پرش به محتوا

راویان سنی و شیعه از منظر فریقین (مقاله): تفاوت میان نسخه‌ها

جز
جایگزینی متن - 'می دانند' به 'می‌دانند'
جز (جایگزینی متن - 'شده اند' به 'شده‌اند')
جز (جایگزینی متن - 'می دانند' به 'می‌دانند')
خط ۱: خط ۱:
در مقاله ذیل به تبیین دیدگاه علمای فریقین نسبت به شرائط قبول راوی پرداخته شده است، هر چند برخی از متاخرین این عالمان - اعم از شیعه و اهل سنت- وثاقت راوی را بدون ملاحظه اعتقاد به مذهب خاص کافی می دانند اما بیشتر آنان دیدگاهی متفاوت دارند، در این مقاله نظریه کفایت وثاقت راوی در قبول خبر اثبات گردیده است،   
در مقاله ذیل به تبیین دیدگاه علمای فریقین نسبت به شرائط قبول راوی پرداخته شده است، هر چند برخی از متاخرین این عالمان - اعم از شیعه و اهل سنت- وثاقت راوی را بدون ملاحظه اعتقاد به مذهب خاص کافی می‌دانند اما بیشتر آنان دیدگاهی متفاوت دارند، در این مقاله نظریه کفایت وثاقت راوی در قبول خبر اثبات گردیده است،   


==الف - آراء علمای سنی نسبت به راویان شیعی==  
==الف - آراء علمای سنی نسبت به راویان شیعی==  
خط ۸: خط ۸:
==سخن محمد ابوزهره در زمینه روات شیعی و احادیث انها==  
==سخن محمد ابوزهره در زمینه روات شیعی و احادیث انها==  


ایشان معتقد است عالمان  دو مذهب سنی و شیعه  در این راه مسیر افراط را رفته و از مدار انصاف و حقیقت خارج شده‌اند چون اینان صدق و کذب راوی را به مذهب شخص  مرتبط می دانند که این امر قطعا مسیر صحیحی نخواهد بود،   
ایشان معتقد است عالمان  دو مذهب سنی و شیعه  در این راه مسیر افراط را رفته و از مدار انصاف و حقیقت خارج شده‌اند چون اینان صدق و کذب راوی را به مذهب شخص  مرتبط می‌دانند که این امر قطعا مسیر صحیحی نخواهد بود،   




خط ۳۱: خط ۳۱:
و ذلک  لیس منهاج الائمه رضوان الله تبارک و تعالی علیهم فان اباحنیفه قد روی  عن الالبیت و الثقات من انصارهم  
و ذلک  لیس منهاج الائمه رضوان الله تبارک و تعالی علیهم فان اباحنیفه قد روی  عن الالبیت و الثقات من انصارهم  


ایشان در تبیین مخالفت روش امامان اهل سنت با روش سنیانی که مذهب خاص راوی را  در رد و قبول حدیث ملاک و معیار می دانند می گوید:  
ایشان در تبیین مخالفت روش امامان اهل سنت با روش سنیانی که مذهب خاص راوی را  در رد و قبول حدیث ملاک و معیار می‌دانند می گوید:  




خط ۳۷: خط ۳۷:




نکته مهم ان است که بدانیم منشا چنین مبنائی از اهل سنت – نسبت به روات شیعی -  چیست ؟ چرا اهل تسنن  راویان شیعه را  بعنوان اینکه رافضی هستند مردود می دانند ؟
نکته مهم ان است که بدانیم منشا چنین مبنائی از اهل سنت – نسبت به روات شیعی -  چیست ؟ چرا اهل تسنن  راویان شیعه را  بعنوان اینکه رافضی هستند مردود می‌دانند ؟




در پاسخ  این سئوال باید گفت: از انجا که شیعه از منظر اهل سنت اهل بدعت می باشد از  اینرو احادیث و روایاتشان را  نیز مردود می دانند ،
در پاسخ  این سئوال باید گفت: از انجا که شیعه از منظر اهل سنت اهل بدعت می باشد از  اینرو احادیث و روایاتشان را  نیز مردود می‌دانند ،
دراین رابطه  گفتار مولف  کتاب:" البحر المحیط" بسیار گویاست.  ایشان بعد از بیان اشتراط عدالت  و عدم  فسق در قبول خبر راوی، اظهار می‌دارد که فسق مانع از پذیرش خبر دو نوع است: فسق عملی و فسق اعتقادی؛انگاه در بیان برای فسق اعتقادی، اهل بدعت را بعنوان نمونه ذکر می کند:  
دراین رابطه  گفتار مولف  کتاب:" البحر المحیط" بسیار گویاست.  ایشان بعد از بیان اشتراط عدالت  و عدم  فسق در قبول خبر راوی، اظهار می‌دارد که فسق مانع از پذیرش خبر دو نوع است: فسق عملی و فسق اعتقادی؛انگاه در بیان برای فسق اعتقادی، اهل بدعت را بعنوان نمونه ذکر می کند:  


خط ۶۳: خط ۶۳:




