۸۷٬۸۱۰
ویرایش
جز (جایگزینی متن - ' :' به ':') |
جز (جایگزینی متن - 'آیت الله' به 'آیتالله') |
||
خط ۷: | خط ۷: | ||
|لقب | |لقب | ||
|امام؛ | |امام؛ | ||
آیتالله العظمی | |||
|- | |- | ||
|- | |- | ||
خط ۳۴: | خط ۳۴: | ||
|} | |} | ||
</div> | </div> | ||
آیتالله '''سید علی سیستانی''' یکی از موثرترین و برجسته ترین شاگردان حوزه درس [[سید ابوالقاسم خویی|سید ابوالقاسم خوئی]] است. ایشان از [[مرجع تقلید|مراجع تقلید]] است که مقلدان بسیاری احکام دین خود را از ایشان تقلید می کنند و یکی از کرسی های تدریس پر رفت و آمد در [[حوزه علمیه نجف اشرف]] را به خود اختصاص داده است. | |||
=ولادت و تربیت= | =ولادت و تربیت= | ||
ایشان درسال1309 شمسی مصادف با نهم ربیع الاول سال 1349 قمری در خانوادهای متدین و مشهور به علم و دانش در [[خراسان]](مشهد) به دنیا آمد. | ایشان درسال1309 شمسی مصادف با نهم ربیع الاول سال 1349 قمری در خانوادهای متدین و مشهور به علم و دانش در [[خراسان]](مشهد) به دنیا آمد. | ||
پدرش | پدرش آیتالله سید محمّد باقر سیستانی از عالمان وارسته و عامل بودو مادرش که فرزند علاّمه سیّد رضا مهربانی سرابی بود از سادات والامقام بشمار میآمد.<br> | ||
=جد ایشان= | =جد ایشان= | ||
جدّ وی عالم جلیلالقدر | جدّ وی عالم جلیلالقدر آیتالله سیدعلی سیستانی بود که [[علامه شیخ آقا بزرگ تهرانی]] در [[کتاب طبقات اعلامالشیعه]] دربارهاش چنین آورده است: | ||
وی از شاگردان ملاعلی نهاوندی در [[نجف|نجف اشرف]]، و از شاگردان | وی از شاگردان ملاعلی نهاوندی در [[نجف|نجف اشرف]]، و از شاگردان آیتالله مجدّد شیرازی در [[سامرا]] بود. وپس از آن در زمره خواص آیتالله سیداسماعیل صدر در آمد و در حدود سال 1318 هجری به [[مشهد]] [[امام علی بن موسی الرضا|امام رضا]](علیهالسلام) بازگشت و در آن جا رحل اقامت افکند و با بهره وافری که از دانشِ و پارسایی و صلاح برده بود، به جایگاه بلندی دست یافت« . | ||
در میان شاگردان نام آور او میتوان از فقیه بزرگ | در میان شاگردان نام آور او میتوان از فقیه بزرگ آیتالله شیخ محمد رضا آل یاسین یاد نمود.<br> | ||
==خاندان== | ==خاندان== | ||
خط ۵۸: | خط ۵۸: | ||
==سطوح عالی حوزه== | ==سطوح عالی حوزه== | ||
تعدادی از کتب سطوح عالیه همچون: [[مکاسب]] و [[رسائل]] و [[کفایه]] را از آیت الله میرزا هاشم قزوینی آموخت و چند کتاب فلسفی مانند: شرح منظومه سبزواری وشرح حکمة الاشراق و اسفار را در محضر مرحوم ایسی خواند. شوارق الالهام را از شیخ مجتبی قزوینی فراگرفت و برای تحصیل معارف وحیانی در حوزه درس مرحوم | تعدادی از کتب سطوح عالیه همچون: [[مکاسب]] و [[رسائل]] و [[کفایه]] را از آیت الله میرزا هاشم قزوینی آموخت و چند کتاب فلسفی مانند: شرح منظومه سبزواری وشرح حکمة الاشراق و اسفار را در محضر مرحوم ایسی خواند. شوارق الالهام را از شیخ مجتبی قزوینی فراگرفت و برای تحصیل معارف وحیانی در حوزه درس مرحوم آیتالله میرزا مهدی اصفهانی (متوفای اواخر سال 1365 قمری) حاضر شد. وی همچنین در حوزهٔ درس خارج میرزا مهدی آشتیانی صاحب تعلیقه بر شرح منظومه و مرحوم آیتالله میرزا هاشم قزوینی حضور یافت.<br> | ||
==حضور در قم== | ==حضور در قم== | ||
خط ۶۹: | خط ۶۹: | ||
==عزیمت به نجف اشرف== | ==عزیمت به نجف اشرف== | ||
در اوایل سال 1371 قمری حضرت استاد شهر مقدّس قم را به قصد اقامت در نجف اشرف کانون علم و فضیلت حوزههای علمیه ترک کرد. ایشان سالگرد اربعین امام حسین(علیهالسلام) را در کربلا ماندند و آنگاه راهی نجف شدند و در مدرسه علمیه بخارائی اقامت گزیدند. در نجف اشرف، حوزهٔ درس فقه و اصول دو تن از بزرگان یعنی | در اوایل سال 1371 قمری حضرت استاد شهر مقدّس قم را به قصد اقامت در نجف اشرف کانون علم و فضیلت حوزههای علمیه ترک کرد. ایشان سالگرد اربعین امام حسین(علیهالسلام) را در کربلا ماندند و آنگاه راهی نجف شدند و در مدرسه علمیه بخارائی اقامت گزیدند. در نجف اشرف، حوزهٔ درس فقه و اصول دو تن از بزرگان یعنی آیتالله سید ابوالقاسم موسوی خوئی و شیخ حسین حلّی را درک کردند و زمانی طولانی را در محضر ایشان گذراند و در همان ایام، از مباحث برخی دیگر از سرشناسان حوزه از جمله مرحوم آیتالله حکیم و مرحوم آیتالله شاهرودی نیز بهره برد.<br> | ||
=هوشمندی علمی= | =هوشمندی علمی= | ||
