۶٬۷۰۰
ویرایش
بدون خلاصۀ ویرایش |
بدون خلاصۀ ویرایش |
||
خط ۲۸: | خط ۲۸: | ||
</div> | </div> | ||
'''جواهر لعل نهرو''' اولین نخست وزیر [[هند]] بود. رهبر کنگره ملی هند و یکی از | '''جواهر لعل نهرو''' اولین نخست وزیر [[هند]] بود. او رهبر کنگره ملی هند و یکی از چهرههای کلیدی جنبش استقلال هند بود. رهبر [[ایران]] [[سید علی خامنهای]] از او به عنوان یک رئیس مقتدر و استقلال طلب یاد میکند. | ||
== زندگینامه == | == زندگینامه == | ||
جواهر لعل نهرو در 14 نوامبر 1889 در الله آباد هند به دنیا آمد. پدرش، '''موتیلال نهرو'''، یکی از اعضای جامعه پاندیت [[کشمیر|کشمیری]]، دو بار به عنوان رئیس کنگره ملی هند در طول مبارزات استقلال شرکت کرد. <br> | جواهر لعل نهرو در 14 نوامبر 1889 در الله آباد هند به دنیا آمد. پدرش، '''موتیلال نهرو'''، یکی از اعضای جامعه پاندیت [[کشمیر|کشمیری]]، دو بار به عنوان رئیس کنگره ملی هند در طول مبارزات استقلال شرکت کرد. <br> | ||
مادر او، '''سوپرپانانی تسو'''، که از خانواده یک برهمن کشمیری برجسته ساکن لاهور بود، همسر دوم موتیلال بود، همسر اول پس از به دنیا آوردن یک فرزند درگذشت. جواهر لعل بزرگترین فرزند از سه فرزند بود که دو تای آنها دختر بودند. خواهر بزرگتر، '''ویشیا لاکشمی'''، بعدها اولین زن رئیس مجمع عمومی سازمان ملل متحد شد. کوچکترین خواهر، '''کریشنا هیثینگ'''، نویسنده محترمی شد و چندین کتاب درباره برادرش نوشت . او در سال 1916 (1294) با '''کمالا نهرو''' ازدواج کرد. او در هنگام ازدواجش در 8 فوریه 1916 (18 بهمن 1294) 26 سال داشت و وکیل کاملی شده بود که در [[بریتانیا]] تحصیل کرده بود. کمالا از خانواده مشهور کشمیری ساکن در دهلی بود که در کار بازرگانی بودند. <ref>[https://ur.wikipedia.org/wiki/%D8%AC%D9%88%D8%A7%DB%81%D8%B1_%D9%84%D8%B9%D9%84_%D9%86%DB%81%D8%B1%D9%88 برگرفته از ویکی پدیای اردو] | مادر او، '''سوپرپانانی تسو'''، که از خانواده یک برهمن کشمیری برجسته ساکن لاهور بود، همسر دوم موتیلال بود، همسر اول پس از به دنیا آوردن یک فرزند درگذشت. جواهر لعل بزرگترین فرزند از سه فرزند بود که دو تای آنها دختر بودند. خواهر بزرگتر، '''ویشیا لاکشمی'''، بعدها اولین زن رئیس مجمع عمومی سازمان ملل متحد شد. کوچکترین خواهر، '''کریشنا هیثینگ'''، نویسنده محترمی شد و چندین کتاب درباره برادرش نوشت. او در سال 1916 (1294) با '''کمالا نهرو''' ازدواج کرد. او در هنگام ازدواجش در 8 فوریه 1916 (18 بهمن 1294) 26 سال داشت و وکیل کاملی شده بود که در [[بریتانیا]] تحصیل کرده بود. کمالا از خانواده مشهور کشمیری ساکن در دهلی بود که در کار بازرگانی بودند. <ref>[https://ur.wikipedia.org/wiki/%D8%AC%D9%88%D8%A7%DB%81%D8%B1_%D9%84%D8%B9%D9%84_%D9%86%DB%81%D8%B1%D9%88 برگرفته از ویکی پدیای اردو] | ||
</ref>. | </ref>. | ||
== فعالیتهای سیاسی == | == فعالیتهای سیاسی == | ||
در سال 1912 به عنوان نماینده به کنگره بانکی پور پیوست و در سال 1919 دبیر اتحادیه حاکمیت داخلی در الله آباد شد. او اولین بار در سال 1916 با گاندیجی ملاقات کرد و بسیار مورد تشویق او قرار گرفت. او اولین راهپیمایی کشاورزان را در سال 1920 در منطقه پراتاپگاره اوتار پرادش سازمان داد. او دو بار در سالهای 1920-1922 به دلیل عدم همکاری به زندان افتاد.<br> | در سال 1912 به عنوان نماینده به کنگره بانکی پور پیوست و در سال 1919 دبیر اتحادیه حاکمیت داخلی در الله آباد شد. او اولین بار در سال 1916 با گاندیجی ملاقات کرد و بسیار مورد تشویق او قرار گرفت. او اولین راهپیمایی کشاورزان را در سال 1920 در منطقه پراتاپگاره اوتار پرادش سازمان داد. او دو بار در سالهای 1920-1922 به دلیل عدم همکاری به زندان افتاد.<br> | ||
