پرش به محتوا

لبنان: تفاوت میان نسخه‌ها

۲۸ بایت اضافه‌شده ،  ‏۱۵ مارس ۲۰۲۲
جز
جایگزینی متن - 'شده اند' به 'شده‌اند'
جز (جایگزینی متن - 'گام‌ها' به 'گام‌ ها')
جز (جایگزینی متن - 'شده اند' به 'شده‌اند')
خط ۴۷۹: خط ۴۷۹:
قانون اساسی لبنان به مردم این حق را می‌دهد تا دولت خود را عوض کنند. با این حال از اواسط دهه ۱۹۷۰ تا انتخابات پارلمانی ۱۹۹۲ جنگ داخلی لبنان از اجرای حقوق سیاسی ممانعت به عمل آورد. طبق قانون اساسی انتخابات مستقیم هر چهار سال یک بار باید برگزار شود. آخرین انتخابات پارلمانی بعد از ترور نخست وزیر حریری انجام شد و معادله قدرت با پیروزی مخالفان حضور سوریه در لبنان و تصاحب اکثر کرسی‌های پارلمان توسط آنها شاهد تغییرات بسیاری بود. ترکیب‌های پارلمان توسط آنها تغییرکرد. ترکیب پارلمان بر اساس هویت مذهبی و قومی و برخلاف مسائل ایدئولوژیکی شکل گرفته‌است. پیمان طایف با پایان دادن جنگ داخلی تقسیمات کرسی‌های پارلمان را تغییر داد.طایفه گرایی نشانگر ساختار جامعه لبنان می باشد. ساختار سنّتی قدرت سیاسی در لبنان بر اساس توازن طایفه ای استوار می باشد که مجموعه ای از طوایف گوناگون، ساختار سیاسی لبنان را شکل داده اند. لبنان دارای تعدد مذاهب و دارای هفده فرقه دینی به رسمیت شناخته شده می باشد: یازده فرقه مسیحی (مارونی، ارتدوکس، کاتولیک، ارمنی‌های ارتدوکس، ارمنی‌های کاتولیک، پروتستان ها، سریانی‌های ارتدوکس، سریانی‌های کاتولیک، لاتین ها، کلدانی‌ها و نستوری ها)، پنج فرقه اسلامی (شیعیان، سنّیان، دروزیان، علویان و اسماعیلیان) و یک فرقه یهودی، که جزو کم اهمیت ترین فرقه هاست. هسته اصلی بی ثباتی لبنان فرقه گرایی است که بر این کشور حاکم است.
قانون اساسی لبنان به مردم این حق را می‌دهد تا دولت خود را عوض کنند. با این حال از اواسط دهه ۱۹۷۰ تا انتخابات پارلمانی ۱۹۹۲ جنگ داخلی لبنان از اجرای حقوق سیاسی ممانعت به عمل آورد. طبق قانون اساسی انتخابات مستقیم هر چهار سال یک بار باید برگزار شود. آخرین انتخابات پارلمانی بعد از ترور نخست وزیر حریری انجام شد و معادله قدرت با پیروزی مخالفان حضور سوریه در لبنان و تصاحب اکثر کرسی‌های پارلمان توسط آنها شاهد تغییرات بسیاری بود. ترکیب‌های پارلمان توسط آنها تغییرکرد. ترکیب پارلمان بر اساس هویت مذهبی و قومی و برخلاف مسائل ایدئولوژیکی شکل گرفته‌است. پیمان طایف با پایان دادن جنگ داخلی تقسیمات کرسی‌های پارلمان را تغییر داد.طایفه گرایی نشانگر ساختار جامعه لبنان می باشد. ساختار سنّتی قدرت سیاسی در لبنان بر اساس توازن طایفه ای استوار می باشد که مجموعه ای از طوایف گوناگون، ساختار سیاسی لبنان را شکل داده اند. لبنان دارای تعدد مذاهب و دارای هفده فرقه دینی به رسمیت شناخته شده می باشد: یازده فرقه مسیحی (مارونی، ارتدوکس، کاتولیک، ارمنی‌های ارتدوکس، ارمنی‌های کاتولیک، پروتستان ها، سریانی‌های ارتدوکس، سریانی‌های کاتولیک، لاتین ها، کلدانی‌ها و نستوری ها)، پنج فرقه اسلامی (شیعیان، سنّیان، دروزیان، علویان و اسماعیلیان) و یک فرقه یهودی، که جزو کم اهمیت ترین فرقه هاست. هسته اصلی بی ثباتی لبنان فرقه گرایی است که بر این کشور حاکم است.


در این نظام، پست‌های دولتی در حکومت، خدمات عمومی، ارتش و قوّه قضائیه بر اساس وابستگی‌های طایفه ای و مذهبی و نه بر اساس مزیت و شایستگی لازم تقسیم شده اند. بنابراین، وفاداری‌های فرقه ای (طایفه ای) بر وفاداری‌های ملّی برتری دارند. بر اساس آخرین آمار رسمی، جمعیت در سال 1932 یعنی در زمان حاکمیت فرانسه بر این کشور، 51 درصد جمعیت کل کشور را مسیحیان تشکیل می دادند. طبق آمار مذکور، مارونی‌ها بزرگ ترین فرقه منفرد با 29% آراء و پس از آن سنّی‌ها 22% و شیعیان در حدود 20% نشان داده شده اند. طبق قانون اساسی لبنان، رئیس جمهور از میان مارونی ها، نخستوزیر از میان سنّی‌ها و رئیس مجلس از میان شیعهها و تعدادی از وزرای کابینه نیز از میان سایر فرقه‌های مهم مانند ارتدوکس‌ها و کاتولیک‌های یونانی و دروزی‌ها باید برگزیده شوند.
در این نظام، پست‌های دولتی در حکومت، خدمات عمومی، ارتش و قوّه قضائیه بر اساس وابستگی‌های طایفه ای و مذهبی و نه بر اساس مزیت و شایستگی لازم تقسیم شده‌اند. بنابراین، وفاداری‌های فرقه ای (طایفه ای) بر وفاداری‌های ملّی برتری دارند. بر اساس آخرین آمار رسمی، جمعیت در سال 1932 یعنی در زمان حاکمیت فرانسه بر این کشور، 51 درصد جمعیت کل کشور را مسیحیان تشکیل می دادند. طبق آمار مذکور، مارونی‌ها بزرگ ترین فرقه منفرد با 29% آراء و پس از آن سنّی‌ها 22% و شیعیان در حدود 20% نشان داده شده‌اند. طبق قانون اساسی لبنان، رئیس جمهور از میان مارونی ها، نخستوزیر از میان سنّی‌ها و رئیس مجلس از میان شیعهها و تعدادی از وزرای کابینه نیز از میان سایر فرقه‌های مهم مانند ارتدوکس‌ها و کاتولیک‌های یونانی و دروزی‌ها باید برگزیده شوند.


اما همواره این سؤال مطرح گردیده که چگونه است که تاکنون بجز آمارگیری سال 1932، که طی آن مارونی‌ها اکثریت را به دست آوردند، دیگر هیچ گونه آمارگیری رسمی انجام نشده است؟ در حالی که با امکان دست یابی مسئولان لبنانی به آمار ثبت شناسنامه‌ها یا آمارهای انتخاباتی و اسناد کشور، این شک و شبهه باقی می ماند که چنین سکوتی در مشخص کردن و اعلام تغییر و دگرگونی در ترکیب جمعیت طوایف مختلف صرفاً به سود مسیحیان و به زیان مسلمانان صورت می گیرد. در حال حاضر، با توجه به سرشماری‌های غیررسمی و اسناد و مدارک موجود، این ادعا مطرح است که شیعیان دارای اکثریت می‌باشند[https://fa.alkawthartv.com/news/88618 (برای اطلاع بیشتر به سایت الکوثر مراجعه کنید)].
اما همواره این سؤال مطرح گردیده که چگونه است که تاکنون بجز آمارگیری سال 1932، که طی آن مارونی‌ها اکثریت را به دست آوردند، دیگر هیچ گونه آمارگیری رسمی انجام نشده است؟ در حالی که با امکان دست یابی مسئولان لبنانی به آمار ثبت شناسنامه‌ها یا آمارهای انتخاباتی و اسناد کشور، این شک و شبهه باقی می ماند که چنین سکوتی در مشخص کردن و اعلام تغییر و دگرگونی در ترکیب جمعیت طوایف مختلف صرفاً به سود مسیحیان و به زیان مسلمانان صورت می گیرد. در حال حاضر، با توجه به سرشماری‌های غیررسمی و اسناد و مدارک موجود، این ادعا مطرح است که شیعیان دارای اکثریت می‌باشند[https://fa.alkawthartv.com/news/88618 (برای اطلاع بیشتر به سایت الکوثر مراجعه کنید)].
خط ۸۳۳: خط ۸۳۳:
مشارکت دروزی‌ها در عرصه سیاسی لبنان
مشارکت دروزی‌ها در عرصه سیاسی لبنان