وی در حلقهٔ درس استادان خویش، با طرح اشکالات قوی، درک سریع مطلب، تحقیق و تتبّع بسیار و تلاش پیگیر علمی و آگاهی از دیدگاههای گوناگون در زمینههای مختلف علوم حوزوی، درخششی چشمگیر یافت . گواه این مطلب آن است که ایشان در سال 1380 قمری در حالی که سی ویک ساله بود، موفق به دریافت گواهی اجتهاد مطلق از سوی دو استاد خود یعنی | وی در حلقهٔ درس استادان خویش، با طرح اشکالات قوی، درک سریع مطلب، تحقیق و تتبّع بسیار و تلاش پیگیر علمی و آگاهی از دیدگاههای گوناگون در زمینههای مختلف علوم حوزوی، درخششی چشمگیر یافت . گواه این مطلب آن است که ایشان در سال 1380 قمری در حالی که سی ویک ساله بود، موفق به دریافت گواهی اجتهاد مطلق از سوی دو استاد خود یعنی آیتالله خوئی و شیخ حسین حلّی شد. <br> | ||
==اجازه اجتهاد== | ==اجازه اجتهاد== | ||
<gallery> | <gallery> | ||
پرونده:Ejaze-1.jpg|اجازه اجتهاد از | پرونده:Ejaze-1.jpg|اجازه اجتهاد از آیتالله خوئی | ||
پرونده:Ejaze-3.jpg|اجازه اجتهاد از آقا بزرگ | پرونده:Ejaze-3.jpg|اجازه اجتهاد از آقا بزرگ | ||
</gallery> | </gallery> | ||
خط ۸۸: | خط ۸۸: | ||
==تنها اجازه اجتهاد مطلق از شیخ حسین حلّی== | ==تنها اجازه اجتهاد مطلق از شیخ حسین حلّی== | ||
این در حالی بود که از یک سو، | این در حالی بود که از یک سو، آیتالله خوئی، جز برای اندکی از شاگردان خود هرگز چنین اجازهای صادر نفرموده است که یکی از آنها آیتالله سیستانی و دیگری مرحوم آیتالله میرزا علی فلسفی از علمای مشهد مقدس بوده و از سوی دیگر تنها کسی که موفق به دریافت اجازه اجتهاد مطلق از شیخ حسین حلّی شده ، حضرت آیت الله سیستانی است. | ||
علامه شیخ آقا بزرگ تهرانی استاد محدثان روزگار خویش نیز در نوشتهای به تاریخ 1380 قمری ، مهارت و توانمندی ایشان در علم رجال<ref>علم رجال به بررسی احوال و اوصاف راویان حدیث و بیان اصول و قواعد آن میپرازد. ناقدان حدیث همواره به بررسی احوال راویان مذکور در سلسله اسناد احادیث پیامبر اکرم(ص) و ائمه(ع) اهتمام داشته و از آن به مثابهٔ دانشی کمکی برای علم الحدیث و در نتیجه فقه بهره بردهاند. علمای شیعه و سنی آن را وسیلهای در خدمت علم حدیث و فقه دانسته و در این باب آثار بسیار آفریدهاند و تاکنون این جریان ادامه دارد. | علامه شیخ آقا بزرگ تهرانی استاد محدثان روزگار خویش نیز در نوشتهای به تاریخ 1380 قمری ، مهارت و توانمندی ایشان در علم رجال<ref>علم رجال به بررسی احوال و اوصاف راویان حدیث و بیان اصول و قواعد آن میپرازد. ناقدان حدیث همواره به بررسی احوال راویان مذکور در سلسله اسناد احادیث پیامبر اکرم(ص) و ائمه(ع) اهتمام داشته و از آن به مثابهٔ دانشی کمکی برای علم الحدیث و در نتیجه فقه بهره بردهاند. علمای شیعه و سنی آن را وسیلهای در خدمت علم حدیث و فقه دانسته و در این باب آثار بسیار آفریدهاند و تاکنون این جریان ادامه دارد. | ||
</ref>و حدیث<ref>علم الحدیث، علمی است که به وسیله آن قول و فعل و تقریر معصوم شناخته میشود. | </ref>و حدیث<ref>علم الحدیث، علمی است که به وسیله آن قول و فعل و تقریر معصوم شناخته میشود. | ||
خط ۹۴: | خط ۹۴: | ||
<gallery> | <gallery> | ||
پرونده:Ejaze-2.jpg|اجازه اجتهاد از [[ | پرونده:Ejaze-2.jpg|اجازه اجتهاد از [[آیتالله شیخ حسین حلی]] | ||
</gallery> | </gallery> | ||
<br> | <br> | ||
خط ۱۴۵: | خط ۱۴۵: | ||
==بررسی تطبیقی مکاتب== | ==بررسی تطبیقی مکاتب== | ||
در میان اساتید معروف است که بحثهای علمی خود را تنها در مرزهای یک مکتب یا یک گرایش خاص به پیش میبرند ، اما | در میان اساتید معروف است که بحثهای علمی خود را تنها در مرزهای یک مکتب یا یک گرایش خاص به پیش میبرند ، اما آیتالله سیستانی مباحث خود را همواره با اندیشههای مکتب مشهد و افکار مکتب قم و دیدگاههای مکتب نجف اشرف تطبیق داده، از یک سو آرای عالم مشهد مرحوم میرزا مهدی اصفهانی را مطرح کرده، از سوی دیگر نظریات آیتالله بروجردی را به مثابه زبان گویای مکتب قم متعرّض شدهاند و سرانجام دیدگاههای آیتالله خوئی و شیخ حسین حلّی را به عنوان نظریه پردازان مکتب نجف اشرف به میان کشیده است. این گرایش چند وجهی گوشههایی تازه از بحث را در برابر ما می گشاید و دیدگاه روشن و نمایانی از واقعیت های علمی را پیش روی ما مینهد.<br> | ||
==روش فقهی== | ==روش فقهی== | ||
خط ۱۷۳: | خط ۱۷۳: | ||
==آگاهی از مقدمات استنباط== | ==آگاهی از مقدمات استنباط== | ||