در سپتامبر 1923، او به عنوان دبیر کل کمیته کنگره سراسر هند منصوب شد. او در سال 1926 از [[ایتالیا]]، [[سوئیس]]، [[انگلیس]]، [[بلژیک]]، [[آلمان]] و [[روسیه]] بازدید کرد.<br> | در سپتامبر 1923، او به عنوان دبیر کل کمیته کنگره سراسر هند منصوب شد. او در سال 1926 از [[ایتالیا]]، [[سوئیس]]، [[انگلیس]]، [[بلژیک]]، [[آلمان]] و [[روسیه]] بازدید کرد.<br> | ||
وی در بلژیک به عنوان نماینده رسمی کنگره ملی هند در کنگره ملل تحت ستم در بروکسل شرکت کرد. او همچنین در جشن دهمین سالگرد انقلاب سوسیالیستی اکتبر در مسکو در سال 1927 شرکت کرد. او در سال 1928 در حالی که یک راهپیمایی را علیه کمیسیون سیمون در لاکنو رهبری می کرد، متهم شد.او در کنگره همه احزاب در 29 اوت 1928 شرکت کرد و یکی از امضاکنندگان گزارش نهرو در مورد اصلاحات قانون اساسی هند بود. این گزارش به نام پدرش متیلال نهرو | وی در بلژیک به عنوان نماینده رسمی کنگره ملی هند در کنگره ملل تحت ستم در بروکسل شرکت کرد. او همچنین در جشن دهمین سالگرد انقلاب سوسیالیستی اکتبر در مسکو در سال 1927 شرکت کرد. او در سال 1928 در حالی که یک راهپیمایی را علیه کمیسیون سیمون در لاکنو رهبری می کرد، متهم شد.او در کنگره همه احزاب در 29 اوت 1928 شرکت کرد و یکی از امضاکنندگان گزارش نهرو در مورد اصلاحات قانون اساسی هند بود. این گزارش به نام پدرش متیلال نهرو نامگذاری شده است.<br> | ||
=== همکاری با گاندی برای استقلال هند === | === همکاری با گاندی برای استقلال هند === | ||
[[پرونده:جواهر لعل نهرو و گاندی.jpg|200px|بندانگشتی|چپ|جواهر لعل نهرو و گاندی]] | [[پرونده:جواهر لعل نهرو و گاندی.jpg|200px|بندانگشتی|چپ|جواهر لعل نهرو و گاندی]] | ||
خط ۴۷: | خط ۴۵: | ||
=== زندان === | === زندان === | ||
تا پیش از استقلال هند، او مدت 10 سال از عمرش را (به گونهای نامنظم) در زندانهای استعماری گذراند.او طی سالهای دهه ۳۰ به اتهام فعالیتهای سیاسی و مخالفت با تسلط بریتانیا بر هندوستان و دولت مکرارا به زندان افتاد. وی همچنین در طول جنگ جهانی دوم به دلیل مخالفت در همکاری و کمک هندوستان در جنگ انگلستان علیه قوای محور (اتحاد آلمان نازی، ایتالیا و [[ژاپن]] قبل از جنگ جهانی دوم) و به این بهانه که هندوستان بلافاصله بعد از جنگ باید به استقلال خود دست یابد، به زندان افتاد. | تا پیش از استقلال هند، او مدت 10 سال از عمرش را (به گونهای نامنظم) در زندانهای استعماری گذراند.او طی سالهای دهه ۳۰ به اتهام فعالیتهای سیاسی و مخالفت با تسلط بریتانیا بر هندوستان و دولت مکرارا به زندان افتاد. وی همچنین در طول جنگ جهانی دوم به دلیل مخالفت در همکاری و کمک هندوستان در جنگ انگلستان علیه قوای محور (اتحاد آلمان نازی، ایتالیا و [[ژاپن]] قبل از جنگ جهانی دوم) و به این بهانه که هندوستان بلافاصله بعد از جنگ باید به استقلال خود دست یابد، به زندان افتاد.<br> | ||
=== استقلال هند و ریاست کنگره === | === استقلال هند و ریاست کنگره === | ||
در خاتمه جنگ '''نهرو''' در گفت وگوهای مربوط به تقسیم نیم قاره هندوستان و تاسیس دو کشور مستقل هند و [[پاکستان]] و همچنین در ۱۹۵۱ به عنوان یکی از قدرتمندترین حامیان سازمان ملل در جریان '''بحران کمره''' شرکت کرد. | در خاتمه جنگ '''نهرو''' در گفت وگوهای مربوط به تقسیم نیم قاره هندوستان و تاسیس دو کشور مستقل هند و [[پاکستان]] و همچنین در ۱۹۵۱ به عنوان یکی از قدرتمندترین حامیان سازمان ملل در جریان '''بحران کمره''' شرکت کرد.در سال 1929، او به عنوان '''رئیس جلسه لاهور''' کنگره ملی هند انتخاب شد. حزب کنگره ملی در سال ۱۸۸۵ میلادی برای هماهنگ ساختن مردم هند با حاکمان انگلیسی و کنترل اعتراضات بوجود آمد. با گذشت زمان حزب کنگره به عنوان مرکزی برای تجمع استقلالطلبان و مبارزان علیه استعمار انگلیس شد.<br> | ||