دروزی ها به طور فعال در حیات سیاسی لبنان مشارکت دارند. به موجب قانون لبنان و برپاپه تقسیم وظایف میان طوایف، دروزی‌ها می‌توانند وزارت دفاع را در دولت این کشور در اختیار داشته باشند. شماری از وزرا و اعضای پارلمان و سفیران لبنان طی سال‌های گذشته از میان دروزی‌ها انتخاب شده اند.
دروزی ها به طور فعال در حیات سیاسی لبنان مشارکت دارند. به موجب قانون لبنان و برپاپه تقسیم وظایف میان طوایف، دروزی‌ها می‌توانند وزارت دفاع را در دولت این کشور در اختیار داشته باشند. شماری از وزرا و اعضای پارلمان و سفیران لبنان طی سال‌های گذشته از میان دروزی‌ها انتخاب شده‌اند.


یکی از ویژگی‌های دموکراسی لبنان اختصاص سهم مشخص به تمامی طوایف موجود در این کشور است که در این میان سهم دروزی‌ها ۸ کرسی از ۱۲۸ کرسی پارلمان لبنان است. در کابینه «حسان دیاب» هم که در بهمن ماه گذشته تشکیل شده است ۲ وزارتخانه برای دروزی‌های لبنان است. «رمزی مشرفیه» وزارت امور اجتماعی و گردشگری و «منال عبدالصمد» وزارت اطلاع رسانی را بر عهده دارند که از دو طایفه دروزی‌های لبنان هستند.
یکی از ویژگی‌های دموکراسی لبنان اختصاص سهم مشخص به تمامی طوایف موجود در این کشور است که در این میان سهم دروزی‌ها ۸ کرسی از ۱۲۸ کرسی پارلمان لبنان است. در کابینه «حسان دیاب» هم که در بهمن ماه گذشته تشکیل شده است ۲ وزارتخانه برای دروزی‌های لبنان است. «رمزی مشرفیه» وزارت امور اجتماعی و گردشگری و «منال عبدالصمد» وزارت اطلاع رسانی را بر عهده دارند که از دو طایفه دروزی‌های لبنان هستند.
خط ۱٬۴۲۷: خط ۱٬۴۲۷:
طایفه گرایی نشانگر ساختار جامعه لبنان می باشد. لبنان دارای تعدد مذاهب و دارای هفده فرقه دینی به رسمیت شناخته شده می باشد: یازده فرقه مسیحی (مارونی، ارتدوکس، کاتولیک، ارمنی‌های ارتدوکس، ارمنی‌های کاتولیک، پروتستان ها، سریانی‌های ارتدوکس، سریانی‌های کاتولیک، لاتین ها، کلدانی‌ها و نستوری ها)، پنج فرقه اسلامی (شیعیان، سنّیان، دروزیان، علویان و اسماعیلیان) و یک فرقه یهودی، که جزو کم اهمیت ترین فرقه هااست. <ref>اسداللهی،مسعود،از مقاومت تا پیروزی، تهران، مؤسسه مطالعات و تحقیقات اندیشه سازان نور، 1379، ص 193-192</ref>.
طایفه گرایی نشانگر ساختار جامعه لبنان می باشد. لبنان دارای تعدد مذاهب و دارای هفده فرقه دینی به رسمیت شناخته شده می باشد: یازده فرقه مسیحی (مارونی، ارتدوکس، کاتولیک، ارمنی‌های ارتدوکس، ارمنی‌های کاتولیک، پروتستان ها، سریانی‌های ارتدوکس، سریانی‌های کاتولیک، لاتین ها، کلدانی‌ها و نستوری ها)، پنج فرقه اسلامی (شیعیان، سنّیان، دروزیان، علویان و اسماعیلیان) و یک فرقه یهودی، که جزو کم اهمیت ترین فرقه هااست. <ref>اسداللهی،مسعود،از مقاومت تا پیروزی، تهران، مؤسسه مطالعات و تحقیقات اندیشه سازان نور، 1379، ص 193-192</ref>.


مسلمانان و مسحیان دو گروه دینی بزرگ لبنان هستند که هر یک به ترتیب 60 و 40 درصد جمعیت این کشور را به خود اختصاص داده اند؛ البته این آمار متغیر است و درصد جمعیت مسلمانان تا 63 درصد نیز ذکر می‌گردد. مسئله قطعی در این میان این است که جمعیت مسلمانان از بدو استقلال لبنان تا به امروز، همواره رو به ازدیاد بوده و از شمار جمعیت مسیحی، به دلایل مختلف و از جمله مهاجرت، کاسته شده است. مسلمانان لبنان را شیعیان (دوازده امامی)، اهل سنت، دروزی ها، علویان و اسماعیلی ها تشکیل می دهند و کاتولیک های مارونی، ارتدوکس های یونانی، کاتولیک های یونانی، ارمنیان ارتدوکس، ارمنیان کاتولیک، کاتولیک های رومی، آشوری ها، پروتستان ها و قبطی ها جامعه مسیحیان را تشکیل می دهند. یهودیان اقلیت بسیار کوچکی هستند که اغلب در بیروت سکونت دارند.در لبنان چهار قومیت عمده که به صورت سهم آنها در جامعه ملی درنظرگرفته شده اند، قومیتهای مسیحی مارونی، دروزی، سنی و شیعه هستند. سهم قومیتها در کشور لبنان عبارتند از :مارونی  18درصد،  سنی 24درصد، شیعه 27درصد و دروزی 6درصد.<ref>طاهری، بازتاب انقلاب اسلامی بر شیعیان لبنان اسلامی 1388 ص 118</ref>.
مسلمانان و مسحیان دو گروه دینی بزرگ لبنان هستند که هر یک به ترتیب 60 و 40 درصد جمعیت این کشور را به خود اختصاص داده اند؛ البته این آمار متغیر است و درصد جمعیت مسلمانان تا 63 درصد نیز ذکر می‌گردد. مسئله قطعی در این میان این است که جمعیت مسلمانان از بدو استقلال لبنان تا به امروز، همواره رو به ازدیاد بوده و از شمار جمعیت مسیحی، به دلایل مختلف و از جمله مهاجرت، کاسته شده است. مسلمانان لبنان را شیعیان (دوازده امامی)، اهل سنت، دروزی ها، علویان و اسماعیلی ها تشکیل می دهند و کاتولیک های مارونی، ارتدوکس های یونانی، کاتولیک های یونانی، ارمنیان ارتدوکس، ارمنیان کاتولیک، کاتولیک های رومی، آشوری ها، پروتستان ها و قبطی ها جامعه مسیحیان را تشکیل می دهند. یهودیان اقلیت بسیار کوچکی هستند که اغلب در بیروت سکونت دارند.در لبنان چهار قومیت عمده که به صورت سهم آنها در جامعه ملی درنظرگرفته شده‌اند، قومیتهای مسیحی مارونی، دروزی، سنی و شیعه هستند. سهم قومیتها در کشور لبنان عبارتند از :مارونی  18درصد،  سنی 24درصد، شیعه 27درصد و دروزی 6درصد.<ref>طاهری، بازتاب انقلاب اسلامی بر شیعیان لبنان اسلامی 1388 ص 118</ref>.