آیتالله سیستانی همواره بر این نکته تأکید دارد که هیچ فقیهی جز با آگاهی گسترده از زبان عربی و ادبیات و شعر و آرایههای ادبی عرب به مفهوم کامل فقاهت دست نخواهد یافت، و تنها از این راه است که میتواند به جای تشخیص موردی، به تشخیص ظهور موضوعی نص نایل شود. ایشان بر این باور است که فقیه باید دامنه اطلاعات خود از فرهنگنامههای زبان عرب و فضای زندگی نویسندگان آنها و سبک نگارش آنان را گسترش دهد و بداند که این امر در استناد یا عدم استناد وی بر سخن زبان شناسان و لغویان دخالت دارد. به اعتقاد ایشان، یک فقیه احاطهای تفصیلی به احادیث اهل بیت و راویان داشته باشد، زیرا برای هر مجتهدی، در راستای کسب اطمینان کامل از صلاحیت مستندات استنباط فقهی خود ، علم رجال یکی از ضروریات به شمار میآید. معظم له در این زمینه دیدگاههای ویژهای، ناهمسو با نظریات مشهور معاصر دارد ، به عنوان نمونه معروف است که حضرت استاد در مورد انتساب کتاب ابن غضائری به وی تردیدهای ناروا به دلیل نکوهشهای فراوان را نکوهیدهاند، و کتاب منسوب به او را ازآنِ وی دانسته و یادآور شدهاند که در مقام جرح و تعدیل، بیش از نجاشی و شیخ و امثال آنها میتوان بر ابنغضائری اعتماد کرد. ایشان همچنین در تشخیص راوی و توثیق او وشناخت مسند یا مرسل بودن احادیث وی، همانند آیتالله بروجردی از روش طبقه بندی رُوات پیروی میکند. | |||
استاد شناخت کتابهای حدیثی و اختلاف نسخهها و آشنایی با چگونگی ثبت و ضبط مؤلفان و سبکهای تألیفی آنان را ضروری میدانند و این ادعا را که صدوق در ضبط احادیث دقیق تر از شیخ طوسی عمل کرده است، قبول ندارند، بلکه به گواهی قرینههای موجود ، شیخ را در نقل از کتابهایی که نزد وی بوده است، بازگو کنندهای امانت دار می شمارند. | استاد شناخت کتابهای حدیثی و اختلاف نسخهها و آشنایی با چگونگی ثبت و ضبط مؤلفان و سبکهای تألیفی آنان را ضروری میدانند و این ادعا را که صدوق در ضبط احادیث دقیق تر از شیخ طوسی عمل کرده است، قبول ندارند، بلکه به گواهی قرینههای موجود ، شیخ را در نقل از کتابهایی که نزد وی بوده است، بازگو کنندهای امانت دار می شمارند. | ||
خط ۱۸۲: | خط ۱۸۲: | ||
=سیمای شخصیتی= | =سیمای شخصیتی= | ||
هر کسی که با | هر کسی که با آیتالله سیستانی معاشرت نموده و با ایشان نشست و برخاست داشته باشد، در وجود ایشان شخصیتی یگانه با ویژگیهایی معنوی و آرمانی را خواهد دید که اهل بیت بدان سفارش کردهاند. همین ویژگیها است که از وی و علمای مخلصی همانند ایشان، نمادهای آشکاری برای تعبیر «عالم ربانی» و این سخن امام معصوم پدید آورده است که فرمود: «جریان کار باید در دست عالمانی باشد که امانتدار حلال و حرام الهی هستند». | ||
برای تبیین بیشتر مطلب، در اینجا چند مورد از برخوردهای درخشانی را که در حلقههای درس و همنشینی با ایشان صورت گرفته را بهعنوان نمونه بیان میکنیم:<br> | برای تبیین بیشتر مطلب، در اینجا چند مورد از برخوردهای درخشانی را که در حلقههای درس و همنشینی با ایشان صورت گرفته را بهعنوان نمونه بیان میکنیم:<br> | ||
==عدالت ورزی و احترام به نظر دیگران== | ==عدالت ورزی و احترام به نظر دیگران== | ||
در برخورد با ایشان شما، | در برخورد با ایشان شما، آیتالله سیستانی را انسانی خواهید یافت که در پرتو شیفتگی به علم و معرفت و نیل به حقیقت و مقدس شمردن آزادی سازنده بیان و اندیشه، مطالعه فراوانی دارد و کتابها و جستارها و دیدگاههای مختلف، حتی نظریات کسانی غیر از اساتید خود یا اندیشه های برخی از شخصیت های ناشناخته دریای پهناور حوزهٔ علمیه را پی میگیرد. گاه میبینید که ایشان در بحث خود به نکته ظریفی از شخصیتی فاضل مانند شیخ محمد رضا مظفر در کتاب اصول الفقه اشاره میکند، و با این که وی از استادان ایشان نبوده است، دیدگاه هایش را باز می گوید و به نقد می کشد ، کاری که سیمای نمایانی از انصاف و احترام به اندیشه دیگران را در وجود معظم له باز می تاباند.<br> | ||
=ادب گفتوگو= | =ادب گفتوگو= | ||
خط ۱۹۶: | خط ۱۹۶: | ||
=اخلاق آموزشی= | =اخلاق آموزشی= | ||
تدریس در حوزههای علمیه، مسئولیتی رسمی و برنامهریزی شده نیست که استاد به ازای دریافت دستمزد به آن بپردازد ، زیرا این نگرش، مدرّس را از تحکیم بنیادهای علمی در شاگرد و توجه به پرورش او برای ارتقای سطح دانش وی تا مرزهای شکوفایی باز میدارد. وانگهی، در فرایند تربیت طلاب، تدریس تنها به آموزشهای علمی خلاصه نمیشود، بلکه حوزهٔ تدریس مسئولیت سنگینی است که پرداختن به آن نیازمند روحیه عشق و مهربانی به دانشجو و تشویق وی به علم آموزی و رعایت آداب علم نیز هست. اگر گاه در حوزه و دیگر مراکز آموزشی استادانی دیده می شوند که در مسئولیت تدریس و آموزش، جنبههای اخلاص را نادیده میگیرند، باید توجه داشت که در همین حوزهها استادان مخصلی نیز هستند که اشتغال به تدریس را رسالتی والا می شمارند که باید با روحیهٔ مهرورزی و عنایت کامل به روند علمی و عملی طلاب بدان پرداخت. | تدریس در حوزههای علمیه، مسئولیتی رسمی و برنامهریزی شده نیست که استاد به ازای دریافت دستمزد به آن بپردازد ، زیرا این نگرش، مدرّس را از تحکیم بنیادهای علمی در شاگرد و توجه به پرورش او برای ارتقای سطح دانش وی تا مرزهای شکوفایی باز میدارد. وانگهی، در