۸۷٬۷۷۵
ویرایش
جز (جایگزینی متن - 'سال ها' به 'سالها') |
جز (جایگزینی متن - 'روایت ها' به 'روایتها') |
||
خط ۸: | خط ۸: | ||
==اعتقادات کلامی== | ==اعتقادات کلامی== | ||
در منابع کلامی، عقاید مختلفی به جعد نسبت داده شده است. این عقاید را میتوان ذیل دو عنوان کلی تقسیم کرد: قول به قَدَر و میل به تنزیه مطلق. جعد قائل به قَدَر (یعنی اختیار مطلق انسان) بود و از پیشگامان این اندیشه در عالم اسلامی محسوب میشد. اقوال دیگری که به جعد نسبت داده شده، همگی | در منابع کلامی، عقاید مختلفی به جعد نسبت داده شده است. این عقاید را میتوان ذیل دو عنوان کلی تقسیم کرد: قول به قَدَر و میل به تنزیه مطلق. جعد قائل به قَدَر (یعنی اختیار مطلق انسان) بود و از پیشگامان این اندیشه در عالم اسلامی محسوب میشد. اقوال دیگری که به جعد نسبت داده شده، همگی روایتهایی از قول او به قدر است از جمله اینکه او پدر را خالق حقیقی و خدا را خالق مجازی طفل میدانسته، یا به وجود آمدن جانوران کوچک در گوشت فاسد را نشانه قدرت انسان در به وجود آوردن آن ها میشمرده، یا اینکه ایجاد خمر را که اسباب معصیت است، نه فعل خدا که فعل بشر به حساب میآورده است. حتی این نظر جعد را که نظر (تفکر) اوّلی که معرفت از آن حاصل میشود، فعلی بدون فاعل است میتوان بر مبنای تمایل او به کاملاً مختار دیدن انسان تفسیر کرد، چرا که با فاعل نداشتن این تفکر اولیه، انتساب آن به خداوند منتفی میشود. تمایل جعد به تنزیه مطلق در دو مسئله به صورت بارز نمایان است، یکی نظر او در باره [[خلق قرآن]] و دیگر آرای او در باره [[صفات خدا]]. در هر دو این مسائل آرای او پیشاهنگ آرای [[جَهْمیه]] و [[معتزله]] است. جعد نظریه خلق قرآن را مطرح و ازلی و قدیم بودن آن را رد کرده است همچنین گفته شده که او صفات خداوند، به ویژه صفت متکلم را نفی میکرد و نخستین کسی است که در اسلام چنین رأیی داشته است. از توضیحاتی که در منابع آمده میتوان دریافت که او از نسبت دادن صفاتی به خدا که میتوانسته جنبه تشبیهی داشته باشد (مانند تکلم) پرهیز داشته است. نفی دوستی ابراهیم با خداوند را، که در منابع مربوط به ماجرای قتل او از قول خالدبن عبداللّه قسری به آن اشاره شده و نیز انکار استوای خداوند بر عرش را نیز باید بر اساس همین روی کرد تنزیهی تفسیر کرد. عقاید جعد که در زمان خودش بدعت محسوب میشده، سبب شده است او را زندیق و حتی [[مانوی]] مسلک بدانند. همچنین آرای او را با سلسلهای از اشخاص به [[یهودیان]] پیوند دادهاند اینگونه تحلیل ها را میتوان افسانههای برساخته مخالفان دانست. عقاید جعد بیواسطه بر جَهْم بن صَفْوان، پیشاهنگ فرقه جهمیه، اثر داشته و او موضع تنزیهی خود و قول به خلق قرآن را از او گرفته است؛ اما، در زمینه قدر جهم با جعد موافق نبوده و از مُجَبِّره (گروهی که به جبر انسان معتقد بودند) محسوب میشده است معتزله علاوه بر مسائل خلق قرآن و صفات خدا، در مسئله قدر و اختیار نیز ادامه دهنده راه جعد محسوب میشوند. البته در برخی منابع، به جعدیانی اشاره شده است که عقاید تشبیهی داشته و از فرق خوارج دانسته شدهاند. این گروه را نباید با پیروان جعدبن درهم اشتباه کرد.<ref> ر. ک. دانش نامه جهان اسلام جلد اول، ص 4690 ذیل جعد بن درهم. همراه با ویرایش و دخل و تصرف اندک | ||
</ref> | </ref> | ||