در سال 1929، او به عنوان '''رئیس جلسه لاهور''' کنگره ملی هند انتخاب شد. حزب کنگره ملی در سال ۱۸۸۵ میلادی برای هماهنگ ساختن مردم هند با حاکمان انگلیسی و کنترل اعتراضات بوجود آمد. با گذشت زمان حزب کنگره به عنوان مرکزی برای تجمع استقلالطلبان و مبارزان علیه استعمار انگلیس شد.<br> | او در سن چهل سالگی به ریاست رسید و تا آن زمان به جز در مورد '''ابوالکلام آزاد''' (اولین وزیر فرهنگ هند بعد از استقلال) سابقه نداشت که کسی به این سن به ریاست کنگره برگزیده شود. رئیس کنگره معمولا برای یک سال انتخاب میشد اما وی دو سال پشت هم به این مقام رسید.با گسترش مبارزات استقلالطلبی مردم هند انگلیسیها در سال ۱۹۴۶ ناچار شدند یک حکومت مستقل موقت در هند تشکیل دهند. مقام نخستوزیری و وزارت خارجه این دولت موقت به او واگذار شد. هند در سال ۱۹۴۷ در سایه استمرار سیاست مبارزه '''مهاتما گاندی''' به استقلال رسید و حکومت بریتانیا قدرت حکومت را رسما به هندیها واگذار کرد.<br> | ||
او در سن چهل سالگی به ریاست رسید و تا آن زمان به جز در مورد '''ابوالکلام آزاد''' (اولین وزیر فرهنگ هند بعد از استقلال) سابقه نداشت که کسی به این سن به ریاست کنگره برگزیده شود. رئیس کنگره معمولا برای یک سال انتخاب میشد اما وی دو سال پشت هم به این مقام رسید. | |||
با گسترش مبارزات استقلالطلبی مردم هند انگلیسیها در سال ۱۹۴۶ ناچار شدند یک حکومت مستقل موقت در هند تشکیل دهند. مقام نخستوزیری و وزارت خارجه این دولت موقت به او واگذار شد. هند در سال ۱۹۴۷ در سایه استمرار سیاست مبارزه '''مهاتما گاندی''' به استقلال رسید و حکومت بریتانیا قدرت حکومت را رسما به هندیها واگذار کرد. | |||
== نخست وزیری و اصلاحات هند == | == نخست وزیری و اصلاحات هند == | ||
'''نهرو''' اولین نخستوزیر رسمی هند بعد از به استقلال رسیدن این کشوراست. پس از نخستوزیری با کمک افرادی چون '''سردار پاتل و دکتر آمبدکار''' توانست قوانین جدیدی را برای ساختاردهی مجدد به جامعه هند به تصویب برساند که مهمترین آنها لغو '''نظام کاست''' بود. نظام کاست؛ نوعی نظام اجتماعی است که رفتار و اعمال افراد بر اساس رتبه بندی اجتماعی آنها تعریف می شود. هند بعداز پیروزی نهضت آزادی در سال ۱۹۴۷ دارای حکومت [[دموکراسی]] شد. <br> | '''نهرو''' اولین نخستوزیر رسمی هند بعد از به استقلال رسیدن این کشوراست. پس از نخستوزیری با کمک افرادی چون '''سردار پاتل و دکتر آمبدکار''' توانست قوانین جدیدی را برای ساختاردهی مجدد به جامعه هند به تصویب برساند که مهمترین آنها لغو '''نظام کاست''' بود. نظام کاست؛ نوعی نظام اجتماعی است که رفتار و اعمال افراد بر اساس رتبه بندی اجتماعی آنها تعریف می شود. هند بعداز پیروزی نهضت آزادی در سال ۱۹۴۷ دارای حکومت [[دموکراسی]] شد. <br> | ||
از مهمترین اقداماتی که وی در دوران نخستوزیریاش انجام داد تدوین قانون اساسی جدید بود. براساس این قانون، هند کشوری فدرال است که در آن رئیس جمهور، مقامی تشریفاتی دارد و سمبل وحدت است. دولت و همفکرانش، دولتهایی [[سکولار]] و طرفدار بردباری و آزادیهای مذهبی بودند که نخستوزیر در این دولتها مقامی است که دارای اختیارات تام اجرایی است. خانواده او و گاندی که سه نخستوزیر هند از این دو خانواده بودهاند سیاست بیطرفی بین شرق و غرب را مدنظر قرار دادند و توانستند هندوستان را با وجود مشکلات فراوان و تنوع بینظیر [[ادیان]] و مذاهب و ملیتها به کشوری متحد، نیرومند و موثر در معادلات سیاسی جهان تبدیل کنند.