۸۷٬۸۸۶
ویرایش
جز (جایگزینی متن - 'ضیاء ال' به 'ضیاءال') برچسبها: ویرایش همراه ویرایش از وبگاه همراه |
جز (جایگزینی متن - 'زندگینامه' به 'زندگینامه') |
||
خط ۶۱: | خط ۶۱: | ||
ابوالقاسم جعفر فرزند حسین خوانساری بود. وی سرسلسله عالمان خاندان خوانساری است که نسبشان به [[امام کاظم]](ع) میرسد. ابوالقاسم، از آن رو که اجداد مادریش گلپایگانی بودند در برخی آثارش تصریح کرده که اصل او گلپایگانی است<ref>خوانساری، روضات الجنات، ج۲، ص۱۹۷؛ موسوی خوانساری، مقدمۀ روضاتی، ص۱۲۳-۱۲۶، ۱۴۳-۱۴۸</ref> | ابوالقاسم جعفر فرزند حسین خوانساری بود. وی سرسلسله عالمان خاندان خوانساری است که نسبشان به [[امام کاظم]](ع) میرسد. ابوالقاسم، از آن رو که اجداد مادریش گلپایگانی بودند در برخی آثارش تصریح کرده که اصل او گلپایگانی است<ref>خوانساری، روضات الجنات، ج۲، ص۱۹۷؛ موسوی خوانساری، مقدمۀ روضاتی، ص۱۲۳-۱۲۶، ۱۴۳-۱۴۸</ref> | ||
= | =زندگینامه= | ||
ابوالقاسم جعفر مشهور به میرکبیر در اصفهان متولد شد. در جریان هجوم محمود افغان به اصفهان و سقوط شهر (در ۱۱۳۵ق)، از اصفهان خارج شد و به خوانسار رفت و به درخواست مردم آنجا به تدریس علوم دینی، افتا، قضاوت و اقامۀ [[نماز جماعت]] پرداخت؛ اما در پی رفت آمد زیاد میان خوانسار و گلپایگان - که به درخواست مردم گلپایگان صورت میگرفت- پس از مدتی در قودجان (روستایی بین گلپایگان و خوانسار) اقامت گزید. و تصدی امور دینی مردم گلپایگان و خوانسار را بر عهده گرفت.میر کبیر در ۱۱۵۷ق یا ۱۱۵۸ق درگذشت. و در قودجان در کنار جادۀ گلپایگان- خوانسار، به خاک سپرده شد. مردم بر مزارش بقعهای بناکردند<ref>خوانساری، روضات الجنات، ج۲، ص۱۹۹؛ موسوی خوانساری، مقدمۀ روضاتی، ص۱۹۴-۱۹۷، ۱۶۶-۱۷۰</ref>. | ابوالقاسم جعفر مشهور به میرکبیر در اصفهان متولد شد. در جریان هجوم محمود افغان به اصفهان و سقوط شهر (در ۱۱۳۵ق)، از اصفهان خارج شد و به خوانسار رفت و به درخواست مردم آنجا به تدریس علوم دینی، افتا، قضاوت و اقامۀ [[نماز جماعت]] پرداخت؛ اما در پی رفت آمد زیاد میان خوانسار و گلپایگان - که به درخواست مردم گلپایگان صورت میگرفت- پس از مدتی در قودجان (روستایی بین گلپایگان و خوانسار) اقامت گزید. و تصدی امور دینی مردم گلپایگان و خوانسار را بر عهده گرفت.میر کبیر در ۱۱۵۷ق یا ۱۱۵۸ق درگذشت. و در قودجان در کنار جادۀ گلپایگان- خوانسار، به خاک سپرده شد. مردم بر مزارش بقعهای بناکردند<ref>خوانساری، روضات الجنات، ج۲، ص۱۹۹؛ موسوی خوانساری، مقدمۀ روضاتی، ص۱۹۴-۱۹۷، ۱۶۶-۱۷۰</ref>. |