در میان مسلمانان، شیعیان با در دست داشتن 35 درصد جمعیت (تخمین سال 1990) این آمار حتی تا 41 درصد هم افزایش می یابد، بزرگ ترین گروه مذهبی اسلامی لبنان هستند و اکثریت مطلقی را در نظام مذهبی این کشور به وجود آورده اند. شهر صور در محافظه جنوب و بعلبک در محافظه بقاع، از مهم ترین شهرهای شیعه نشین است. طرابلس دارای اکثریتی سنی و اقلیتی مسیحی، صیدا دارای اکثریت سنی ضعیف با اقلیت قومی مسیحی و بیروت دارای اکثریتی مارونی و سنی است. البته از سال 1982 با مهاجرت شیعیان به بیروت و اسکان آنها در جنوب این شهر، جمعیت شیعی پر رنگی در این شهر شکل گرفته است[https://hawzah.net/fa/Magazine/View/3814/4846/40272/%D8%B4%DB%8C%D8%B9%DB%8C%D8%A7%D9%86-%D9%84%D8%A8%D9%86%D8%A7%D9%86 (برای اطلاع بیشتر به سایت حوزه مراجعه کنید)].
در میان مسلمانان، شیعیان با در دست داشتن 35 درصد جمعیت (تخمین سال 1990) این آمار حتی تا 41 درصد هم افزایش می یابد، بزرگ ترین گروه مذهبی اسلامی لبنان هستند و اکثریت مطلقی را در نظام مذهبی این کشور به وجود آورده اند. شهر صور در محافظه جنوب و بعلبک در محافظه بقاع، از مهم ترین شهرهای شیعه نشین است. طرابلس دارای اکثریتی سنی و اقلیتی مسیحی، صیدا دارای اکثریت سنی ضعیف با اقلیت قومی مسیحی و بیروت دارای اکثریتی مارونی و سنی است. البته از سال 1982 با مهاجرت شیعیان به بیروت و اسکان آنها در جنوب این شهر، جمعیت شیعی پر رنگی در این شهر شکل گرفته است[https://hawzah.net/fa/Magazine/View/3814/4846/40272/%D8%B4%DB%8C%D8%B9%DB%8C%D8%A7%D9%86-%D9%84%D8%A8%D9%86%D8%A7%D9%86 (برای اطلاع بیشتر به سایت حوزه مراجعه کنید)].
خط ۱٬۷۳۸: خط ۱٬۷۳۸:


3. جُندالشام
3. جُندالشام
این گروه کوچک مسلح که در سال 2004 ظهور کرد، با هدف تغییر تمام دولت های موجود، به فعالیت مسلحانه روی آورد. اعضای آن آشکارا از مبارزه با دولت سوریه سخن می گویند و سایر جناح های فلسطینی به ویژه حماس را متهم می کنند که بازیچه سوری ها شده اند. آنها در اردوگاه ها با جنبش فتح وارد درگیری هایی شدند.
این گروه کوچک مسلح که در سال 2004 ظهور کرد، با هدف تغییر تمام دولت های موجود، به فعالیت مسلحانه روی آورد. اعضای آن آشکارا از مبارزه با دولت سوریه سخن می گویند و سایر جناح های فلسطینی به ویژه حماس را متهم می کنند که بازیچه سوری ها شده‌اند. آنها در اردوگاه ها با جنبش فتح وارد درگیری هایی شدند.


4. فتح الإسلام
4. فتح الإسلام
خط ۱٬۷۷۴: خط ۱٬۷۷۴:
کشور لبنان، در غرب آسیا واقع شده و از شمال با سوریه و از جنوب با فلسطین اشغالی مرز مشترک دارد. این کشور کوچک، زیبا و حاصلخیز را عروس خاورمیانه نیز نام نهاده اند. ژئوپلیتیک این کشور در نقطه طلاقی مدیترانه و جهان عرب منجر به شکل‌گیری تنوع دینی- مذهبی، نژادی و فرهنگی منحصر بفرد در لبنان شده و زیست مسالمت آمیز این فرهنگ ها در کنار هم این کشور را به یکی از کارآمدترین دموکراسی ها در خاورمیانه تبدیل کرده است، هرچند همین تنوع در کنار ژئوپلیتیک خاص لبنان باعث شده نیروهای خارجی درصدد نفوذ و تأثیرگذاری بر گروه های مختلف در این کشور برآیند و در مقاطعی لبنان را به صحنه نزاع و درگیری این گروه ها تبدیل کنند.
کشور لبنان، در غرب آسیا واقع شده و از شمال با سوریه و از جنوب با فلسطین اشغالی مرز مشترک دارد. این کشور کوچک، زیبا و حاصلخیز را عروس خاورمیانه نیز نام نهاده اند. ژئوپلیتیک این کشور در نقطه طلاقی مدیترانه و جهان عرب منجر به شکل‌گیری تنوع دینی- مذهبی، نژادی و فرهنگی منحصر بفرد در لبنان شده و زیست مسالمت آمیز این فرهنگ ها در کنار هم این کشور را به یکی از کارآمدترین دموکراسی ها در خاورمیانه تبدیل کرده است، هرچند همین تنوع در کنار ژئوپلیتیک خاص لبنان باعث شده نیروهای خارجی درصدد نفوذ و تأثیرگذاری بر گروه های مختلف در این کشور برآیند و در مقاطعی لبنان را به صحنه نزاع و درگیری این گروه ها تبدیل کنند.


هسته اصلی بی ثباتی لبنان فرقه گرایی حاکم بر این کشور است. در این نظام، پست‌های دولتی در حکومت، خدمات عمومی، ارتش و قوه قضائیه بر اساس وابستگی‌های طایفه ای و مذهبی و نه بر اساس مزیت و شایستگی لازم تقسیم شده اند. بنابراین، وفاداری‌های فرقه ای بر وفاداری‌های ملی برتری دارند.
هسته اصلی بی ثباتی لبنان فرقه گرایی حاکم بر این کشور است. در این نظام، پست‌های دولتی در حکومت، خدمات عمومی، ارتش و قوه قضائیه بر اساس وابستگی‌های طایفه ای و مذهبی و نه بر اساس مزیت و شایستگی لازم تقسیم شده‌اند. بنابراین، وفاداری‌های فرقه ای بر وفاداری‌های ملی برتری دارند.
لبنان دارای تعدد مذاهب و دارای هفده فرقه دینی به رسمیت شناخته شده می باشد: یازده فرقه مسیحی (مارونی، ارتدوکس، کاتولیک، ارمنی‌های ارتدوکس، ارمنی‌های کاتولیک، پروتستان ها، سریانی‌های ارتدوکس، سریانی‌های کاتولیک، لاتین ها، کلدانی‌ها و نستوری ها)، پنج فرقه اسلامی (شیعیان، سنیان، دروزیان، علویان و اسماعیلیان) و یک فرقه یهودی.
لبنان دارای تعدد مذاهب و دارای هفده فرقه دینی به رسمیت شناخته شده می باشد: یازده فرقه مسیحی (مارونی، ارتدوکس، کاتولیک، ارمنی‌های ارتدوکس، ارمنی‌های کاتولیک، پروتستان ها، سریانی‌های ارتدوکس، سریانی‌های کاتولیک، لاتین ها، کلدانی‌ها و نستوری ها)، پنج فرقه اسلامی (شیعیان، سنیان، دروزیان، علویان و اسماعیلیان) و یک فرقه یهودی.
حکومت در لبنان، جمهوری (از نوع دموکراتیک پارلمانی) است و تنوع مذاهب و طوائف در لبنان، در طول تاریخ مسبب بروز جنگ‌ها و درگیری‌های متعددی بوده که جنگ‌های داخلی 1975 تا 1990 مهم‌ترین و طولانی‌ترین جنگ داخلی در این کشور محسوب می‌گردد. این تنوع فرهنگی و ناآرامی‌های ناشی از آن باعث شد تا نظام سیاسی منحصر بفردی در این کشور در قالب دموکراسی توافقی شکل بگیرد.
حکومت در لبنان، جمهوری (از نوع دموکراتیک پارلمانی) است و تنوع مذاهب و طوائف در لبنان، در طول تاریخ مسبب بروز جنگ‌ها و درگیری‌های متعددی بوده که جنگ‌های داخلی 1975 تا 1990 مهم‌ترین و طولانی‌ترین جنگ داخلی در این کشور محسوب می‌گردد. این تنوع فرهنگی و ناآرامی‌های ناشی از آن باعث شد تا نظام سیاسی منحصر بفردی در این کشور در قالب دموکراسی توافقی شکل بگیرد.
خط ۲٬۱۱۳: خط ۲٬۱۱۳:
«منطقه ساحلی » کم دامنه و کم ارتفاع به طول 180 کیلومتر از «راس الناقوره » در جنوب تا «النهرالکبیر» در شمال که «السلسلة الغربیة » نام دارد کشیده شده است . کوههای عطار، نیحا، الریحان و جبل عامل از ناهمواری های این منطقه هستند . سلسله جبال داخلی (لبنان شرقی یا کوه حرمون) به موازات ارتفاعات ساحلی بوده و مهمترین بلندی های آن جبل الشیخ نام دارد، کوههای مزبور که خود از چند قسمت تشکیل شده، در بسیاری از بخش های خود مانعی در راه ارتباط بخش شرقی و غربی لبنان مانع بزرگی ایجاد کرده است، شیب این ارتفاعات از سمت غرب به «دره بقاع » ختم می شود و با تنگه های سخت و سنگی مشخص می‌گردد، شیب های غربی این کوهها در معرض بادهای باران زا قرار دارند .
«منطقه ساحلی » کم دامنه و کم ارتفاع به طول 180 کیلومتر از «راس الناقوره » در جنوب تا «النهرالکبیر» در شمال که «السلسلة الغربیة » نام دارد کشیده شده است . کوههای عطار، نیحا، الریحان و جبل عامل از ناهمواری های این منطقه هستند . سلسله جبال داخلی (لبنان شرقی یا کوه حرمون) به موازات ارتفاعات ساحلی بوده و مهمترین بلندی های آن جبل الشیخ نام دارد، کوههای مزبور که خود از چند قسمت تشکیل شده، در بسیاری از بخش های خود مانعی در راه ارتباط بخش شرقی و غربی لبنان مانع بزرگی ایجاد کرده است، شیب این ارتفاعات از سمت غرب به «دره بقاع » ختم می شود و با تنگه های سخت و سنگی مشخص می‌گردد، شیب های غربی این کوهها در معرض بادهای باران زا قرار دارند .


