمع نماید وبه کمک ایشان مخالفان خود از طریق خود بردارد و شکست دهد. در سال ۱۷۴۴ میلادی مردم واهل الحل والعقد در رستاق اجتماع میکنند واحمد بن سعید بطور رسمی به رهبری بر میگزینند وبه ایشان لقب «الامام احمد بن سعید» میدهند. این امامت ورهبری آغاز سلطنت پادشاهان آلبوسعیدی بود که تا امروز در حکم عمان ادامه دارند. | ||
بعد از انتخاب الامام | بعد از انتخاب الامام ا[[حمد بن سعید البوسعیدی]] به امامت ورهبری ولایت رستاق پایتخت حکم خود قرار داده وبه انشاء وتأسیس یک قوه نظامی دریائی میپردازد که بتواند از مملکت حمایت نماید. همچنین شهر مسقط یکی از مراکز مهم تجارتی در آورده وعلاقات خاصی بین هند و آفریقا برقرار مینماید، واسطول دریائی ایشان بر تمام مناطق آبی نفوذ داشتهاست. در آن دوران مجموعهای از دزدان دریائی از (ملبار) به کشتیهای تجارتی حمله میکنند وکالاهای کشتیهای تجارتی میربایند، ایشان کشتی سر ستون اسطول جنگی اش که بنام «الرحمان» معروف بود به دنبال آنها میفرستند و رهبر دزدان دستگیر میکند. همچنین در سال ۱۷۵۵ میلادی وقتی که بغداد مورد حمله چپاولگران وشورشیان قرار گرفت به کمک والی بغداد میشتابد وشهر بصره از دست شورشیان آزاد میکند. پس از استقرار امنیت در عمان ومناطق دریائی و اطراف عمان، الامام احمد بن سعید در سال ۱۱۹۹ میلادی این دار فانی به درود حیات گفتند. پس از وفاتش پسرش بر مسند حکم مینشیند. سعید بن احمد بن سعید (۱۷۸۳ _ ۱۷۸۴) میلادی حکمران عمان میشوند. پس از فوتش پسرش حمد بن سعید (۱۷۸۴ _ ۱۷۹۲) میلادی حاکم عمان بودند، حمد بن سعید پایتخت خود از رستاق به مسقط نقل مکان میدهند، ونفوذ خود تا دریای شرقی آفریقا گسترش دادند، پس از مرگش سلطان بن احمد برجایش نشستند. | ||
سلطان بن احمد بن سعید (۱۷۹۲ _ ۱۸۰۴) میلادی، در دوران حکومتی سلطان بن احمد تعداد اسطول وکشتیهای دریائی عمانی دو برابر افزوده میشود. پس از سلطان بن احمد السلطان سعید بن سلطان (۱۸۰۴ _ ۱۸۵۶) میلادی بر مسند حکم مینشیند. در ایام حکم سعید بن سلطان قوه واسطول دریائی عمان به اوج خود می رسد. السلطان سعید بن سلطان یکی از شخصیتهای برجسته عمان بودند. شخصتیی مرموق مدیر ومدبر وسیاستمدار و جنگجوئی شجاع وتاجر وشخصیتی دبلوماسی وحازم بودند. مردی هشیار زیرک وحیله گر مکار، ومردی مجرب ودنیا دیده شعارش این یود (آنچه نمیتوانید با جنگ بدست بیاورید ممکن است با حیله ومکر بدست آورید). السید سعید بن سلطان در دوران حکم طولانی خود که ۵۲ سال بطول انجامید توانست امبراطوری گستردهای تأسیس نماید که حدودش از شرق آفریقا تاساحل ایران تشکیل دهد درآن دوران که طوفان جنگ وستیز تمام منطقه را در برگرفته بود ایشان مانند یک ربانی ماهر و دنیا دیده توانست سفینه عمان به بّر امان برساند. در ابتداء حکمش فقط قسمتی از خاک عمان ومقاطعات این دیار زیر نفوذ داشت که راههای شنی اش کاروانهای شتر با دشواری ونا امنی طی میکردند، اما در روز وفاتش یک امبراطوری مترامی الأطراف از خود برجای گذاشتند که هزارها امیال گسترش داشت، و در سواحل اقیانوس هند که قوافل کشتیهای جنکی وباری وتجارتی درآن شناور بودند. حدود امبراطوری ایشان از سواحل عمان، بندر گوادر، مکران، جزیره زنگبار و بمبا در ساحل شرقی آفریقا، همچنین نشاط این امبراطوری گسترده تا ماوراه مستعمره گوادر وساحل شرقی آفریقا، واجاره نمودن بندر عباس و جزیره قشم و جزیره هرمز در خلیج فارس، و پیمان تجارتی بستن با حکومت انگلستان و فرانسه و هلند و پرتغال و ایالات متحده آمریکا. | سلطان بن احمد بن