فرایند تربیت طلاب، تدریس تنها به آموزشهای علمی خلاصه نمیشود، بلکه حوزهٔ تدریس مسئولیت سنگینی است که پرداختن به آن نیازمند روحیه عشق و مهربانی به دانشجو و تشویق وی به علم آموزی و رعایت آداب علم نیز هست. اگر گاه در حوزه و دیگر مراکز آموزشی استادانی دیده می شوند که در مسئولیت تدریس و آموزش، جنبههای اخلاص را نادیده میگیرند، باید توجه داشت که در همین حوزهها استادان مخصلی نیز هستند که اشتغال به تدریس را رسالتی والا می شمارند که باید با روحیهٔ مهرورزی و عنایت کامل به روند علمی و عملی طلاب بدان پرداخت. آیتالله حکیم (قدس سره) نمونه درخشانی از رعایت خلق و خوی تربیتی در ارتباط با شاگردان و طلاب خود بود، و همان گونه که آیتالله خوئی (قدس سره) همین رفتار را با شاگردان خود داشت، همین اخلاق را در شخصیت ایشان نیز متبلور است که ایشان در پایان وقت درس همواره شاگردان را به پرسشگری و انتقاد تشویق میکند و بیان میدارد: «باید بپرسید ،حتی اگر دربارهٔ شمارهٔ صفحه بحث خاصی باشد یا نام کتابی ، تا به گفت وگو با استاد و ارتباط علمی با وی خو بگیرید». ایشان همچنین شاگردان خود را به مقایسه بحثهای خویش با پژوهش های چاپ شده و اطّلاع از نقاط ضعف و قوت آن وامیدارد و پیوسته در مورد گرامیداشت علما و پایبندی به رعایت ادب در نقد سخنان ایشان تأکید میکند و از استادان خود با احترام و اهتمامی ویژه نام میبرد. نکات یادشده تنها چند نمونه از اخلاق برجسته ایشان است.<br> | ||
=پارسایی= | =پارسایی= | ||
در میان بسیاری از علما و بزرگان به شکلی نمایان مرسوم است که میکوشند تا خود را از مواضع جنجالی و فتنه انگیز دور نگه دارند. شاید کسانی باشند که این رویکرد پرهیز کارانه را نوعی موضعگیری منفی قلمداد کرده و آن را گریز از رو به رو شدن با واقعیتها و فرار از اظهارنظر آشکاری بشمارند که شرع مقدس بدان حکم فرموده است، ولی با اندکی درنگ نمایان میشود که برای پاسداشت منافع عمومی، گاه همین سکوت و دم فرو بستن، موضعی مثبت و بایسته است، و ورود به صحنه واقعیت و موضعگیری شرعی به شرایط مساعد و زمینههایی سازگار با آن اوضاع نیاز دارد، مثلاً اگر در صحنهٔ جوامع اسلامی یا حوزههای علمیه جوسازیها و شبهه افکنیهایی پدید آید که به مفاهیم بنیادین آیین اسلام آسیب وارد آورد، پیش از هر کسی، علما هستند که باید برای تبیین واقعیتها و برطرفسازی شبههها وارد عمل شوند؛ زیرا به تعبیر حدیث شریف: «هر گاه بدعتی رخ نماید عالم است که باید دانش خود را نمایان سازد و اگر از این کار پرهیز کند نور ایمان از او گرفته خواهد شد».اما اگر فرایند فتنه روندی کاملاً شخصی داشته باشد و فضایی آکنده از افزون خواهی و تعصّب های نژادی و فردی نسبت به یک مرجع خاص یا یک گرایش مشخص پدید آید یا آتش جنگ تبلیغاتیِ دو سویهای با منشأ کینه و حسادت شعله ور شود، علمای حوزه و از جمله | در میان بسیاری از علما و بزرگان به شکلی نمایان مرسوم است که میکوشند تا خود را از مواضع جنجالی و فتنه انگیز دور نگه دارند. شاید کسانی باشند که این رویکرد پرهیز کارانه را نوعی موضعگیری منفی قلمداد کرده و آن را گریز از رو به رو شدن با واقعیتها و فرار از اظهارنظر آشکاری بشمارند که شرع مقدس بدان حکم فرموده است، ولی با اندکی درنگ نمایان میشود که برای پاسداشت منافع عمومی، گاه همین سکوت و دم فرو بستن، موضعی مثبت و بایسته است، و ورود به صحنه واقعیت و موضعگیری شرعی به شرایط مساعد و زمینههایی سازگار با آن اوضاع نیاز دارد، مثلاً اگر در صحنهٔ جوامع اسلامی یا حوزههای علمیه جوسازیها و شبهه افکنیهایی پدید آید که به مفاهیم بنیادین آیین اسلام آسیب وارد آورد، پیش از هر کسی، علما هستند که باید برای تبیین واقعیتها و برطرفسازی شبههها وارد عمل شوند؛ زیرا به تعبیر حدیث شریف: «هر گاه بدعتی رخ نماید عالم است که باید دانش خود را نمایان سازد و اگر از این کار پرهیز کند نور ایمان از او گرفته خواهد شد».اما اگر فرایند فتنه روندی کاملاً شخصی داشته باشد و فضایی آکنده از افزون خواهی و تعصّب های نژادی و فردی نسبت به یک مرجع خاص یا یک گرایش مشخص پدید آید یا آتش جنگ تبلیغاتیِ دو سویهای با منشأ کینه و حسادت شعله ور شود، علمای حوزه و از جمله آیتالله سیستانی همواره خود را پایبند به سکوت و آرامش و پرهیز از این غوغا سالاریها میدانند. | ||
از اینها که بگذریم، زهد و پارسایی ایشان در پوشاک ساده و خانه کوچک استیجاری و اثاثیه ناچیز برای زندگی، امری مثال زدنی است.<br> | از اینها که بگذریم، زهد و پارسایی ایشان در پوشاک ساده و خانه کوچک استیجاری و اثاثیه ناچیز برای زندگی، امری مثال زدنی است.<br> | ||
=دستاورد فکری= | =دستاورد فکری= | ||