بین ارتفاعات شرقی و غربی دره مرتفع بقاع با 112 کیلومتر طول و 26 کیلومتر عرض قرار دارد این دره را آب خیز 1080 متری میان «نهرالعاصی » و «رود لیطانی » در حوالی «بعلبک » به دو بخش شمالی و جنوبی تقسیم می کند . شمال این دره را کوه های کم ارتفاعی قطع می نماید که از سنگهای سست پوشیده شده اند . جبل لبنان وزش بادهای غربی را سد می کند و میزان نزولات متوسط سالیانه را به حدود 300 میلیمتر کاهش می دهد . در جنوب بعلبک کف دره دارای فراز و نشیب هایی است و خاک قرمز آبرفتی آن به سبب اندک افزایش در میزان بارندگی حاصلخیزی افزونتری دارد، هم در امتداد رود لیطانی که روستاها برای در امان ماندن از جریان سیل در ارتفاعات واقع اند و هم در مسیر چشمه هایی که در دامنه کوه ها به سمت شرق و غرب واقع شده اند روستاهای بزرگ و به شدت متراکمی به مقدار نسبتا زیادی وجود دارد . دره بقاع از طریق وادی التیم (حاصبیا) به سمت جنوب امتداد می یابد به رغم این که وادی مزبور توسط نهر حاصبانی (از نهرهای اصلی اردن) زه کشی می شود مع الوصف منطقه ای دورافتاده تا اندازه ای غیر قابل دسترس و تراکم جمعیت در آن کم است و روستاهایش فقیرند<ref>بیومونت ،پیتر،خاورمیانه،ترجمه محسن مدیرشانه چی و ... ، ص 474 - 475</ref>.
بین ارتفاعات شرقی و غربی دره مرتفع بقاع با 112 کیلومتر طول و 26 کیلومتر عرض قرار دارد این دره را آب خیز 1080 متری میان «نهرالعاصی » و «رود لیطانی » در حوالی «بعلبک » به دو بخش شمالی و جنوبی تقسیم می کند . شمال این دره را کوه های کم ارتفاعی قطع می نماید که از سنگهای سست پوشیده شده‌اند . جبل لبنان وزش بادهای غربی را سد می کند و میزان نزولات متوسط سالیانه را به حدود 300 میلیمتر کاهش می دهد . در جنوب بعلبک کف دره دارای فراز و نشیب هایی است و خاک قرمز آبرفتی آن به سبب اندک افزایش در میزان بارندگی حاصلخیزی افزونتری دارد، هم در امتداد رود لیطانی که روستاها برای در امان ماندن از جریان سیل در ارتفاعات واقع اند و هم در مسیر چشمه هایی که در دامنه کوه ها به سمت شرق و غرب واقع شده‌اند روستاهای بزرگ و به شدت متراکمی به مقدار نسبتا زیادی وجود دارد . دره بقاع از طریق وادی التیم (حاصبیا) به سمت جنوب امتداد می یابد به رغم این که وادی مزبور توسط نهر حاصبانی (از نهرهای اصلی اردن) زه کشی می شود مع الوصف منطقه ای دورافتاده تا اندازه ای غیر قابل دسترس و تراکم جمعیت در آن کم است و روستاهایش فقیرند<ref>بیومونت ،پیتر،خاورمیانه،ترجمه محسن مدیرشانه چی و ... ، ص 474 - 475</ref>.


بزرگترین رودخانه لبنان «لیطانی » نام دارد که از آلیک (Aliek) در 25 کیلومتری جنوب بعلبک جریان یافته و رو به سمت جنوب به بقاع و از آنجا به کوهستان رسیده و به سوی غرب تا رسیدن به دریای مدیترانه امتداد می یابد . اهمیت لیطانی برای لبنان همپای سد بزرگ «اسوان » برای مصر و «سد فرات » برای سوریه بر آورد شده است . طول این رودخانه 146 کیلومتر است که بنا به عقیده پاره ای از کارشناسان می تواند منشا یک بحران بین المللی شود; زیرا یکی از هدف های اسرائیل در توسعه اراضی دستیابی به آب این رودخانه می باشد . «رعنان فایتس » کارگزار صهیونیستی اندیشه ای را مطرح می کند که افشاگر مقاصد مستمر توسعه طلبانه رژیم اشغالگر قدس است . او خواستار بهره برداری از آبهای رودخانه لیطانی به منظور اجرای پروژه هایی در مناطق اشغال شده است<ref>مؤسسة الارض،استراتژی صهیونیسم در منطقه عربی و کشورهای همجوار آن، ص 62</ref>.
بزرگترین رودخانه لبنان «لیطانی » نام دارد که از آلیک (Aliek) در 25 کیلومتری جنوب بعلبک جریان یافته و رو به سمت جنوب به بقاع و از آنجا به کوهستان رسیده و به سوی غرب تا رسیدن به دریای مدیترانه امتداد می یابد . اهمیت لیطانی برای لبنان همپای سد بزرگ «اسوان » برای مصر و «سد فرات » برای سوریه بر آورد شده است . طول این رودخانه 146 کیلومتر است که بنا به عقیده پاره ای از کارشناسان می تواند منشا یک بحران بین المللی شود; زیرا یکی از هدف های اسرائیل در توسعه اراضی دستیابی به آب این رودخانه می باشد . «رعنان فایتس » کارگزار صهیونیستی اندیشه ای را مطرح می کند که افشاگر مقاصد مستمر توسعه طلبانه رژیم اشغالگر قدس است . او خواستار بهره برداری از آبهای رودخانه لیطانی به منظور اجرای پروژه هایی در مناطق اشغال شده است<ref>مؤسسة الارض،استراتژی صهیونیسم در منطقه عربی و کشورهای همجوار آن، ص 62</ref>.
خط ۲٬۳۰۶: خط ۲٬۳۰۶:
==دستور العمل های متضاد==
==دستور العمل های متضاد==