سعید (۱۷۹۲ _ ۱۸۰۴) میلادی، در دوران حکومتی سلطان بن احمد تعداد اسطول وکشتیهای دریائی عمانی دو برابر افزوده میشود. پس از سلطان بن [[احمد السلطان سعید بن سلطان]] (۱۸۰۴ _ ۱۸۵۶) میلادی بر مسند حکم مینشیند. در ایام حکم سعید بن سلطان قوه واسطول دریائی عمان به اوج خود می رسد. السلطان سعید بن سلطان یکی از شخصیتهای برجسته عمان بودند. شخصتیی مرموق مدیر ومدبر وسیاستمدار و جنگجوئی شجاع وتاجر وشخصیتی دبلوماسی وحازم بودند. مردی هشیار زیرک وحیله گر مکار، ومردی مجرب ودنیا دیده شعارش این یود (آنچه نمیتوانید با جنگ بدست بیاورید ممکن است با حیله ومکر بدست آورید). السید سعید بن سلطان در دوران حکم طولانی خود که ۵۲ سال بطول انجامید توانست امبراطوری گستردهای تأسیس نماید که حدودش از شرق آفریقا تاساحل ایران تشکیل دهد درآن دوران که طوفان جنگ وستیز تمام منطقه را در برگرفته بود ایشان مانند یک ربانی ماهر و دنیا دیده توانست سفینه عمان به بّر امان برساند. در ابتداء حکمش فقط قسمتی از خاک عمان ومقاطعات این دیار زیر نفوذ داشت که راههای شنی اش کاروانهای شتر با دشواری ونا امنی طی میکردند، اما در روز وفاتش یک امبراطوری مترامی الأطراف از خود برجای گذاشتند که هزارها امیال گسترش داشت، و در سواحل اقیانوس هند که قوافل کشتیهای جنکی وباری وتجارتی درآن شناور بودند. حدود امبراطوری ایشان از سواحل عمان، بندر گوادر، مکران، جزیره زنگبار و بمبا در ساحل شرقی آفریقا، همچنین نشاط این امبراطوری گسترده تا ماوراه مستعمره گوادر وساحل شرقی آفریقا، واجاره نمودن بندر عباس و جزیره قشم و جزیره هرمز در خلیج فارس، و پیمان تجارتی بستن با حکومت انگلستان و فرانسه و هلند و پرتغال و [[ایالات متحده آمریکا]]. | ||
در سال ۱۸۴۰ میلادی سعید بن سلطان نماینده شخصی خود «احمد بن نعمان الکعبی» به عنوان اولین سفیر عرب بهوسیله کشتی شخصی خود که بنام سفینهٔ «سلطانه» معروف بود به نیویورک فرستاد. این کشتی اولین کشتی عربی بود که به نیویرک میرفت. السید سعید بن سلطان عشق خاصی به دریا داشت، ازآنجا بود که به ایشان لقب «السید البحار» داده بودند، یعنی «سید دریا». سعید بن سلطان بیشتر اوقات زندگی اش بر سفر و برفراز آبهای دریا گذرانیده بود، ایشان ربانی ماهر بودند وقتی اسطول بزرگ تجارتی و جنگی ایشان بر دریا ابحار میکردند، خودش در کشتی مخصوصش «شاه علم» جلو قافله کشتیها پیش میرفتند وسعید بن سلطان خودش کشتی را میراندند، در اینجا لازم به ذکر است که السلطان سعید بن سلطان هنگام وفاتش نیز بر روی دریا بودند، ایشان در سال ۱۸۵۶ میلادی در کشتی شصخی خود «فکتوریا» در دریای سیشیل فوت کردند. ایشان در این سفر از مسقط رهسپار زنگبار بودند ولی در عرض دریا مردند. بنا براین به ایشان لقب سید دریا داده بودند. روایت است که دوران زندگی سعید بن سلطان در آب یعنی (دریا) بیشتر از زندگی ایشان در خشکی بودهاست. میگویند که ایشان بیش از ۲۰ کشتی خاص داشته بودهاست. اما اسطول جنگی اش از ۸۰ کشتی جنگی تجاوز کرده بودهاست، که در هرکشتی ۱۴ توپ جنگی قرار داشتهاست، وسه فرقاطه که در هریک ۳۶ توپ داشته بودهاست. وکشتی سر پرست این اسطول ۶۴ توب داشتهاست. به جانب ۱۰۰ قایق جنگی مساند که درآن ۶۰۰۰ نفر جنگجو بودند. بعد از وفات السید سعید بن سلطان بلاد دچار شیب وفراز گوناگونی بودهاست، روزگاری بسیار درخشان وروزگاری تاریک ونا بسامان داشتهاست. تا اینکه در ۲۳ ژوئیه سال ۱۹۷۰ سلطان قابوس بن سعید آلبوسعید بر مسند حکم مینشینند. | در سال ۱۸۴۰ میلادی سعید بن