آیتالله سیستانی تنها یک فقیه نیست، بلکه بزرگمردی فرهیخته و آگاه به اندیشههای معاصر و آشنا با دیدگاههای تمدنی گوناگون است که به زمینههای اقتصادی و سیاسی در معادلات جهانی نگاهی ژرف دارد و همسو با پیشرفتهای نمایان بشری و اوضاع کنونی، نظریههای برجسته مدیریتی و اندیشههای اجتماعی تازهای را ارائه داده است، به گونهای که در نظر ایشان، «فتوا» کارکرد شایستهای در نیل جامعه مسلمان به خیر و صلاح دارد.<br> | |||
==نماز جماعت در مسجد خضرا== | ==نماز جماعت در مسجد خضرا== | ||
در 29 ربیع الثانی سال 1409 قمری، هنگامی که استاد بزرگوارشان مرحوم آیت الله خوئی دچار بیماری شده و حضرت استاد بر بالین ایشان بود، آن مرحوم از ایشان خواستند که به جایشان، نماز جماعت را در مسجد خضرا اقامه کند. پس از عدم موافقت اولیه ایشان، | در 29 ربیع الثانی سال 1409 قمری، هنگامی که استاد بزرگوارشان مرحوم آیت الله خوئی دچار بیماری شده و حضرت استاد بر بالین ایشان بود، آن مرحوم از ایشان خواستند که به جایشان، نماز جماعت را در مسجد خضرا اقامه کند. پس از عدم موافقت اولیه ایشان، آیتالله خوئی بر خواسته خود پافشاری کرد و فرمود: «اگر میتوانستم، مانند مرحوم حاج آقا حسین قمی، به لزوم پذیرش این دستور بر شما حکم میکردم». با این جمله، ایشان چند روز فرصت خواستند و سرانجام خواسته ایشان را پذیرفته و از روز جمعه 5 جمادی الثانی 1409 قمری تا آخرین جمعه ماه ذوالحجه سال 1414 قمری، که درهای مسجد یادشده از طرف رژیم بعث بسته شد، امامت نمازگزاران را بر عهده داشتند.<br> | ||
=در صحنهٔ مبارزه= | =در صحنهٔ مبارزه= | ||
خط ۲۱۵: | خط ۲۱۵: | ||
در سال 1411 قمری هنگامی که رژیم بعثی، «انتفاضه شعبانیه» را سرکوب کرد، حضرت استاد همراه جمعی از علما، از جمله: «شهید شیخ مرتضی بروجردی» و «شهید میرزا علی غروی» بازداشت شدند و در هتل «السلام» و اردوگاه «رزازه»و بازداشتگاه «رضوانیه» مورد ضرب و جرح و بازجویی قرار گرفتند، تا این که خداوند به برکت اهل بیت (علیهمالسلام) موجبات رهایی آنان را فراهم آورد.<br> | در سال 1411 قمری هنگامی که رژیم بعثی، «انتفاضه شعبانیه» را سرکوب کرد، حضرت استاد همراه جمعی از علما، از جمله: «شهید شیخ مرتضی بروجردی» و «شهید میرزا علی غروی» بازداشت شدند و در هتل «السلام» و اردوگاه «رزازه»و بازداشتگاه «رضوانیه» مورد ضرب و جرح و بازجویی قرار گرفتند، تا این که خداوند به برکت اهل بیت (علیهمالسلام) موجبات رهایی آنان را فراهم آورد.<br> | ||
در سال 1413 قمری ، پس از درگذشت حضرت | در سال 1413 قمری ، پس از درگذشت حضرت آیتالله خوئی و تصدّی مرجعیت از سوی حضرت استاد، نیروهای رژیم سابق کوشیدند تا روند مرجعیت دینی در نجف اشرف را دستخوش دگرگونی کنند و بدین منظور هر چه در توان داشتند به کار بستند تا از موقعیت و جایگاه برجسته حضرت استاد در میان مراجع بکاهند و تلاش کردند تا با بهره گیری از راهکارهای گوناگون، از جمله به تعطیلی کشاندن مسجد خضرا در اواخر سال 1414 قمری ، در میان مؤمنان تفرقه و جدایی بیندازند.اسناد کشف شده از سازمانهای اطلاعاتی نیز حاکی از آن است که به دنبال ناکامی رژیم دراین کوششها، نقشه ترور حضرت استاد از صحنه را در سر می پرورانده است. «مکروا و مکر الله و الله خیر الماکرین»<ref>سوره آل عمران:54</ref> | ||
بدین سان، حضرت استاد از اواخر سال 1418 هجری به حصر در خانه خود محکوم شد، به گونهای که در این سالها حتی از تشرف به زیارت جد بزرگوارشان حضرت امیرالمؤمنین (علیهالسلام) نیز محروم ماندند. ایشان همواره از سوی سازمان های اطلاعاتی و مزدوران رژیم تحت فشار قرار داشت، ولی در برابر همه این زورگوییها پایداری کرد تا این که خداوند با فروپاشی نظام، بر عراقیها منت نهاد.<br> | بدین سان، حضرت استاد از اواخر سال 1418 هجری به حصر در خانه خود محکوم شد، به گونهای که در این سالها حتی از تشرف به زیارت جد بزرگوارشان حضرت امیرالمؤمنین (علیهالسلام) نیز محروم ماندند. ایشان همواره از سوی سازمان های اطلاعاتی و مزدوران رژیم تحت فشار قرار داشت، ولی در برابر همه این زورگوییها پایداری کرد تا این که خداوند با فروپاشی نظام، بر عراقیها منت نهاد.<br> | ||
=مرجعیت= | =مرجعیت= | ||
در واپسین سالهای زندگی | در واپسین سالهای زندگی آیتالله خوئی میان بسیاری از فضلا، دغدغههای فراوانی برای یافتن شخصی به عنوان جانشین آیتالله خوئی و انتخاب مرجعی برای شیعیان مطرح بود که بتواند با حمایت از حوزهٔ علمیه و استقلال مرجعیت دینی را پاس دارد و به شایستگیهای علمی و پارسایی و تقوا و حکمت و تدبیری که از ضرورتهای بایسته برای یک مرجع تقلیداست، آراسته باشد. | ||