جزئیات صدور این دو دستور العمل متضاد به طور همزمان واضح بنظر می رسید. اگر دستور العمل اول شروط ومعیارهای صدور مجوز را معین کرده, پس این سؤال پیش می آید که برچه اساسی صدور مجوز, برای دانشگاهها ودانشکده ها در دستور العمل دوم صورت گرفته است؟ به دیگر سخن, چگونه دستور العمل صــدور مجوز قبـــــل از دستور العمل پایه در جرائد رسمی چاپ می‌گردد, تا این فرصت را به علاقمندان اطلاع از تفاصیل آن بدهد که طبق مقتضیات لازمه پروند های خود را آماده کنند واقدام به گرفتن مجوز مطابق شروطی که معین شده نمایند.      در حقیقت این دستور العمل به منظور برقراری توازنِ توزیع دانشگاهها ومؤسسات آموزش عالی بین طوائف بوجود آمده وهیچ توجیه منطقی ندارد, بلکه مشکل را دوچندان کرده است. این سخن که, این مصوّبه برای ایجاد توازن بین دو نظام فرانکفونی وانگلوساکسونی صادر شده, دلیلی منطقی نیست, بخصوص بعد از آن که توازن تعریف شده خود باعث اختلال در سازمان بعضی از این دانشگاهها شده است. بی محتوا کردن مصوبۀ پایه شماره 9274 از مضمون, منحصر به این حد نیست بلکه دولت یکماه بعد از صدور این مصوبه, دستور العمل تأسیس دانشگاه را صادر کرده است در صورتیکه سه ماه قبل از آن مجوز تأسیس انستیتو را داده بود, یعنی در واقع مجوز فرق نمی کند که قبل  از صدور مصوبه پایه ویا بعد از آن صادر شده  باشد. این بدعتی است که مجوزهای صادره بین سالهای 1996 تا 2000 مبتنی بر آنند وهیچ احترامی برای مضمون مصوبه پایه قائل نشده اند. با دقت در مضامین مجوزها روشن می شود که بین آنها تناقض وجود دارد. بسیاری از آنها به منظور مصالحه وهموار کردن اوضاع حقوقی مؤسساتی است که برخلاف احکام قانونی ومقررات آموزش عالی است..  یعنی مخالف بودن یا تناقض داشتن هموار کنندۀ راه برای حصول مجوز تحت عنوان شعار مصالحه است واین با ماده هشتم از قانون مقررات آموزش عالی صادره به سال 1961 در تناقض است که تأکید دارد هیچ مؤسسه یا دانشگاه یا دانشکده یا انستیتویی حق ندارد کار خود را قبل از گرفتن مجوز شروع کند وهمزمان با آن ماده 16 وضعیت  دانشگاههائی که کار خود را قبل از اخذ مجوز شروع کنند, معین نموده وصراحت دارد که بنا به پیشنهاد وزیر آموزش طی مصوبه ای این دانشگاهها تعطیل می شوند واین مصوبه به  طریق اداری اجراء می‌گردد.
جزئیات صدور این دو دستور العمل متضاد به طور همزمان واضح بنظر می رسید. اگر دستور العمل اول شروط ومعیارهای صدور مجوز را معین کرده, پس این سؤال پیش می آید که برچه اساسی صدور مجوز, برای دانشگاهها ودانشکده ها در دستور العمل دوم صورت گرفته است؟ به دیگر سخن, چگونه دستور العمل صــدور مجوز قبـــــل از دستور العمل پایه در جرائد رسمی چاپ می‌گردد, تا این فرصت را به علاقمندان اطلاع از تفاصیل آن بدهد که طبق مقتضیات لازمه پروند های خود را آماده کنند واقدام به گرفتن مجوز مطابق شروطی که معین شده نمایند.      در حقیقت این دستور العمل به منظور برقراری توازنِ توزیع دانشگاهها ومؤسسات آموزش عالی بین طوائف بوجود آمده وهیچ توجیه منطقی ندارد, بلکه مشکل را دوچندان کرده است. این سخن که, این مصوّبه برای ایجاد توازن بین دو نظام فرانکفونی وانگلوساکسونی صادر شده, دلیلی منطقی نیست, بخصوص بعد از آن که توازن تعریف شده خود باعث اختلال در سازمان بعضی از این دانشگاهها شده است. بی محتوا کردن مصوبۀ پایه شماره 9274 از مضمون, منحصر به این حد نیست بلکه دولت یکماه بعد از صدور این مصوبه, دستور العمل تأسیس دانشگاه را صادر کرده است در صورتیکه سه ماه قبل از آن مجوز تأسیس انستیتو را داده بود, یعنی در واقع مجوز فرق نمی کند که قبل  از صدور مصوبه پایه ویا بعد از آن صادر شده  باشد. این بدعتی است که مجوزهای صادره بین سالهای 1996 تا 2000 مبتنی بر آنند وهیچ احترامی برای مضمون مصوبه پایه قائل نشده‌اند. با دقت در مضامین مجوزها روشن می شود که بین آنها تناقض وجود دارد. بسیاری از آنها به منظور مصالحه وهموار کردن اوضاع حقوقی مؤسساتی است که برخلاف احکام قانونی ومقررات آموزش عالی است..  یعنی مخالف بودن یا تناقض داشتن هموار کنندۀ راه برای حصول مجوز تحت عنوان شعار مصالحه است واین با ماده هشتم از قانون مقررات آموزش عالی صادره به سال 1961 در تناقض است که تأکید دارد هیچ مؤسسه یا دانشگاه یا دانشکده یا انستیتویی حق ندارد کار خود را قبل از گرفتن مجوز شروع کند وهمزمان با آن ماده 16 وضعیت  دانشگاههائی که کار خود را قبل از اخذ مجوز شروع کنند, معین نموده وصراحت دارد که بنا به پیشنهاد وزیر آموزش طی مصوبه ای این دانشگاهها تعطیل می شوند واین مصوبه به  طریق اداری اجراء می‌گردد.


==دانشگاهها ومؤسسات آموزش عالی خصوصی==
==دانشگاهها ومؤسسات آموزش عالی خصوصی==
خط ۲٬۳۲۴: خط ۲٬۳۲۴:
بعضی از سیاستمداران در دهه شصت میلادی به آن تمسک می جستند... در این میان فروپاشی اتحاد جماهیر شوروی واقمار کمونیست آن آثاری سلبی بر دانشجویانی گذاشت که انتخاب وبرگزیدن بورس تحصیلی ای که این دولت ها به بعضی از احـــزاب لبنانی  می دادند را از دست دادند. با این دیدگاه نیاز به دانشگاههای خصوصی به نظر خواستاران آن ضروری بود, ودر سایه نابودی قدرت دانشگاه لبنان در فراگیری وپوشش دادن به تعداد فراوان دانش آموزانی که مرحله دبیرستان را به پایان برده بودند وآرزوی ورود به دانشگاه را داشتند, راهی جز توسعه وگسترش دانشگاههای خصوصی در لبنان نبود.  صاحبان این نظریه در دفاع خود تأکید دارند که این دانشگاهها نه تنها دارای اسلوب آموزشی دانشگاههای با سابقه وقدیمی هستند بلکه از کادر علمی آنان نیز کمک می گیرند والبته با شهریه های کمتر وحقوق بالائی که به استادان می دهند. پس مشکل در کجاست؟ به نظر آنان مشکل در صورت ظاهر ومکان ونام دانشگاه است ونه در مضمون ومحتوای آن. اما نکته ای که مدافعین اینگونه دانشگاهها از آن غافلند جزئیات مهمی است که سبب تفاوت فراوان میان گواهی صادره از این نوع از دانشگاهها با دانشگاههای معتبر است.   
بعضی از سیاستمداران در دهه شصت میلادی به آن تمسک می جستند... در این میان فروپاشی اتحاد جماهیر شوروی واقمار کمونیست آن آثاری سلبی بر دانشجویانی گذاشت که انتخاب وبرگزیدن بورس تحصیلی ای که این دولت ها به بعضی از احـــزاب لبنانی  می دادند را از دست دادند. با این دیدگاه نیاز به دانشگاههای خصوصی به نظر خواستاران آن ضروری بود, ودر سایه نابودی قدرت دانشگاه لبنان در فراگیری وپوشش دادن به تعداد فراوان دانش آموزانی که مرحله دبیرستان را به پایان برده بودند وآرزوی ورود به دانشگاه را داشتند, راهی جز توسعه وگسترش دانشگاههای خصوصی در لبنان نبود.  صاحبان این نظریه در دفاع خود تأکید دارند که این دانشگاهها نه تنها دارای اسلوب آموزشی دانشگاههای با سابقه وقدیمی هستند بلکه از کادر علمی آنان نیز کمک می گیرند والبته با شهریه های کمتر وحقوق بالائی که به استادان می دهند. پس مشکل در کجاست؟ به نظر آنان مشکل در صورت ظاهر ومکان ونام دانشگاه است ونه در مضمون ومحتوای آن. اما نکته ای که مدافعین اینگونه دانشگاهها از آن غافلند جزئیات مهمی است که سبب تفاوت فراوان میان گواهی صادره از این نوع از دانشگاهها با دانشگاههای معتبر است.   