سلطان نماینده شخصی خود [[«احمد بن نعمان الکعبی»]] به عنوان اولین سفیر عرب بهوسیله کشتی شخصی خود که بنام سفینهٔ «سلطانه» معروف بود به نیویورک فرستاد. این کشتی اولین کشتی عربی بود که به نیویرک میرفت. السید سعید بن سلطان عشق خاصی به دریا داشت، ازآنجا بود که به ایشان لقب [[«السید البحار»]] داده بودند، یعنی «سید دریا». [[سعید بن سلطان]] بیشتر اوقات زندگی اش بر سفر و برفراز آبهای دریا گذرانیده بود، ایشان ربانی ماهر بودند وقتی اسطول بزرگ تجارتی و جنگی ایشان بر دریا ابحار میکردند، خودش در کشتی مخصوصش «شاه علم» جلو قافله کشتیها پیش میرفتند وسعید بن سلطان خودش کشتی را میراندند، در اینجا لازم به ذکر است که السلطان سعید بن سلطان هنگام وفاتش نیز بر روی دریا بودند، ایشان در سال ۱۸۵۶ میلادی در کشتی شصخی خود «فکتوریا» در دریای سیشیل فوت کردند. ایشان در این سفر از [[مسقط]] رهسپار زنگبار بودند ولی در عرض دریا مردند. بنا براین به ایشان لقب سید دریا داده بودند. روایت است که دوران زندگی سعید بن سلطان در آب یعنی (دریا) بیشتر از زندگی ایشان در خشکی بودهاست. میگویند که ایشان بیش از ۲۰ کشتی خاص داشته بودهاست. اما اسطول جنگی اش از ۸۰ کشتی جنگی تجاوز کرده بودهاست، که در هرکشتی ۱۴ توپ جنگی قرار داشتهاست، وسه فرقاطه که در هریک ۳۶ توپ داشته بودهاست. وکشتی سر پرست این اسطول ۶۴ توب داشتهاست. به جانب ۱۰۰ قایق جنگی مساند که درآن ۶۰۰۰ نفر جنگجو بودند. بعد از وفات السید سعید بن سلطان بلاد دچار شیب وفراز گوناگونی بودهاست، روزگاری بسیار درخشان وروزگاری تاریک ونا بسامان داشتهاست. تا اینکه در ۲۳ ژوئیه سال ۱۹۷۰ سلطان قابوس بن سعید آلبوسعید بر مسند حکم مینشینند. | ||
در زمان سلطنتی | در زمان سلطنتی م[[حمدرضاشاه پهلوی]] هنگامی که چریکهای چپ جنبشی را در عمان و ظفار آغاز کردند دولت آن زمان ایران برای کمک به حکومت آن کشور نیروهایی را به عمان فرستاد.قابل ذکر است یک سوم جمعیت عمان را قومیت بلوچ تشکیل می دهند که در پست های حساس اداری و نظامی حضور دارند .[https://www.yjc.ir/fa/news/4447748/%D9%86%DA%AF%D8%A7%D9%87%DB%8C-%D8%A8%D9%87-%D8%AA%D8%A7%D8%B1%D9%8A%D8%AE%DA%86%D9%87-%D8%B9%D9%85%D8%A7%D9%86-%D8%AA%D8%B5%D8%A7%D9%88%DB%8C%D8%B1 باشگاه خبرنگاران جوان] | ||
==شهرهای مهم== | ==شهرهای مهم== | ||
=شهر مسقط= | =شهر مسقط= | ||
شهر مسقط ، پایتخت عمان و مهم ترین شهر این کشور از نظر سیاسی و اقتصادی به شمار می رود ، این شهر تحت سلطنت سلطان قابوس بن سعید است و دارای یک حکومت مشروطه می باشد ، این پایتخت پادشاهی ، بزرگ ترین شهر کشور عمان و مرکز استان مسقط می باشد و در حدود 800 هزار نفر در این شهر زندگی می کنند ، معنی کلمه مسقط در زبان عربی ، محل سقوط است و در قرن نوزدهم میلادی نویسندگان یونانی و دیگران در مفهوم دریانوردی این شهر به نام آن اشاره کردهاند ، به این معنی که مسقط معنای پهلو گرفتن کشتیها و یا افتادن لنگر آن بوده است ، برخی از زبان شناسان هم می گویند کلمه مسقط برگرفته از واژه فارسی باستان "مشکت " یعنی " بوی تند " می باشد ، جالب است بدانید که مسقط بیش از 900 سال قدمت دارد و در قرن دوازده میلادی به وجود آمده است ، اقتصاد این شهر بر پایه تجارت ، صنایع مختلف ، نجاری و ماهیگیری می باشد ، در این شهر مردم به شغل هایی نظیر طلا و نقره سازی و صنایع دستی مشغول هستند و از این طریق امرار معاش می کنند ، در سفر به مسقط حتما از حلوای عمانی یا حلوای مسقطی امتحان کنید که