<br> | از مهمترین اقداماتی که وی در دوران نخستوزیریاش انجام داد تدوین قانون اساسی جدید بود. براساس این قانون، هند کشوری فدرال است که در آن رئیس جمهور، مقامی تشریفاتی دارد و سمبل وحدت است. دولت و همفکرانش، دولتهایی [[سکولار]] و طرفدار بردباری و آزادیهای مذهبی بودند که نخستوزیر در این دولتها مقامی است که دارای اختیارات تام اجرایی است. خانواده او و گاندی که سه نخستوزیر هند از این دو خانواده بودهاند سیاست بیطرفی بین شرق و غرب را مدنظر قرار دادند و توانستند هندوستان را با وجود مشکلات فراوان و تنوع بینظیر [[ادیان]] و مذاهب و ملیتها به کشوری متحد، نیرومند و موثر در معادلات سیاسی جهان تبدیل کنند.<br> | ||
با تشکیل دولت درسال ۱۹۴۷ سیستم '''خانخانی و مهاراجهها''' جای خود را به نظام جمهوری داد. او گونهای از سوسیالیسم را با دموکراسی درآمیخت و به مبارزه با فقر در هند پرداخت. وی از فرهیختهترین رهبران سیاسی هند بود که بنیان اجتماعی، اقتصادی و سیاسی و مدیریتی را در هند پدید آورد. وی جهت تقویت بخش دولتی، سازمانهایی ایجاد کرد که آزادی عملشان تحت کنترل دولت بود. سازمانهای جناح راست و سازمان آماری کشور از جمله این سازمانها بودند.<br> | با تشکیل دولت درسال ۱۹۴۷ سیستم '''خانخانی و مهاراجهها''' جای خود را به نظام جمهوری داد. او گونهای از [[سوسیالیسم]] را با دموکراسی درآمیخت و به مبارزه با فقر در هند پرداخت. وی از فرهیختهترین رهبران سیاسی هند بود که بنیان اجتماعی، اقتصادی و سیاسی و مدیریتی را در هند پدید آورد. وی جهت تقویت بخش دولتی، سازمانهایی ایجاد کرد که آزادی عملشان تحت کنترل دولت بود. سازمانهای جناح راست و سازمان آماری کشور از جمله این سازمانها بودند.<br> | ||
او در زمینه تعریف سیاستها نیز نقش تاثیرگذاری داشت. برای اولین بار مفاهیم بخش دولتی و سیاستهای علمی را ارائه داد. تحت نظارت وی، بخش دولتی در اقتصاد هندی، به اوج قدرت رسید. '''نهرو''' در آثار تالیفی خود، به آزادی و ضرورت مسئولیت انسان در تعیین سرنوشت خود و تلاش برای بهبود بخشیدن به زندگی اشاره میکند. او معتقد بود که سرنوشت هر فرد در ارتباط با سرنوشت کشور و مردم است. ارزش فرد در رابطه با مردم معین میشود و تنها رهبری که آگاه و در بیان الهامات و آرزوهای مردم موفق شده باشد، رهبر واقعی است. به عقیده او، گاندی چنین رهبری بود.<br> | او در زمینه تعریف سیاستها نیز نقش تاثیرگذاری داشت. برای اولین بار مفاهیم بخش دولتی و سیاستهای علمی را ارائه داد. تحت نظارت وی، بخش دولتی در اقتصاد هندی، به اوج قدرت رسید. '''نهرو''' در آثار تالیفی خود، به آزادی و ضرورت مسئولیت انسان در تعیین سرنوشت خود و تلاش برای بهبود بخشیدن به زندگی اشاره میکند. او معتقد بود که سرنوشت هر فرد در ارتباط با سرنوشت کشور و مردم است. ارزش فرد در رابطه با مردم معین میشود و تنها رهبری که آگاه و در بیان الهامات و آرزوهای مردم موفق شده باشد، رهبر واقعی است. به عقیده او، گاندی چنین رهبری بود.<br> | ||
خط ۷۹: | خط ۷۳: | ||
=== ترجمه کتاب در ایران === | === ترجمه کتاب در ایران === | ||
'''محمود تفضلی''' کتاب او را در ایران ترجمه کرد. او مردی فرهنگی و کاردان بود که سالها در قامت رایزن فرهنگی ایران در کشورهای آسیایی از جمله هند خدمت کرده بود و نظر به دغدغه و شناخت خود از آثار مهم فرهنگی کشورها دست به ترجمه آثار بسیاری به زبان فارسی زد.<br> | '''محمود تفضلی''' کتاب او را در ایران ترجمه کرد. او مردی فرهنگی و کاردان بود که سالها در قامت رایزن فرهنگی ایران در کشورهای آسیایی از جمله هند خدمت کرده بود و نظر به دغدغه و شناخت خود از آثار مهم فرهنگی کشورها دست به ترجمه آثار بسیاری به زبان فارسی زد.<br> | ||