در واقع این دانشگاهها به منظور پاسخگویی به نیاز همه کسانیکه آرزوی گرفتن تخصص را دارند, تأسیس شده اند. بویژه آنانکه توان واجازه ورود به دانشگاه لبنان یا بقیه  دانشگاههای خصوصی قدیمی را ندارند زیرا پرداخت هزینه خود یک مانع اساسی در برابر دانشجو است؛ اما درهای دانشگاههای جدید بروی همه باز است, با قیمتی مناسب با هرنوع درآمد, واز جمله عبارتهایی که در تبلیغات این دانشگاهها وانستیتوها به کاررفته, (درعین اینکه مانند سوپر مارکت در حال رشد هستند) اینست: برای هر کسی که مایل به گرفتن مدرک دانشگاهی است بدون تلاش فراوان وبا هزینه ای معقول. ومهمتر آنکه, نه  هر مدرکی بلکه مدرک آمریکایی که متناسب است خصوصاً با ذوق لبنانی ها با هر آنچه که بیگانه است هر چند از نوع بدش باشد... این دانشگاهها بدعت حصول مدرک از خارج  را اختراع کرده اند, اما از کدام دانشگاه؟ وبا چه سطح علمی؟ وچه کسی در لبنان این مدارک را قبول دارد؟ حقیقتاً این مدارک وجود دارد ویا تنها اوهامی است بر روی ورقه  ومدرکی است که هیچگونه ارزش علمی ندارد؛ در بعضی موارد نیز مدارک آنان تقلبی وجعلی است ودر نهایت باعث سرخوردگی است      اما مؤسساتی که اخیراً مجوز گرفته اند, شاگردانی که در امتحانات نهائی سال آخر دبیرستان قبول نشده اند را پذیرا شده, آنان نیز پیش دستی کرده وبا گرفتن گواهی دیپلم از انستیتو با اتمام دو سال آموزش فنی, مطابق نظام FRESHMAN به عنوان دانشجو به دانشگاه پیوسته اند.
در واقع این دانشگاهها به منظور پاسخگویی به نیاز همه کسانیکه آرزوی گرفتن تخصص را دارند, تأسیس شده‌اند. بویژه آنانکه توان واجازه ورود به دانشگاه لبنان یا بقیه  دانشگاههای خصوصی قدیمی را ندارند زیرا پرداخت هزینه خود یک مانع اساسی در برابر دانشجو است؛ اما درهای دانشگاههای جدید بروی همه باز است, با قیمتی مناسب با هرنوع درآمد, واز جمله عبارتهایی که در تبلیغات این دانشگاهها وانستیتوها به کاررفته, (درعین اینکه مانند سوپر مارکت در حال رشد هستند) اینست: برای هر کسی که مایل به گرفتن مدرک دانشگاهی است بدون تلاش فراوان وبا هزینه ای معقول. ومهمتر آنکه, نه  هر مدرکی بلکه مدرک آمریکایی که متناسب است خصوصاً با ذوق لبنانی ها با هر آنچه که بیگانه است هر چند از نوع بدش باشد... این دانشگاهها بدعت حصول مدرک از خارج  را اختراع کرده اند, اما از کدام دانشگاه؟ وبا چه سطح علمی؟ وچه کسی در لبنان این مدارک را قبول دارد؟ حقیقتاً این مدارک وجود دارد ویا تنها اوهامی است بر روی ورقه  ومدرکی است که هیچگونه ارزش علمی ندارد؛ در بعضی موارد نیز مدارک آنان تقلبی وجعلی است ودر نهایت باعث سرخوردگی است      اما مؤسساتی که اخیراً مجوز گرفته اند, شاگردانی که در امتحانات نهائی سال آخر دبیرستان قبول نشده‌اند را پذیرا شده, آنان نیز پیش دستی کرده وبا گرفتن گواهی دیپلم از انستیتو با اتمام دو سال آموزش فنی, مطابق نظام FRESHMAN به عنوان دانشجو به دانشگاه پیوسته اند.