بسیار مشهور و خوشمزه است ، مسقط شهری ساحلی است که در سفرتان به این شهر شاهد صید ماهی در طول ساحل آن خواهید بود و این به دلیل آن است که مردم ساحل نشین مسقط همگی ماهیگیر هستند و یک روستای مدرن در ساحل مسقط برای این مردم درست کرده اند که سداب نام دارد و آن ها به راحتی به کار ماهیگیری می پردازند و جالب است بدانید که حکومت عمان خانه های این روستا کاملا رایگان در اختیار صیادان قرار داده است . | شهر مسقط ، پایتخت عمان و مهم ترین شهر این کشور از نظر سیاسی و اقتصادی به شمار می رود ، این شهر تحت سلطنت [[سلطان قابوس]] بن سعید است و دارای یک حکومت مشروطه می باشد ، این پایتخت پادشاهی ، بزرگ ترین شهر کشور عمان و مرکز استان مسقط می باشد و در حدود 800 هزار نفر در این شهر زندگی می کنند ، معنی کلمه مسقط در زبان عربی ، محل سقوط است و در قرن نوزدهم میلادی نویسندگان یونانی و دیگران در مفهوم دریانوردی این شهر به نام آن اشاره کردهاند ، به این معنی که مسقط معنای پهلو گرفتن کشتیها و یا افتادن لنگر آن بوده است ، برخی از زبان شناسان هم می گویند کلمه مسقط برگرفته از واژه فارسی باستان "مشکت " یعنی " بوی تند " می باشد ، جالب است بدانید که مسقط بیش از 900 سال قدمت دارد و در قرن دوازده میلادی به وجود آمده است ، اقتصاد این شهر بر پایه تجارت ، صنایع مختلف ، نجاری و ماهیگیری می باشد ، در این شهر مردم به شغل هایی نظیر طلا و نقره سازی و صنایع دستی مشغول هستند و از این طریق امرار معاش می کنند ، در سفر به مسقط حتما از حلوای عمانی یا حلوای مسقطی امتحان کنید که بسیار مشهور و خوشمزه است ، مسقط شهری ساحلی است که در سفرتان به این شهر شاهد صید ماهی در طول ساحل آن خواهید بود و این به دلیل آن است که مردم ساحل نشین مسقط همگی ماهیگیر هستند و یک روستای مدرن در ساحل مسقط برای این مردم درست کرده اند که سداب نام دارد و آن ها به راحتی به کار ماهیگیری می پردازند و جالب است بدانید که حکومت عمان خانه های این روستا کاملا رایگان در اختیار صیادان قرار داده است . | ||
در شهر مسقط می توانید به بازدید جاذبه های گردشگری فراوانی بروید که از بهترین جاذبه های گردشگری عمان به شمار می روند ، در این شهر اماکن تاریخی زیادی وجود دارد که از بهترین آن ها می توان به قلعه جلالی ، قلعه میرانی ، بلدة السیفه ، دیوار مسقط ، خانه های اثری ، الخیران ، باشگاه دریایی بندر روضه ، باشگاه غواصی عمان ، ساحل البستان ، ساحل قنتب ، ساحل الجصه ، موزه عمان ، موزه عمان و فرانسه ، موزه خانه الزبیر ، موزه اسکناس وسکه عمانی و از اماکن گردشگری بسیار پرطرفدار مسقط می توان به بیت جریزه ، بیت فرنسا ، بیت مغب ، بیت السید نادر و بیت الخارجیه اشاره کرد . | در شهر مسقط می توانید به بازدید جاذبه های گردشگری فراوانی بروید که از بهترین جاذبه های گردشگری عمان به شمار می روند ، در این شهر اماکن تاریخی زیادی وجود دارد که از بهترین آن ها می توان به قلعه جلالی ، قلعه میرانی ، بلدة السیفه ، دیوار مسقط ، خانه های اثری ، الخیران ، باشگاه دریایی بندر روضه ، باشگاه غواصی عمان ، ساحل البستان ، ساحل قنتب ، ساحل الجصه ، موزه عمان ، موزه عمان و فرانسه ، موزه خانه الزبیر ، موزه اسکناس وسکه عمانی و از اماکن گردشگری بسیار پرطرفدار مسقط می توان به بیت جریزه ، بیت فرنسا ، بیت مغب ، بیت السید نادر و بیت الخارجیه اشاره کرد . | ||
=شهر صلاله= | =شهر صلاله= | ||
خط ۸۸: | خط ۸۸: | ||
درباره مذهب رسمى كشور عمان كه اباضيه است : | درباره مذهب رسمى كشور عمان كه اباضيه است : | ||