نکته جالب اینکه ترجمه کتاب در سال 1335 پس از اینکه ترجمه کتاب قبلی او تحت عنوان '''زندگی من''' از سوی محمود تفضلی آغاز شد. '''نهرو''' بعد از دریافت کتاب زندگی خود از تفضلی خواست کتاب تازهاش که همین '''نگاهی به تاریخ جهان باشد''' را ترجمه نماید. <br> | نکته جالب اینکه ترجمه کتاب در سال 1335 پس از اینکه ترجمه کتاب قبلی او تحت عنوان '''زندگی من''' از سوی محمود تفضلی آغاز شد. '''نهرو''' بعد از دریافت کتاب زندگی خود از تفضلی خواست کتاب تازهاش که همین '''نگاهی به تاریخ جهان باشد''' را ترجمه نماید. <br> | ||
وی در آن سال نوشته بود: خوشوقت خواهم شد که شما کتاب نگاهی به تاریخ جهان مرا نیز ترجمه و منتشر کنید. سه سال بعد و در سال 1338 مرحوم تفضلی یک نسخه از ترجمه کتاب '''نگاهی به تاریخ جهان''' را به سفیر کبیر هند در تهران تحویل داد تا با حفظ مراتب احترام به دفتر نخست وزیری او بفرستند.<br> | وی در آن سال نوشته بود: خوشوقت خواهم شد که شما کتاب نگاهی به تاریخ جهان مرا نیز ترجمه و منتشر کنید. سه سال بعد و در سال 1338 مرحوم تفضلی یک نسخه از ترجمه کتاب '''نگاهی به تاریخ جهان''' را به سفیر کبیر هند در تهران تحویل داد تا با حفظ مراتب احترام به دفتر نخست وزیری او بفرستند.<br> | ||
وی پس از دریافت کتاب برای مترجم کتابش در [[ایران]] نوشت: سفیر کبیر ما در تهران یک نسخه از ترجمه فارسی کتاب '''نگاهی به تاریخ جهان''' را که شما ترجمه کرده بودید را برایم فرستاده است. از شما سپاسگزارم و آن را تقدیر میکنم. چون زبان فارسی نمیدانم، شاید نتوانم درباره این ترجمه قضاوت کنم، اما شنیدهام که این کتاب در ایران موقعیت خوبی کسب کرده است و استقبال شایانی از جانب دانشجویان و عموم مردم از آن شده است. امیدوارم این کتاب سبب تفاهم بیشتر میان ایران و هند بشود. | وی پس از دریافت کتاب برای مترجم کتابش در [[ایران]] نوشت: سفیر کبیر ما در تهران یک نسخه از ترجمه فارسی کتاب '''نگاهی به تاریخ جهان''' را که شما ترجمه کرده بودید را برایم فرستاده است. از شما سپاسگزارم و آن را تقدیر میکنم. چون زبان فارسی نمیدانم، شاید نتوانم درباره این ترجمه قضاوت کنم، اما شنیدهام که این کتاب در ایران موقعیت خوبی کسب کرده است و استقبال شایانی از جانب دانشجویان و عموم مردم از آن شده است. امیدوارم این کتاب سبب تفاهم بیشتر میان ایران و هند بشود. | ||
== دیدگاه او درباره ایران == | == دیدگاه او درباره ایران == | ||
'''جواهر لعل نهرو''' در بخشی از کتاب '''نگاهی به تاریخ جهان''' به معرفی ایران میپردازد و درباره نفوذ هنری ایرانی در [[هند]] مینویسد: اکنون به ایران، به سرزمینی که گفته میشود روحش به هند آمده و در بنای '''تاج محل''' کالبد و جسم متناسبی برای خود یافته است، برویم. هنر ایرانی سنن درخشان و نمایانی دارد. <br> | '''جواهر لعل نهرو''' در بخشی از کتاب '''نگاهی به تاریخ جهان''' به معرفی ایران میپردازد و درباره نفوذ هنری ایرانی در [[هند]] مینویسد: اکنون به ایران، به سرزمینی که گفته میشود روحش به هند آمده و در بنای '''تاج محل''' کالبد و جسم متناسبی برای خود یافته است، برویم. هنر ایرانی سنن درخشان و نمایانی دارد. <br> | ||
این سنتها در مدت بیش از ۲۰۰۰ سال بعد از زمان آشوریها تا کنون ادامه یافته است. در ایران در حکومتها، در سلسلههای پادشاهان و در مذهب تغییراتی روی داده است. سرزمین این کشور زیر تسلط حکمرانان و پادشاهان خودی و بیگانه قرار گرفته، [[اسلام]] به آن کشور راه یافته و بسیاری چیزها را منقلب ساخته است و مع هذا سنن هنری ایران هم چنان مداومت داشته است. بدیهی است که هنر ایران در طی قرون تغییر و تکامل هم یافته است. گفته میشود که این مداومت و استقامت هنر ایرانی با خاک و طبیعت و مناظر ایران بستگی دارد. | این سنتها در مدت بیش