بعضی از خانواده های ایـن دانشجویان حقیقت وماهیت این دانشگاهها را می دانند اما چاره ای ندارند زیرا بضاعت علمی فرزندان آنان اندک است ورغبتی به درس ندارند وپیوستن به دانشگاههای قدیمی وبا سابقه باعث هدر رفتن پول ووقت آنان, بدون تحقق نتیجه است در حالیکه اگر اینان در امتحان ورودی این دانشگاهها قبول شده وسپس مدرکی بگیرند, این مدرک هر چند از لحاظ سطح علمی دارای مشکلاتی است اما بهتر از هیچ است.  این ملاحظات گذرا وسریع, ممکن است کافی باشد برای ابطال دلائل کسانیکه از این دانشگاهها دفاع می کنند . این یک مشکل اساسی است که نیاز به راه حل عمیق دارد وعلّت در عــدم وجود یک سیاست آموزشی مبتنی بر توجیه دانشجو ومشخص کردن رشته ها مطابق با معدل آنان در مرحله دبیرستان, نهفته است.  این واقعیات, چنین واکنشی را بوجود آورده که اگر جذب تعداد دانشجویان بیشتر از قدرت دانشگاه لبنان است ویا اگر وضعیت اقتصادی اجازه رفتن آنان به دانشگاههای قدیمی را نمیدهد, حل مشکل به اجازه دادن برای تأسیس دانشگاهها به هر کیفیتی نیست. اگر اینها دانشگاه هستند که البته بیشتر آنان اینگونه نیست, کافی نیست که هر مؤسسه آموزش عالی با زدن یک تابلو برسردر ورودی اش اعلام کند دانشگاه است تا دانشگاه شود وحتی حضور بعضی از سیاستمداران یا متخصصین آموزشی وتربیتی در مراسم جشن این دانشگاهها به معنای عدم مخالف این دانشگاهها با قانون نیست چون مثل این امور در لبنان فراوان است. بیشتر این دانشگاهها دارای مجوز انستیتوی دانشگاهی ونه دانشگاه میباشند که فرق فراوانی بخصوص در سطح مدرکی که این مؤسسات حق دارند به فارغ التحصیلان خود دهند, وجود دارد. مدرک انستیتو دانشگاهی که اسم آن دیپلم دانشگاهی تکنولوژی ( D.U.T  ) یا ( A.A ) مطابق نظام آمریکائی است, در واقع مدرک لیسانس دانشگاهی ویا معادل آن نیست. احیاناً دانشجو ماهیت مدرک اعطایی را نمی دانــد وفقط راضی است که دانشگاهــــی که در آن تحصیل مــی کند شاخه ای از شاخه های یک دانشگاه مشهور در خارج است وتوجه ندارد که دولت لبنان اگر آنرا قبول کند با چه مدرکی معادل وارزشیابی می شود.
بعضی از خانواده های ایـن دانشجویان حقیقت وماهیت این دانشگاهها را می دانند اما چاره ای ندارند زیرا بضاعت علمی فرزندان آنان اندک است ورغبتی به درس ندارند وپیوستن به دانشگاههای قدیمی وبا سابقه باعث هدر رفتن پول ووقت آنان, بدون تحقق نتیجه است در حالیکه اگر اینان در امتحان ورودی این دانشگاهها قبول شده وسپس مدرکی بگیرند, این مدرک هر چند از لحاظ سطح علمی دارای مشکلاتی است اما بهتر از هیچ است.  این ملاحظات گذرا وسریع, ممکن است کافی باشد برای ابطال دلائل کسانیکه از این دانشگاهها دفاع می کنند . این یک مشکل اساسی است که نیاز به راه حل عمیق دارد وعلّت در عــدم وجود یک سیاست آموزشی مبتنی بر توجیه دانشجو ومشخص کردن رشته ها مطابق با معدل آنان در مرحله دبیرستان, نهفته است.  این واقعیات, چنین واکنشی را بوجود آورده که اگر جذب تعداد دانشجویان بیشتر از قدرت دانشگاه لبنان است ویا اگر وضعیت اقتصادی اجازه رفتن آنان به دانشگاههای قدیمی را نمیدهد, حل مشکل به اجازه دادن برای تأسیس دانشگاهها به هر کیفیتی نیست. اگر اینها دانشگاه هستند که البته بیشتر آنان اینگونه نیست, کافی نیست که هر مؤسسه آموزش عالی با زدن یک تابلو برسردر ورودی اش اعلام کند دانشگاه است تا دانشگاه شود وحتی حضور بعضی از سیاستمداران یا متخصصین آموزشی وتربیتی در مراسم جشن این دانشگاهها به معنای عدم مخالف این دانشگاهها با قانون نیست چون مثل این امور در لبنان فراوان است. بیشتر این دانشگاهها دارای مجوز انستیتوی دانشگاهی ونه دانشگاه میباشند که فرق فراوانی بخصوص در سطح مدرکی که این مؤسسات حق دارند به فارغ التحصیلان خود دهند, وجود دارد. مدرک انستیتو دانشگاهی که اسم آن دیپلم دانشگاهی تکنولوژی ( D.U.T  ) یا ( A.A ) مطابق نظام آمریکائی است, در واقع مدرک لیسانس دانشگاهی ویا معادل آن نیست. احیاناً دانشجو ماهیت مدرک اعطایی را نمی دانــد وفقط راضی است که دانشگاهــــی که در آن تحصیل مــی کند شاخه ای از شاخه های یک دانشگاه مشهور در خارج است وتوجه ندارد که دولت لبنان اگر آنرا قبول کند با چه مدرکی معادل وارزشیابی می شود.
خط ۲٬۵۸۷: خط ۲٬۵۸۷:
ین مرکز می کوشیدن، اسلوب تبلیغی و فرهنگی خود را ارتقا بخشد و در ین راستا علاوه بر راه اندازی همیش ها و کنفرانس ها، ملاقات ها و گفت وگوهایی ترتیب داده اند که به طور معمول اشخاص با گریش ها و اعتقادات دینی مختلف در آن ها حضور می یابند؛ زیرا، فهم دیگران و گفت وگوی با آنان موجب نور افشانی بیش تر گوهر اسلام می‌گردد.
ین مرکز می کوشیدن، اسلوب تبلیغی و فرهنگی خود را ارتقا بخشد و در ین راستا علاوه بر راه اندازی همیش ها و کنفرانس ها، ملاقات ها و گفت وگوهایی ترتیب داده اند که به طور معمول اشخاص با گریش ها و اعتقادات دینی مختلف در آن ها حضور می یابند؛ زیرا، فهم دیگران و گفت وگوی با آنان موجب نور افشانی بیش تر گوهر اسلام می‌گردد.


ین مرکز، در مدت کوتاهی توانسته است، در سطح تحقیق و مطالعات دینی، ادبی و تألیف کتاب پیشرفت نمید [برخی از ین کتاب ها به چاپ نیز رسیده و به زبان هی دیگر نیز ترجمه شده اند].
ین مرکز، در مدت کوتاهی توانسته است، در سطح تحقیق و مطالعات دینی، ادبی و تألیف کتاب پیشرفت نمید [برخی از ین کتاب ها به چاپ نیز رسیده و به زبان هی دیگر نیز ترجمه شده‌اند].


مرکز، همچنین کتابخانه ی مجهّز، بخش سمعی و بصری و ینترنت دارد که در اختیار دانشجویان و محققان می‌باشند.
مرکز، همچنین کتابخانه ی مجهّز، بخش سمعی و بصری و ینترنت دارد که در اختیار دانشجویان و محققان می‌باشند.
خط ۳٬۲۳۶: خط ۳٬۲۳۶:
همچنین تعداد مجلات و نشریات غیرسیاسی این کشور کمتر از حدود ۵۰۰ عنوان است و حدود چهل حزب و گروه سیاسی، ۴۵ شبکه تلویزیونی، ۷۰ فرستنده رادیویی و همچنین مهمترین خبرگزاری های بین المللی در این کشور فعالیت دارند. دولت لبنان به تقاضای صدور امتیاز و انتشار جراید و نشریات به راحتی پاسخ مثبت می دهد و دولت هیچ اعمال نظری بر مطبوعات و رسانه های این کشور ندارد. هیچ روزنامه نگاری پیش از محاکمه و رسیدگی به جرایم خود بازداشت نمی‌شود. اتحادیه روزنامه نگاران لبنان همچنین تلاش می کند موضوع پیگرد قضایی روزنامه نگاران را که در قانون مطبوعات پیش بینی شده است حذف نماید تا جامعه مطبوعاتی بدون هیچ مشکلی، آزادانه مطالب خود را منتشر نماید.مطبوعات این کشور با توجه به اهمیت و تاثیر آن بر افکار عمومی پس از قوای مقننه، مجریه و قضائیه به عنوان رکن چهارم تشکیلات کشوری و رکن چهارم دموکراسی محسوب می شوند. لبنان مهمترین کشور مطبوعات، رسانه ها و مراکز تبلیغاتی آسیا، خاورمیانه عربی و شمال آفریقا است. این کشور از دهه ۱۹۵۰ میلادی تا شروع جنگ داخلی پایتخت و بازار بی رقیب محصولات فرهنگی در سطح کشورهای عربی و یکی از مراکز عمده و کانون اطلاع رسانی در جهان عرب بود و به نظر می رسد پس از جنگ نیز جایگاه سابق خود را بار دیگر به دست آورده است. تردیدی نیست تجاوز مکرر رژیم صهیونیستی، مهاجرت وسیع فلسطینی ها به لبنان و شرکت این کشور در جنگ های اعراب و اسرائیل و اشغال جنوب این کشور تاثیرات زیادی در فعالیت رسانه ها و انتشار مستمر آنها داشته است.در زمان حاضر به جز کتاب، بیش از صد روزنامه و مجله سیاسی به زبان های عربی ، انگلیسی و فرانسه و حدود ۴۵۰ روزنامه و مجله غیرسیاسی به زبان های یاد شده در لبنان چاپ و منتشر می شود.
همچنین تعداد مجلات و نشریات غیرسیاسی این کشور کمتر از حدود ۵۰۰ عنوان است و حدود چهل حزب و گروه سیاسی، ۴۵ شبکه تلویزیونی، ۷۰ فرستنده رادیویی و همچنین مهمترین خبرگزاری های بین المللی در این کشور فعالیت دارند. دولت لبنان به تقاضای صدور امتیاز و انتشار جراید و نشریات به راحتی پاسخ مثبت می دهد و دولت هیچ اعمال نظری بر مطبوعات و رسانه های این کشور ندارد. هیچ روزنامه نگاری پیش از محاکمه و رسیدگی به جرایم خود بازداشت نمی‌شود. اتحادیه روزنامه نگاران لبنان همچنین تلاش می کند موضوع پیگرد قضایی روزنامه نگاران را که در قانون مطبوعات پیش بینی شده است حذف نماید تا جامعه مطبوعاتی بدون هیچ مشکلی، آزادانه مطالب خود را منتشر نماید.مطبوعات این کشور با توجه به اهمیت و تاثیر آن بر افکار عمومی پس از قوای مقننه، مجریه و قضائیه به عنوان رکن چهارم تشکیلات کشوری و رکن چهارم دموکراسی محسوب می شوند. لبنان مهمترین کشور مطبوعات، رسانه ها و مراکز تبلیغاتی آسیا، خاورمیانه عربی و شمال آفریقا است. این کشور از دهه ۱۹۵۰ میلادی تا شروع جنگ داخلی پایتخت و بازار بی رقیب محصولات فرهنگی در سطح کشورهای عربی و یکی از مراکز عمده و کانون اطلاع رسانی در جهان عرب بود و به نظر می رسد پس از جنگ نیز جایگاه سابق خود را بار دیگر به دست آورده است. تردیدی نیست تجاوز مکرر رژیم صهیونیستی، مهاجرت وسیع فلسطینی ها به لبنان و شرکت این کشور در جنگ های اعراب و اسرائیل و اشغال جنوب این کشور تاثیرات زیادی در فعالیت رسانه ها و انتشار مستمر آنها داشته است.در زمان حاضر به جز کتاب، بیش از صد روزنامه و مجله سیاسی به زبان های عربی ، انگلیسی و فرانسه و حدود ۴۵۰ روزنامه و مجله غیرسیاسی به زبان های یاد شده در لبنان چاپ و منتشر می شود.