[[اِباضیّه]]، یا اَباضیّه، فرقهای منسوب به [[عبدالله بن اباض تمیمی]] و از کهنترین فرق شکل گرفته در بین مسلمانان. با اینکه این فرقه در برابر اکثریت مسلمانان (اهل سنت و تشیع) گروه کوچکی بهشمار میآید، ولی از لحاظ تاریخی و شناخت اعتقادات فرق و مذاهب، دارای اهمیت بسیار است. باورمندان به این فرقه در عمان، [[زنگبار]] و شمال آفریقا زندگی میکنند. | |||
اگرچه اباضیان را از خوارج دانستهاند و در برخی اندیشهها همراه خوارجند، اما متأخرین اباضیه از اینکه آنان را از خوارج بدانند، ابا دارند. آنان در تقابل با دیگر مسلمانان راهی معتدلانهتر از خوارج پیش گرفتهاند. | اگرچه اباضیان را از [[خوارج]] دانستهاند و در برخی اندیشهها همراه خوارجند، اما متأخرین اباضیه از اینکه آنان را از خوارج بدانند، ابا دارند. آنان در تقابل با دیگر مسلمانان راهی معتدلانهتر از خوارج پیش گرفتهاند. | ||
جوامع اباضی تاکنون در انزوای نسبی بهسر برده و آنچنانکه باید، شناخته نشدهاند. ظاهراً اباضیان تنها گروه باقیمانده از خوارجاند، اما چنانکه از منابع بر میآید، صُفریان (گروهی دیگر از خوارج) نیز تا نیمه سدهٔ ۵ق/۱۱م در سرزمینهای اسلامی میزیستند.که سرانجام در اباضیه محو شدند. | جوامع اباضی تاکنون در انزوای نسبی بهسر برده و آنچنانکه باید، شناخته نشدهاند. ظاهراً اباضیان تنها گروه باقیمانده از خوارجاند، اما چنانکه از منابع بر میآید، صُفریان (گروهی دیگر از خوارج) نیز تا نیمه سدهٔ ۵ق/۱۱م در سرزمینهای اسلامی میزیستند.که سرانجام در اباضیه محو شدند. | ||
خط ۱۰۰: | خط ۱۰۰: | ||
زنگبار: در زنگبار مسلماً زمانی گروههایی بسیار اباضی مذهب بودهاند، لیکن امروزه ظاهراً شافعی مذهباند و فقط خانوادهٔ حاکم و نزدیکانشان اباضیاند. در تانزانیا هم زمانی اباضیانی بودهاند و شاید امروز هم باشند. | زنگبار: در زنگبار مسلماً زمانی گروههایی بسیار اباضی مذهب بودهاند، لیکن امروزه ظاهراً شافعی مذهباند و فقط خانوادهٔ حاکم و نزدیکانشان اباضیاند. در تانزانیا هم زمانی اباضیانی بودهاند و شاید امروز هم باشند. | ||
شمال آفریقا: مذهب اباضیه در میان قبایل بربر شمال افریقا هم نفوذ چشمگیری داشته است و هماکنون در جبل نَفوسه و زواره (طرابلس)، جزیره جِربه (تونس) قبایل وادی میزاب (الجزایر) زندگی میکنند. | شمال آفریقا: مذهب اباضیه در میان قبایل بربر شمال افریقا هم نفوذ چشمگیری داشته است و هماکنون در جبل نَفوسه و زواره ([[طرابلس]])، جزیره جِربه ([[تونس]]) قبایل وادی میزاب ([[الجزایر]]) زندگی میکنند. | ||
مومباسا: شاید چند گروه منزوی و دورافتاده دیگر هم از اباضیان در مناطقی چون مومباسا (در کنیا) وجود داشته باشند. | [[مومباسا]]: شاید چند گروه منزوی و دورافتاده دیگر هم از اباضیان در مناطقی چون مومباسا (در [[کنیا]]) وجود داشته باشند. | ||
=نامهای اباضیان= | =نامهای اباضیان= | ||
اباضیه خود را | اباضیه خود را [[اهلالحق]]، [[اهلالدعوه]]، [[اصحابالدعوه]]، [[اهلالوفاق]]، و مذهب یا فرقه خود را [[الدعوه]]، [[مذهبالحق]]، [[فرقهالمحقه]] و [[فرقهالناجیه]] میخوانند. اینان مذهب خود را کهنترین مذهب اسلامی، نزدیکترین مذهب به عصر نبوّت و در عین حال نزدیکترین مذهب به روح اسلام میدانندو معتقدند که چون اهل حقاند، سرانجام مذهبشان پیروز خواهد شد. | ||
