۸۷٬۷۷۵
ویرایش
جز (جایگزینی متن - 'عمر ال' به 'عمرال') برچسبها: ویرایش همراه ویرایش از وبگاه همراه |
جز (جایگزینی متن - 'میکرد' به 'میکرد') |
||
خط ۲۰: | خط ۲۰: | ||
=ویژگیهای اخلاقی= | =ویژگیهای اخلاقی= | ||
او قد متوسط اندکی رو به بلند داشت. نه خیلی چاق و نه خیلی لاغر بود. صدای گرفته، لهجه بیابانی، استوار و بیانی شیوا داشت. سخنانش هماهنگ بود و ملالآور نبود. هنگام سخن گفتن دندانهای پیشین او بر اثر لبخند و تبسم باوقار و آرام نمایان میشد.<br> | او قد متوسط اندکی رو به بلند داشت. نه خیلی چاق و نه خیلی لاغر بود. صدای گرفته، لهجه بیابانی، استوار و بیانی شیوا داشت. سخنانش هماهنگ بود و ملالآور نبود. هنگام سخن گفتن دندانهای پیشین او بر اثر لبخند و تبسم باوقار و آرام نمایان میشد.<br> | ||
محاسن انبوهی داشت و آن را از اوان نوجوانی گذاشته بود. باوقار و متانت بود، جدیت در کارها را همواره میشد در وی مشاهده کرد. سنجیده سخن میگفت و در کارها پشتکاری بسیار داشت و این ویژگیها با رشد سنی او رشد | محاسن انبوهی داشت و آن را از اوان نوجوانی گذاشته بود. باوقار و متانت بود، جدیت در کارها را همواره میشد در وی مشاهده کرد. سنجیده سخن میگفت و در کارها پشتکاری بسیار داشت و این ویژگیها با رشد سنی او رشد میکردند. | ||
==عبادت و تلاوت قرآن== | ==عبادت و تلاوت قرآن== | ||
عمر مختار بر ادای نماز در وقت خود بسیار حریص بود و روزانه قرآن را تلاوت میکرد. از هنگامیکه شیخ «[[محمد بن علی سنوسی|محمد سنوسی]]» به وی گفته بود: «عمر! ورد تو قرآن است»، او هفتهای یک مرتبه قرآن را ختم میکرد.<br> | عمر مختار بر ادای نماز در وقت خود بسیار حریص بود و روزانه قرآن را تلاوت میکرد. از هنگامیکه شیخ «[[محمد بن علی سنوسی|محمد سنوسی]]» به وی گفته بود: «عمر! ورد تو قرآن است»، او هفتهای یک مرتبه قرآن را ختم میکرد.<br> | ||
خط ۲۶: | خط ۲۶: | ||
'''محمود الجهمی'''، یکی از مجاهدین همراه «عمر مختار» در کتاب خاطراتش چنین میگوید: «من با عمر مختار غذا میخوردم و در یکجا با او میخوابیدم، هرگز به یاد ندارم که او تا به صبح خوابیده باشد. اغلب بیش از 2 تا 3 ساعت نمیخوابید و باقی شب را بیدار بود و به تلاوت قرآن میپرداخت. همیشه پس از گذشت نیمی از شب ظرفی برمیداشت و وضو میگرفت و پس از آن به تلاوتش ادامه میداد. او از اخلاق عالی برخوردار بود و از بزرگترین ویژگیهایش خداترسیاش بود. او به تمام صفات مجاهدین آراسته بود».<br> | '''محمود الجهمی'''، یکی از مجاهدین همراه «عمر مختار» در کتاب خاطراتش چنین میگوید: «من با عمر مختار غذا میخوردم و در یکجا با او میخوابیدم، هرگز به یاد ندارم که او تا به صبح خوابیده باشد. اغلب بیش از 2 تا 3 ساعت نمیخوابید و باقی شب را بیدار بود و به تلاوت قرآن میپرداخت. همیشه پس از گذشت نیمی از شب ظرفی برمیداشت و وضو میگرفت و پس از آن به تلاوتش ادامه میداد. او از اخلاق عالی برخوردار بود و از بزرگترین ویژگیهایش خداترسیاش بود. او به تمام صفات مجاهدین آراسته بود».<br> | ||