خشونت و ترور علیه اصحاب رسانه های لبنان نیز یکی از موضوعات مهم در این زمینه بوده است. طبق آمار موجود تاکنون بیش از ۴۰ شخصیت سرشناس لبنانی و مدیران و نویسندگان برجسته روزنامه های این کشور به دلیل دیدگاه و مواضع آزادیخواهانه و استقلال طلبانه خود ترور و کشته شده اند که آخرین آنها ترور «سمیر قصیر» عضو اتحادیه روزنامه نگاران لبنان و نویسنده روزنامه النهار در خردادماه سال جاری در اثر انفجار خودروی وی و نیز ترور «جبران توینی» نماینده مجلس و سردبیر روزنامه النهار لبنان در آذرماه سال جاری بر اثر انفجار خودروی حامل وی در بیروت بود. بسیاری از کشته شدگان مطبوعات عمدتا قربانی تبدیل لبنان به میدان بازیگری بیگانگان مقابله فرهنگی با تجاوزات رژیم صهیونیستی شده اند. به دلیل اهمیت و نقشی که روزنامه نگاران این کشور در افکار عمومی دارند روز ششم فوریه هر سال روز شهیدان مطبوعات در لبنان نامگذاری شده و در این روز مطبوعات مقالات ویژه ای را در این زمینه منتشر می کنند.نویسنده، روزنامه نگاران و خبرنگاران در کشور کوچک (۱۰۴۰۰ کیلومتر مربع) و کم جمعیت لبنان (۸۳ درصد اعراب لبنانی، ۸۵ درصد فلسطینی، ۵ درصد ارمنی و ۴ درصد سایر نژادها) در میان دیگر گروه ها از نفوذ و نقش سیاسی بالایی برخوردارند. این قشر معمولا بر همه ارکان حکومتی حتی سازمان های امنیت در لبنان نظارت دارد. خبرنگاران این کشور کمتر تحت تاثیر مفاهیم و علایق سنتی و دنباله روی از رهبران سنتی این کشور هستند. دیدگاه رسانه های لبنانی معمولا در نزد توده مردم مقبول بوده و آنها به رغم وابستگی و گرایش های مذهبی و قومی خود، در فرآیند سیاسی و اجتماعی حضور فعالی دارند که این امر بی شک بی رابطه با سطح فرهنگ و آموزش در این کشور نیست.
خشونت و ترور علیه اصحاب رسانه های لبنان نیز یکی از موضوعات مهم در این زمینه بوده است. طبق آمار موجود تاکنون بیش از ۴۰ شخصیت سرشناس لبنانی و مدیران و نویسندگان برجسته روزنامه های این کشور به دلیل دیدگاه و مواضع آزادیخواهانه و استقلال طلبانه خود ترور و کشته شده‌اند که آخرین آنها ترور «سمیر قصیر» عضو اتحادیه روزنامه نگاران لبنان و نویسنده روزنامه النهار در خردادماه سال جاری در اثر انفجار خودروی وی و نیز ترور «جبران توینی» نماینده مجلس و سردبیر روزنامه النهار لبنان در آذرماه سال جاری بر اثر انفجار خودروی حامل وی در بیروت بود. بسیاری از کشته شدگان مطبوعات عمدتا قربانی تبدیل لبنان به میدان بازیگری بیگانگان مقابله فرهنگی با تجاوزات رژیم صهیونیستی شده‌اند. به دلیل اهمیت و نقشی که روزنامه نگاران این کشور در افکار عمومی دارند روز ششم فوریه هر سال روز شهیدان مطبوعات در لبنان نامگذاری شده و در این روز مطبوعات مقالات ویژه ای را در این زمینه منتشر می کنند.نویسنده، روزنامه نگاران و خبرنگاران در کشور کوچک (۱۰۴۰۰ کیلومتر مربع) و کم جمعیت لبنان (۸۳ درصد اعراب لبنانی، ۸۵ درصد فلسطینی، ۵ درصد ارمنی و ۴ درصد سایر نژادها) در میان دیگر گروه ها از نفوذ و نقش سیاسی بالایی برخوردارند. این قشر معمولا بر همه ارکان حکومتی حتی سازمان های امنیت در لبنان نظارت دارد. خبرنگاران این کشور کمتر تحت تاثیر مفاهیم و علایق سنتی و دنباله روی از رهبران سنتی این کشور هستند. دیدگاه رسانه های لبنانی معمولا در نزد توده مردم مقبول بوده و آنها به رغم وابستگی و گرایش های مذهبی و قومی خود، در فرآیند سیاسی و اجتماعی حضور فعالی دارند که این امر بی شک بی رابطه با سطح فرهنگ و آموزش در این کشور نیست.


قانون مطبوعات لبنان که در سال 1962 ازسوی مجلس لبنان به تصویب رسیده و بعداً اصلاحاتی در آن اعمال گردیده، ناظر بر کلیه فعالیت‌های مطبوعات و مسئولیت‌های قانونی آنان می‌باشد. به موجب این قانون، اصحاب مطبوعات دارای دو نهاد مستقل صنفی هستند که عبارتند از اتحادیه مطبوعات و اتحادیه روزنامه‌نگاران. اتحادیه مطبوعات لبنان، مهم‌ترین نهاد صنفی در این حوزه محسوب می‌گردد که مجمع عمومی آن از کلیه صاحبان امتیاز مطبوعات و خبرگزاری‌ها تشکیل می‌گردد. مسئولیت رسیدگی به جرائم مطبوعاتی نیز برعهده دادگاه استیناف می‌باشد.
قانون مطبوعات لبنان که در سال 1962 ازسوی مجلس لبنان به تصویب رسیده و بعداً اصلاحاتی در آن اعمال گردیده، ناظر بر کلیه فعالیت‌های مطبوعات و مسئولیت‌های قانونی آنان می‌باشد. به موجب این قانون، اصحاب مطبوعات دارای دو نهاد مستقل صنفی هستند که عبارتند از اتحادیه مطبوعات و اتحادیه روزنامه‌نگاران. اتحادیه مطبوعات لبنان، مهم‌ترین نهاد صنفی در این حوزه محسوب می‌گردد که مجمع عمومی آن از کلیه صاحبان امتیاز مطبوعات و خبرگزاری‌ها تشکیل می‌گردد. مسئولیت رسیدگی به جرائم مطبوعاتی نیز برعهده دادگاه استیناف می‌باشد.
Writers، confirmed، مدیران
۸۷٬۷۷۵

ویرایش