چنین ادعاهایی مخصوص اباضیه نیست، ولی در میان خوارج این قول از بدیهیات است و اینان آنچنان بر حقانیت خود تأکید داشتهاند که جز خود را کافر انگاشتهاند. اگرچه در نظر همگی ایشان کفر دارای یک معنی نیست. | چنین ادعاهایی مخصوص اباضیه نیست، ولی در میان خوارج این قول از بدیهیات است و اینان آنچنان بر حقانیت خود تأکید داشتهاند که جز خود را کافر انگاشتهاند. اگرچه در نظر همگی ایشان کفر دارای یک معنی نیست. | ||
خط ۱۱۶: | خط ۱۱۶: | ||
اباضیان که از همان آغاز با بعضی از تندرویهای خوارج سازگاری نداشتند، انتساب خود را به خوارج انکار کردهاند. مورخین برجستهٔ اباضی همچون برّادی در جواهر المُنْتَقات و شماخی در کتاب السیر، تاریخ پیدایش فرقهٔ اباضی را به زمان خلافت عثمان میرسانند و آن را قدیمتر از خروج خوارج در اردوی حضرت علی(ع) میشمارند و علت حرکت مخالفتآمیز اباضیه در مقابل عثمان را هم اعمال خلاف او که منجر به قتلش شد، میدانند به هر حال اباضیهٔ کنونی این را که در زمرهٔ خوارج شمرده شوند، ظلمی به خود میانگارند و خود را بیگانهترین گروه نسبت به خوارج میشمارند. | اباضیان که از همان آغاز با بعضی از تندرویهای خوارج سازگاری نداشتند، انتساب خود را به خوارج انکار کردهاند. مورخین برجستهٔ اباضی همچون برّادی در جواهر المُنْتَقات و شماخی در کتاب السیر، تاریخ پیدایش فرقهٔ اباضی را به زمان خلافت عثمان میرسانند و آن را قدیمتر از خروج خوارج در اردوی حضرت علی(ع) میشمارند و علت حرکت مخالفتآمیز اباضیه در مقابل عثمان را هم اعمال خلاف او که منجر به قتلش شد، میدانند به هر حال اباضیهٔ کنونی این را که در زمرهٔ خوارج شمرده شوند، ظلمی به خود میانگارند و خود را بیگانهترین گروه نسبت به خوارج میشمارند. | ||
نخستین اباضیان در این مسائل تا این اندازه حساسیت از خود نشان نمیدادند و حتی خود را دوستدار محکّمهٔ نخستین میخواندند درجینی در طبقهٔ اول مشایخ اباضی، بعد از صحابهٔ حضرت رسول(ص) نخست از عبداللـه بن وهب راسبی نام میبرد و حِرقوص بن زهیر را پس از او در همان طبقه قرار میدهد ، و اینان از اولین رهبران و زعیمان خوارج بودند که در قضیهٔ تحکیم بر حضرت علی خروج کردند. | نخستین اباضیان در این مسائل تا این اندازه حساسیت از خود نشان نمیدادند و حتی خود را دوستدار محکّمهٔ نخستین میخواندند درجینی در طبقهٔ اول مشایخ اباضی، بعد از صحابهٔ حضرت رسول(ص) نخست از عبداللـه بن وهب راسبی نام میبرد و حِرقوص بن زهیر را پس از او در همان طبقه قرار میدهد ، و اینان از اولین رهبران و زعیمان خوارج بودند که در قضیهٔ تحکیم بر [[حضرت علی (ع)]] خروج کردند. | ||
=تعریف خوارج نزد اباضیه= | =تعریف خوارج نزد اباضیه= | ||
خط ۱۲۷: | خط ۱۲۷: | ||
اباضيه خود از سيزده گروه تشكيل مى گردند كه مهمترين وبيشترين تعداد آنان وهابيه يا وهبيه است كه به امامت عبد الوهاب معتقدند. | اباضيه خود از سيزده گروه تشكيل مى گردند كه مهمترين وبيشترين تعداد آنان وهابيه يا وهبيه است كه به امامت عبد الوهاب معتقدند. | ||
اباضیه اساس حکومت را بر مذهب میگذارند و حکم را از آنِ خداوند میدانند، زیرا مذهب اباضی چون دیگر مذاهب خوارج بر پایهٔ «لاحکم الاللـه» بنا شده است.امامت را خلافت حضرت رسول(ص) در اقامهٔ دین و حفظ اسلام تعریف است و نصب امام عادل را واجب میدانند، زیرا امر به معروف و نهی از منکر و اقامهٔ حدود و قیام به عدل و انصاف و دفع تجاوز واجب است. | اباضیه اساس حکومت را بر مذهب میگذارند و حکم را از آنِ خداوند میدانند، زیرا مذهب اباضی چون دیگر مذاهب خوارج بر پایهٔ [[«لاحکم الاللـه»]] بنا شده است.امامت را خلافت حضرت رسول(ص) در اقامهٔ دین و حفظ اسلام تعریف است و نصب امام عادل را واجب میدانند، زیرا امر به معروف و نهی از منکر و اقامهٔ حدود و قیام به عدل و انصاف و دفع تجاوز واجب است. | ||