بدین سان، نگاه بسیاری از فضلا به حضرت استاد معطوف شد، کسی که آیت الله خوئی وی را برای امامت جماعت به جای خود در مسجد خضرا برگزیده، و آوازه این اقدام در میان توده های مردم پیچید. این در حالی بود که از یک ربع قرن پیش از آن، در محافل علمی و حوزوی از ایشان به عنوان استادی توانا در بحث خارج یاد میشد.<br> | بدین سان، نگاه بسیاری از فضلا به حضرت استاد معطوف شد، کسی که آیت الله خوئی وی را برای امامت جماعت به جای خود در مسجد خضرا برگزیده، و آوازه این اقدام در میان توده های مردم پیچید. این در حالی بود که از یک ربع قرن پیش از آن، در محافل علمی و حوزوی از ایشان به عنوان استادی توانا در بحث خارج یاد میشد.<br> | ||
با درگذشت | با درگذشت آیتالله خوئی در 8 صفر 1413 قمری، گروهی از علمای اعلام و پیشاپیش همه آنان، آیتالله سیدعلی بهشتی و آیت الله شیخ مرتضی بروجردی علما وفضلا مردم را به تقلید از استاد ارجاع دادند و در پی آن بود که بسیاری از مؤمنان در عراق و ایران و کشورهای خلیج فارس و پاکستان و هندوستان به تقلید از معظمله روی آوردند. با رحلت آیتالله العظمی سید عبدالاعلی سبزواری در 27 صفر 1414 قمری، بیشتر مقلّدان آن مرحوم در عراق و خارج از آن کشور نیز به ایشان رجوع کردند و پس از ارتحال آیتالله العظمی سید محمد رضا گلپایگانی در 24 جمادی الثانی 1414 قمری ، تقلید از حضرت استاد شتابی افزونتر و دامنهای گستردهتر از سرزمینهای اسلامی را فراگرفت و بیشتر مؤمنان در عراق و احساء و قطیف و ایران و لبنان و کشورهای خلیج فارس و پاکستان و هندوستان و مسلمانان مهاجر در اروپا و آمریکای شمالی و جنوبی و استرالیا و دیگران به تقلید از ایشان روی آوردند و با فوت آیتالله العظمی شیخ محمدعلی اراکی و آیتالله العظمی سید محمد روحانی رجوع به ایشان قلمروی گستردهتر یافت، به گونه ای که حضرت استاد امروزه مرجع اعلای طایفة امامیه به شمار میآیند. خداوند بر طول عمر پر برکت ایشان افزوده واسلام و مسلمانان را از وجود ایشان بهرمند سازد.<br><br> | ||
=تالیفات و تقریرات= | =تالیفات و تقریرات= | ||
خط ۲۷۹: | خط ۲۷۹: | ||
مدرسهٔ دینی نجم الائمه در نجف اشرف؛ | مدرسهٔ دینی نجم الائمه در نجف اشرف؛ | ||
مؤسسهٔ رفاه اجتماعی العین؛ | مؤسسهٔ رفاه اجتماعی العین؛ | ||
مجتمع فرهنگی مسکونی حضرت | مجتمع فرهنگی مسکونی حضرت آیتالله العظمی سیستانی در قم؛ | ||
مجتمع مسکونی مهدیه در قم؛ | مجتمع مسکونی مهدیه در قم؛ | ||
مجتمع مسکونی ثامن الحجج (علیهالسلام)در مشهد؛ | مجتمع مسکونی ثامن الحجج (علیهالسلام)در مشهد؛ | ||
خط ۲۹۴: | خط ۲۹۴: | ||
=دفاتر مرجعیت= | =دفاتر مرجعیت= | ||
در پاسخ به ندای مردم در تصدی امور مرجعیت و به منظور استمرار بخشیدن به راه مراجع عالیقدر سلف که پویندگان راه اسلام عزیز بودند بعد از آن که زعامت دینی و مرجعیت به حضرت | در پاسخ به ندای مردم در تصدی امور مرجعیت و به منظور استمرار بخشیدن به راه مراجع عالیقدر سلف که پویندگان راه اسلام عزیز بودند بعد از آن که زعامت دینی و مرجعیت به حضرت آیتالله العظمی حاج سید علی حسینی سیستانی محول گشت ، معظم له تمام توان خود را برای سر بلندی دین مقدس اسلام وسوق دادن مردم به سوی احکام الهی به کار بردند. | ||
از این رو با تأسیس دفتر معظم له ضمن خدمات ذیل انسجام لازم مبذول گردید:<br> | از این رو با تأسیس دفتر معظم له ضمن خدمات ذیل انسجام لازم مبذول گردید:<br> | ||
خط ۳۰۰: | خط ۳۰۰: | ||
=اعزام مبلغ= | =اعزام مبلغ= | ||
اسلام عزیز جهت رساندن ندای حقانیت خود به پیروانش ، در اقصی نقاط دنیا وحساسیتی که این امر خطیر داراست بدین منظور قسمتی در دفتر مرجع عالیقدر حضرت | اسلام عزیز جهت رساندن ندای حقانیت خود به پیروانش ، در اقصی نقاط دنیا وحساسیتی که این امر خطیر داراست بدین منظور قسمتی در دفتر مرجع عالیقدر حضرت آیتالله العظمی سیستانی عهده دار هماهنگی و پشتیبانی مبلغین میباشند. | ||
این قسمت مسئولیت اعزام صدها مبلّغ خصوصا در ماههای محرم و رمضان به تمام نقاط ایران و همچنین ارسال دهها مبلّغ به خارج از کشور بنا به درخواست مراکز اسلامی در نقاط مختلف دنیا و خصوصا ارسال مبلّغین به کشورهای عربی و آفریقایی و جنوب شرق آسیا و استرالیا و کشورهای اسکاندیناوی و آمریکا و غیره را دارا میباشد.<br> | این قسمت مسئولیت اعزام صدها مبلّغ خصوصا در ماههای محرم و رمضان به تمام نقاط ایران و همچنین ارسال دهها مبلّغ به خارج از کشور بنا به درخواست مراکز اسلامی در نقاط مختلف دنیا و خصوصا ارسال مبلّغین به کشورهای عربی و آفریقایی و جنوب شرق آسیا و استرالیا و کشورهای اسکاندیناوی و آمریکا و غیره را دارا میباشد.<br> | ||
=هیئت استفتاء= | =هیئت استفتاء= | ||
