۸۷٬۵۶۷
ویرایش
جز (جایگزینی متن - 'گونه ای' به 'گونهای') |
جز (جایگزینی متن - 'می داشت' به 'میداشت') |
||
خط ۶۲: | خط ۶۲: | ||
5. جابربن عبدالله می گوید: “من با رسول خدا (ص) نماز ظهر می خواندم. به خاطر شدت گرما و حرارت یک تکه سنگ در دست خود گذاشتم تا این که سرد شود و بر آن سجده کنم”. | 5. جابربن عبدالله می گوید: “من با رسول خدا (ص) نماز ظهر می خواندم. به خاطر شدت گرما و حرارت یک تکه سنگ در دست خود گذاشتم تا این که سرد شود و بر آن سجده کنم”. | ||
6. [[انس بن مالک]] می گوید: “ما با پیامبر (ص) در گرمای شدید [[نماز]] می خواندیم، هر یکی از ما سنگ بر | 6. [[انس بن مالک]] می گوید: “ما با پیامبر (ص) در گرمای شدید [[نماز]] می خواندیم، هر یکی از ما سنگ بر میداشتیم و در دست خود نگه میداشتیم تا این که خنک شود، وقتی سرد شد می گذاشتیم و بر آن سجده می کردیم”. <ref>السنن الکبری، ج 2، ص 106</ref> | ||
7. [[عمر بن خطاب]]<ref>ر.ک:مقاله عمر</ref> می گوید: “در شب بارانی برای [[نماز صبح]] خارج شدیم؛ چون زمین گل آلود شده بود، هر یک از ما مقداری سنگ جمع آوری کردیم و در حیاط مسجد فرش کردیم و بر آن نماز گزاردیم، وقتی [[پیامبر(ص)]] متوجه این مسئله شد، فرمود: چه چیز خوبی، پس این شروع نماز خواندن با سجده بر سنگ بود”. <ref>سنن ابوداود؛ ج 1، ص 75؛ السنن الکبری، ج 2، ص 440</ref> | 7. [[عمر بن خطاب]]<ref>ر.ک:مقاله عمر</ref> می گوید: “در شب بارانی برای [[نماز صبح]] خارج شدیم؛ چون زمین گل آلود شده بود، هر یک از ما مقداری سنگ جمع آوری کردیم و در حیاط مسجد فرش کردیم و بر آن نماز گزاردیم، وقتی [[پیامبر(ص)]] متوجه این مسئله شد، فرمود: چه چیز خوبی، پس این شروع نماز خواندن با سجده بر سنگ بود”. <ref>سنن ابوداود؛ ج 1، ص 75؛ السنن الکبری، ج 2، ص 440</ref> |