ع[[بدالملک بن مروان]]، صریحاً از ابن ازرق و اتباعش تبری میجوید و ایشان را کافر میخواند. | |||
اباضیه همچون خوارج دیگر معتقدند که امامت حقی شرعی است و تردید در آن جایز نیست و مدعیاند که حضرت علی(ع) با قبول حکمیت در این حق ، شک کرده است، پس بیعت او از گردن مردم برداشته میشود و آنان اختیار مییابند که خلیفهای دیگر برگزینند اباضیان امروز اهل نهروان را میستایند و برخلاف نظر اکثریت قاطع مسلمانان حضرت علی(ع)را در جنگ با ایشان محق نمیانگارند. | اباضیه همچون خوارج دیگر معتقدند که امامت حقی شرعی است و تردید در آن جایز نیست و مدعیاند که حضرت علی(ع) با قبول حکمیت در این حق ، شک کرده است، پس بیعت او از گردن مردم برداشته میشود و آنان اختیار مییابند که خلیفهای دیگر برگزینند اباضیان امروز اهل نهروان را میستایند و برخلاف نظر اکثریت قاطع مسلمانان حضرت علی(ع)را در جنگ با ایشان محق نمیانگارند. | ||
نظریات اباضیه دربارهٔ دیگر خلفای راشدین نیز با آراء سایر خوارج یکسان است. ابن اباض در نامهٔ خود به عبدالملک بن مروان، عثمان را به سبب بدعتهایش در دین و اینکه از راه و روش اسلاف دوری جسته بود، نفی میکند و روش او را خلاف سنت نبى اکرم(ص) میداند. | نظریات اباضیه دربارهٔ دیگر [[خلفای راشدین]] نیز با آراء سایر خوارج یکسان است. ابن اباض در نامهٔ خود به عبدالملک بن مروان، عثمان را به سبب بدعتهایش در دین و اینکه از راه و روش اسلاف دوری جسته بود، نفی میکند و روش او را خلاف سنت [[نبى اکرم(ص)]] میداند. | ||
اباضيه خود از سيزده گروه تشكيل مى گردند كه مهمترين وبيشترين تعداد آنان وهابيه يا وهبيه است كه به امامت عبد الوهاب معتقدند. | اباضيه خود از سيزده گروه تشكيل مى گردند كه مهمترين وبيشترين تعداد آنان وهابيه يا وهبيه است كه به امامت عبد الوهاب معتقدند. | ||
اباضیه اساس حکومت را بر مذهب میگذارند و حکم را از آنِ خداوند میدانند، زیرا مذهب اباضی چون دیگر مذاهب خوارج بر پایهٔ «لاحکم الاللـه» بنا شده است.امامت را خلافت حضرت رسول(ص) در اقامهٔ دین و حفظ اسلام تعریف است و نصب امام عادل را واجب میدانند، زیرا امر به معروف و نهی از منکر و اقامهٔ حدود و قیام به عدل و انصاف و دفع تجاوز واجب است. | اباضیه اساس حکومت را بر مذهب میگذارند و حکم را از آنِ خداوند میدانند، زیرا مذهب اباضی چون دیگر مذاهب خوارج بر پایهٔ «لاحکم الاللـه» بنا شده است.امامت را خلافت حضرت رسول(ص) در اقامهٔ دین و حفظ اسلام تعریف است و نصب امام عادل را واجب میدانند، زیرا امر به معروف و نهی از منکر و اقامهٔ حدود و قیام به عدل و انصاف و دفع تجاوز واجب است. | ||
1- برای رسمیت یافتن و به حکومت رسیدن تفکر و اندیشة اباضیه در کشور عمان، افرادی همچون [[جابر بن زید]]، [[ابوعبیده مسلم بن ابی کریمه]] و [[ربیع بن حبیب فراهیدی]] تلاشهای بسیاری کردند، تا اینکه [[جلندی بن مسعود]] توانست زحمات گذشتگان را به ثمر رساند و حکومت اباضیه را در عمان تشکیل دهد؛ | |||
2- دورة اول امامت اباضیه با روی کار آمدن [[جلندی بن مسعود]] در سال ۱۳۲ق آغاز گردید. او شخصیتی حقگرا و عادل بود که دولت عمان را از دست اهل ستم بازستاند. در دوران وی نخستین تنظیمات اداری انجام گرفت. امامت وی با حملة سپاه عباسی و کشته شدن وی پایان یافت و پس از آن عمان دوباره به دست افراد ناکارآمد افتاد؛ | |||