عامه مردم مایل به گرفتن پاسخ مناسب برای پرسش های شرعی خود از مراجع عظام تقلید میباشند در این راستا هیئتی جهت پاسخ گویی به استفتائات مطرح شده در دفتر حضرت | عامه مردم مایل به گرفتن پاسخ مناسب برای پرسش های شرعی خود از مراجع عظام تقلید میباشند در این راستا هیئتی جهت پاسخ گویی به استفتائات مطرح شده در دفتر حضرت آیتالله العظمی سیستانی تشکیل شده که مسئولیت این هیئت پاسخ گویی به مسائل جدید در احکام وغیره مطابق با آرا و فتاوای معظم له می باشد. | ||
این قسمت از علما و فضلایی تشکیل گردیده که از شاگردان حضرت | این قسمت از علما و فضلایی تشکیل گردیده که از شاگردان حضرت آیتالله العظمی سیستانی محسوب میشوند و به پرسش ها پاسخ میدهند. | ||
اساس پاسخگویی به پرسشها همانا جستجو کردن در آرا و فتاوایی میباشد که از کتابهای معظمله استخراج گردیده یا از استفتائات گذشته جهت پاسخگویی کمک گرفته میشود و اگر در مواردی پاسخ صحیح یافت نشد این هیئت آن را برای معظم له در نجف اشرف ارسال میدارد. | اساس پاسخگویی به پرسشها همانا جستجو کردن در آرا و فتاوایی میباشد که از کتابهای معظمله استخراج گردیده یا از استفتائات گذشته جهت پاسخگویی کمک گرفته میشود و اگر در مواردی پاسخ صحیح یافت نشد این هیئت آن را برای معظم له در نجف اشرف ارسال میدارد. | ||
باید اشاره نمود به مواردی از جوابها که مخالف با متن کتاب رساله عملیه ایشان است که منشا آن یا برگشتن معظم له از فتوای سابق و یا خطای چاپی است. | باید اشاره نمود به مواردی از جوابها که مخالف با متن کتاب رساله عملیه ایشان است که منشا آن یا برگشتن معظم له از فتوای سابق و یا خطای چاپی است. | ||
خط ۳۱۳: | خط ۳۱۳: | ||
=ستاد کمک رسانی= | =ستاد کمک رسانی= | ||
آنچه که مرجعیت حضرت | آنچه که مرجعیت حضرت آیتالله العظمی حاج سید علی سیستانی را متمایز نموده، همانا ارتباط عمیق با کلیه اقشار امت اسلامی خصوصا فقرا و مستمندان و دست گیری از محرومین است ، بدین جهت دفتر معظم له بنا به احساس مسؤلیت شرعی اقدام به تأسیس هیئتی جهت کمک رسانی به این عزیزان گرفت. | ||
مهم ترین فعالیت های این هیئت عبارتند از:<br> | مهم ترین فعالیت های این هیئت عبارتند از:<br> | ||
خط ۳۱۹: | خط ۳۱۹: | ||
=واحد ارسال کتاب و نوار= | =واحد ارسال کتاب و نوار= | ||
جهت نشر وتبلیغ اسلام و رساندن حقانیت آن به جهانیان در اقصی نقاط گیتی ، دفتر مرجع عالیقدر حضرت | جهت نشر وتبلیغ اسلام و رساندن حقانیت آن به جهانیان در اقصی نقاط گیتی ، دفتر مرجع عالیقدر حضرت آیتالله العظمی سیستانی مبادرت به تأسیس واحدی نمود تا مسئولیت ارسال کتابها و مقالات علمی درباره شیعه وهمچنین آثار منتشر شده ازمعظمله، شامل رساله توضیح المسائل ، و منهاج الصالحین و دهها کتاب فقهی را به عهده داشته باشد.<br> | ||
=واحد شهریه طلاب= | =واحد شهریه طلاب= | ||
هنگامی که مرجعیت عامه به حضرت | هنگامی که مرجعیت عامه به حضرت آیتالله العظمی سیستانی رسید ، ایشان اهتمام خاصی به حوزه های علمیه ومدارس دینی داشتهاند که نشان دهنده احساس مسئولیتی است که ایشان در حفظ و نشر مفاهیم عالی مذهب اهل بیت (علیهم السلام) دارا میباشند. | ||
ازاین رو به منظور پشتیبانی از حوزه های علمیه سالانه مبالغ قابل توجهی صرف شهریه طلاب می نمایند ، که این شهریه ها شامل 300 حوزه علمیه بزرگ و کوچک در نقاط مختلف ایران میگردد که شامل 35هزار طلبه در قم ، 10هزار طلبه در مشهد ، و4هزار طلبه در اصفهان می باشد. | ازاین رو به منظور پشتیبانی از حوزه های علمیه سالانه مبالغ قابل توجهی صرف شهریه طلاب می نمایند ، که این شهریه ها شامل 300 حوزه علمیه بزرگ و کوچک در نقاط مختلف ایران میگردد که شامل 35هزار طلبه در قم ، 10هزار طلبه در مشهد ، و4هزار طلبه در اصفهان می باشد. | ||
قابل ذکر است که توزیع شهریه ها در کشورهای دیگر به شرح ذیل است: | قابل ذکر است که توزیع شهریه ها در کشورهای دیگر به شرح ذیل است: | ||
خط ۳۲۹: | خط ۳۲۹: | ||
=بعثه حج= | =بعثه حج= | ||
فرصت حج برای بعضی مسلمانان قابل تکرارنیست ازاین جهت در انجام رساندن اعمال حج باید کمال دقت واحتیاط را شخص دارا باشد از این رو بعثه حج دفتر | فرصت حج برای بعضی مسلمانان قابل تکرارنیست ازاین جهت در انجام رساندن اعمال حج باید کمال دقت واحتیاط را شخص دارا باشد از این رو بعثه حج دفتر آیتالله العظمی سیستانی تمام کوشش خود را به کار میبندد که حجاج مناسک خود را با کمال دقت به اتمام رسانند. | ||
این بعثه فعالیت های مختلفی را دارا میباشد که به علت وسعتشان به شمهای از آنها خواهیم پرداخت:<br> | این بعثه فعالیت های مختلفی را دارا میباشد که به علت وسعتشان به شمهای از آنها خواهیم پرداخت:<br> | ||
