۸٬۲۰۰
ویرایش
جزبدون خلاصۀ ویرایش |
بدون خلاصۀ ویرایش |
||
خط ۷: | خط ۷: | ||
==ابن تیمیه، بنیانگذار سلفیت== | ==ابن تیمیه، بنیانگذار سلفیت== | ||
معنی اصطلاحی سلف، در بدعتی ریشه دارد که ابن تیمیه در قرن هفتم ایجاد کرد. وی بر خلاف گذشتگان (سلف)، به مفهوم پردازی واژه سلف پرداخت و آن را در معنایی به کار برد که تا آن زمان، اندیشمندان اسلامی چنین معنایی را درباره سلف اراده نکرده بودند. به گفته این تیمیه: «سلف کسانی هستند که در سه قرن بهتر اسلام | معنی اصطلاحی سلف، در بدعتی ریشه دارد که ابن تیمیه در قرن هفتم ایجاد کرد. وی بر خلاف گذشتگان (سلف)، به مفهوم پردازی واژه سلف پرداخت و آن را در معنایی به کار برد که تا آن زمان، اندیشمندان اسلامی چنین معنایی را درباره سلف اراده نکرده بودند. به گفته این تیمیه: «سلف کسانی هستند که در سه قرن بهتر اسلام زندگی میکردند و دارای تمامی فضایل بودند و آنان برای حل هر مشکلی، شایستهتر از سایرین هستند...بر شما باد به آثار سلف. آنان آنچه را موجب شفا و کفایت است آوردهاند و پس از آنها کسی چیزی که آنان ندانند، نیاورده است»<ref>احمد بن عبدالحلیم این تیمیه، مجموعة الفتاوی، ج۴، ص96.</ref> | ||
او همچنین روش اهل سنت را جدا از پیروی از پیامبر گرامی اسلام(ص)، پیروی کامل از سلف میشمارد.<ref>احمد بن عبدالحلیم این تیمیه، مجموعة الفتاوی، ج۴، ص103</ref> | او همچنین روش اهل سنت را جدا از پیروی از پیامبر گرامی اسلام(ص)، پیروی کامل از سلف میشمارد.<ref>احمد بن عبدالحلیم این تیمیه، مجموعة الفتاوی، ج۴، ص103</ref> | ||
ابن تیمیه مذهب سلفیگری را در قرن هفتم احیا کرد و آتش اختلاف را میان جهان اسلام شعلهور ساخت. پس از وی، شاگردش ابن قیم برای زنده نگه داشتن این اندیشه بسیار کوشید، اما وی نیز کاری از پیش نبرد.<ref>علیزاده موسوی، سیدمهدی، سلفیگری و وهابیت، جلد۱، ص32.</ref> | ابن تیمیه مذهب سلفیگری را در قرن هفتم احیا کرد و آتش اختلاف را میان جهان اسلام شعلهور ساخت. پس از وی، شاگردش ابن قیم برای زنده نگه داشتن این اندیشه بسیار کوشید، اما وی نیز کاری از پیش نبرد.<ref>علیزاده موسوی، سیدمهدی، سلفیگری و وهابیت، جلد۱، ص32.</ref> | ||
خط ۱۹: | خط ۱۹: | ||
«خیر الناس قرنی، ثم الذین یلونهم، ثم الذین یلونهم، ثم یجيء اقوام تسبق شهادة احدهم یمینه و یمینه شهادته»<ref>بخاری، الصحیح الجامع، ص645، و احمد بن حنبل، المسند، ج۷، ص۱۹۹و۲۰۰.</ref> | «خیر الناس قرنی، ثم الذین یلونهم، ثم الذین یلونهم، ثم یجيء اقوام تسبق شهادة احدهم یمینه و یمینه شهادته»<ref>بخاری، الصحیح الجامع، ص645، و احمد بن حنبل، المسند، ج۷، ص۱۹۹و۲۰۰.</ref> | ||
ترجمه: بهترین مردم، (مردمان) قرن من هستند، سپس کسانی که در پی ایشان میآیند و سپس دیگرانی که در پی آنان میآیند. پس از ایشان، مردمانی میآيند که گواهی هر یک، سوگندشان و سوگند هر کدام، گواهیشان را نقض میکند. | ترجمه: بهترین مردم، (مردمان) قرن من هستند، سپس کسانی که در پی ایشان میآیند و سپس دیگرانی که در پی آنان میآیند. پس از ایشان، مردمانی میآيند که گواهی هر یک، سوگندشان و سوگند هر کدام، گواهیشان را نقض میکند. | ||
سلفیان با تکیه بر این | سلفیان با تکیه بر این حدیث سه قرن نخستین اسلام را بهترین قرون اسلام میشمارند و به همین سبب، برای کسانی که در این سه قرن زندگی کردهاند، مرجعیت در ابعاد مختلف قائلند. به عقیده آنان نه تنها پیامبر گرامی اسلام(ص) در این حدیث به «بهترین بودن» مسلمانان سه قرن نخست اسلام گواهی داده، بلکه مردمان قرون بعدی را مذمت کرده است و چنین وضعیتی نشانگر ضرورت پیروی نسلهای بعدی از این سه قرن است که در اصطلاح به آن «قرون مفضله» میگویند. | ||
==مذهب سلفیگری== | ==مذهب سلفیگری== |