از ۲۰۰۰ سال بعد از زمان آشوریها تا کنون ادامه یافته است. در ایران در حکومتها، در سلسلههای پادشاهان و در مذهب تغییراتی روی داده است. سرزمین این کشور زیر تسلط حکمرانان و پادشاهان خودی و بیگانه قرار گرفته، [[اسلام]] به آن کشور راه یافته و بسیاری چیزها را منقلب ساخته است و مع هذا سنن هنری ایران هم چنان مداومت داشته است. بدیهی است که هنر ایران در طی قرون تغییر و تکامل هم یافته است. گفته میشود که این مداومت و استقامت هنر ایرانی با خاک و طبیعت و مناظر ایران بستگی دارد. | ||
[[پرونده:جواهر لعل نهرو در ایران.png|250px|بندانگشتی|جواهر لعل نهرو در ایران]] | [[پرونده:جواهر لعل نهرو در ایران.png|250px|بندانگشتی|جواهر لعل نهرو در ایران]]<br> | ||
=== دیدگاه او درباره تاریخ ایران === | === دیدگاه او درباره تاریخ ایران === | ||
او در توصیف تاریخ باستان و ویژگیهای این عصر از تاریخ ایران آورده است: '''کورش و داریوش و خشایارشاه''' اسامی بعضی از این پادشاهان بزرگ است. سلسله این پادشاهان '''هخامنشیان''' نامیده میشود. این سلسه مدت ۲۲۰ سال حکومت کردند تا این که [[اسکندر مقدونی]] به [[آسیا]] آمد و به حکومت آنها پایان داد. ظاهرا حکومت ایرانیان پس از دوران ظالمانه آشوریها و بابلیها، در رفاه و آسایش بسیار بزرگی بوده است.<br> | او در توصیف تاریخ باستان و ویژگیهای این عصر از تاریخ ایران آورده است: '''کورش و داریوش و خشایارشاه''' اسامی بعضی از این پادشاهان بزرگ است. سلسله این پادشاهان '''هخامنشیان''' نامیده میشود. این سلسه مدت ۲۲۰ سال حکومت کردند تا این که [[اسکندر مقدونی]] به [[آسیا]] آمد و به حکومت آنها پایان داد. ظاهرا حکومت ایرانیان پس از دوران ظالمانه آشوریها و بابلیها، در رفاه و آسایش بسیار بزرگی بوده است.<br> | ||
آنها اربابان و حکمرانان متمدن و با فرهنگی بودند که نسبت به معتقدات دیگران به مدارا رفتار میکردند و اجازه میدادند که مذاهب و تمدنهای مختلف رونق و رواج داشته باشد. امپراطوری عظیم ایشان، سازمان منظمی داشت و مخصوصا به ساختن راههای شوسه عالی توجه داشتند که قسمتهای مختلف کشور را به یک دیگر مربوط و کار ارتباط را آسان میساخت. | آنها اربابان و حکمرانان متمدن و با فرهنگی بودند که نسبت به معتقدات دیگران به مدارا رفتار میکردند و اجازه میدادند که مذاهب و تمدنهای مختلف رونق و رواج داشته باشد. امپراطوری عظیم ایشان، سازمان منظمی داشت و مخصوصا به ساختن راههای شوسه عالی توجه داشتند که قسمتهای مختلف کشور را به یک دیگر مربوط و کار ارتباط را آسان میساخت.<br> | ||
=== دیدگاه او درباره ورود اسلام در ایران === | === دیدگاه او درباره ورود اسلام در ایران === | ||
او درباره نحوه ورود اسلام به ایران در کتابش چنین میگوید: در قرن سوم میلادی یک نوع احیا و رنسانس در ایران صورت گرفت و سلسله تازهای به قدرت رسید. این سلسله تازه خاندان ساسانیان بود که یک ناسیونالیسم شدید و متجاوز داشت و مدعی بود که جانشین پادشاهان هخامنشی است. ساسانیان در اواخر دوران سلطنت ممتدشان ضعیف شدند و ایران دچار وضع بدی شده بود. پس از جنگهای دراز با امپراطوری بیزانس این هر دو کشور خسته و فرسوده شده بودند و برای ارتشهای عرب که از حدت و حرارت یک اعتقاد و ایمان تازه سرشار بودند، هیچ اشکالی نداشت که ایران را مسخر سازند.<br> | او درباره نحوه ورود اسلام به ایران در کتابش چنین میگوید: در قرن سوم میلادی یک نوع احیا و رنسانس در ایران صورت گرفت و سلسله تازهای به قدرت رسید. این سلسله تازه خاندان ساسانیان بود که یک ناسیونالیسم شدید و متجاوز داشت و مدعی بود که جانشین پادشاهان هخامنشی است. ساسانیان در اواخر دوران سلطنت ممتدشان ضعیف شدند و ایران دچار وضع بدی شده بود. پس از جنگهای دراز با امپراطوری بیزانس این هر دو کشور خسته و فرسوده شده بودند و برای ارتشهای عرب که از حدت و حرارت یک اعتقاد و ایمان تازه سرشار بودند، هیچ اشکالی نداشت که ایران را مسخر سازند.<br> | ||