'''محمد طیب اشهب'''، از دوستان و نزدیکان وی میگوید: من او را بهخوبی میشناختم و این شناخت سبب شد تا با هم روابط نزدیکی داشته باشیم. من کنار او در چادرش میخوابیدم. بزرگترین چیزی که مرا در آن زمان آزار میداد، چون در آن زمان نوجوانی بیش نبودم، این بود که سر و صدای عمر مختار هیچگاه نمیگذاشت بخوابم؛ زیرا وی هرشب را به تلاوت قرآن سپری میکرد و صبح زود برمیخواست و به ما دستور وضو میداد، با اینکه سرمای شدید هوا و سختیهای سفر ما را اذیت میکرد».<br> | '''محمد طیب اشهب'''، از دوستان و نزدیکان وی میگوید: من او را بهخوبی میشناختم و این شناخت سبب شد تا با هم روابط نزدیکی داشته باشیم. من کنار او در چادرش میخوابیدم. بزرگترین چیزی که مرا در آن زمان آزار میداد، چون در آن زمان نوجوانی بیش نبودم، این بود که سر و صدای عمر مختار هیچگاه نمیگذاشت بخوابم؛ زیرا وی هرشب را به تلاوت قرآن سپری میکرد و صبح زود برمیخواست و به ما دستور وضو میداد، با اینکه سرمای شدید هوا و سختیهای سفر ما را اذیت میکرد».<br> | ||
وی میافزاید: «یکی از دلایل پایداری '''عمر مختار''' حتی در لحظات سخت پایانی زندگیاش که بدان ممتاز بود، انس او با قرآن و اجرای فرامین آن بود. چون قرآن منبع و چشمهسار استقامت و هدایت است. عمر مختار با ایمان قوی و تدبر به تلاوت قرآن میپرداخت. ازاینرو خداوند به وی پایداری نصیب نمود و تا آخرین رمق قرآن با وی بود، بهگونهای که وقتی بهطرف چوبه دار برده میشد، این آیه را تلاوت | وی میافزاید: «یکی از دلایل پایداری '''عمر مختار''' حتی در لحظات سخت پایانی زندگیاش که بدان ممتاز بود، انس او با قرآن و اجرای فرامین آن بود. چون قرآن منبع و چشمهسار استقامت و هدایت است. عمر مختار با ایمان قوی و تدبر به تلاوت قرآن میپرداخت. ازاینرو خداوند به وی پایداری نصیب نمود و تا آخرین رمق قرآن با وی بود، بهگونهای که وقتی بهطرف چوبه دار برده میشد، این آیه را تلاوت میکرد: '''«یا اَیَّتُهَا النَّفسُ المُطمَئِنَّةُ ارجِعی اِلی رَبِّکَ راضِیَةً مَرضِیَّةً».''' | ||
==دورهٔ استعمار و آغاز مبارزه== | ==دورهٔ استعمار و آغاز مبارزه== | ||
در حقیقت ویژگی شجاعت در شخصیت «'''عمر مختار'''» در نبرد مردم ''چاد'' با استعمارگران فرانسوی و در نبرد مردم [[لیبی]] با استعمارگران ایتالیایی هویدا گشت. | در حقیقت ویژگی شجاعت در شخصیت «'''عمر مختار'''» در نبرد مردم ''چاد'' با استعمارگران فرانسوی و در نبرد مردم [[لیبی]] با استعمارگران ایتالیایی هویدا گشت. | ||
خط ۵۱: | خط ۵۱: | ||
در 16 سپتامبر سال 1931 میلادی صبح روز چهارشنبه ساعت 9 صبح ایتالیاییها حکم اعدام«'''رهبر مجاهدان'''» و «'''شیر کوهستان'''» را در جنوب [[بنغازی]] در منطقه «سلوق» به اجرا درآوردند.<br> | در 16 سپتامبر سال 1931 میلادی صبح روز چهارشنبه ساعت 9 صبح ایتالیاییها حکم اعدام«'''رهبر مجاهدان'''» و «'''شیر کوهستان'''» را در جنوب [[بنغازی]] در منطقه «سلوق» به اجرا درآوردند.<br> | ||