3- دورة دوم امامت اباضیه در عمان با قیام شبیب بن عطیه در سال ۱۷۷ق آغاز شد و تا سال ۲۸۰ق ادامه یافت. این دوره را میتوان دورة اوج شکوفایی اباضیۀ عمان در آن عصر دانست؛ زیرا اباضیه از اقتدار سیاسی، نظامی و دینی لازم برخوردار بود. جنگهای قبیلهای و حضور سیاسی مؤثر فقیهان اباضیه از ویژگیهای دیگر این دوره به شمار میآید. این دوره با حملة سپاه عباسی در سال ۲۸۰ق و کشته شدن امام اباضی به پایان رسید؛ | |||
4- از سال ۲۸۰ به مدت حدود چهل سال، [[عباسیان]] بر عمان تسلط داشتند و اباضیه از قدرت سیاسی و فرهنگی کمتری برخوردار بودند؛ | |||
5- دورة سوم امامت اباضی با روی کار آمدن [[سعید بن عبدال]]له در سال ۳۲۰ق آغاز شد. وجود حکومتهای نیمهمستقل، ایجاد انشعاب در بین اباضیان، بالا بودن مقام قضاوت در نزد اباضیان، تعامل اباضیه با سایر حکومتها و بلاد از آشکارترین ویژگیهای این عصر است؛ | |||
6- حضور استعمارگران در منطقه و بهویژه در عمان و اقتدار نداشتن ارگان امامت در جامعة دینی و سیاسی قرن نهم و دهم هجری، باعث استقرار دولتهای غربی در این کشور شد؛ | |||
7- تمرکز جمعیتی اباضیۀ کنونی در کشور عمان است، اما در مناطق دیگری همچون ا[[لجزایر]]، [[لیبی]]، [[تانزانیا]]، [[زنگبار]]، [[روآندا]] و [[بوروندی]] نیز پیروانی از این فرقه زندگی میکنند؛ | |||
8- اباضیه در عصر ما از نظر سیاسی و اجتماعی فعال بوده و تأثیراتی بر تاریخ سیاسی معاصر کشور عمان و منطقه [[خلیج فارس]] داشته است. افرادی همچون شیخ [[احمدبن حمد الخلیلی]]، [[شیخ ابوالیقظان]] و ا[[براهیم بیوض]] از عالمان و بزرگان این مذهب در عصر ما هستند. | |||
اباضیان از مبلغان برای اشاعۀ اندیشۀ اباضی و ادامۀ حیات خود بهره میبرند. رابطۀ پیروان این فرقه با دیگر فرقههای اسلامی بهویژه شیعیان و پیروان مکتب اهل بیت خوب و مناسب است. | اباضیان از مبلغان برای اشاعۀ اندیشۀ اباضی و ادامۀ حیات خود بهره میبرند. رابطۀ پیروان این فرقه با دیگر فرقههای اسلامی بهویژه شیعیان و پیروان مکتب اهل بیت خوب و مناسب است. | ||
هم اكنون مفتى كشور عمان ، | هم اكنون مفتى كشور عمان ، ش[[يخ احمد بن حمد الخليلى]] است كه فردى ميانه رو بشمار آمده وروابط خوب ودوستانه اى با شيعيان دارد. | ||
وى متولد زنگبار در سال ١٩٤٢ ميلادى مى باشد كه نياى او قاضى القضات زمان خود بوده واز خاندان علم و اعيان ولايت بهلا از استان داخليه در عمان بشمار مى آيد. وى فردى داراى تحصيلات فقهى وحوزوى در مذهب اباضيه بوده وكتابهاى متعددى را به نگارش در آورده است كه در اين ميان جواهر التفسير وى از شهرت خاصى برخوردار است. | وى متولد زنگبار در سال ١٩٤٢ ميلادى مى باشد كه نياى او قاضى القضات زمان خود بوده واز خاندان علم و اعيان ولايت بهلا از استان داخليه در عمان بشمار مى آيد. وى فردى داراى تحصيلات فقهى وحوزوى در مذهب اباضيه بوده وكتابهاى متعددى را به نگارش در آورده است كه در اين ميان جواهر التفسير وى از شهرت خاصى برخوردار است. | ||
نخستين بار با اين شخصيت در سال ١٣٧٦ شمسى در مكه آشنا شده ودو شب را با وى نشست داشتم. دوره تفسير جواهر را براى اينجانب به همراه كتابهاى الاجتهاد ونيز الفتاوى را در همان هنگام ارسال نمود. سلطان قابوس احترام خاصى را براى وى قائل مى باشد. | نخستين بار با اين شخصيت در سال ١٣٧٦ شمسى در مكه آشنا شده ودو شب را با وى نشست داشتم. دوره تفسير جواهر را براى اينجانب به همراه كتابهاى الاجتهاد ونيز الفتاوى را در همان هنگام ارسال نمود. سلطان قابوس احترام خاصى را براى وى قائل مى باشد. |
ویرایش