ایران نیز به همین قرار مسخر اعراب گردید اما عربها نتوانستند مردم ایران را به خود شبیه سازند و مانند [[سوریه]] یا [[مصر]] در خود تحلیل برند. نژاد ایرانی که از شاخههای بزرگ و قدیمی آریایی بود با نژاد سامی عربها تفاوت بسیار داشت. زبان ایران نیز یک زبان آریایی بود. به این جهت نژادها از هم جدا ماندند و زبان ایران هم، هم چنان محفوظ ماند.<br> | ایران نیز به همین قرار مسخر اعراب گردید اما عربها نتوانستند مردم ایران را به خود شبیه سازند و مانند [[سوریه]] یا [[مصر]] در خود تحلیل برند. نژاد ایرانی که از شاخههای بزرگ و قدیمی آریایی بود با نژاد سامی عربها تفاوت بسیار داشت. زبان ایران نیز یک زبان آریایی بود. به این جهت نژادها از هم جدا ماندند و زبان ایران هم، هم چنان محفوظ ماند.<br> | ||
اسلام به سرعت در ایران انتشار یافت و جای مذهب زردشتی را گرفت و آیین زردشت عاقبت مجبور گشت به هند پناهنده شود. اما ایرانیها حتی در اسلام راه مخصوصی برای خود در پیش گرفتند. در اسلام شکافی به وجود آمد و دو فرقه مجزا از یکدیگر یعنی [[شیعی]] و [[سنی]]، پیدا شدند. در ایران اکثریت عظیم مردم شیعی شدند و هنوز هم هستند در حالی که دنیای اسلام در سایر جاها به طور کلی سنی است. اما هر چند که ایران شبیه اعراب نشد و در ملیت عربی تحلیل نرفت، تمدن عرب تاثیری فوق العاده در آن داشت و اسلام در ایران هم مانند هند یک حیات تازه برای فعالیتهای هنری ایجاد کرد. | اسلام به سرعت در ایران انتشار یافت و جای مذهب زردشتی را گرفت و آیین زردشت عاقبت مجبور گشت به هند پناهنده شود. اما ایرانیها حتی در اسلام راه مخصوصی برای خود در پیش گرفتند. در اسلام شکافی به وجود آمد و دو فرقه مجزا از یکدیگر یعنی [[شیعی]] و [[سنی]]، پیدا شدند. در ایران اکثریت عظیم مردم شیعی شدند و هنوز هم هستند در حالی که دنیای اسلام در سایر جاها به طور کلی سنی است. اما هر چند که ایران شبیه اعراب نشد و در ملیت عربی تحلیل نرفت، تمدن عرب تاثیری فوق العاده در آن داشت و اسلام در ایران هم مانند هند یک حیات تازه برای فعالیتهای هنری ایجاد کرد.<br> | ||
=== دیدگاه او درباره فرهنگ و شاعران ایران === | === دیدگاه او درباره فرهنگ و شاعران ایران === | ||
او درباره فرودسی می گوید: خیال میکنم برایت از فردوسی شاعر ایرانی مطالبی گفتهام که در زمان [[سلطان محمود غزنوی]] زندگی میکرد. [[فردوسی]] به خواهش سلطان محمود حماسه بزرگ ملی ایران را به نام '''شاهنامه''' به نظم درآورد. صحنههایی که در این کتاب توصیف شده، همه مربوط به دوران پیش از اسلام است و قسمتی از آن شرح دلاوریهای رستم قهرمان بزرگ است. خود این امر نشان میدهد که چگونه ادبیات و هنر ایران با گذشتههای ملی و سنن باستانی قدیمی، پیوند داشته است. موضوع بسیاری از نقاشیها و مینیاتورهای زیبای ایران از داستانهای شاهنامه اقتباس شده است.<br> | او درباره فرودسی می گوید: خیال میکنم برایت از فردوسی شاعر ایرانی مطالبی گفتهام که در زمان [[سلطان محمود غزنوی]] زندگی میکرد. [[فردوسی]] به خواهش سلطان محمود حماسه بزرگ ملی ایران را به نام '''شاهنامه''' به نظم درآورد. صحنههایی که در این کتاب توصیف شده، همه مربوط به دوران پیش از اسلام است و قسمتی از آن شرح دلاوریهای رستم قهرمان بزرگ است. خود این امر نشان میدهد که چگونه ادبیات و هنر ایران با گذشتههای ملی و سنن باستانی قدیمی، پیوند داشته است. موضوع بسیاری از نقاشیها و مینیاتورهای زیبای ایران از داستانهای شاهنامه اقتباس شده است.<br> | ||