ایتالیاییها اصرار داشتند، اعدام «'''عمر مختار'''» در ملأ عام و با حضور مردمی برگزار شود. به همین دلیل شخصیتهای بزرگ شهر بنغازی و شمار زیادی از اهالی مناطق مختلف را مجبور کردند در مراسم اجرای حکم حضور داشته باشند. بهگفته «'''گراسیانی'''» در کتاب «برقه آرام» دستکم بیست هزار نفر حضور داشتند.<br> | ایتالیاییها اصرار داشتند، اعدام «'''عمر مختار'''» در ملأ عام و با حضور مردمی برگزار شود. به همین دلیل شخصیتهای بزرگ شهر بنغازی و شمار زیادی از اهالی مناطق مختلف را مجبور کردند در مراسم اجرای حکم حضور داشته باشند. بهگفته «'''گراسیانی'''» در کتاب «برقه آرام» دستکم بیست هزار نفر حضور داشتند.<br> | ||
«عنیزی»، از مجاهدانی که کنار عمر مختار جنگیده و در حبس ایتالیاییها بود، درباره اعدام عمر مختار میگوید: چه لحظه وحشتناکی بود، هنگامیکه «عمر مختار» با شجاعت بینظیرش در حالیکه شهادتین را زمزمه | «عنیزی»، از مجاهدانی که کنار عمر مختار جنگیده و در حبس ایتالیاییها بود، درباره اعدام عمر مختار میگوید: چه لحظه وحشتناکی بود، هنگامیکه «عمر مختار» با شجاعت بینظیرش در حالیکه شهادتین را زمزمه میکرد و بهطرف طناب دار با گامهای استوار قدم برمیداشت و مرتب شهادتین را تکرار میکرد، «اشهد ان لااله الا الله و اشهد ان محمداً رسول الله».<br> | ||
چهره این بزرگمرد از شادی شهادت و رضایتمندی از تقدیر الهی میدرخشید. بهمحض رسیدن «عمر مختار» به محل اعدام، هواپیماهای ایتالیایی در ارتفاع کم به پرواز درآمدند و با صدایی که در آسمان منطقه پیچیده بود، مانع از به گوش رسیدن آخرین سخنان «عمر مختار» به حاضران میشدند. چونکه بسا اوقات عمر مختار برای آنان سخنرانی میکرد.<br> | چهره این بزرگمرد از شادی شهادت و رضایتمندی از تقدیر الهی میدرخشید. بهمحض رسیدن «عمر مختار» به محل اعدام، هواپیماهای ایتالیایی در ارتفاع کم به پرواز درآمدند و با صدایی که در آسمان منطقه پیچیده بود، مانع از به گوش رسیدن آخرین سخنان «عمر مختار» به حاضران میشدند. چونکه بسا اوقات عمر مختار برای آنان سخنرانی میکرد.<br> | ||
«عمر مختار» با وقار و آرامش به چوبه دار بالا رفت و در این اثنا جلاد با طناب دار او را به شهادت رساند و روح پاکش بهسوی پروردگارش عروج کرد.<br> | «عمر مختار» با وقار و آرامش به چوبه دار بالا رفت و در این اثنا جلاد با طناب دار او را به شهادت رساند و روح پاکش بهسوی پروردگارش عروج کرد.<br> | ||
افرادی که نزدیک وی بودند، میگویند، شنیده بودند که او هنگام بالا رفتن از چوبه دار اذان را بهآرامی تکرار میکرد. یکی از این افراد میگوید، هنگامیکه جلاد طناب دار را بر گردن «عمر مختار» آویخت، شنیده بود که این آیات را تلاوت | افرادی که نزدیک وی بودند، میگویند، شنیده بودند که او هنگام بالا رفتن از چوبه دار اذان را بهآرامی تکرار میکرد. یکی از این افراد میگوید، هنگامیکه جلاد طناب دار را بر گردن «عمر مختار» آویخت، شنیده بود که این آیات را تلاوت میکرد: «یا اَیَّتُهَا النَّفسُ المُطمَئِنَّةُ ارجِعی اِلی رَبِّکَ راضِیَةً مَرضِیَّةً» <ref>خبرگزاری تسنیم</ref> | ||
=منابع= | =منابع= | ||
[[رده: لیبی]] | [[رده: لیبی]] | ||
[[رده:سنوسیه]] | [[رده:سنوسیه]] |