خط ۳۴۲: | خط ۳۴۲: | ||
==دیدار هیئتی از علمای اهل سنت عراق== | ==دیدار هیئتی از علمای اهل سنت عراق== | ||
آیتالله سیستانی، در دیدار محسن عبدالحمید، یکی از اعضای شورای حکومتی کشور عراق و هیئتی از علمای اهل سنت، بر وحدت [[شیعه]] و [[سنی]] تاکید کرد. عبدالحمید که ریاست حزب اسلامی عراق را نیز بر عهده دارد، در پایان این دیدار گفت: ما در دیدار با آیةالله سیستانی، عهد بستیم که هرچه در توان داریم، برای حفظ وحدت و یکپارچگی و استقلال عراق، به کار بندیم. | |||
وی از تفرقه میان اقوام مختلف عراقی به عنوان یکی از خطرناک ترین حربههای دشمنان یاد کرد و افزود: قرآن، پیامبر و قبلۀ ما یکی است؛ پس هیچ دلیلی وجود ندارد که میان شیعه و سنی، جدایی و تفرقه پیدا شود. | وی از تفرقه میان اقوام مختلف عراقی به عنوان یکی از خطرناک ترین حربههای دشمنان یاد کرد و افزود: قرآن، پیامبر و قبلۀ ما یکی است؛ پس هیچ دلیلی وجود ندارد که میان شیعه و سنی، جدایی و تفرقه پیدا شود. | ||
عبدالحمید گفت: مردم عراق از شیعه و سنی با هوشیاری در برابر توطئه های دشمنان ایستادند و به هیچ وجه اجازه نداده و نخواهند داد که خللی بین اقوام مختلف در عراق به وجود آید. وی افزود: این درحالی است که بسیاری کوشیدند این طور القا کنند که درصورت سقوط صدام، خون های شیعیان و سنی ها در خیابان های عراق ریخته خواهد شد. بر پایه این گزارش، در این دیدار هیئتی از اوقاف اهل تسنن و علمای اسلامی به ریاست شیخ محمود خلف الجراد، شیخ احمد الجبوری، حازم الجنابی و شیخ حسن ملا علی، محسن عبدالحمید را همراهی میکردند. <ref>خبرگزاری جمهوری اسلامی، ۴/١/١٣٨</ref><ref>خبرگزاری فارس، ۴/۴/١٣٨٣. | عبدالحمید گفت: مردم عراق از شیعه و سنی با هوشیاری در برابر توطئه های دشمنان ایستادند و به هیچ وجه اجازه نداده و نخواهند داد که خللی بین اقوام مختلف در عراق به وجود آید. وی افزود: این درحالی است که بسیاری کوشیدند این طور القا کنند که درصورت سقوط صدام، خون های شیعیان و سنی ها در خیابان های عراق ریخته خواهد شد. بر پایه این گزارش، در این دیدار هیئتی از اوقاف اهل تسنن و علمای اسلامی به ریاست شیخ محمود خلف الجراد، شیخ احمد الجبوری، حازم الجنابی و شیخ حسن ملا علی، محسن عبدالحمید را همراهی میکردند. <ref>خبرگزاری جمهوری اسلامی، ۴/١/١٣٨</ref><ref>خبرگزاری فارس، ۴/۴/١٣٨٣. | ||
خط ۳۹۲: | خط ۳۹۲: | ||
==پرهیز از ادبیات تشنج آفرین== | ==پرهیز از ادبیات تشنج آفرین== | ||
آیتالله العظمی سیستانی در جمع علمای اهل سنت شرکت کننده در [[کنفرانس بین المللی وحدت اسلامی]] در نجف اشر ف که به حضور وی رسیده بودند، چنین اظهار داشت: | |||
«به شما خوش آمد می گویم که به نجف آمدید و.. . بعد از تعرض به مرقد عسکریین (علیهما السلام) همۀ شیعیان را به آرامش دعوت کردم و از آنها خواستم که واکنشی نشان ندهند و گفتم که این اقدام از طرف اهل سنت نبوده است. من اطمینان دارم که ریشۀ تفرقه افکنی در خارج است. من [در زمان طلبگی] نزد [[شیخ احمد الراوی]] که از علمای اهل سنت در سامرا بود، درس خواندم و به ذهنم خطور نکرد که ایشان پیرو مذهب دیگری بودند. همچنین به برخی از پزشکان که از اهل سنت بودند، مراجعه می کردیم و چون ما از طلاب علوم دینی بودیم از ما پول ویزیت نمی گرفتند و اصلا فکر نمیکردند که ما شیعه هستیم یا سنی.... باید بر مشترکات تمرکز کنید و دلیلی ندارد به مسائل اختلافی بپردازید. مشارکت کردن در ایجاد تفرقه، حتی به اندازه یک کلمه یا نصف کلمه، جایز نیست وواجب است که از ادبیات تشنج آفرین پرهیز شود.<ref>به نقل از حجةالاسلام شیخ حسن صفار از علمای شیعه عربستان،١٠/١١/٢٠٠٨م</ref>. <br> | «به شما خوش آمد می گویم که به نجف آمدید و.. . بعد از تعرض به مرقد عسکریین (علیهما السلام) همۀ شیعیان را به آرامش دعوت کردم و از آنها خواستم که واکنشی نشان ندهند و گفتم که این اقدام از طرف اهل سنت نبوده است. من اطمینان دارم که ریشۀ تفرقه افکنی در خارج است. من [در زمان طلبگی] نزد [[شیخ احمد الراوی]] که از علمای اهل سنت در سامرا بود، درس خواندم و به ذهنم خطور نکرد که ایشان پیرو مذهب دیگری بودند. همچنین به برخی از پزشکان که از اهل سنت بودند، مراجعه می کردیم و چون ما از طلاب علوم دینی بودیم از ما پول ویزیت نمی گرفتند و اصلا فکر نمیکردند که ما شیعه هستیم یا سنی.... باید بر مشترکات تمرکز کنید و دلیلی ندارد به مسائل اختلافی بپردازید. مشارکت کردن در ایجاد تفرقه، حتی به اندازه یک کلمه یا نصف کلمه، جایز نیست وواجب است که از ادبیات تشنج آفرین پرهیز شود.<ref>به نقل از حجةالاسلام شیخ حسن صفار از علمای شیعه عربستان،١٠/١١/٢٠٠٨م</ref>. <br> | ||