خط ۱۱۰: | خط ۹۹: | ||
معماری، ادبیات و نقاشی در روی دیوار به صورت مینیاتور، قالیبافی، ساختن ظروف چینی ظریف و عالی و کاشیسازی در این دوران عصر طلایی هنر ایران رونق و شکفتگی بسیار داشت. بعضی از نقاشیهای دیواری و مینیاتورهای این زمان زیبایی حیرتانگیزی دارند. فرهنگ ایرانی در مناطق وسیع و پهناوری از ترکیه در غرب تا هند در شرق گسترده بود. زبان فارسی در دربار امپراطوران مغول هند و به طور کلی در آسیای غربی زبان فرهنگ شمرده میشود و مانند زبان فرانسوی در [[اروپا]] است.<br> | معماری، ادبیات و نقاشی در روی دیوار به صورت مینیاتور، قالیبافی، ساختن ظروف چینی ظریف و عالی و کاشیسازی در این دوران عصر طلایی هنر ایران رونق و شکفتگی بسیار داشت. بعضی از نقاشیهای دیواری و مینیاتورهای این زمان زیبایی حیرتانگیزی دارند. فرهنگ ایرانی در مناطق وسیع و پهناوری از ترکیه در غرب تا هند در شرق گسترده بود. زبان فارسی در دربار امپراطوران مغول هند و به طور کلی در آسیای غربی زبان فرهنگ شمرده میشود و مانند زبان فرانسوی در [[اروپا]] است.<br> | ||
روح قدیمی هنر ایران در ساختمان تاج محل در شهر '''اگره''' یک اثر جاویدان به وجود آورده است و به همین قرار هنر ایرانی در معماری عثمانی در نواحی دور دست غربی مانند [[قسطنطنیه]] اثر میگذاشت و در آنجا ساختمانهای بزرگ و زیبایی ساخته شد که نفوذ ایرانی را منعکس میساخت<ref>[https://www.ibna.ir/fa/report/223206/%D8%AA%D9%88%D8%B5%DB%8C%D9%81-%D8%AC%D9%88%D8%A7%D9%87%D8%B1-%D9%84%D8%B9%D9%84-%D9%86%D9%87%D8%B1%D9%88-%D8%B4%D8%A7%D9%87%D9%86%D8%A7%D9%85%D9%87-%D9%81%D8%B1%D8%AF%D9%88%D8%B3%DB%8C-%D9%81%D8%B1%D9%87%D9%86%DA%AF-%D8%AA%D9%85%D8%AF%D9%86-%DA%A9%D9%87%D9%86-%D8%A7%DB%8C%D8%B1%D8%A7%D9%86 برگرفته از سایت www.ibna.ir]</ref>. | روح قدیمی هنر ایران در ساختمان تاج محل در شهر '''اگره''' یک اثر جاویدان به وجود آورده است و به همین قرار هنر ایرانی در معماری عثمانی در نواحی دور دست غربی مانند [[قسطنطنیه]] اثر میگذاشت و در آنجا ساختمانهای بزرگ و زیبایی ساخته شد که نفوذ ایرانی را منعکس میساخت<ref>[https://www.ibna.ir/fa/report/223206/%D8%AA%D9%88%D8%B5%DB%8C%D9%81-%D8%AC%D9%88%D8%A7%D9%87%D8%B1-%D9%84%D8%B9%D9%84-%D9%86%D9%87%D8%B1%D9%88-%D8%B4%D8%A7%D9%87%D9%86%D8%A7%D9%85%D9%87-%D9%81%D8%B1%D8%AF%D9%88%D8%B3%DB%8C-%D9%81%D8%B1%D9%87%D9%86%DA%AF-%D8%AA%D9%85%D8%AF%D9%86-%DA%A9%D9%87%D9%86-%D8%A7%DB%8C%D8%B1%D8%A7%D9%86 برگرفته از سایت www.ibna.ir]</ref>. | ||
== نظر رهبر ایران درباره او == | == نظر رهبر ایران درباره او == | ||
رهبر ایران [[سید علی خامنهای]] در دیدار با نخبگان جوان ایران این جملات را در وصف '''جواهر لعل نهرو''' گفتند: من یقین دارم شما جوانها کمتر هم به تاریخ و به این چیزها اهمیت میدهید. یکهزارمِ آنچه را که اتفاق افتاده را هم شما در تبلیغات و در حرفها نشنیدهاید. این سخن که در ضمن بیان و توضیحی در مورد شرح جنایات انگلیسیها در همین تاریخ معاصر ما مطرح شد، به یک نویسنده مستند شده بود: جواهر لعل نهرو. مردی انقلابی و ضد [[انگلیس|انگلیسی]].<br> | رهبر ایران [[سید علی خامنهای]] در دیدار با نخبگان جوان ایران این جملات را در وصف '''جواهر لعل نهرو''' گفتند: من یقین دارم شما جوانها کمتر هم به تاریخ و به این چیزها اهمیت میدهید. یکهزارمِ آنچه را که اتفاق افتاده را هم شما در تبلیغات و در حرفها نشنیدهاید. این سخن که در ضمن بیان و توضیحی در مورد شرح جنایات انگلیسیها در همین تاریخ معاصر ما مطرح شد، به یک نویسنده مستند شده بود: جواهر لعل نهرو. مردی انقلابی و ضد [[انگلیس|انگلیسی]].<br> |