از گفتار غزالی در المستصفی بدست می‌آید ایشان سخن و روایت کسانی را که کافر بوده ویا از منظر اهل سنت اهل بدعت خوانده می شوند معتبر می دانند مشروط به انکه جهل به انحراف خویش  نداشته  و نیز  در مظان  اتهام  کذب نباشند،
از گفتار غزالی در المستصفی بدست می‌آید ایشان سخن و روایت کسانی را که کافر بوده ویا از منظر اهل سنت اهل بدعت خوانده می شوند معتبر می‌دانند مشروط به انکه جهل به انحراف خویش  نداشته  و نیز  در مظان  اتهام  کذب نباشند،




خط ۱۰۰: خط ۱۰۰:


                                      
                                      
نتیجه انکه در این مساله بین عالمان اهل سنت  اختلاف وجود داشته اما از منظر مشهور عالمان اهل سنت روایاتی که راویانش شیعه باشند - از انجا که شیعه را اهل بدعت می دانند <ref>صبحی صالح  در کتاب  علوم الحدیث و مصطلحه ص 133 می‌نویسد : محدثان اهل سنت  قبول احادیثی را که  از اهل بدعت نقل شده  است جایز نمی  دانند: و لا غرابه بعد هذا ان یکره المحدثون الروایه عن اهل الاهوا والبدع</ref>  -  مردود است هر چند بسیاری از متاخران اهل سنت ثقه بودن راوی را کافی در قبول خبر می دانند،
نتیجه انکه در این مساله بین عالمان اهل سنت  اختلاف وجود داشته اما از منظر مشهور عالمان اهل سنت روایاتی که راویانش شیعه باشند - از انجا که شیعه را اهل بدعت می‌دانند <ref>صبحی صالح  در کتاب  علوم الحدیث و مصطلحه ص 133 می‌نویسد : محدثان اهل سنت  قبول احادیثی را که  از اهل بدعت نقل شده  است جایز نمی  دانند: و لا غرابه بعد هذا ان یکره المحدثون الروایه عن اهل الاهوا والبدع</ref>  -  مردود است هر چند بسیاری از متاخران اهل سنت ثقه بودن راوی را کافی در قبول خبر می‌دانند،




خط ۱۱۰: خط ۱۱۰:




باید اذعان کرد  مبنای مذکور مخالف با مبانی برخی دیگر از علمای امامیه است که وثاقه راوی را در قبول خبر کافی می دانند گرچه  مذهب راوی مخالف مذهب امامیه باشد،
باید اذعان کرد  مبنای مذکور مخالف با مبانی برخی دیگر از علمای امامیه است که وثاقه راوی را در قبول خبر کافی می‌دانند گرچه  مذهب راوی مخالف مذهب امامیه باشد،




خط ۲۱۸: خط ۲۱۸:
استاد غفاری نیز در کتاب  دراسات فی علم الدرایه  در بحث  شرائط  راوی می‌نویسد:  
استاد غفاری نیز در کتاب  دراسات فی علم الدرایه  در بحث  شرائط  راوی می‌نویسد:  


یکی از شرائط  قبول خبر راوی  ایمان  می باشد که بمعنای امامی بودن است و  همه علمای امامیه  انرا  پذیرفته اند که از جمله انها فاضلان و شهیدان و صاحب معالم می باشد هر چند شیخ طوسی  نیز دربرخی صور روایت غیر امامی را نیز مقبول می دانند:  
یکی از شرائط  قبول خبر راوی  ایمان  می باشد که بمعنای امامی بودن است و  همه علمای امامیه  انرا  پذیرفته اند که از جمله انها فاضلان و شهیدان و صاحب معالم می باشد هر چند شیخ طوسی  نیز دربرخی صور روایت غیر امامی را نیز مقبول می‌دانند:  




خط ۲۹۱: خط ۲۹۱:
1-مشهوراهل سنت روایاتی را که از طریق روات شیعه نقل شده باشد معتبر ندانسته و مشهور امامیه نیز قائل به حجیت و اعتبار روایاتی که از طریق روات اهل تسنن نقل گردیده است  نمی‌باشند.
1-مشهوراهل سنت روایاتی را که از طریق روات شیعه نقل شده باشد معتبر ندانسته و مشهور امامیه نیز قائل به حجیت و اعتبار روایاتی که از طریق روات اهل تسنن نقل گردیده است  نمی‌باشند.


2-باید گفت این امر- عدم پذیرش خبر راوی مخالف مذهب -  در بین فریقین ناشی از تعصبات مذهبی بوده و دلیل طرفین در اثبات مدعای شان تمام نمی باشد هر چند در بین متاخرین از فریقین  افرادی وجود دارند که فارغ از این تعصبات مذهبی ملاک را در رد یا قبول خبر وثاقت راوی می دانند ولا غیر   
2-باید گفت این امر- عدم پذیرش خبر راوی مخالف مذهب -  در بین فریقین ناشی از تعصبات مذهبی بوده و دلیل طرفین در اثبات مدعای شان تمام نمی باشد هر چند در بین متاخرین از فریقین  افرادی وجود دارند که فارغ از این تعصبات مذهبی ملاک را در رد یا قبول خبر وثاقت راوی می‌دانند ولا غیر   


==منابع==  
==منابع==  
Writers، confirmed، مدیران
۸۷٬۸۱۰

ویرایش